یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
خیره شدن در چشمان گذشتگان
کمتر پیش میآید که کسی دوست داشته داشته باشد بداند نجار معروف محله توی زندگی شخصیاش چه میگوید و چه میخورد، همینطور نقاش و شیشهگر و کارمند بانک و... هرچقدر هم که کار صاحبان این مشاغل خوب باشد باز هم توی زندگیشان سرک نمیکشیم یا دست کم یواشکی این کار را میکنیم و آن را کار درستی نمیدانیم. اما این حکم کلی درباره هنرمندان صدق نمیکند. جامعه نوعی احساس تملک نسبت به هنرمند مورد علاقهاش دارد. فکر میکند دانستن ذرهذره جزئیات زندگی هنرمند حق اوست پس با خیال راحت و در ملأ عام دوربینش را زوم میکند روی زندگی شخصی هنرمند: آمار ازدواجها و طلاقهایش را میگیرد، اسم بچههایش را از بر میکند، رنگمبلهایش را میداند، درباره سلیقه لباس پوشیدنش حرف میزند، نامههای خصوصیاش را میخواند...
نه در ایران بلکه در همه کشورهای جهان نامههای خصوصی هنرمندان با استقبال خوبی روبهرو میشود. روزمره بودن موضوعات این نامهها نه تنها از ارزششان کم نمیکند که محبوبترشان هم میکند. انگار که هرچقدر هنرمند کمتر حواسش باشد که کسی نگاهش میکند و هرچقدر ما مخفیانهتر به زندگیاش سرک بکشیم لذتش بیشتر است. این را نه میتوان انکار کرد و نه نکوهش! ذهن هنرمند و نوع نگاهش به زندگی برای مردم عادی مهم است، دلیلش هرچه که باشد منجر میشود به انتشار تعداد زیادی کتاب در این زمینه که یکی از آنها «آوازهای کوچکی برای ماه» است.
هرچقدر هم که منتقد سرک کشیدن در زندگی هنرمندان باشیم نمیتوانیم در برابر کتابی که دو غول عظیم هنر و ادبیات بر دوش زندگی شخصیشان حمل میکنند بیتفاوت باشیم. کافی است مادام بواری را خوانده باشیم و کافی است فقط اندکی از شخصیت زنی چون ژرژ ساند و تاثیر او بر روزگار خود بدانیم آنوقت نمیتوانیم در برابر خواندن خصوصیترین نامههای آنها مقاومت کنیم.
«کتاب آوازهای کوچکی برای ماه» حاوی تعداد ۳۱۸ نامه است. (منهای تعدادی نامه که به دلیل بیارتباط بودن به رابطه ساند و فلوبر حذف شده و فقط شماره آنها آمده!) تاریخ نگارش این نامهها از سال ۱۸۶۳ شروع شده و در سال۱۸۸۰ به پایان رسیده. یعنی این مجموعه نتیجه حدودا هفده سال مکاتبه است که اگر چه همیشه دو سوی این مکاتبه ساند و فلوبر نیستند و گاهی نامههای این دو به کسان دیگری نیز درج شده اما همه این نامهها بدون استثنا تصویرگر رابطه فکری و عاشقانه، توام با احترام بین ژرژ ساند و فلوبر است. این عشق هرچقدر که آرمانی یا زمینی باشد تحت شعاع چیز دیگری در این کتاب قرار میگیرد وآن زندگیای است که به شکل طبیعیاش در لحظههای توصیف شده روان است. زمانی که ژرژ ساند برای فلوبر از زندگی معمولیاش حرف میزند او را در قامت زنی میبینیم که همچون همه زنها (دست کم در روزگار خودش) برای زندگی خانوادگیاش تلاش میکند. در این جملات ژرژساند دیگر آن کسی نیست که میشناختیم: زنی جسور و روشنفکر که لباسهای مردانه میپوشد و به محافل ادبی میرود و درباره شعر و ادبیات سخنفرسایی میکند. «ساعت یک نیمه شب است، همین الان به بچهها شببخیر گفتهام. تمام شب مشغول درست کردن یک لباس کامل برای عروسک بزرگ ارور بودهام و حالا خیلی خستهام...»(ص۱۵۲)
وجه جذاب دیگر این نامهها حرفهایی است که درباره جامعه ادبی روز و پیشبینیهایی درباره آینده آن گفته میشود. جذابیت این حرفها بیشتر از آن جهت است که ما در آیندهایم. از طرفی روزگار دوری که این نامهها نگاشته میشدند و برای خشک شدن جوهرشان باید نویسنده لحظاتی صبر میکرد، ژرژ ساند ۵۹ ساله و گوستاو فلوبر ۴۲ ساله بودهاند. بنابراین هردو آنها در اوج شهرت و اعتبارشان بودهاند بنابراین هر اظهارنظری از آنها میتواند بیانگر مبحثی از مباحث جامعه ادبیات و هنر باشد. یکی از مباحثات، نقد ادبی و آینده آن است، فلوبر در این باره خطاب به ساند مینویسد: «در نامه آخرت از نقد ادبی حرف زدی و گفتی به زودی محو و نابود خواهد شد. برعکس، من فکر میکنم تازه آغاز طلوعش است.»(ص۱۵۶)
این مبحث وقتی جالبتر میشود که کمی جلوتر فلوبر از ارزشگذاری آثار هنری دوره خودش گلایه میکند و ما در مییابیم که دنیای هنر همیشه مثل همین حالا بوده حتی زمانی که غولهایی مانند فلوبر بر آن حکومت میکردند: «آنچه مرا همه روزه آزار میدهد، این است که میبینم یک شاهکار و یک افتضاح، هم ردیف هم قرار میگیرند. از حقیرها تجلیل به عمل میآورند و والاها را تحقیر میکنند. هیچ چیز حماقت بارتر و غیراخلاقیتر از این نیست.»(ص ۱۵۷)
اینگونه اظهارات جامعهشناسانه این دو هنرمند از سویی خواندنی است از سویی نشانگر شکل ارتباط هنرمند آن زمان با جامعهاش است. در بخشی از یک نامه، فلوبر از عکسالعملهای مردم زمانهاش در قبال مادام بواری صحبت میکند. فلوبر از مردم زمانهاش گله میکند که چرا در یک اثر هنری همچون مادام بواری بیهوده بهدنبال رد پاهای واقعیت میگردند و از سویی چرا از اینکه واقعیات جامعه صادقانه در اثری هنری بازتاب مییابند، شاکی هستند. او مینویسد: «مردم جامعه، به کنایاتی وقع مینهند که به هیچوجه وجود ندارند. وقتی که من مادام بواری را نوشتم، بارها از من پرسیده شده: «آیا این فلان خانم است که شما قصد توصیفش را داشتید؟» نامههایی از افرادی کاملا ناشناس دریافت میکردم، درمیان آنها نامهای بود از آقایی در ریمز که به من تبریک گفته بود به خاطر اینکه انتقامش را گرفته بودم!» (ص۲۰۸)
اما شاید تاثیرگذارترین ویژگی این اثر و آثاری از این دست حسی است که به خواننده میدهند و آن حس لغزنده بودن زمان است. اینکه خواننده توصیفات لحظههایی گذرنده از زندگی را میخواند که دیگر نیستند و زمانی چنان محکم و استوار حضور داشتهاند که همه چیز را تحت تاثیر قرار میدادهاند. این حس را نمیتوان از یک اثر هنری ادبی همچون مادام بواری دریافت زیرا آثار هنری زمان ندارند. مادام بواری هرچقدر هم لباسهای قرن نوزده را بپوشد باز هم بیزمان و مکان است و هر لحظه که داستانش را بخوانی انگار در همان لحظه متولد میشود، زجر میکشد و میمیرد. مادام بواری بیش از یک قرن و نیم است که مدام تکرار میشود اما فلوبر و ساند نه! آنها به میرایی هر انسان دیگری هستند و تنها یک بار متولد شدهاند و مردهاند و با خواندن نامههایشان چیزی تکرار و متولد نمیشود بلکه فقط به آن نگریسته میشود، نگاهی از آینده به سوی گذشته درست مثل نگاهی که آنها به آینده داشتهاند. انگار از دوسوی تاریخ به هم خیره شدهایم، ما آیندگان و آنها گذشتگان.
مریم گودرزی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس مجلس شورای اسلامی ایران حجاب شورای نگهبان دولت دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد افغانستان رئیسی رئیس جمهور
تهران هواشناسی شورای شهر شهرداری تهران پلیس دستگیری سیل قتل وزارت بهداشت کنکور سلامت سازمان هواشناسی
قیمت دلار مالیات خودرو دلار قیمت خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت طلا سایپا مسکن ایران خودرو ارز
تئاتر سریال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی زنان تلویزیون سریال حشاشین سینمای ایران قرآن کریم سینما فیلم موسیقی مهران مدیری
سازمان سنجش کنکور ۱۴۰۳ خورشید
فلسطین اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس عربستان ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال فوتسال بازی باشگاه پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک تیم ملی فوتسال ایران تراکتور سپاهان رئال مادرید
اپل فناوری همراه اول ایرانسل آیفون تبلیغات سامسونگ ناسا بنیاد ملی نخبگان دانش بنیان نخبگان
خواب بارداری دندانپزشکی مالاریا هندوانه