شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
مجله ویستا

روش شناسی نیوتن


روش شناسی نیوتن

اگر می خواهید چیزی از فیزیك دانان نظری درباره روش هایی كه به كار می گیرند دریابید من به شما توصیه می كنم كه محكم به یك اصل بچسبید به حرف های آنها گوش ندهید و توجه خود را به اعمال آنها معطوف كنید نقل قول از آلبرت انیشتن

هدف من از اینکه نیوتون را مورد روش شناسی قرار دهم این بود که كاوش كنم و ببینم روش نیوتن در كاوش های طبیعت شناختانه اش چه بود.(در مجموع روش علمی نیوتن چه بود؟)

اگر می خواهید چیزی از فیزیك دانان نظری درباره روش هایی كه به كار می گیرند دریابید من به شما توصیه می كنم كه محكم به یك اصل بچسبید:"به حرف های آنها گوش ندهید و توجه خود را به اعمال آنها معطوف كنید." {نقل قول از آلبرت انیشتن}

تمام استادان و عالمان علوم طبیعی و فنی مهندسی، پزشكی و شاخه های آن، علوم اجتماعی و علوم انسانی اعم از دانشگاهی یا حوزوی بی هیچ تردیدی بر این باورند كه فیزیكدانان آشناترین و داناترین عالمان نسبت به روشی هستند كه غلط یا درست، مطلوب و ممدوح همگان است. لیكن انیشتن غیر از این فكر می كند.

سخن فوق نخستین جمله انیشتن در سخنرانی معروف هربرت اسپنسر اوست كه تحت عنوان: درباره روش فیزیك نظری در سال ۱۹۳۳ ایرادشده است.

انیشتن یک فیزیكدان است. بنابراین امكان دارد به نظر برسد او چگونه می تواند چنین قضاوتی داشته باشد. اما باید از طرفی خاطر نشان كرد كه او دانشمندی فیلسوف نیز بوده است. مروری بر جمیع آثارش آشكار می كند او به میزان قابل توجهی با فلسفه آشنا بوده است. پروفسور جرالد فورتون این فلاسفه و دانشمند فیلسوفان را چنین ذکر می کند: افلاطون، اسپینوزا، یونگ، جان استوارت میل، امپر، کیرشوف، هلم هوت، هرش، ماخ و کارل کرلسون.

به گفته صریح انیشتن، او تحت تأثیر برخی از آثار و مکتوبات فلاسفه بوده است. شاید قابل قبول باشد فیزیک دان برجسته ای بر فراز انیشتن بتواند خود را از اقلیم یا پارادایمی که در آن تعلیم و تربیت یافته خارج کند و سپس به آنچه که هم کسوتان خودش عامل و قائل هستند بصیرتمندانه نگریسته، میان اقوال و اعمال آنها به وضوح هیچ سازگاری و همخوانی نبیند، یا همسازی بسیار اندکی ببیند. گرچه این خروج از پارادایم کار سهل، ساده و متداولی نیست لیکن شدنی و ممکن است.

شایسته است قضاوت سنجیده انیشتن درباره همسازی قول و فعل فیزیک دانان و بلکه دانشمندان طبیعی را مورد تأمل و تحقیق قرار دهیم. این شایستگی از آن روست که به نظر می رسد این عدم سازگاری منحصر به فیزیک نظری و یا حتی علوم طبیعی نیست. به طوری که اگر در حوزه علوم اجتماعی یا انسانی و به ویژه در فلسفه به قدر کافی غور و تدقیق کنیم متحیر خواهیم شد که چقدر میان آنچه عالمان این حوزه ها می گویند با آنچه انجام می دهند تفاوت، بلکه تعارض وجود دارد.

داستان این تفحص و تحقیق و قصه حیات بخش و حیرت زای آن خصوصاً در باب فلسفه به پژوهش مستقل نیاز دارد. اما آنچه در این موضع بدان خواهیم پرداخت حوزه ای است که عموماً پنداشته می شود باید الگو و اسوه سایر معارف باشد: علوم طبیعی.

برای این منظور آثار علوم طبیعی نیوتن و به ویژه دو اثر بسیار معروف و مبنایی اش یعنی: "اصول ریاضی فلسفه طبیعی" و "علم الابصار" او را مورد کاوش قرار می دهیم.

سوال آغازین من در این مقاله این است: روش علمی نیوتن چیست؟

روشن است این سوال حاوی دو وجه و منظر است.

۱) اول اینکه: نیوتون در باره روش کارش چه گفته است؟

۲) دوم اینکه:روش علمی نیوتن در عمل چه بوده است؟

به عبارت دیگر برای پاسخ دادن به سوال روش علمی نیوتن چیست؟ باید به دو سوال بالا پاسخ داد. همانطور که در مقاله روش شناسی اصول نیوتن متذکر شدم، برای استخراج و بازسازی روش علمی نیوتن هر یک از دو اثر بزرگ او را جداگانه مورد طرح، بازسازی، ارزیابی و تحلیل قرار می دهم. سپس در مقاله سومی تحت عنوان: روش علمی نیوتن چیست؟ مجموعه نتایج حاصله را مورد بحث و بررسی تحلیلی قرار می دهم.

همان طور که در طبع نخست اصول را (مقصود از اصول از اینجا به بعد اصول ریاضی فلسفه طبیعی است) مبنای ارائه چهار چوب کلی اصول قرار دادیم در مورد "علم الابصار" هم به همان نحو عمل خواهیم کرد. طبع نخست علم الابصار که به زبان انگلیسی در سال ۱۷۰۴ انتشار یافت حاوی سه دفتر و مجموعه معروفی از پرسش هاست. دفتر اول درباره انعکاس و انکسار نور، تشکیل تصویرها، تولید طیف ها توسط منشورها، خواص نور رنگی و ترکیب نور سفید بحث می کند. دفتر دوم عمدتاً مصروف تولید رنگ ها در آنچه ما پدیدار تداخل می نامیم شده است.

در دفتر سوم، نیوتن آزمایش هایی را درباره دفرکشن مورد طرح و بحث قرار می دهد. در آخرین بخش کتاب پرسش هایی مطرح می شود که نیوتن انواعی از فرضیه ها را نه فقط درباره نور بلکه درباره موضوعات بسیار زیادی در فیزیک و فلسفه طرح و بحث می کند.

نظر به اینکه کاوش ما روش شناختی و معطوف به بازیابی روش علمی نیوتن در علم الابصار است، به نظر می رسد بتوان به این مقدار درباره چهار چوب کلی اثر اکتفا کرد. بنابراین به اولین طبع علم الابصار می پردازیم (۱۷۰۴).

● روش علمی در علم الابصار ۱۷۰۴

همانطور که قبلاً به اختصار توصیف شد، علم الابصار شامل سه بخش و مجموعه ای از پرسش هاست. نخستین طبع علم الابصار به انگلیسی در سال ۱۷۰۴ منتشر شد. مجموعه پرسش های آن شامل ۱۶ پرسش در حوزه نور است. این پرسش ها نه تنها به هیچ وجه مستقیماً متعرض مباحث روش شناختی نمی شوند که هیچ دلالت روش شناختی خاصی هم ندارند. اما آنچه به شدت قابل توجه است، نخستین جمله متن کتاب (بخش ۱ دفتر اول ) است:

"هدف من در این کتاب تبیین خواص نور توسط فرضیه نیست بلکه طرح و اثبات آن خواص توسط استدلال و آزمایش است"

آنچه که این جمله کاملاً روش شناختی را به شدت قابل تأمل می کند این است ک نه تنها نیوتن هیچ توصیفی درباره اهمیت و شأن صدور آن نمی دهد که درباره عبارت کلیدی آن از قبیل:" تبیین توسط فرضیه و اثبات توسط استدلال و آزمایش" به کمترین توضیح هم بسنده نمی کند.

روشن است که تبیین توسط فرضیه نه سبز بلکه سیاه است. یعنی هیچی معلوم نیست و از آن بیشتر سیاه تر و ظلمانی تر، اثبات توسط استدلال و آزمایش است. حال آنکه منتزع است که بلافاصله پس از طرح این قبیل اصول راهبردی و تأثیر گذار بر مطالب و مباحث یک اثر مفاهیم و عبارات محوری آنها اگر به مفهوم سازی و نظریه پردازی دست بدهند، تشریح و توضیح بشود.

نیوتن موضع روش شناختی خود را با آن یک جمله آغاز و با همان جمله هم تمام می کند. در هیچ جای دیگر کتاب (حدود ۴۰۰ صفحه) متعرض تحلیل و توضیح آن نمی شود.

اما آنچه اعلام موضع روش شناختی را به شدت قابل تأمل می کند این است که نیوتن در اواخر بخش سوم دفتر دوم علم الابصار فرضیه ایی را مطرح می کند:

"هر پرتو نوری که تحت تأثیر ارتعاشی قرار گیرد، میل دارد متعاقباً به راحتی منعکس یا منتقل شود."

نیوتن سپس اضافه می کند: "خواه این فرضیه صادق باشد یا کاذب من در اینجا بررسی نمی کنم. "

برنارد کوهن (cohen) پس از موضع گیری روش شناختی نیوتن در دفتر اول، متوجه این دو گانگی شده و متذکر می شود که نیوتن نه تنها در دفتر دوم چنین اظهارات روش شناختی نمی کند که میل به انتقال و انعکاس راحت مفاهیم مربوطه که با استقراء و آزمایش اخذ نشده اند را مطرح می کند.

با توجه به اینکه این گونه دو گانگی های قول و فعل برای هر دانشمند و فیلسوفی امکان دارد، به گمان من می توان از یک مورد نقض اصول روش شناختی اعلام شده به سهولت اغماض کرد.

با این حال به نظر نمی رسد که این اغماض مشکلی را حل کند. زیرا "روبرت هول" از مورخان به نام انقلاب عملی قرن ۱۷، متذکر امر فراگیر و ژرفی می شود که اگر چه یک مورد ناهمسازی میان قول و فعل نیوتن را مرتفع می کند، لیکن همزمان روش علمی نیوتن را دچار پیچیدگی ژرف تری می کند.

روبرت هول قائل است که نیوتن در علم الابصار از اثبات قضایا به مدد استدلال و آزمایش صحبت می کند، لیکن در سخنرانی های دانشگاهی اش در سال های ۱۶۷۰ تا ۱۶۷۲ همین مطالب را (در علم الابصار ) جهت تحقق خواست خود برای ایجاد یک نظریه پیچیده ریاضی درباره پدیدارهای نوری و نه صرفاً توصیف آثار مشاهده شده به شیوه ای نسبتاً بسیار بسیار هندسی تر بیان کرده بود.

سخنران: سعید زیبا كلام


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.