پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تعلیم و تربیت اسلامی علم یا فرآیند


مقاله ی حاضر ضمن بررسی معانی متفاوت تعلیم وتربیت, وجوهی را که می توان در آن از «علم تعلیم وتربیت اسلامی» سخن گفت, بررسی می نماید و مهم ترین مشکلاتی را که بر سر راه هر رویکرد وجود دارد, برمی شمارد خصوصاً رویکرد استنباطی را به تفصیل بررسی می کند

تلاش‏های زیادی درباره‏ی چند و چون تعلیم و تربیت اسلامی صورت گرفته است، اما اینك سؤالی رودرروی آن مطرح است، و آن این است كه «آیا تعلیم و تربیت اسلامی می‏تواند یك علم باشد؟». مقاله‏ی حاضر ضمن بررسی معانی متفاوت تعلیم وتربیت، وجوهی را كه می‏توان در آن از «علم تعلیم وتربیت اسلامی» سخن گفت، بررسی می‏نماید و مهم‏ترین مشكلاتی را كه بر سر راه هر رویكرد وجود دارد، برمی‏شمارد؛ خصوصاً رویكرد استنباطی را به تفصیل بررسی كرده و بر آن است كه «تجربی» بودن یا «نقلی» بودن چنین علمی با مشكلاتی هم‏چون متفاوت بودن گزاره‏های دینی، مقوله‏ی داوری و توجیه، نبود روش‏شناسی مناسب، عدم وضوح مفهومی و هرمنوتیكی روبه‏رو است. درنهایت، مقاله توصیه می‏كند كه تعلیم و تربیت اسلامی، نه به مثابه یك علم، بلكه به مثابه یك فرآیند درنظر گرفته شود كه در آن صورت، سخن بسیاری برای گفتن دارد. واژگان كلیدی: تربیت اسلامی، علم تجربی، علم نقلی، روش‏شناسی، فرآیند تربیت اسلامی سخن از تربیت دینی(۲) یكی از جذاب‏ترین مباحث عرصه‏ی تعلیم و تربیت است. چه آن‏كه در طول تاریخ بشریت تا اوایل عصر روشنگری،(۳) دین مهم‏ترین عامل تعلیم و تربیت انسان‏ها بوده و از عصر روشنگری به بعد نیز، همواره دین یكی از بهترین عوامل تربیت انسان‏ها به‏شمار می‏آمده است. در جامعه‏ی ایرانی پس از انقلاب نیز سخن از تربیت دینی نوباوگان این مرز و بوم در رأس فعالیت‏های متولّیان امر دین و تربیت درآمد. سمینارهایی در این‏باره برگزار و كتاب‏هایی در این زمینه منتشر شد، در دوره‏های تحصیلات تكمیلی، واحدهای «تعلیم و تربیت اسلامی» گنجانده شد و رشته‏ی «فلسفه‏ی تعلیم و تربیت»، با عنوان فرعی «تعلیم و تربیت اسلامی»(۴) شناخته شد و.... اینك كه تعلیم و تربیت اسلامی در حوزه‏ای آكادمیك قرار گرفته، ضروری است كه ابعاد مختلف آن بیشتر مورد كندوكاو قرار گیرد. بدیهی است مهم‏تر از پرداختن به چند و چون تعلیم و تربیت اسلامی، بررسی خود تعلیم و تربیت اسلامی است؛ یعنی پرداختن به این مهم كه «تعلیم و تربیت اسلامی به چه معناست و آیا می‏توان سخن از علم تربیت اسلامی به میان آورد؟».این مقاله درصدد بررسی این سؤالات است؛ اما موضع اتخاذ شده عمدتاً نقادانه خواهد بود تا زمینه ای برای بازاندیشی در این مقوله‏ی مهم فراهم آید.

۱) تعلیم و تربیت به چه معناست؟ این سؤالی است كه در مشرب‏های مختلف، جواب‏های مختلفی به آن داده می‏شود و هر گونه تلاش برای به دست دادن تعریفی از آن، جز ایجاد مشربی جدید كار چندانی از پیش نخواهد برد؛ لذا بهتر است به جای ارائه‏ی تعریفی از آن، و به مقتضای بحث، از كاربردهای این اصطلاح بپرسیم؛ یعنی به هنگام به كار بردن اصطلاح تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) چه معنایی می‏تواند مد نظر باشد. در این صورت است كه ما قادر خواهیم بود از ابهام و ایهام مفاهیم جلوگیری كنیم و به تبیین موضوع موردنظر بپردازیم. چنان می‏نماید كه سه معنای این اصطلاح كاربرد بیشتری دارد. این سه معنا عبارت‏اند از: نهاد متولی تعلیم و تربیت و سازمان‏های آن،(۵) فرآیند تربیتی،(۶) و علم تربیت(۷)(۱).

۱-۱) از گذشته‏های دور آموزش و پرورش در مراكز خاصی صورت می‏گرفته است. آكادمی افلاطون، باغ اپیكور، دانشگاه جندی شاپور و اسكندریه، نظامیه‏ها، مكتب‏خانه‏ها و مواردی از این قبیل، نمونه‏هایی برجسته در طول تاریخ هستند كه مركزیّت آموزشی و پرورشی داشته‏اند. بعدها در دوران مدرن، دولت‏ها رسماً سازمان‏هایی را برای تولیت این امر خطیر دایر كردند و آموزش و پرورش رسمی به وجود آمد. اینك چنان معمول است كه هرگاه از واژه‏ی آموزش و پرورش استفاده شود، ذهن متوجه این سازمان‏ها و مراكز می‏گردد. در محاورات روزمره، یكی از موارد كاربرد اصطلاح تعلیم و تربیت، اشاره به چنین مراكزی است.

۱-۲) آموزش و پرورش یك فرآیند است؛ فرآیندی كه در آن مربّی سعی می‏كند رشد متربّی را تسهیل كند. در این فرآیند اهدافی ارزشمند انتخاب می‏شود و مربّی و متربّی در تعامل با هم می‏كوشند كه به آن اهداف برسند. در این معنا، تعلیم و تربیت جریانی است كه به واسطه‏ی آن، جامعه در تلاش است كه نوباوگان خود را به‏گونه‏ای مطلوب بپروراند(۲). و تعلیم و تربیت به مثابه یك فرآیند(۸) تلقی می‏شود.

۱-۳) بشر همواره در تلاش برای بررسی پدیده‏های اطراف خود بوده است. تعلیم و تربیت نیز (چه به عنوان یك فرآیند و چه به عنوان یك سازمان) از این قاعده مستثنا نیست. علاقه‏مندان به پدیده‏های انسانی (عالمان علوم انسانی) از جنبه‏های مختلف روان‏شناختی، جامعه‏شناختی، انسان‏شناختی، تاریخ‏نگاری و دیگر حوزه‏ها، هر یك به فراخور حال خود، حوزه‏ی تعلیم و تربیت را یكی از موضوعات جذاب و مهم در كار خود شناخته و بدین‏سان به بررسی آن پرداخته‏اند، به‏گونه‏ای كه رفته رفته دانش تربیتی پدید آمده است. امروزه هنگام به‏كاربردن اصطلاح تعلیم و تربیت، نظر ما متوجه شاخه‏ای از معرفت بشری می‏شود كه به بررسی فرآیند تربیتی (كاربرد دوم) و بعضاً سازمان تربیتی (كاربرد اول) می‏پردازد. این بررسی به طرق گوناگون و از جنبه‏های مختلف صورت می‏گیرد و یافته‏های آن در دانشكده‏های علوم تربیتی ارائه می‏شود. در این كاربرد، تعلیم و تربیت به مثابه یك علم(۹) تلقی می‏شود (كه البته متأثر از فلسفه‏ی خاص خود است). اینك با توجه به آنچه در بالا تشریح گردید، می‏توان گفت كه مراد از تعلیم و تربیت اسلامی می‏تواند اشاره به یكی از این سه معنا باشد؛ یا تربیت اسلامی به معنای نهادها و مراكزی است كه در آن به تربیت پرداخته می‏شود، یا اشاره به فرآیندی است كه در آن سعی می‏شود متربّیان، در مجموع، واجد دو وصف «مؤمن» و «مسلم» گردند؛ یا اشاره به دانشی دارد كه از طریق بررسی این سازمان‏ها و فرآیندهای تربیتی پدید آمده است.

۲) تعلیم و تربیت اسلامی به مثابه یك علم، ناظر به كاربرد سوم اصطلاح آموزش و پرورش است. اما در این صورت باز می‏توان پرسید كه این به چه معناست؟ در این‏جا ما باز به كاربرد این اصطلاح توجه می‏كنیم. در نگاهی به آثار منتشر شده در این باره، می‏توان سه رویكرد را از هم تفكیك كرد؛ در یك رویكرد به بررسی مؤسّسات تربیتی در سیر تاریخی آنها پرداخته می‏شود؛ در رویكرد دیگر به بررسی اندیشه‏ها و نظرهایی پرداخته می‏شود كه اندیشمندان مختلف در گذر زمان آنها را ساخته و پرداخته‏اند؛ و در رویكرد سوم، خود فرد، به استنباط پرداخته، نظریه‏ای منسجم و بسامان را درباره‏ی تربیت پدید می‏آورد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.