چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

رو به افق های جدید


رو به افق های جدید

نگاهی گذرا به ادبیات دفاع مقدس در سال ۸۹

آنچه می خوانید نگاهی گذراست به عرصه ادبیات دفاع مقدس در سال گذشته! نگارنده بر آن است با اشاراتی کوتاه به برخی آثار چشم اندازی از روند ادبیات دفاع مقدس عرضه شود.

یکی از کتاب های متفاوت در حوزه دفاع مقدس که در سال ۸۹ منتشر شد، «شنام» بود. کتاب خاطرات خود نوشت کیانوش گلزار راغب از روزهای اسارتش در دست گروهک کومله. ماجرای این کتاب برمی گردد به سال های ۶۰-۶۱ و عملیات «شنام» به فرماندهی جاویدالاثر احمد متوسلیان که در مریوان انجام شد. کیانوش که در آن زمان ۱۶ سال بیشتر نداشت بعد از پایان عملیات زخمی شد و هنگام انتقال به بیمارستان سنندج به همراه برادرش که پاسدار بود توسط گروهک کومله دستگیر شد.

برادرش به دلیل مبارزاتی که با کومله داشت و آنها کینه او را به دل داشتند پس از یک مقطع یک ماهه توسط این گروهک به شهادت رسید. بعد از دستگیری توسط کومله، دوران اسارت ۱۴ ماهه او شروع شد. این دوران به صورت دوره گردی بود، به این صورت که آن ها، ۳۰-۴۰ نفری را که در اسارت داشتند و تعداد آنها هم در طول مسیر تغییر می کرد از این روستا به آن روستا می بردند و همین طور این روند ادامه داشت تا زندان سردشت که دوران اصلی اسارت در آنجا بود.

در دوران اسارت قرار بود این گروه کیانوش را هم اعدام کنند اما او توسط یکی از خانواده ها که از ترس گروه دموکرات به کومله پناه آورده بود نجات پیدا کرد.

«شنام» چند ویژگی دارد که آن را متفاوت از دیگر کتاب های دفاع مقدس می کرد، یکی روایت ماجرایی عاطفی است. تاکنون در کمتر کتابی از ادبیات دفاع مقدس نوعی روایت عاطفی دیده ایم، ویژگی دیگر این کتاب روایت اسارت است. تاکنون کمتر اتفاق افتاده که اسیری، بعد از آزاد شدن، خاطرات خود را از دوران اسارت (توجه کنیم فقط خاطرات دوران اسارت نه خاطراتی که بخشی از آن به دوران اسارت برمی گردد) بیان کند. سومین ویژگی «شنام» را می توان در پرداختن آن به بخشی از دفاع مقدس که از نظرها غافل مانده جست وجو کرد.

تاکنون هرچه خوانده بودیم از نبرد نیروهای ایرانی با بعثی ها، عملیات های مختلف، ماجراهای پشت جبهه و... بود. اما در این کتاب گوشه ای دیگر از دریای عظیم دفاع مقدس در قالب ادبیات روایت شده است. نبرد با گروهک های معاند داخلی و جدال با منافقان. شاید به همین دلیل است که کیانوش گلزار راغب مهم ترین هدف خود از نوشتن خاطراتش در قالب کتاب «شنام» را معرفی شهدایی دانست که در طول این سال ها ناشناخته ماندند. همه این ویژگی های تازه «شنام» دست به دست هم داد تا مرتضی سرهنگی؛ مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری که معمولا کامل ترین نظر را درباره کتاب های دفاع مقدس می دهد، این اثر را از بهترین کتاب های دفاع مقدس در سال های اخیر و جایگزینی برای کتاب پرفروش «دا» معرفی کرد.

کتاب متفاوت دیگری که در سال ۸۹ در حوزه ادبیات دفاع مقدس منتشر شد «کوچه نقاش ها» بود. کتابی که توسط راحله صبوری تالیف شده و عنوان آن برگرفته از نام کوچه ای است که راوی کتاب کودکی اش را با بسیاری از همرزمانش در آن گذرانده. این کتاب، خاطرات سیدابوالفضل کاظمی از دوران کودکی تا پایان سال ۱۳۶۷ و با تمرکز بیشتر بر سال های حضور او در جبهه های دفاع مقدس را دربرمی گیرد.

ابوالفضل کاظمی، از رزمندگانی است که در کنار شهید دکتر مصطفی چمران و در گروه شهید اصغر وصالی با عنوان «دستمال سرخ ها» در کردستان فعال بوده است. او با شروع فعالیت ضدانقلاب در کردستان، همراه شهید قاسم دهباشی و شهیدمحمد بروجردی به کردستان رفت. آنان به گروه شهید چمران در درگیری های سنندج و پاوه پیوستند و بعد از آن در گروه «دستمال سرخ ها» با شهید اصغر وصالی همکاری داشتند. او همچنین در فعالیت های انقلابی شرکت داشته و عضو کمیته استقبال از امام خمینی(ره) در زمان ورود ایشان به کشور بوده است. ابوالفضل کاظمی تا پایان جنگ تحمیلی در جبهه ها حضور داشت و بارها در عملیات مختلف مجروح شد. کاظمی سال ۱۳۶۵ فرماندهی گردان میثم لشکر ۲۷ محمدرسول الله(ص) را برعهده گرفت و همراه شهید اصغر ارسنجانی در عملیات های کربلای پنج و هشت حضوری فعال داشت.

ابوالفضل کاظمی متولد سال ۱۳۳۵ در تهران و از خانواده ای سنتی و پدر محور بود که هنگام مصاحبه با نویسنده با لحنی ساده و صمیمی و به تعبیری ادبیات پهلوانی صحبت کرده و راحله صبوری هم به خوبی توانسته این لحن را در نوشتار خود منتقل کرده و نشان دهد.

ویژگی بارز «کوچه نقاش ها» را می توان در شخصیت راوی آن دانست. کسی که به تعبیر سیدمهدی خاموشی؛ رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در دانشگاه جنگ تحصیل کرد و نمره قبولی گرفت. نکته دیگر در مورد این کتاب حضور راوی کتاب در سال های قبل از انقلاب و توانایی اش در بیان تفاوت های سال های قبل و پس از انقلاب است. حفظ لحن تهرانی راوی در تالیف کتاب ویژگی بارز دیگر این کتاب است. کاری که راحله صبوری به گفته خودش دو سال زمان صرف آن کرده تا توانسته در نوشتن خاطرات کاظمی به واژه ها، تکیه کلام ها و اصطلاحات خاص او وفادار بماند.

کتاب مصور «هشت سال این گونه گذشت» را می توان کتابی خاص در حوزه ادبیات دفاع مقدس، نه تنها در سال ۸۹ که در همه سال ها دانست. از آن جهت که این کتاب تلفیقی از تصویر و متن درباره دفاع مقدس است که می تواند پاسخگوی خلایی باشد که برای مخاطبانی که چندان با جنگ هشت ساله آشنایی نداشته اند وجود دارد.

بیشتر کتاب هایی که در مورد جنگ نوشته می شود فرض شان این است که مخاطب با جنگ آشنایی دارد، درحالی که مخاطبان زیادی هم هستند که اطلاع دقیقی از جنگ و وقایع آن ندارند. بر این اساس در این کتاب جنبه های سیاسی و نظامی و لحظات خاص دفاع مقدس با تلفیقی از عکس و متن، با سه وجه جذابیت، جامعیت و مستند بودن بازگو شده است. برای جذابیت این کتاب از تصاویری استفاده شده که گویا باشد. برای جامعیت کار هم تحقیقات گسترده ای انجام گرفته و برای مستند کردن آن هم نظرات برخی از فرماندهان دفاع مقدس گرفته شده است.

به نظر می رسد در روزگاری که کتابخوانی دچار رکود است و کسی چندان کتاب نمی خواند (به ویژه نسلی که چندان درباره جنگ نمی داند) مصور بودن و گرافیک این کتاب کمک زیادی به خوانده شدن آن کرده و در نهایت ارائه اطلاعات از جنگ تحمیلی به مخاطب بدهد.

طنز در ادبیات دفاع مقدس، شاخه ای است آن گونه که باید مورد توجه قرار نگرفته و تنها می توان رگه های طنز را در کتاب های مختلف دفاع مقدس مشاهده کرد. اما در سال ۱۳۸۹ کتابی در حوزه دفاع مقدس منتشر شد که به طور کامل طنز بود. کتابی که نویسنده آن «زنده باد کمیل» را نوشته است و «ادیک بوتل» پایان نامه یک هزار صفحه ای خود را درباره این کتاب نوشت. «جاده های خلوت جنگ» هم از همین نویسنده برگزیده دوازدهمین دوره جایزه کتاب سال دفاع مقدس و کاندیدای کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. سخن درباره محسن مطلق است و کتاب «مگیل» او.

«مگیل» یک رمان طنز درباره یک اتفاق در دوران دفاع مقدس است. این کتاب در ابتدا یک داستان کوتاه طنز بود که با نقش آفرینی رزمندگان سال های دفاع مقدس نوشته شده بود، اما محسن مطلق آن را به یک رمان بلند تبدیل کرد. داستان این رمان به کشمکش های یک رزمنده برای انتقال آذوقه و تدارکات به خط مقدم جنگ با یک قاطر به نام «مگیل» است که در ادامه به خلق موقعیت های طنزآلودی منجر می شود.

اگرچه بعضی از نویسندگان و فعالان حوزه ادبیات دفاع مقدس «مگیل» را پایین آورنده ارزش های جنگ دانستند اما محسن مطلق با رد این نظر به دفاع از کتابش پرداخت و گفت: «مگیل» به رغم اینکه در گونه طنز به نگارش درآمده است، اما ارزش های جنگ را به هیچ وجه پایین نیاورده و به آن ها پایبند است.

● دایره المعارف دفاع مقدس

اتفاق مهم دیگر در ادبیات دفاع مقدس در سال ۸۹ خبر انتشار جلد دوم دایره المعارف دفاع مقدس تا پایان سال و جلد سوم آن در اوایل سال ۹۰ بود. خبری که اواسط بهمن در نشست خبری که برای این مجموعه برپا بود توسط سرهنگ حسن رسولی اعلام شد. این خبر در حالی منتشر شد که جلد اول این مجموعه در سال ۱۳۸۶ منتشر شده بود. اگرچه طرح تالیف دایره المعارف دفاع مقدس از سا ل ها پیش تحت عنوان فرهنگواره مطرح بود و از سال ۷۲ زمان مسئولیت مهدی چمران در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس این طرح با عنوان «فرهنگواره دفاع مقدس» در معاونت تحقیقات مطرح و حدود ۲۵۰ مدخل هدف بررسی قرار گرفت. اگرچه آن طرح از نظر شکلی و ساختاری با دایره المعارف های رایج هماهنگ نبود و مهم ترین هدفش اطلاع رسانی کلی و مجمل پیرامون مباحث مطرح و مصوب شده بود اما می توان آن را پایه های دایره المعارف دفاع مقدس دانست. فرهنگواره دفاع مقدس در سه مجلد تدوین و در نمایشگاه عملکرد ستاد کل نیروهای مسلح عرضه شد.

سال ۷۹ گروهی برای تدوین این دایره المعارف راه اندازی و گروه های هشت گانه شامل دایره المعارف شامل گروه شهدا و اشخاص، نظامی، جغرافیا، حقوق سیاسی، فرهنگی هنری، اقتصادی اجتماعی و دولت تشکیل و فعال شد که این گروه ها هرکدام در عرصه خودشان به فعالیت می پردازند. همچنین در حال حاضر دو گروه ترجمه از زبان انگلیسی و عربی و ترجمه مجلات نیز در حال تشکیل است. حالا با تحقق این خبر می توان امید داشت که نکته و مسئله ای درباره دفاع مقدس که برای نسل امروز سؤال می شود به راحتی تنها با یک مراجعه به این دایره المعارف پاسخ داده شود.

موفقیت ادبیات دفاع مقدس در انگلیس و آمریکا

ادامه روند ترجمه ادبیات دفاع مقدس در کشورهای دیگر را هم می توان در مرور بر این حوزه لحاظ کرد. این روند در سال ۸۹ با خبر آغاز ترجمه کتاب «دا» در کشور آمریکا و نیز تصمیم به ترجمه کتاب هایی از دفاع مقدس در کشورهای عربی ادامه پیدا کرد. در حوزه ترجمه ادبیات دفاع مقدس نکته ای که نباید از نظر کنار برود، ورود سازمان ها و نهادهایی غیر از حوزه هنری به عرصه ترجمه آثار دفاع مقدس است.

سازمان هایی همچون جهاد دانشگاهی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی. اما اتفاق مهم در موضوع ترجمه را باید انتشار داستانی کوتاه از دفاع مقدس در نشریه (World Literature Today) «ادبیات امروز جهان» آمریکا دانست. اتفاقی که برای اولین بار در تاریخ بیش از هشتاد ساله این نشریه معتبر از سال ۱۹۲۷ تاکنون نه در مورد ادبیات دفاع مقدس که درباره ادبیات داستانی ایران می افتاد.

این نشریه در شماره نوامبر- دسامبر ۲۰۱۰ خود از بین سه داستان موفق حبیب احمدزاده به نام های (Feather Eagle) پر عقاب، (Naneh) ننه و (A Letter To The Saad Family) نامه ای به خانواده سعد، داستان آخر را تنها به دلیل کوتاه تر بودن برای چاپ در نشریه خود برگزیدند. این داستان یک ماه پیش از آنکه در نشریه (WLT) منتشر شود در کنار داستان های «the piano tunerس از داگلاس بروتون و «I peel the clouds awayس از اندرو اسکات در جایزه ادبی (رایتینگ فورج) در کشور انگلیس برگزیده شده بود. این همه در حالی صورت گرفت که این داستان در کنار داستان های دیگر مجموعه «داستان های شهر جنگی» این نویسنده توسط پال اسپراکمن در آمریکا به زبان انگلیسی و توسط کریستوف بالایی در فرانسه به زبان فرانسوی ترجمه شده که چند ماه پیش نسخه انگلیسی آن در کشور آمریکا منتشر شد.

اما موفقیت های حبیب احمدزاده در ادبیات دفاع مقدس در کشورهای دیگر به همین جا ختم نمی شود. رمان «شطرنج با ماشین قیامت» این نویسنده در کنار کتابی از اورهان پاموک (برنده نوبل ادبیات سال ۲۰۰۹) در آغازین روزهای سال ۸۹ به عنوان منبع درسی در دانشگاه راتجرز آمریکا معرفی شد. بخش مطالعات خاورمیانه دانشگاه مذکور، این رمان فلسفی- جنگی را بطور رسمی در طرح درس سالانه خود به عنوان بررسی ادبیات مدرن خاورمیانه قرار داده است. بر این اساس در طرح درس ادبیات مدرن خاورمیانه دانشگاه راتجرز، کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» حبیب احمدزاده در کنار کتاب های «نام من قرمز است» از اورهان پاموک، «زنانی از جنس شن و صمغ» از حنان الشیخ و «عاشق» از یهوشوا تدریس می شود.

تاکنون تدریس این کتاب باعث ابراز نظرهای جالبی از سوی دانشجویان آمریکایی شده است. یکی از این دانشجویان در این باره می نویسد: « محتوای « شطرنج با ماشین قیامت » ابداً آنچه که یک غربی از حوادث یک جنگ انتظار دارد نبود. این رمان دید مرا نسبت به بسیاری از وقایع جنگ ایران و عراق تغییر داد. من از گوناگونی مردم گرفتار شده در شهر محاصره شده متعجب شدم؛ کشیش های ارمنی، زنان درمانده و افراد فقیر همه گرفتار جنگی هولناک شده اند که خود آغازگر آن نبوده اند و توان متوقف ساختن آن را نیز ندارند.» دانشجوی دیگری این گونه نظر می دهد: «من فکر می کنم این رمان دیدگاه فلسفی پیچیده ای از همگان، حتی ایرانی های غیرشیعه که در جنگ گرفتار شده اند را ارائه می دهد.» نظر یکی دیگر از دانشجویان هم اینگونه است: «این کتاب نشان دهنده روحیه بسیار جالب ایرانی هاست. مثلا با وجود آنکه صدام حسین؛ رهبر عراق این جنگ را آغاز کرد آنها برخلاف اکثر سربازان دیگر جنگ ها، عراقی ها را نفرین و یا حتی به آنها اهانت نمی کنند.»

آنچه از نگاه گذرا به وضعیت ادبیات دفاع مقدس در سال ۸۹ برمی آید این است که این گونه ادبی در کشور ما جایگاه خود را پیدا کرده و توانسته افق های تازه ای را نشان دهد. انتشار کتاب هایی تازه به دور از تکرار و شعار و نیز موفقیت های این ادبیات در خارج از کشور، در کنار توجه به پژوهش و تحقیق را می توان مهم ترین پیشرفت های ادبیات دفاع مقدس در سال ۸۹ دانست.

طه راستین