یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
به علاقه های فرزندانتان احترام بگذارید
اگر بخواهیم خیلی واقعبینانه قضاوت کنیم برای بسیاری از والدین، بچهها نمادی از آرزوهای بربادرفتهشان است....
مادری که دوست داشت درس بخواند و پزشک شود، چون با مخالفت پدرش مواجه و به جای ادامه تحصیل راهی خانه شوهر و گرفتار بچهداری و خانهداریمیشود، آرزوی خانم دکترشدن در دلش میماند و حالا به دخترش اجبار میکند باید رشته تجربی را ادامه دهد و پزشک شود.
متاسفانه در اغلب موارد این واقعیت تلخ را در زندگی افراد داریم. واقعیت تلخی که آینده این بچهها را تباه میکند. چراکه ما انسانها هر کدام متمایز و متفاوت از یکدیگر خلق شدهایم و خود این به عنوان شگفتی خلقت در قرآن یاد شده که ما انسانها را متفاوت از یکدیگر آفریدهایم. حتی در میان دوقلوهایی که از یک ژنتیک و با یک زمان تولدند و با یک شیوه تربیتی پرورش یافتهاند میتوانیم تفاوت سلیقهها و گرایشها را ببینیم چه رسد به دیگر موارد.
بسیاری از والدین وقتی با مخالفت بزرگترها یا کارشناسان به خاطر این اصرار و پافشاریها در زندگی و آینده فرزندشان مواجه میشوند، سعی میکنند از قبول واقعیت طفره بروند و با اشاره به اینکه صلاح بچهها را میدانند در تصمیمگیریهای اینچنینی نظر خود را تحمیل میکنند. عاقبت این اصرارها همیشه یک چیز است.
آینده ناخوشایندی که بچهها را در خود میگیرد. بچههایی که درست در نقطه مقابل تواناییها و علایق خود رشته تحصیلیشان را انتخاب میکنند، وارد دانشگاه میشوند (البته اگر بتوانند) و مسیر آیندهشان را مطابق میل و آرزوی والدین خود میپیمایند نه آنچه استحقاق و تواناییاش را دارند.
اکثر والدین باورشان نمیشود این ظلم بزرگی در حق فرزندانشان است.
شاید ذکر نمونههایی در این باره و داستانهایی اینچنینی از زندگی این بچهها گوشزد جدی برای ما پدر و مادرها باشد. وقتی دختر یا پسر کوچولوی شما بهرغم اینکه همه توانش را به کار میگیرد تا آنطوری باشد که شما دوست دارید، اما موفق نمیشود دچار صدمات جدی جسمی، روانی و حتی اجتماعی میشود. این ضعف اعتمادبهنفس و سرخوردگی از هویت کنونیاش، هویتی که دوستش ندارد از آنجا ناشی میشود که مدام به خود میگوید «من بد هستم، من نمیتوانم» او خود را بد میپندارد چون نتوانسته آرزوی شما را برآورده کند با اینکه استعداد و تواناییهای کشفنشده او شاید در حد نبوغ در فلان تخصص یا رشته باشد اما او خود را ناتوان میداند و باعث میشود از اعتمادبهنفساش کاسته شود. شما پدر و مادر عزیز به جای اینکه تلاش کنید استعدادهای فرزندتان را بشناسید و به او کمک کنید در آن زمینه که خداوند استعداد ذاتی در او قرار داده به موفقیتهای خاص دست یابد، مدام سرزنشاش میکنید. چگونه؟! «پسر کارمندم با اینکه نصف امکانات تو را ندارد و پدرش زیردست من کار میکند اما شاگرد اول شده و مطمئنم بدون کلاس فوق برنامه کنکور پزشکی هم قبول میشود اما تو چی؟!»، «ما که شانس نیاوردیم بچههای مردم را ببین، چنین و چنانند!»
متاسفانه این رفتار نادرست شما با فرزندتان در هر سنی که باشد عوارض جدیای برایش به بار میآورد. دختر ۱۷ ساله مبتلا به پرخوری عصبی که وزن ۱۱۰ کیلوگرم دارد و به افسردگی شدید مبتلاست به خاطر اصرار مادرش به رشته تجربی آمده و شب و روز میکوشد آنچه که اصلا مورد علاقهاش نیست بخواند و حفظ کند تا بلکه پزشکی قبول شود و آرزوی مادرش را برآورده کند.
پسر نوجوانی که از خانه فرار کرده و دوبار به اصرار بزرگترها به خانه برگردانده شده از این میگریزد که پدر او برخلاف برادرانش نتوانسته جراح شود و فقط توانسته یک تکنیسین ساده در بیمارستان شود اما حالا آرزو دارد پسرش به رشته تجربی برود و جراح شود. اما او با گریه و التماس میخواهد افسر پلیس شود و به دانشکده پلیس برود. با پدر که صحبت میکنیم میگوید این شغل عاقبت ندارد و من صلاح او را بهتر میدانم. حالا نظرتان چیست؟
اگر متوجه شدید طرز فکر مبنی بر اینکه من به فلان جایگاه خاص نرسیدم اما بچهام باید برسد چقدر آسیبرسان است حتما میپرسید باید چه کار کنیم.
خداوند از اینکه هر آدمی را متفاوت از دیگری آفریده به عنوان معجزه خلقت یاد کرده است. پس از تفاوت فردی فرزندتان با شما و البته تفاوت او با خواهر و برادرش به عنوان لطف و شگفتی خدا لذت ببرید و سعی کنید به جای مقایسههای نابهجا او را کشف کنید و فرزندتان را همانطور که هست با همه آنچه در نظر شما خوب یا بد است دوست بدارید. او از اینکه دوستش دارید و مورد پذیرش بیقیدوشرط شماست راضی میشود. دنیای کشفنشده کودکتان را از بچگی بشناسید و سعی کنید با شناسایی استعدادهای او و تقویت این مهارتهای درونی نهایت آرزوی او را برآورده کنید نه اینکه به دنبال آرزوهای خود باشید.
همه ما وقتی استعداد خاص منحصر به فردمان را که خداوند در ما قرار داده کشف کنیم و در آن راه قدم بگذاریم قطعا و قطعا به موفقیت خواهیم رسید. خواه این استعداد در موسیقی باشد، در مهارت و کارهای دستی باشد یا قدرت بالای حفظیات یا هر آنچه که میتوان مثال زد. پس این درست نیست که بگوییم من با عقل و درایتی که دارم میدانم فلان شغل آیندهدار است یا آخر و عاقبت ندارد. بسیارند مهندسها یا پزشکانی که از یک خیاط یا از یک نقاش آینده شغلی نامناسبتری دارند و همین حالا نمونههایش را در جامعه میبینیم. این استدلال درستی نیست و بهانه خوبی برای سوق دادن بچهها به سمت آرزوهای خودمان نیست.
دکتر بدریالسادات بهرامی
مشاور خانواده
مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری انتخابات پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم ایران انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ انتخابات 1403 دولت چهاردهم رئیس جمهور
تهران قتل شهرداری تهران هواشناسی سرقت آلودگی هوا پلیس راهور پلیس سازمان هواشناسی سلامت آموزش و پرورش محیط زیست
روسیه خودرو بانک مرکزی قیمت دلار بورس قیمت طلا قیمت خودرو حقوق بازنشستگان دلار دولت سیزدهم واردات خودرو بازار خودرو
ماه محرم سینمای ایران سریال تئاتر سینما تلویزیون رامبد جوان هنرمندان بهاره رهنما الناز شاکردوست کتاب فیلم
کنکور ۱۴۰۳
رژیم صهیونیستی آمریکا غزه جنگ غزه جو بایدن فلسطین انگلیس چین دونالد ترامپ حماس ولادیمیر پوتین حزب الله لبنان
فوتبال یورو 2024 استقلال پرسپولیس باشگاه پرسپولیس تیم ملی آلمان تیم ملی اسپانیا علیرضا بیرانوند ترکیه لیگ برتر کریستیانو رونالدو خوان کارلوس گاریدو
هوش مصنوعی تبلیغات سرطان فناوری سامسونگ ناسا نخبگان ایلان ماسک امنیت سایبری آیفون
کاهش وزن دیابت فشار خون