سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
وقتی واژه ها از معنا تهی می شوند
رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل
از کاروان چه ماند؟ جز آتشی به منزل
آری پرویز هم رفت و ما مانده ایم و غم از دست دادن هنرمندی والاگهر و انسانی پاک سرشت.از قدیم در چنین مواردی می گفتند؛
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد، هزاران بیش
۲۸ سال پیش در غروب یکی از روزهای آغازین پاییز در انتظار محمدرضا شجریان بودم. قرار بود به اتفاق به دیدن مرحوم پدرم برویم. استاد آمد و جوانی سلیم النفس و خوش مشرب و بسیار مودب را با خود آورده بود. او را پرویز مشکاتیان معرفی کرد و گفت اساتید بزرگ؛ آینده یی بسیار درخشان برایش پیش بینی می کنند. همین طور هم شد.
در همان دیدار اول در دلم جای گرفت. آشنایی ما به دوستی عمیق و صمیمانه یی بدل شد. در سفرهای کوتاه و بلند؛ در جلسات انس و الفت، در محافل مختلف، از دریای بیکران هنرش جرعه ها به کام ما می ریخت. می گویند رفیق را در سفر باید شناخت. در یکی از سفرهایی که با مرحوم پدرم و چند تن دیگر از دوستان همدل و همزبان به شمال کشور داشتیم؛ چند روزی پرویز به ما ملحق شد. خلق و خوی انسانی و مناعت ذاتی و محفل آرایی شیرین و صمیمی و گرمی بی ریای او، همه را مجذوب خود کرده بود، به طوری که مهرش آنچنان در دل پدرم نشست که چند بار هوس همسفری با پرویز را بر زبان آوردند. باز ۱۰ ، ۱۲ سال پیش در یک سفر که با دخترم غزاله عازم شمال بودیم، پرویز خبردار شد و به ما پیوست. چند روزی را با هم گذراندیم. «بی خودی» او در رفتار با دوستان همدلش و تلاش های بی ریای او برای خدمت به دوست و فراهم ساختن اسباب شادی و آرامش همسفران آنچنان بود که پس از بازگشت غزاله به من گفت بابا احساس می کنم هر کس چند روزی را با پرویز بگذراند، به او معتاد می شود. در باب ویژگی های «دوستمداری » و مهرورزی های بی شائبه اش، هر چه بگویم کم گفته ام.
از دیگر ویژگی های مثال زدنی پرویز ما روحیه آزادیخواهی و سلطه گریزی او بود. دلش برای آزادی و تعالی مردمش می تپید. به فرهنگ بومی و ملی ایران سخت دلبسته بود و از فرهنگ بیگانه به شدت دلزده. این روحیه را در دو نوجوان یادگارش، آوا و آیین مشکاتیان نیز به قول امروزی ها نهادینه کرده است. چقدر دلش یرای آینده این دو دلبندش می تپید؟ خدا می داند. هیچ گاه مایل نبود برای ادامه تحصیل آنان را به خارج از کشور بفرستد.
در باب ارزش هنری و موسیقایی آثار و کارهایش بزرگان این وادی سخن فراوان گفته اند.
روزی نوار کنسرت «مژده بهار» اش را برای شادروان استاد احمد عبادی بردم. در آن کنسرت که در آلمان برگزار شد قریب دو ساعت، قطعاتی متعدد و متنوع در مایه شور و با صدای گرم و گیرای زنده یاد ایرج بسطامی اجرا شده بود. آهنگسازی و ارکستراسیون و ضرباهنگ های بدیع و تمــپوی حساب شده و متناسب با ابیات منتخب، آنچنان استاد را به وجد آورده بود که در مقام ارزش گذاری آن اثر، نزدیک به این مضمون گفت؛ «هر هنرمند و آهنگسازی، هر چه در چنته داشته در دستگاه شور ریخته است. کار بدیع و خلاق و نو و مبتکرانه در این دستگاه به سختی و حتی به ندرت می توان عرضه کرد. ساخته های پرویز در این اثر باشکوه، خصوصاً زیر و بم های ملودیک و ترکیب ضرب های نا متعارف آن، هم بدیع است و زیبا، هم نو است و پرمحتوا.»
همین جملات برای تبیین و تعیین ارزش هنری ساخته های پرویز کفایت می کند. مرحوم عبادی نه اهل مداهنه بود و نه نیازی به تمجید های بیجا داشت. بر عکس، در این مقام بسیار هم جدی بود و با طبع زیبا و زبان لطیف و بی پرده یی که از ویژگی های ظریف او بود، حقیقت را عرضه می کرد. از کسی هم رودربایستی نداشت.
زیبا ترین آهنگ های پرویز مشکاتیان به نظر من آنهایی هستند که برای محمدرضا شجریان ساخته بود، همین جور زیباترین کارهای آوازی استاد شجریان آنهایی هستند که توسط پرویز تصنیف شده بود. افسوس که عمر همکاری این دو استاد دوام چندانی نداشت، و این واقعیت تلخ، جفایی بود به عالم موسیقی.
تا آنجا که اطلاع دارم، آهنگ های اجرا و منتشر نشده از مشکاتیان کم نیستند؛ که از میان آنها می توانم به ساخته او روی شعر عقاب خانلری اشاره کنم، که نزدیک به هشت سال تدوین و تصنیف و ساختن آن طول کشید. این اثر را پرویز در نظر داشت توسط ارکستر سمفونیک و با صدای دو خواننده مرد و یک نواگر زن به اجرا درآورد که هرکدام نقش خود را که در شعر خانلری متجلی است به نمایش گذارند. امیدوارم این اثر باشکوه توسط استادی توانمند و رهبر ارکستری آشنا به روح و ذوق پرویز اجرا شود و به شیفتگان موسیقی ایرانی تحویل داده شود.
از خصوصیات برجسته و هنری پرویز مشکاتیان، تسلط و درک عمیق او در ادب و ادبیات فارسی بود. شعر را خوب می شناخت؛ در مقام آهنگ گذاری روی اشعار، وسواس خاصی به کار می برد. هیچ کلمه و واژه و سوژه یی را سرسری نمی گرفت. گاه برای انتخاب چند بیت روی یک آهنگ، چندین دیوان شعرای بزرگ را ورق می زد. تا وقتی محتوای بیت را با رسالت گوشه و پرده و ضرب آن آهنگ منطبق نمی یافت، قرار نمی گرفت. این ویژگی را در تمام ساخته های زیبا و جاودان پرویز می توان دید.
در مقام تکنوازی سنتور و سه تار و هنگام بداهه نوازی؛ جلوه هایی دیگر از ذوق و خلاقیت او نمودار می شد. از تکرار گریزان بود. حال و هوا و روحیات مخاطب را چه در فرد و چه در گروه به لطف تیزهوشی و زیرکی طبع لطیفش خوب می سنجید و خوب لحاظ می کرد. بی جهت وقت گذرانی و اطاله نغمه نمی کرد و «باری به هر جهت» نمی گفت.
پرویز در این سال های آخر، در زمینه آهنگسازی کمی اهمال می کرد، به رغم اینکه روحش افسرده و از این رو بسیار حساس و زودرنج شده بود، اگر به ساخته یی روی می آورد، یا شعری و مضمونی رهایش نمی کرد، پشتکاری اش تجلی می یافت.
روزی به او گفتم درست است که شما هنرمندان به دلیل روح لطیف و حساسی که دارید، بیش از دیگران تحت تاثیر شرایط و اوضاع ملت و کشورتان قرار می گیرید و رنجیده خاطر می شوید اما این واقعیت نباید به افسردگی روحی و خمودگی در شما بینجامد، بلکه برعکس باید انگیزه یی شود تا روحیه سلحشوری و میل به تلاش بیشتر برای رسیدن به قله های آزادی و آزادگی را در مردم ایجاد کرده یا آن را تقویت کنید. برایش زندگی و آثار بتهوون، این پهلوان عرصه موسیقی کلاسیک و این یگانه فاتح بالاترین قله های هنر را مثال زدم. این مرد بزرگ موسیقی و این آلمانی آزادیخواه و دلاور در تمام مدت عمرش یک روز را نیافت که در آن شاد باشد. فقر و تنگدستی و بیماری های مختلف و مزمن از یک سو، تعهد اجتماعی و سرپرستی برادرزاده اش از سوی دیگر، اوضاع درهم ریخته و جور شاهزادگان از یک سو و اسارت یاران انقلابی اش در چنگال سلطه گران آلمان و اتریش از سوی دیگر، استیصال بیش از حد ناشی از مرض و درد از یک سو، بلندنظری و مناعت طبع و گریز از دست درازی به سوی درباریان مرفه از سوی دیگر و سرانجام ناشنوایی مطلق که ۱۰ سال آخر زندگی او را شکل داد، او را از پای در نیاورد و به ورطه خمودی و افسردگی و پریشان حالی نکشاند. موسیقیدان بدون قدرت شنوایی؛ مگر می شود؟
او در عوض چه کرد؟ همه این ناملایمات و غم ها و غصه ها در او زمینه یی شدند تا باشکوه ترین آثار موسیقایی را به جهان عرضه کند. ۱۱۰ اثر یکی از دیگری فخیم تر در مدح شادی خلق کرد که برجسته ترین آنها سمفونی نهم او معروف به سمفونی کرال است. در این اثر بی همتا، بتهوون اراده خود را به میدان آورد و با یک سنت شکنی متهورانه صدای انسان و کلام بشری را وارد حیطه سمفونی کرد. او توانست روی چکامه معروف و انقلابی شیللــر که در مدح شادی است، آهنگی بگذارد و موومان چهارم سمفونی خود را به اجرای کرال این شاهکار عظیم اختصاص دهد. این انسان سلحشور اگر از عهده این خلق مهم برنیامده بود، حسودان و کاسه لیسان موسیقی های درباری او را خرد و از میدان به در کرده بودند. همین شجاعت و تهور و اشتهار او در خلاقیت موسیقایی بود که سر سبز او را به رغم زبان سرخ و ظلم ستیزش از تعرض عمله ستم حفظ کرده بود.
شاید همین دلگرمی ها و توصیه های مکرر دوستداران همزبان و نهیب های یاران همدل و تمناهای آوا و آیین اش سبب شده باشند قطعه عقاب، آهنگ ساخته شده روی شعر خانلری را که بیش از هشت سال روی آن کار کرده بود، به اتمام رساند. افسوس که خودش نماند تا آن را اجرا کند یا اجرای آن را توسط ارکستر بزرگ سمفونی تهران به تماشا بنشیند.
در کنار آهنگسازی و بداهه نوازی، از پرویز مشکاتیان کتاب های چندی نیز بر جای مانده است، که از آن جمله می توان از تنظیم و تدوین بیست قطعه برای سنتور، لاله بهار، رزم مشترک و شعر بی واژه و... نام برد. کتاب نا تمام دیگری نیز از او بر جای مانده که تحلیل موسیقایی ترانه های عارف و شیدا و بزرگانی دیگر را وجهه همت خود قرار داده بود.
آرزو می کنم دو یادگار ارزنده او آوا و آیین عزیزم همت کنند و کارهای اجرا نا شده و دستنوشته های گرانسنگ بابا را برای اجرا، تکثیر و انتشار آماده سازند.
تحمل فقدان پرویز مشکاتیان برای دوستان و کسانش سخت است. این مصیبت با دل آنان چه می کند؟ خدا می داند. آنقدر واژه های «تسلیت» و «سرسلامتی» و «فوت نابهنگام» و نظایر آن دستکاری شده اند و از معنا تهی، که نمی دانم با چه واژه و عبارتی، آرامش روحی خود و فرزندان و مادر و خواهران و بستگان و دوستان او را از خدای قادر و مهربان طلب کنم. اما این حداقل را می توانم که از خدایش برایش رحمت و مغفرت و سعادت ابدی بخواهم.
خبر درگذشت پرویز مشکاتیان برایم باورکردنی نبود. گویی هنوز انتظار می کشم رفیقی بشارت دهد خبر دروغ بود و پرویز زنده است.
البته پرویز زنده است و همچنان بر تارک تاریخ فرهنگ صوتی سرزمین ما می درخشد.
دکتر صادق طباطبایی
پاییز ۱۳۸۸،دوسلدورف
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست