یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
ازدواج محمد ص
وقتی امانت و درستی محمد ( ص ) زبانزد همگان شد ، زن ثروتمندی از مردممكه بنام خدیجه دختر خویلد كه پیش از آن دوبار ازدواج كرده بود و ثروتی زیاد و عفت و تقوایی بی نظیر داشت ، خواست كه محمد ( ص ) را برای تجارت به شام بفرستد و از سود بازرگانی خود سهمی به محمد ( ص ) بدهد . محمد ( ص ) این پیشنهاد را پذیرفت . خدیجه " میسره " غلام خود را همراه محمد ( ص ) فرستاد . وقتی " میسره " و " محمد " از سفر پر سود شام برگشتند ، میسره گزارش سفر را جزء به جزء به خدیجه داد و از امانت و درستی محمد ( ص ) حكایتها گفت ، از جمله برای خدیجه تعریف كرد : وقتی به " بصری " رسیدیم ، امین برای استراحت زیر سایه درختی نشست .
در این موقع ، چشم راهبی كه در عبادتگاه خود بود به " امین " افتاد . پیش منآمد و نام او را از من پرسید و سپس چنین گفت : " این مرد كه زیر درخت نشسته ، همانپیامبری است كه در ( تورات ) و ( انجیل ) درباره او مژده دادهاند و من آنها را خواندهام " .
خدیجه شیفته امانت و صداقت محمد ( ص ) شد . چندی بعد خواستار ازدواج با محمد گردید . محمد ( ص ) نیز این پیشنهاد را قبول كرد . در این موقع خدیجه چهل ساله بود و محمد ( ص ) بیست و پنج سال داشت . خدیجه تمام ثروت خود را در اختیار محمد ( ص ) گذاشت و غلامانش رانیز بدو بخشید . محمد ( ص ) بیدرنگ غلامانش را آزاد كرد و این اولین گام پیامبر در مبارزه با بردگی بود . محمد ( ص ) میخواست در عمل نشان دهد كه میتوان ساده و دور از هوسهای زود گذر و بدون غلام و كنیز زندگی كرد . خانه خدیجه پیش از ازدواج پناهگاه بینوایان و تهیدستان بود . در موقع ازدواج هم كوچكترین تغییری - از این لحاظ - در خانه خدیجه بوجود نیامد و همچنان به بینوایان بذل و بخشش میكردند . حلیمه دایه حضرت محمد ( ص ) در سالهای قحطی و بیبارانی به سراغ فرزند رضاعیاش محمد ( ص ) میآمد . محمد ( ص ) عبای خود را زیر پای اوپهن میكرد و به سخنان او گوش میداد و موقع رفتن آنچه میتوانست به مادر رضاعی ( دایه ) خود كمك میكرد . محمد امین بجای اینكه پس از در اختیار گرفتن ثروت خدیجه به وسوسههای زودگذر دچار شود ، جز در كار خیر و كمك به بینوایان قدمی بر نمیداشت و بیشتر اوقات فراغت را به خارج مكه میرفت و مدتها در دامنه كوهها و میان غار مینشست و در آثار صنع خدا وشگفتیهای جهان خلقت به تفكر میپرداخت و با خدای جهان به راز و نیاز سرگرم میشد .
سالها بدین منوال گذشت ، خدیجه همسر عزیز و باوفایش نیز میدانست كه هر وقت محمد ( ص ) در خانه نیست ، در " غار حرا " بسر میبرد . غار حرا در شمال مكه در بالای كوهی قرار دارد كه هم اكنون نیز مشتاقان بدان جا میروند و خاكش را توتیای چشم میكنند . این نقطه دور از غوغای شهر و بت پرستی و آلودگیها ، جایی است كه شاهد راز و نیازهای محمد ( ص ) بوده است بخصوص در ماه رمضان كه تمام ماه را محمد ( ص ) در آنجا بسر میبرد . این تخته سنگهای سیاه و این غار ، شاهد نزول " وحی " و تابندگی انوار الهی بر قلب پاك " عزیز قریش "بودهاست . این همان كوه " جبل النور " است كه هنوز هم نور افشانی میكند .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست