یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

چشم انداز صلح در خاورمیانه


چشم انداز صلح در خاورمیانه

در ماه های اخیر, به خصوص پس از روی کار آمدن اوباما, جهان شاهد تلاش های دیپلماتیک گسترده یی برای تحقق صلح در خاورمیانه است آیا این تلاش ها به نتیجه می رسند و می توان به صلح و آرامش در خاورمیانه امیدوار بود

در ماه های اخیر، به خصوص پس از روی کار آمدن اوباما، جهان شاهد تلاش های دیپلماتیک گسترده یی برای تحقق صلح در خاورمیانه است. آیا این تلاش ها به نتیجه می رسند و می توان به صلح و آرامش در خاورمیانه امیدوار بود؟

در مقدمه تفاهمنامه اسلو که در سال ۱۹۹۳ میان سازمان آزادیبخش فلسطین و اسرائیل امضا شده است، بر ضرورت صلح عادلانه و پایدار تاکید شده است. این تاکید در واقع توجه به این نکته است که عادلانه بودن صلح شرط پایداری آن است. به عبارت دیگر از موضع قدرت برتر می توان وضعیت نامطلوبی را به یک طرف تحمیل کرد اما این به معنای پایان تخاصم نیست بلکه تحمیل یک تعادل ناپایدار است. طرفی که مغبون و مظلوم واقع شده است در اولین فرصت برای رسیدن به آنچه حق خود می داند تعادل تحمیلی را بر هم می زند. بدون پذیرفتن و تن در دادن به آنچه امروز فلسطینیان آن را کف مطالبات خود تعریف کرده اند هیچ صلحی در خاورمیانه به وجود نخواهد آمد.

امروز اجماع نظر در میان گروه های فلسطینی، دولت های عربی و اسلامی و اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکا این است که اسرائیل در چارچوب قطعنامه ۲۴۲ سازمان ملل متحد از تمام سرزمین های اشغال شده در جنگ ۱۹۶۷ از جمله بیت المقدس شرقی عقب نشینی کند و یک دولت مستقل فلسطینی در این اراضی تشکیل شود. آوارگان فلسطینی به خانه های خود برگردند یا بهای اراضی آنان پرداخت شود. ممکن است این سناریو مورد قبول برخی از فلسطینیان یا اعراب یا غیرعرب ها نباشد، آن را غیرعادلانه بدانند و به چیزی جز انهدام اسرائیل و آزادی تمام سرزمین های اشغالی رضایت ندهند.

اما اکثریت قریب به اتفاق فلسطینیان و اعراب راه حل یاد شده در بالا را پذیرفته اند. به عبارت دیگر صاحبان اصلی این سرزمین ها به این راه حل رضایت داده اند و آن را عادلانه تلقی کرده اند.

اما اسرائیل به رغم قبول این راه حل و امضای آن در موقعیت های مختلف از اجرای آن سر باز می زند. خودداری اسرائیل از اجرای قطعنامه ۲۴۲ سازمان ملل متحد و تعهداتش به نظر اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان و سازمان ملل از علل اصلی و عمده ناکامی برنامه صلح در خاورمیانه است.

چرا اسرائیل با سرسختی در برابر فشارهای بین المللی برای تمکین از قطعنامه ها و اجرای تعهداتش مقاومت می کند و زیر بار صلح نمی رود؟

اگر اسرائیل واقعاً خواستار پایان درگیری و جنگ با فلسطینیان و اعراب و خواهان یک صلح پایدار است، شرایط کنونی بیش از هر زمان برای صلح مناسب و مساعد است. کلیه کشورهای عربی قطعنامه ۲۴۲را که هم متضمن عقب نشینی اسرائیل از سرزمین های اشغالی است و هم به رسمیت شناختن اسرائیل توسط اعراب و نیز برقراری روابط عادی دیپلماتیک با اسرائیل را قبول کرده اند. علاوه بر این دولت عربستان سعودی اعلام کرده است که در صورت تمکین اسرائیل از توافق های صلح تعهد می کند ۱۰ میلیارد دلار بابت برچیدن شهرک های یهودی نشین در مناطق اشغالی به اسرائیل بپردازد اما اسرائیل همچنان در برابر فشارهای بین المللی برای صلح مقاومت می کند. چرا اسرائیل حاضر به صلح نیست، آیا حفظ و توسعه شهرک های یهودی نشین در مناطق اشغالی یک برنامه راهبردی برای اسرائیل است که نمی تواند از آن صرف نظر کند، چه عامل یا عواملی موجب عدم تمکین اسرائیل از صلح است؟ فهم این نکته و توجه به آن در فهم ناکامی فرآیند صلح ضروری است.

اگر بخواهیم آن را در یک کلمه خلاصه کنیم؛ صلح در درازمدت به تدریج به زوال اسرائیل و بلاموضوع شدن مبانی اساسی تاسیس اسرائیل منجر می شود. در صورتی که اسرائیل صلح را بپذیرد و روابطش با همسایگانش عادی شود؛

الف) بخش عمده یی از کمک های مالی از طرف یهودیان جهان به اسرائیل، به خصوص یهودیان امریکا، به شدت کاهش می یابد یا قطع می شود. حاکمان اسرائیل برای جذب کمک های یهودیان جهان به اسرائیل به طور دائم از «عامل ترس» و «آوارگی تاریخی یهودیان» استفاده می کنند.

هنگامی که رهبران عرب در سخنرانی های توده وار خود یهودیان را به ریختن در دریا تهدید می کردند، ندانسته بهترین بهانه را به دست صهیونیست ها می دادند. حاکمان اسرائیل با بهره برداری از این سخنرانی ها حمایت گسترده و همه جانبه یهودیان جهان را جلب می کردند. صلح به معنای پایان این نوع سوءاستفاده از روانشناسی مبتنی بر ترس یهودیان است. از زمانی که سیاست اعراب تغییر پیدا کرده است و اعراب به جای جنگ از صلح سخن می گویند، آرام آرام فضای بین المللی به ضرر سیاست های اسرائیل تغییر کرده است.

ب) در حال حاضر مهاجرت به اسرائیل منفی است. در صورت تحقق صلح میزان مهاجرت به اسرائیل از سطح کنونی پایین تر خواهد رفت.

پ) نرخ رشد جمعیت اعراب به مراتب بیش از یهودیان است. پیش بینی می شود که در آینده نه چندان دوری یهودیان حتی در خود اسرائیل به اقلیت تبدیل شوند.

ث) دختران و زنان یهودی ازدواج با مردان عرب را بر یهودیان ترجیح می دهند. حاصل ازدواج های اینچنینی فرزندانی است که از یک طرف طبق قانون چون مادرشان یهودی است یهودی و شهروند درجه یک محسوب می شوند و از جانب دیگر به تبعیت از پدران شان هوادار صلح و آشتی با اعراب هستند. ترکیب جمعیت و مشترکات عمیق تاریخی و فرهنگی میان یهودیان و فلسطینیان دیر یا زود شرایطی را فراهم می سازد که دو دولت اسرائیل و فلسطین با هم ادغام شوند و یک دولت دموکراتیک غیردینی، که هدف نهایی بسیاری از گروه های صلح طلب است جایگزین وضعیت فعلی شود. نگرانی صهیونیست های حاکم بر اسرائیل و مخالفت آنان با صلح سرچشمه در این ملاحظات دارد.

۴) در حالی که فشار بر اسرائیل برای تن در دادن به صلح روزافزون است، اسرائیل از یک طرف به گسترش شهرک های یهودی نشین در کرانه غربی رود اردن و تثبیت موقعیت حضور دائمی خود در این اراضی ادامه می دهد و از طرف دیگر می کوشد با عمده کردن خطر ایران و حادثه آفرینی های جدید در منطقه افکار عمومی مردم جهان را از مشکل اسرائیل و اعراب منعطف و منحرف سازد.

در چنین شرایطی اختلاف میان فتح و حماس به یک تراژدی و فاجعه غم انگیز برای مردم فلسطین تبدیل شده است.

این اختلاف به اسرائیل امکان داده است تا به بهانه نبود یک طرف مقتدر فلسطینی در گفت وگوهای صلح از گفت وگو با فلسطینیان امتناع کند. حماس در انتخابات پارلمانی پیروز شد اما اگر با مصوبات مجلس ملی فلسطین در مورد صلح با اسرائیل موافق نبوده است، نباید تشکیل دولت را می پذیرفت بلکه به عنوان یک نیروی قدرتمند مردمی برای فشار از پایین و کمک به دولت فلسطین در گفت وگوهای صلح باقی می ماند. اعتراضات و انتقادات حماس از دولت محمود عباس و فساد برخی از مسوولان فتح تا حدود زیادی منطقی و قابل قبول است اما برای مردم فلسطین نهایی کردن فرآیند تشکیل دولت مستقل بر مبارزه با فساد یا انحرافات برخی از مسوولان اولویت دارد. علاوه بر این در شرایطی که نهاد های بین المللی و کشورهای اروپا و امریکا حق مردم فلسطین برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی را به رسمیت شناخته اند و به اسرائیل برای قبول شرایط صلح فشار می آورند، استفاده از ابزارهای دیپلماتیک بیش از عملیات انتحاری کارساز است. این نوع عملیات در این شرایط تنها به اسرائیل بهانه می دهد تا امتناعش را از قبول صلح توجیه کند.

در چنین شرایطی گفت وگوهای نه چندان جدی میان اعراب و فلسطینیان با اسرائیل افق تیره صلح را روشن و راه بسته را باز نمی کند. برای باز کردن راه گام اول وحدت میان فتح و حماس است و گام دوم بررسی امکانات دولت های عربی برای فشار بر غرب و اسرائیل است.

● سیاست ایران در رابطه با صلح خاورمیانه

▪ اسرائیل هیچ یک از قطعنامه های سازمان ملل درباره فلسطین را (عقب نشینی از سرزمین های اشغالی، برچیدن دیوار و خاتمه دادن به وضعیت آپارتاید در مناطق اشغالی و...) اجرا نکرده است. پیگیری این مساله می تواند موجی از فشار موجه علیه اسرائیل را ایجاد کند.

▪ جنایاتی که اسرائیل در نوار غزه مرتکب شده است خشم بسیاری از مردم جهان و برخی از یهودیان را برانگیخته است. گزارش کمیسر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل از جنایات اسرائیل در نوار غزه در این شورا مطرح شده است. دولت اسرائیل نه تنها از سفر پروفسور ریچارد فالک کمیسر ویژه به غزه جلوگیری کرد بلکه او را بازداشت و اخراج کرد. بنابراین احتمال ارجاع پرونده جنایات اسرائیل در غزه به دادگاه بین المللی بسیار بالاست.

ابراهیم یزدی