شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
طول و عرض زندگی در کفه ترازوی سلامت
امروز به خوبی روشن شده است که در کنار طول زندگی، عرض آن هم مهم است. عرض زندگی، همان کیفیت زندگی است. در واقع سوال اصلی در اینجا، این است: بهتر است شما هفتاد سال با تحمل درد و آلام جسمانی و روانی عمر کنید یا اینکه شصت سال زندگی بدون درد و رنج و سختی داشته باشید. بیشترین ورود ما به مبحث کیفیت زندگی در علوم پزشکی و بهداشتی، از این زاویه است. به عبارت بهتر، آنچه که ما در مورد کیفیت زندگی میگوییم مربوط به «کیفیت زندگی وابسته به سلامت» است، نه کیفیت زندگی به عنوان یک مفهوم کلی. ما به آن بخش از کیفیت زندگی میپردازیم که تحت تاثیر سلامت و بیماریها قرار دارد. به این خاطر برخی از محققان و پژوهشگران معتقدند باید از به کارگیری واژه کلی کیفیت زندگی در ادبیات علوم پزشکی و بهداشتی پرهیز کنیم و باید عنوان دقیقتر و فنیتر «کیفیت زندگی وابسته به سلامت» را به کاربرد تا معلوم گردد ما از چه چیزی و چه حیطههایی سخن میگوییم.
● حیطههای کیفیت زندگی
نکته دیگری که در این زمینه باید موردنظر باشد، این است که «کیفیت زندگی وابسته به سلامت» شامل چه حیطههایی میشود و آیا این حیطهها قابل تفکیک از سایر حیطههای زندگی روزمره ما هست یا خیر. در این زمینه هم اتفاقنظر وجود ندارد، اما اجمالا توافق این است که کیفیت زندگی وابسته به سلامت در چارچوب تعریف جامعی که از سلامت داریم، محدود گردد. یعنی حداقل سه بعد سلامت جسمانی، سلامت روانی و سلامت اجتماعی را دربرگیرد. موضوع دیگر در این حوزه این است که آیا میتوان سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی و سلامت روان را (که مجموعا «کیفیت زندگی وابسته به سلامت» را تشکیل میدهند)، اندازهگیری کرد؟ پاسخ این سوال مثبت است و امروزه در این زمینه پیشرفتهای بسیار خوبی حاصل شده و ادبیات قابل توجهی وجود دارد. این ادبیات از جهات گوناگون میتواند سوالات ما را پاسخگو باشد. برای مثال اینکه، کاربرد واقعی اندازهگیری «کیفیت زندگی وابسته به سلامت» در پزشکی چیست؟ چگونه باید «کیفیت سلامت وابسته به سلامت» را اندازهگیری کرد؟ چه هنگام این اندازهگیری باید صورت پذیرد؟ چه کسی باید این اندازهگیری را انجام دهد؟ اصولا اگر کیفیت زندگی، با کیفیتها سروکار دارد، چگونه میتوان این کیفیتها را به کمیت تبدیل کرد؟ آیا «کیفیت زندگی وابسته به سلامت»، فقط مربوط به بیماران است یا میتواند به مردم سالم و عادی هم عمومیت پیدا کند؟ ابزارهای سنجش کیفیت زندگی چگونه قابل دسترسی هستند؟
● چگونگی انجام ارزیابی
در مورد اندازهگیری «کیفیت زندگی وابسته به سلامت»، توصیه همیشگی این است که این اندازهگیری و ارزشیابی توسط خود افراد صورت پذیرد، نه پزشک یا پرستار یا شخص دیگری به نمایندگی از سوی فرد اما این توصیه، یک توصیه کلی است و ممکن است در موقعیتهای خاص مجبور شویم پزشک یا پرستار یا پرسشگر و یا حتی افرادی به نمایندگی از فرد، پرسشنامه یا ابزار سنجش را تکمیل نمایند. اما توصیه کلی این است که این ابزارها توسط خود فرد تکمیل گردد. در اینجا این مساله پیش میآید که آیا میتوان به این پاسخها اعتماد کرد؟ علم روانسنجی که یک نظم مربوط به روانشناسی است، پاسخ این سوال را تعیین میکند. بر اساس یافتههای علم روانسنجی، میتوانیم مشخص کنیم که آیا به پاسخها میتوان اعتماد کرد یا خیر. به این صورت که قبل از آنکه یک پرسشنامه را به صورت عملی به کار گیریم، با روانسنجی آن را محک میزنیم و زمانی که مورد تایید قرار گرفت، برای تکمیل در اختیار افراد قرار میگیرد.
اصولا اندازهگیری «کیفیت زندگی وابسته به سلامت» در یک رویکرد کلی، ارزیابی یک فرد از سلامت خود است. در چنین رویکردی، افراد خود را ارزیابی کرده و پس از عبور از غربال ذهنی خود، کیفیت را به کمیت تبدیل کرده و با عدد و رقم نشان میدهند یا با بیان کلمات آن را به ما منتقل میکنند. مثل اینکه از آنها میپرسیم «در حال حاضر وضعیت سلامت شما چگونه است؟» و او در پاسخ میگوید: «بسیار خوب»، یعنی اینکه او در طی یک فرایند ذهنی، پس از ارزیابی خود به ما گفته است که بسیار خوب است و اگر همین فرد به ما گفته بود، بسیار بد است، معنای آن این است که هم در حالتی که وی سلامت خود را بسیار خوب میداند و یا در حالتی که سلامت خود را بسیار بد میداند، همه پس از یک ارزیابی اجمالی و عبور از صافی ذهنی او در قالب چنین کلماتی بروز کرده است و شواهد و دلایل علمی نشان میدهد که این ارزیابی بسیار نزدیک و مقرون با صحت است مگر در موارد استثنا.
● کیفیت زندگی برای همه
به یاد داشته باشیم که «کیفیت زندگی وابسته به سلامت» فقط مختص به بیماران نیست، بلکه هم برای افراد سالم و هم برای افراد بیمار کاربردهای متنوعی دارد. هم در سیاستگذاری، هم در درمان و هم در پیشگیری به عنوان یک آزمایش غربالگری میتوان از آن استفاده کرد. یعنی اندازهگیری «کیفیت زندگی وابسته به سلامت» میتواند در بعضی از حوزهها و زمینهها همچون اندازهگیری افسردگی و اضطراب و یا زمینههای مشابه، حکم یک ابزار غربالگری را ایفا کند. در تصمیمگیریهای بالینی، در انتخاب درمان برای بیماران مزمن، مانند بیماران مبتلا به سرطان، بیماران مبتلا به ایدز و یا بیمارانی که در مراحل آخر زندگی خود هستند، اطلاعات ناشی از اندازهگیری کیفیت زندگی وابسته به سلامت، کاربرد عملی این ابزار را ثابت کرده است.
البته همانگونه که همیشه پیشرفتهای علمی، آثار مثبتی دارند، آثار منفی هم در کنار آنها وجود دارد. از جمله آثار مخرب این پیشرفت، آن است که گاهی اوقات ما بدون اینکه به اصل موضوع توجه داشته باشیم، فقط به خاطر مد به سراغ آنها میرویم و بیماران را مورد آزار قرار میدهیم و به جای آنکه کیفیت زندگی آنان را بالا ببریم، با مجموعهای از پرسشنامهها بر درد و آلام آنها میافزاییم. بنابراین باید در به کارگیری این ابزارها دقت لازم به عمل آید تا کاربرد واقعی آنها در نهایت به ارتقای کیفیت زندگی وابسته به سلامت مردم و بیماران منجر گردد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست