یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

آثار داستانی درباره انقلاب


آثار داستانی درباره انقلاب

تعریف موسع از ادبیات انقلاب می تواند این باشد كه هر داستانی كه موضوع اصلی آن مخالفت و مبارزه با رژیم های فاسد گذشته حاكم بر كشور بوده, ادبیات انقلاب است در این تعریف, دیگر اعتقادات چپ, راست, مذهبی و غیرمذهبی, محلی از اعراب نخواهد داشت

● یك استحاله فكری

جنگ تحمیلی كه به پایان رسید یك فاصله ذهنی حدوداً ده ساله تا پیروزی انقلاب ایجاد شده بود به همین سبب دیگر برگشتن به آن عالم خاص برای نویسنده از نظر ذهنی مشكل بود. مضافاً اینكه در طیفی قابل توجه از نسل ارزشی وابسته به انقلاب به تدریج یك استحاله فكری در حال شكل گرفتن بود كه باعث می شد عزم لازم برای ورود در حیطه داستان انقلاب از آنان گرفته شود. مشابه این استحاله در جامعه هم رو به گسترش بود. بنابراین به لحاظ مخاطب هم این گونه آثار شاید آن مشتری لازم را نداشت، به اینها عامل افت عمومی شمارگان كتاب در سال های اخیر را اگر اضافه كنیم، كه باعث شده عده قابل توجهی از نویسندگان نسل انقلاب دیگر نویسندگی را به عنوان كار اول و اصلی خود قرار نمی دهند و بعضاً به سفارشی نویسی یا قلمزنی در عرصه های پردرآمدتر و زود نتیجه ده تر رو آورده اند. آن وقت دلایل این كمبود و ركود بهتر آشكار می شود.

تعریف موسع از ادبیات انقلاب می تواند این باشد كه هر داستانی كه موضوع اصلی آن مخالفت و مبارزه با رژیم های فاسد گذشته حاكم بر كشور بوده، ادبیات انقلاب است. در این تعریف، دیگر اعتقادات چپ، راست، مذهبی و غیرمذهبی، محلی از اعراب نخواهد داشت. اما با این گستردگی، بحث ما علمی نخواهد شد. در این صورت، شما می توانید از دوران مشروطه به بعد، داستان هایی را پیدا كنید كه در آنها مخالفت و مبارزه با رژیم قاجار و رضاخان و محمدرضا پهلوی مطرح است.

اما هر چه تعریف را خاص تر و بسته تر كنیم، می توان بحث های علمی تری كرد. بنابراین می توان گفت، ادبیات داستانی انقلاب مورد نظر ما ادبیاتی است كه مسائل انقلاب اسلامی را به عنوان موضوع اصلی و محوری خود مطرح كرده باشد. با توجه به سابقه مبارزات گروه ها و شخصیت های اسلامی در این راه، این داستان ها می تواند از زمان شیخ فضل الله نوری شروع شود و به شهید مدرس و بعد فدائیان اسلام و قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ و هیات های موتلفه و دیگر گروه ها و اشخاص مبارز اسلامی مانند حضرت امام خمینی و آیت الله سعیدی و آیت الله غفاری و مانند آنها برسد. اوج این موضوع، سال ۱۳۵۶ و آغاز نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام و نهایتاً پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ است.

مسائل بعد از انقلاب، خیلی گسترده است: جنگ های داخلی تجزیه طلبانه، جنگ با دشمن خارجی، كارشكنی ها و خرابكاری های مخالفان... بعد باید آثاری را كه در این زمینه نوشته شده شناسایی، دسته بندی و تجزیه و تحلیل كرد، تا ببینیم كارنامه نویسندگان ما در این عرصه، چه وضعیتی دارد كه البته دراین باره، حتماً باید مقایسه ای هم قضاوت كرد.من در ذهنم می خواستم ببینم حالا ما اگر مثلاً راجع به انقلاب كم نوشتیم، كشورهای دیگر راجع به انقلاب خود چقدر نوشته اند. خیلی نتوانستم به نتیجه برسم.

اگر دیگران در این زمینه اطلاعاتی دارند، بگویند. مثلاً بینوایان ویكتورهوگو اشاره ای دارد به جنگ های داخلی انقلاب فرانسه. یك كار بزرگ كه شوروی ها درباره انقلاب بلشویكی ۱۹۱۷ خود كرده اند گذر از رنج ها، رمان سه جلدی نوشته الكسی تولستوی است.در این كتاب، انقلاب، با جنگ های داخلی بعد از آن با «سفیدها» و بعد جنگ جهانی اول و مبارزه با دشمن خارجی پیوند می خورد و اتفاقاً بیشتر وقایع آن مربوط به همین درگیری ها است، كه مربوط به بعد از پیروزی انقلاب است. اما رژیم انقلابی حاكم بر شوروی، تنها حدود یك سال درگیر جنگ خارجی است. چون جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ به پایان می رسد و قبل از اتمام آن هم، رژیم بلشویكی، عملاً و رسماً از جنگ مذكور كنار می كشد.

با این ترتیب می توان گفت كه شوروی ها تا درگیری در یك جنگ واقعی خارجی كه همان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹ باشد، حدود بیست و یك سال وقت داشتند. آنها بیست و یك سال می توانستند داستان انقلابشان را بنویسند، در حالی كه ما فقط یك سال و هفت ماه وقت داشتیم داستان انقلابمان را بنویسیم. چون بعدش جنگ آمد و روی همه چیز را گرفت و عمده توجه ها و امكانات مادی و معنوی را به مدت دست كم هشت سال به خود اختصاص داد.مسئله دیگر، سابقه رمان نویسی در روسیه است: روسیه یكی از كشورهایی است كه سابقه بسیار طولانی در عرصه رمان نویسی دارد و بعضی از بزرگترین غول های این عرصه، از این سرزمین برخاسته اند، یعنی این كشور، دارای سنت رمان نویسی است.

می دانید، بیش از چهارصد سال از عمر رمان نویسی به شكل جدید، در آن می گذرد. كشور ما الان هشتاد یا نود سال است كه رمان به شكل جدید در آن پا گرفته است. رمان های اولیه جدید ما به معنی واقعی رمان نیست. از دهه ۱۰ معاصر خورشیدی به این طرف است كه شاهد آثاری قابل تامل در این عرصه، در كشورمان هستیم. در حالی كه در داستان كوتاه، تجربه بیشتری داریم. با این همه، در همان روسیه یا شوروی جدید، جز گذر از رنج ها، تنها شاهد دن آرام شولوخوف به عنوان رمان مرتبط با انقلاب اكتبر قابل عرضه به جهانیان هستیم، كه همان هم به نوعی با جنگ آمیخته است.

بعد هم می توان از مادر گوركی اسم برد. یعنی آنچه مختص به خود انقلاب آنان باشد، من كه ندیدم. به عبارت دیگر، جدا از مسائل دیگری كه عنوان شد، ما یك الگوی تمام عیار رمان درباره انقلاب _ ولو از نوع بلشویكی یا كلاً غربی آن _ هم نداشته ایم. در عوض الگوی رمان های ضدانقلابی، زیاد هست. از ۱۹۸۴ و قلعه حیوانات جورج اورول بگیرید كه كاملاً ضدانقلابی است و می توان گفت به سفارش اینتلیجنت سرویس انگلیس نوشته شده، تا آثاری مثل دكتر ژیواگوی بوریس پاسترناك یا مجمع الجزایر گولاك آلكساندر سولژنیتسین، یا دل سگ بولگاكف و بعضی كارهای ماركز و...

مدل رمان اسلامی و انقلاب اسلامی را كه اصلاً نداشتیم. چون حتی اگر مدل های رمان انقلابی فرانسوی و روسی یا آمریكای لاتینی هم می داشتیم، باز برای نویسنده رمان انقلاب اسلامی نمی توانست به آن معنی الگو باشد. انقلاب ما یك انقلاب بسیار متفاوت است.

یكی از انقلاب هایی كه واقعاً انقلاب بود.اما بعد از پیروزی انقلاب، صرفاً با یك مرور ذهنی، چندین رمان را می توانم اسم ببرم كه در مورد انقلاب نوشه شده اند:اولین رمان كه درباره انقلاب برای بزرگسالان نوشته شده است زنده باد مرگ ناصر ایرانی، از انتشارات سروش است. رمانی حجیم است كه من قبلاً آن را نقد كرده ام و در منظری از ادبیات داستانی پس از انقلاب چاپ شده است. رمانی روشنفكری است. نویسنده آن یك توده ای سابق و جنبشی (حاج سیدجوادی) بعد از انقلاب است. حوادث آن درباره توده مردم نیست و در میان آنها هم نمی گذرد. داستان یك گروه ماركسیست روشنفكر است.

انقلاب در كشور آغاز شده و این عده جلساتی در منزل هم تشكیل می دهند و همه اش حرف می زنند. البته نویسنده در نوشتن این اثر انصاف به خرج داده است. در این رمان، قهرمان داستان، كه راوی آن هم هست، با دیدن مردم در خیابان ها و همه گیر شدن انقلاب مردمی در كشور، به تدریج ذهنش روشن می شود. از آن مجموعه پرمدعای بی عمل جدا می شود و به جریان توده های مردم در خیابان ها می پیوندد. منتها زنده باد مرگ یك رمان عقاید است. بیشتر حرف می زند و بحث های جدلی در آن مطرح است. فقط یك ماجرای عشقی ملایم چاشنی آن است، كه از ثقیلی اثر می كاهد. البته پیش از این اثر، شاهد لحظه های انقلاب از محمود گلاب دره ای هستیم. اما این كتاب، در حیطه رمان نمی گنجد. هر چند دور از داستان هم نیست. چون یك شخصیت محوری دارد كه خود گلاب دره ای است.

البته كاملاً خاطره گونه است. اما با نثر ادبی نوشته شده است و جذابیت لازم برای مطالعه را دارد. چون ماجرای انقلاب را قدم به قدم تعقیب می كند از همین نویسنده، وال هم هست، كه انقلاب زمینه اش است. (البته كتابك بسیار كم حجم حسین آهنی هم، از گلاب دره ای، در همین زمینه برای نوجوانان چاپ شده است كه فاقد ارزش داستانی واقعی است.)

یك داستان كوتاه بلند هم (به نام خداحافظ برادر) از خودم درباره انقلاب هست، كه اول به صورت پاورقی در اطلاعات هفتگی سال ۶۱ چاپ شد. بعد در مجموعه ای به همین نام آمد. بعدتر به صورت مستقل و یك كتاب جیبی كوچك، توسط انتشارات كیهان منتشر شد.سیاه چمن نوشته امیرحسین فردی هم هست. داستان در یك روستا (در استان كرمان) می گذرد. اهالی این روستای پرت خان زده، در جریان انقلاب نیستند.

آنها تازه چند ماه از انقلاب گذشته، می فهمند كه چه شده است. آنان نقشی در انقلاب ندارند و داستان، اثر مقطعی انقلاب را در زندگی روستایی در یك گوشه از كشور بیان می كند.حوض سلطون نوشته محسن مخملباف در قبل از انقلاب می گذرد. اما از ابتدا تا انتها مبارزات و مجاهدات زیرزمینی یك فرد متشرع و - كمتر _ همسرش، علیه رژیم است و كاری خواندنی است.اسیر زمان نوشته اسماعیل فصیح، در دهه ۷۰ نوشته شده است. مثل سایر آثار فصیح، پیرنگ پلیسی و جنایی دارد و پر از حركت و ماجرا است. راز دارد و نویسنده سعی كرده است آن را منصفانه بنویسد. اما به هر حال، اسماعیل فصیح، اسماعیل فصیح است.آتش بدون دود، رمان مفصل هفت مجلدی نادر ابراهیمی است. او قبل از انقلاب، همین داستان را با تفاوت هایی محتوایی، در دو مجلد نوشته بود. بعد از انقلاب، آن را ادامه داد و به هفت مجلد رسانید، كه نزدیك به سه هزار صفحه است.به لحاظ نثر، شسته _ رفته است.

از نظر ساختار هم منسجم است. شخصیت های متعدد و فضاهای متنوع، از ویژگی های این اثر است.آتش بدون دود، سه شخصیت اصلی دارد كه دو مرد و یك زن اند از این سه، دو مرد، مهمترند یكی از آنها سوسیالیست ماتریالیست است و دیگری یك روحانی مسلمان مبارز است. البته نهایتاً غلبه با شخصیت سوسیالیست و طبعاً اندیشه اوست. در عین حال كه او به حضرت علی هم، به این دلیل كه تصور می كند عدالتخواهی اقتصادی ایشان جنبه سوسیالیستی دارد، ارادت می ورزد و با آن روحانی مسلمان هم دوست است.

زیرا هر دو، علیه یك دشمن مشترك (رژیم محمدرضا پهلوی) مبارزه می كنند. آتش بدون دود رمانی خواندنی است. ولی مطالعه اش خیلی وقت می برد. این اثر را من سال ها قبل، در حضور نویسنده آن نقد كرده ام.رازهای سرزمین من رضا براهنی رمانی حدوداً هزار و دویست صفحه ای است. وقایعش از چند سال پیش از انقلاب آغاز می شود و تا خود پیروزی انقلاب و كمی بعد از آن هم می رسد. این اثر را من نقد كرده ام و در حدود سیصد صفحه، به صورت كتاب مستقل (تحت عنوان پیش از آنكه سرها بیفتد) توسط انتشارات حوزه هنری چاپ شده است.

اثر بلبشو و درهم ریخته ای است. یكی از مضامین اصلی آن، تفرقه افكنی بین ترك و فارس است. همان مضمونی كه ده ها سال است استعمار، خاصه انگلیس و آمریكا، روی آن سرمایه گذاری و تبلیغ كرده اند. تكیه بر مسائل جنسی هم در آن خیلی زیاد است. به طوری كه از این نظر، در زمان انتشار، اعتراض شبه روشنفكران فاقد عقاید اسلامی را هم برانگیخت.بعضی داستان های دیگر هم هستند كه زمینه اصلی شان مبارزه علیه رژیم پهلوی است. مثل آواز كشتگان و بعد از عروسی چه گذشت، از براهنی كه اولی ارتباطی با انقلاب اسلامی ندارد و دومی هم، از همان اسم كنایه ای اش به انقلاب اسلامی تعرض می كند.

همچنان كه از چاه به چاه از همین نویسنده، مشابه چنین غرضی دارد.آتش از آتش از جمال میرصادقی هم هست. میرصادقی سابقه عضویت در حزب توده را دارد. اما گرایش در این اثر، روشنفكری است و ماركسیسم نمود ندارد. داستانی جمع و جور و كم حجم است. با خود انقلاب هم ارتباط ندارد و به درگیری های چند مبارزه با رژیم پهلوی و مشكلات آنها با ساواك می پردازد. مشكل بسیاری از این رمان ها، همین است، كه چون نویسندگان آنها فاقد تجارب مردمی و اجتماعی لازم هستند، بیشتر به یك جمع محدود روشنفكری پرداخته اند. علت عمده كمبود جذابیت در این آثار هم همین است.

چون مردم عادی نمی توانند ارتباط زیادی با آنها برقرار كنند.منهای جنبه محتوایی و مستند بودن، قوی ترین و مرتبط ترین رمانی كه راجع به انقلاب نوشته شده، مدار صفر درجه است. یك رمان سه جلدی با نزدیك به هزار و هشتصد صفحه متن، البته از نظر نحوه طرح واقعیات تاریخی، فوق العاده تحریف آمیز است. یعنی به گونه ای انقلاب را جلوه داده است كه انگار همه چیز از ماركسیست ها و توده ای ها شروع شد و با آنها پیش رفت و وقتی انقلاب به پیروزی رسید، مذهبی ها آمدند و بر این اسب زین شده سوار شدند و مهار آن را به دست گرفتند. ولی كار بسیار جذابی است. من این رمان را در حدود پنجاه صفحه نقد كردم و در سه شماره اول روزنامه انتخاب در سه صفحه كامل روزنامه چاپ شد.

محمدرضا سرشار

برگرفته از: شرق


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.