دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا

رسانه ملی در افق هنجارگرایانه دینی


رسانه ملی در افق هنجارگرایانه دینی

رسانه ملی جمهوری اسلامی نیز آن گونه که در قانون اساسی, اساسنامه و بیان رهبران انقلاب آمده است ملتزم به رعایت هنجارهای ارزشی منبعث از شریعت و اهداف عالیه نظام مقدس جمهوری اسلامی است که به عنوان شاخص کلیدی در ارزیابی آن بایستی لحاظ شود

● مقدمه

رسانه‌های جمعی تأثیر بسزا و نقش چشم‌گیری در شکل‌گیری فرهنگ‌ها و ارزش‌های هر جامعه‌ای دارند و چنین تأثیر و نفوذی نیز از بدو پیدایش وسایل ارتباط جمعی کم و بیش مورد توجه بوده است.

رسانهٔ ملی (صدا و سیما) اگر چه به عنوان رسانه‌ای جمعی از این امتیاز در شکل‌دهی و تأثیرگذاری بر فرهنگ جامعه برخوردار است امّا به دلیل پیچیدگی‌های خاص فرآیندهای ارتباط جمعی و مدیریت پیام، لازمه تحقق چنین امری دقت، تفکر و تأملی عمیق و شایسته می‌باشد. چه اینکه رسانهٔ ملی ایران در راستای تحقق مصداقی رسانه دینی یعنی رسانه‌ای که عملکردش منجر به گسترش ارزش‌های دین و انقلاب در فرد و جامعه شده و بستر ساز بندگی فردی و اجتماعی در جهت تقرب الهی می‌باشد نیازمند پیمودن مسیری طولانی و تلاش و مجاهده علمی فراوانی است. بعبارت دیگر رسانه ملی در راستای تحقق رسانه دینی، نیازمند طراحی و تعیین مدل‌ها و ساختارهای کارآمد در جهت مدیریت پیام‌های رسانه‌ای است؛ و تحقیق حاضر تلاش در این راستا به شمار می‌آید.

۱) تعریف و ضرورت ارزیابی رسانه‌ای

رسانه‌ها به عنوان سازمان‌های ارتباطی بی‌نیاز از نظام‌های نظارت و ارزیابی نیستند چه اینکه هر رسانه‌ای بدون در نظر گرفتن دستاوردها و آگاهی از تأثیرات برنامه‌هایش نمی‌تواند بر عملکردش اشراف و از صحت آن اطمینان داشته باشد به عبارتی یک سازمان موفق بدون توجه به موفقیت‌ها و شکست‌ها و حرکت به سمت اصلاح اشکالات، راه تکامل و پیشرفت را نخواهد پیمود و این در حالی است که رسانه‌ها با عملکردی وسیع و مخاطبانی گسترده به وجود چنین نظام نظارتی بیش از سایر نهادها احتیاج دارند.

رسانه‌های جمعی خصوصاً رسانه‌های تصویری نیز با توجه به نقش ممتاز آنها در شکل دهی افکار عمومی و قدرت فرهنگ‌سازی بایستی همواره و از جمیع ابعاد بر عملکرد خود نظارت کنند.

«نظارت در رسانه‌ها به معنای مجموعه کوشش‌ها در بازگرداندن رسانه به خصلت و اقتدار خود است اما این کوشش‌ها نباید چون عاملی ترس آور و مهیب جلوه کند چنانکه در برخی کشورهای جهان با حکومت‌های تمرکز گرا رواج دارد بلکه بر عکس باید به خلاقیت و نشاط کار رسانه‌ای، یاری دهد» (قاضی‌زاده، ۱۳۸۰، ص ۴۶).

به نظر می‌رسد با توجه به نقش حساس و حیاتی رسانه‌ها در فرهنگ‌سازی و تأثیر بر اجتماع، ارزیابی جامع و دقیق برنامه‌های رسانه‌ای باید در صدر کارها و فعالیت‌های رسانه قرار گیرد. هدف از ارزیابی برنامه‌های یک مجموعه رسانه‌ای این است که با بررسی و تجزیه و تحلیل آن بتوان به سمت معیارهای مصوب کیفیت برنامه‌ها گام برداشت. به طور کلی ارزیابی برنامه‌ها غیر از آنکه به عنوان شاخه‌ای علمی با روش‌ها و معیارهای شناخته شده به سرعت مورد توجه قرار گرفته، در مجموع فعالیت پیچیده و پر زحمتی است که باید به شکل دقیق و با روش خاصی که خدشه ناپذیر و یا تا حد امکان با کمترین میزان خطا باشد، انجام گیرد (رضائیان، ۱۳۸۰، ص ۸۵).

۲) سابقه تاریخی ارزیابی رسانه‌ای

به لحاظ سابقه تاریخی نیز می‌توان گفت ارزیابی پس از سیر تکاملی خود و با بروز نتایج مثبت آن به تدریج مورد توجه شاخه‌های مختلف موضوع‌های اجتماعی قرار گرفت. انتشار مجله ارزیابی در سال ۱۹۷۳ در آمریکا، انتشار فصلنامه ارزیابی در سال ۱۹۷۷ و تأسیس جامعه پژوهش ارزیابی در سال ۱۹۷۶ شاهدی بر این مدعاست. به تدریج پژوهش‌های ارزیابی علاوه بر برنامه‌های دولتی، در زمینه‌های آموزشی به خصوص ارزیابی کلاس‌ها و روش‌های آموزشی و نظایر آنها به کار گرفته شدند و رفته رفته راه خود را به سوی تلویزیون آموزشی و پس از آن تلویزیون با مخاطب عام باز کردند. پژوهش بال و بوگاتز (۱۹۷۰-۱۹۷۱) درباره برنامه معروف «خیابان سه سامی» در آمریکا و ارزیابی جردم جانسون از مجموعه تلویزیون «سبک آزاد» از جمله طرح‌های مدون ارزیابی برنامه‌های تلویزیونی به شمار می‌روند. ولی با این حال با وجود سابقه دو سه دهه اخیر ارزیابی برنامه‌های رسانه‌ای امروزه این امر در تمام دنیا مورد توجه قرار گرفته است. و به شکلی خاص دست اندرکاران رسانه‌های جمعی بدنبال پاسخ سئوالاتی از قبیل: چگونگی بهبود برنامه‌ها، اثرات برنامه‌ها بر مخاطبان، موجبات موفقیت یا شکست برنامه و اینکه آیا برنامه تولید شده مورد نیاز جامعه است یا نه، می‌باشند (عصام ،۱۳۸۰، ص ۱۰۸).

۳) مطالعات انجام شده پیرامون کیفیت رسانه‌ای

مقولهٔ کیفیت از مفاهیم متنوع و سیّالی است که به فراخور فرهنگ حاکم بر جامعه گاهی بار ارزشی آن را حاکمان سیاسی و سیاستگذاران، گاه عوامل و ارتباط‌گران حرفه‌ای رسانه‌ها و گاه رضامندی مخاطبان تعیین می‌کنند. مطالعات قابل توجهی در این زمینه صورت گرفته که حاصل آن عبارتند از:

۳-۱) تحقیقی از دانشگاه ایالتی میشیگان

این تحقیق توسط گروه ارتباطات راه دور این دانشگاه در زمینه‌ ارزیابی کیفیت در رادیو و تلویزیون همگانی[۲] انجام شده است. در این بررسی چهار زمینه اصلی کیفیت از هم تفکیک شده‌اند:

الف) کیفیت از نظر برنامه و عوامل تولید آن

ب) کیفیت دریافت برنامه‌ها (از نظر مسائل فنی و پخش، ارسال و دریافت صوت و تصویر و...)

پ) کیفیت از نظر تنوع موجود در برنامه‌های شبکه‌ها

ت) کیفیت از نظر مخاطبان

در واقع این چهار زمینه به چهار بعد اساسی قابل سنجش در رسانه اشاره دارد.

کیفیت از نظر برنامه و عوامل تولید به دو دسته تقسیم می‌شود کیفیت ملموس مانند نرمش حرکات دوربین، کادربندی، تدوین و ... و کیفیت غیر ملموس مانند ابتکار، خلاقیت جذابیت‌های زیباشناختی که از طریق انتخاب در جشنواره‌ها، متون نقد و مصاحبه‌های عمیق و طولانی سنجش می‌شوند.

کیفیت فنی با توجه به اهمیت آن در جذب مخاطب از دو طریق سنجش می‌شود: اول ـ آزمایشگاه‌های مهندسی و سنجش کیفیت امواج ؛ دوم ـ انجام طرح‌های پیمایشی نظرسنجی از مخاطبان.

کیفیت از منظر تنوع به مبنای وسعت امکان انتخاب برنامه‌ها توسط مخاطبان است و از طریق روش‌های آماری سنجیده می‌شود.

کیفیت از نظر مخاطب بر اساس سنجش واکنش مخاطبان و از طریق بررسی لذت‌بخش، رضامندی، اثربخشی و تناسب با علایق مخاطبان تعیین می‌شود. شیوه مرسوم، استفاده از طرح‌های پیمایشی است.

۳-۲) تحقیقی از کشورهای شمالی اروپا

این تحقیق توسط گروهی از محققان کشورهای شمالی اروپا انجام گرفته است. در این تحقیق ارزیابی کیفیت بر اساس استانداردهای مبتنی بر هنجارها و ارزش‌های تثبیت شده تعریف شده است. برای طبقه‌بندی ارزش‌ها و هنجارها روش‌های مختلفی نظیر معیار قرار دادن شش نظریه هنجاری رسانه‌ها و تقسیم‌بندی بر اساس خرد، میانه و کلان در رسانه بررسی شده است و در نهایت دسته‌بندی کنت آسپ[۳] در کتاب قدرت رسانه‌های گروهی در قالب سه ارزش توصیفی، اطلاعاتی و پیامی مبنای تقسیم‌بندی چهارگانه شده است:

الف) کیفیت توصیفی برنامه‌سازی (پیام ارتباط ـ واقعیت)

ب) کیفیت استفاده فرستنده (پیام ارتباط ـ فرستنده)

پ) کیفیت استفاده دریافت کننده (پیام ارتباط ـ دریافت کننده)

ت) کیفیت حرفه‌ای (پیام ارتباط ـ صلاحیت حرفه‌ای )

هدف از ارزیابی کیفیت توصیفی، سنجش میزان انطباق محتوای درونی برنامه‌ها با واقعیات عینی و بیرون از رسانه است. کیفیت مورد استفاده فرستنده به کارکردِ تعریف شده برای رسانه در سطح یک نظام سیاسی و اجتماعی باز می‌گردد. در کیفیت مورد استفاده دریافت کننده، به نحوه دریافت محتوای رسانه‌ها توسط مخاطبان توجه می‌شود. تحلیل چگونگی دریافت پیام، تحقیق در زمینه تأثیر رسانه‌ها، استفاده و رضامندی مخاطب و مطالعات و بررسی‌های فرهنگی، ابعاد مختلف کیفیتِ استفاده دریافت کننده را، شامل می‌شود. عنصر مهم در کیفیت حرفه‌ای درجه و میزان حرفه‌ای بودن شاغل برنامه‌سازی است یا به عبارتی صلاحیت حرفه‌ای عوامل تولید. و علی‌رغم تأکید محققان این طرح بر محوریت کیفیت حرفه‌ای نسبت به سایر کیفیت‌ها در رسانه روش و استانداردهای معینی برای ارزیابی آن ارائه نشده است.

۳-۳) دیدگاهی از انگلستان

این دیدگاه توسط محقق انگلیس دکتر جان وابر[۴] محقق برجسته کیفیت برنامه‌های تلویزیونی طی دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی، انجام شده است. وی با تفکیک روش‌های ذهنی[۵] از عینی[۶] معتقد است روش‌های ذهنی از قابلیت بیشتری در یک ساز و کار نظام‌مند ارزیابی برخوردار است. وی معتقد است شیوه‌های ذهنی ارزیابی روش ساده‌تری برای سنجش کیفیت فراهم می‌کند و از طریق گروه‌هایی با دیدگاه‌های انتقادی (البته موارد قابل تعمیم و سازگار با هم) در ارتقاء کیفیت تأثیر گذارند. شیوه دیگر روش ذهنی استفاده از پانل‌های مشورتی است. (پانل‌های ترکیبی از گروه‌های مختلف و نیز مخاطب خاص). گاهی در ارزیابی کیفیت حرفه‌ای نیز تشکیل پانل افراد حرفه‌ای پیشنهاد شده است (رشیدیان، ۱۳۸۰، صص ۶۳-۶۸).

۴) نقش‌ها و کارکردهای وسایل ارتباط جمعی

وسایل ارتباط جمعی به طور معمول با زمان فراغت انسان‌ها برخورد می‌یابند و در این تعامل نقش‌ها و کارکردهایی مختلفی بر جای می‌گذارند. در ابتدا یکی از جامع‌ترین تقسیمات را نام برده و سپس برای جلوگیری از طولانی شدن مباحث و نیز توجه به کانون اصلی مد نظر تحقیق، به توضیح سه کارکرد کلیدی رسانه‌ها اشاره می‌کنیم.

ـ رسانه‌ها به عنوان یک دین ( دین به معنای کیش و آیین)

ـ رسانه‌ها به عنوان مدرسه و دانشگاه

ـ رسانه‌ها به عنوان عامل پرورش افکار عمومی

ـ رسانه‌ها به عنوان عامل انتقال و تشکیل فرهنگ

ـ رسانه‌ها به عنوان عامل اطلاع‌رسانی و خبر

ـ رسانه‌ها به عنوان عامل تفریح و تفنن و سرگرمی

ـ رسانه‌ها به عنوان درآمد و ثروت

ـ رسانه‌ها به عنوان مشروعیت افراد و سازمان‌ها و نظام‌ها

ـ رسانه‌ها به عنوان مشارکت و گفتگو

ـ رسانه‌ها به عنوان بازار خرید و فروش و آگهی

ـ رسانه‌ها به عنوان وسیله­ای برای اشاعه و ترویج دین

ـ رسانه‌ها به عنوان میزبان

ـ رسانه‌ها به عنوان یک عادت یا اعتیاد

ـ رسانه‌ها به عنوان هویت­گرایی یا هویت‌شناسی

ـ رسانه‌ها به عنوان یک وسیله ایمنی و امنیت برای فرد و گروه

ـ رسانه‌ها به عنوان عامل مقابله با اعمال ناهنجار

ـ رسانه‌ها به عنوان عامل تشکل و بسیج فرد، گروه و یا ملت

ـ رسانه‌ها به عنوان تصدیق کننده ارزش‌ها و باور­ها

ـ رسانه‌ها به عنوا ن ابزاری برای جهانی بودن یا جهانی کردن یا جهانی شدن

ـ رسانه‌ها به عنوان یک دوست، رفیق یا همنشین و حتی عضوی از خانواده [۷]

لازم به ذکر است کارکردها بر اساس ترتیب ذکر نشده‌اند و شماره‌ها صرفاً جهت احصا می‌باشد.

۴-۱) نقش و کارکرد خبری و اطلاع‌رسانی

وسایل ارتباط جمعی، پخش خبر و اطلاع را بر عهده دارند. رسالت آنها در انتقال سریع و بی‌طرفانه اخبار و وقایع دنیای ماست. از این رو این وسایل کوچک شدن کره زمین و همسایگی ساکنان آن را موجب شده‌اند. عده‌ای این نقش را مهمترین نقش و کارکرد وسایل ارتباط جمعی دانسته که از طریق پی‌جویی و گردآوری اطلاعات، حوادث و رویدادهای ملی و فرا ملی را به عموم مردم انتقال می‌دهند. در هر خبری پنج ویژگی بایستی لحاظ شود:

الف) تازگی ،

ب) اهمیت ،

پ) جذابیت ،

ت) جامعیت ،

ج) کوتاهی و فشردگی

از میان وسایل ارتباط جمعی رادیو و تلویزیون مهمترین وسیله پخش اخبار در عصر ما بوده و به چهار طریق می‌تواند به نمایشی کردن و ارزش دادن به وقایع بپردازد:

ـ فاصله میان نمایش و تماشاگر را از بین ببرد.

ـ مرز میان زندگی خصوصی و اجتماعی را حذف کند.

ـ هر حادثه‌ای را ولو در ابعاد وسیع در روی صفحه خود کوچک و محدود سازد.

ـ به حوادث چهره‌ای حزن انگیز و یا لذت بخش بدهد.

در کناره نقش اطلاع‌رسانی برخی به نقش آگاه‌سازی نیز اشاره کرده‌اند که عبارت است از تحلیل و تشریح درست اخبار و نه فقط انتقال آن.

۴-۲) نقش و کارکرد آموزش

رسانه‌های جمعی و خصوصاً رادیو و تلویزیون می‌توان از طریق ویژگی‌های زیر نقش مهم و اساسی در امر آموزش داشته باشند:

الف) دنیای خارج را به داخل کلاس آورده و موجبات برانگیختگی علاقه برای یادگیری شوند و نیز قدرت تصور یاد گیرندگان را نیز افزایش دهند.

ب) برخلاف مدرسه که تنها قشر خاصی از انسان‌ها را، آن هم به تعداد اندک و در زمان و ساعتی محدود زیر پوشش می‌گیرد، می‌تواند همه انسان‌ها را در تمامی ساعت‌های شبانه روز در اختیار خویش داشته باشند.

پ) برخلاف مدرسه که صرفاً سال‌های محدودی از حیات فرد را در برمی‌گیرد، می‌توانند تمامی عمر افراد را تحت پوشش آموزشی خود قرار دهند.

ت) سهولت مکانی و هزینه‌ای نیز می‌تواند از جمله مزایای رسانه‌ها در امر آموزش باشند چه اینکه دیگر لازم نیست مسافتی برای شرکت در کلاس درس پیموده و نیز برخی هزینه‌ها پرداخت شود.

۴-۳) نقش و کارکرد تفریحی و سرگرمی

همان‌طوری که قبلاً ذکر شد وسایل ارتباط جمعی به طور معمول با زمان فراغت انسان‌ها برخورد می‌کنند، از طرفی توجه فراوان به تامین اوقات فراغت بیشتر و استفاده از این اوقات سبب شده که انسان تدریجاً به سوی یک نوع «تمدن فراغت» گام بر دارد و با کاهش ساعت‌های کار و ایجاد وسایل سرگرمی از زندگی خود بیشتر لذت ببرد چه اینکه امروزه وسایل ارتباط جمعی به عنوان مهمترین ابزار تفریحی و سرگرمی افراد به شمار می‌آید، که از طریق پخش برنامه‌های سرگرم کننده، بر الگوی رفتاری اوقات فراغت انسان تأثیر می‌گذارد. به نظر می‌رسد اوقات فراغت می‌تواند هم جنبه اخلاقی و هم جنبه فرهنگی داشته باشد و چنانچه این وسایل بدرستی به کار آیند مانند مدرسه‌ای بزرگ بر زندگی انسان‌ها پرتو افکند (اعضاء هیئت علمی سنجش تکمیلی، ۱۳۸۳، صص ۲۵۹-۲۶۷).

نکته قابل توجه و تأمل در این مقال آن است که با وجود کارکردهای متعددی که برای رسانه‌ها ذکر شد امروز سرگرم کنندگی رسانه‌های جمعی نقش اصلی یافته به نحوی که بی‌شک وجه غالب رسانه‌های جمعیِ امروز، سرگرم کنندگی آنهاست. حتی مشاهده می‌شود که کارکردهای دیگر رسانه همچون آموزش و اطلاع‌رسانی جز از بستر سرگرم کنندگی حاصل نخواهد شد بطور مثال همان‌طوری‌که ذکر شد از جمله ویژگی‌هایی که در اطلاع‌رسانی رسانه‌ای مورد توجه قرار گرفته جذابیت آن است. در آموزش نیز بر ویژگی جذابیت و سرگرم کنندگی تأکید می‌شود. چه اینکه از بستر سرگرم شوندگی مخاطبان رسانه‌ها قادر خواهند بود، به رسالت‌های دیگر خود جامهٔ عمل بپوشانند.

۵) مطالعات و تحقیقات انتقادی

در مورد مسائل گوناگون ارتباطات جمعی و نیز رسانه‌های جمعی مطالعات و تحقیقات انتقادی بسیاری انجام شده است و ما با تأکید بر مطالعاتی که جهت‌گیری‌های کلانِ رسانه‌های جمعی را در جوامع لیبرال سرمایه‌داری نشان می‌دهد،‌ به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

یکی از مطالعات آغازین مربوط است به مطالعات مکتب فرانکفورت در آلمان که در سال ۱۹۴۱ در مقاله‌ای با عنوان «صنعت فرهنگی و نقش فرهنگ توده» در جوامع سرمایه‌داری، اظهار داشتند که صنایع رهنگی جدید شامل مؤسسات سینمایی و تولید فیلم و مؤسسات رادیویی و مطبوعاتی در واقع در خدمت جنبه‌های تجارتی و سودجویانه صاحبان آنها برای فروش هر چه بیشتر کالا و بدست آوردن بازارهای وسیع و مشتریان قرار گرفته است به نحوی که در واقع فرهنگ تبدیل به یک صنعت شده است.

جامع‌ترین اثر انتقادی در این مورد متعلق به ادگارمورن جامعه‌شناس و فیلسوف فرانسوی است. وی در سال ۱۹۶۲ در کتابش با نام «روح زمان یا زمان زندگی»، قرن بیستم را عصر استعمار اندیشه انسانی یاد می‌کند و پس از معرفی استعمار نو و مشخصات تکنولوژیکی، بروکراتیکی و سرمایه‌داری آن، اشاره می‌کند که کالای فرهنگی ارائه شده از سوی صنایع فرهنگی جدید (من جمله رسانه‌های جمعی) در واقع فرهنگ مبتذل و سطحی است که به مشتریان انبوه عرضه می‌شود و ضرورت‌های بازار ابتکار و خلاقیت هنری را از بین برده است. او مثال می‌زند که تقلید افراد خصوصاً جوانان از ستاره‌های هنری و ورزشی،‌ خصوصاً سینما و فیلم آنان را در مقام همانند جویی و همزاد پنداری قرار داده است و نظام موجود در جوامع غربی با استفاده از آثار تحذیری و غیر سیاسی کردن و «زمان زده» کردن بیشتر افراد، داوم خود را استوارتر می‌کند.

جلال غفاری

پی‌نوشت‌ها:

* دانش‌آموخته کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیه السلام

رسانه ملی در افق هنجارگرایانه دینی[۱]۱- برگرفته از «طراحی مدل مفهومی ارزیابی محتوایی برنامه‌های رسانه دینی (با تأکید بر حوزهٔ فیلم و سریال صدا و سیما)»، پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و مدیریت، تهران: دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۸۵.

[۲]- Public service Broadcasting

[۳]- Kent ASP

[۴]- J.M. Wober

[۵]- Subjective

[۶]- Objective

۷- نوارجلسات پروفسور مولانا در شورای برنامه‌ریزی مرکز طرح و برنامه‌ریزی صدا و سیما خرداد ۸۴

[۸]- Krueger

[۹]- Fiction

[۱۰]- Loretanetal

[۱۱]- Rationalization

[۱۲]- Sibert

[۱۳]- Mc Quail

منابع و مآخذ:

۱. اسماعیلی، محسن (۱۳۸۳)، «تعامل دین و رسانه از دیدگاه حقوق»، تهران: فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع)، شماره ۲۱.

۲. حوزه ریاست صدا و سیما (۱۳۷۸)، گزارش مقدماتی مطالعه نظام‌های ارزیابی کیفی برنامه‌های رادیو و تلویزیونی.

۳. دستورالعمل‌های برنامه‌سازی در رادیو و تلویزیون انگلستان (شهریور ۱۳۸۰)، ترجمه ناصر بلیغ، تحقیق و توسعه صدا.

۴. رشیدیان، رضا (۱۳۸۰)، «نگاهی بر سنخ‌شناسی کیفیت و ارزشیابی در رسانه»، تهران: فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره ۲۸.

۵. رضائیان، مرضیه (۱۳۸۰)، «مروری بر نقش تحلیل محتوا در نظارت و ارزیابی»، تهران: فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره ۲۸.

۶. رفیع پور، فرامرز (۱۳۷۸)، وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزش‌های اجتماعی، تهران:‌ نشر کتاب فرا، چاپ اول.

۷. زکی، احمد و یوسفی محله، ابراهیم (۱۳۸۰)، «شورای عالی رادیو و تلویزیون فرانسه»، تهران: فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره ۲۸.

۸. شالچیان، علی و عباسی، ملوک (۱۳۸۲)، «بررسی برخی از احکام و مسائل فقهی فیلم و نمایش با نگاهی به جایگاه رسانه دینی»، تهران:‌ فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره ۳۶.

۹. عصام، معصومه (۱۳۸۰)، «ارزشیابی برنامه در حین تولید»، تهران: فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره ۲۸.

۱۰. قاضی‌زاده، علی‌اکبر (۱۳۸۰)، «نظارت چشم سوم رسانه»، تهران: فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره ۲۸.

۱۱. مجموعه دروس رشته علوم ارتباطات اجتماعی، مؤلف اعضای هیئت علمی سنجش تکمیلی (۱۳۸۳)، تهران: سنجش، جلد اول.

۱۲. معلمی، عباس و حاج احمدی، رضا (۱۳۷۹)، نقش پژوهش در انتقال و تعمیق ارزش‌ها و اعتبار محتوایی برنامه‌ها، مجموعه مقالات نخستین همایش پژوهش در صدا و سیما، تهران: سروش.

۱۳. مؤسسه تحقیقاتی و فرهنگی مفید قم (۱۳۸۳)، مبارزه با فقر و فساد و تبضعیض، قم: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، چاپ اول.

۱۴. یزدان پناه، احمدعلی(۱۳۸۰)، «مبانی طراحی جامع نظارت و ارزیابی برنامه‌های سازمان صدا و سیما»، تهران: فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره ۲۸


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.