دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

نقاشی برایم تشکر از خداست


نقاشی برایم تشکر از خداست

گفت وگو با لیدا گلدوست, نقاش

لیدا گلدوست، هنرمندی است که نقاشی را بدون استاد و معلم و حتی بدون مطالعه کتاب‌های هنری آغاز کرده است. او در مقطعی سخت از زندگی‌اش به این هنر روی آورد و امروز نقاشی به شغل او بدل شده است. گلدوست در نقاشی‌هایش درصدد القای مفاهیم الهی به مخاطب است. او کمرنگ شدن باورهای مذهبی در جامعه و نیز جنگ فرهنگی را تهدیدهایی می‌داند که می‌خواهد با نقاشی‌هایش نسبت به آن هشدار دهد. در کارهای او گل و گیاه نقش پررنگی دارند. او همچنین مدیریت نگارخانه گل‌های من را نیز عهده‌دار است و نمایشگاه‌هایی در این گالری برپا می‌کند. گفت‌وگو با این نقاش را دراینجا می‌خوانید.

از چه سالی به نقاشی روی آوردید؟

شروع نقاشی کشیدن به مقطعی از زندگی من برمی‌گردد که با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می‌کردم. در آن مقطع تحولاتی در زندگی من رخ داد که باعث شد به نقاشی سوق پیدا کنم. در اوج آن رنج‌ها، از خدا خواستم کمکم کند. ایمان و توکلم را به او حفظ کردم و نتیجه‌اش کارهایی شد که نقاشی کرده‌ام.

مجموعه نقاشی‌های شما ماحصل چه سال‌هایی است؟

مربوط به سال ۸۶ به بعد است. همه این کارها را در مدت سه سال کشیدم.

آیا در شروع، به کلاس‌های نقاشی نزد استادان هم رفتید؟

ضمن تکریم به همه استادان بزرگوار، من هیچ استاد و معلمی نداشتم. حتی یک کتاب رنگ هم نخواندم. کارهای من کپی نیست و همه را براساس ذهنم می‌کشم.

در نقاشی از چه تکنیکی استفاده می‌‌‌کنید؟

از تکنیک رنگ روغن. رنگ روغن را با حسم در کارهایم استفاده می‌کنم.

نکته‌ای که در نقاشی‌های شما به چشم می‌خورد، این است که روی نام آثار تاکید دارید و نام کارهای شما معمولا مفاهیمی انتزاعی مانند ایمان، ایثار، تجلی، اصالت و عشق دارد. شما اول مفاهیم را در ذهنتان مجسم می‌کنید بعد کارها را می‌کشید یا اول اثری را خلق می‌کنید و متناسب با فضایش نامگذاری می‌کنید؟

من اول کارها را می‌‌کشم و بعد بر مبنای حس و اعتقاداتم روی آن اسم می‌‌گذارم. البته برخی کارها هم بوده که اول مفهومی در ذهنم بوده و براساس آن تابلو را کشیده‌ام. نمونه‌اش هم تابلویی است به اسم ریسمان الهی بر مبنای آیه «واعتصموا بحبل‏اللّه جمیعاً و لا تفرّقوا.» به نظر من این اسامی متناسب با باورها و اعتقادات من است. ما با این مفاهیم در ارتباطیم. ولی ما از این معناها فاصله گرفتیم. عشق و ایمان و محبت و صداقت و سخاوت وجود دارند و ما آنها را حس می‌‌کنیم. ما خودمان هستیم که به این مفاهیم بی‌توجه شده‌ایم. چون درگیر روزمرگی و دنیا شده‌ایم. ما گِلی هستیم که خدا از روح خود در وجود ما دمیده است. پس همه خوبی‌ها در وجود ما هست. به خاطر چشم و هم‌چشمی‌ها و مسائل زودگذر دنیوی تمام این مسائل برای ما کمرنگ شده است. مفاهیمی که گفتید، غیرواقعی نیستند بلکه عین واقعیتند. این نقاشی‌ها در واقع تلنگری به روح‌هایی است که از این معناها فاصله گرفته​ و از خدا دور شده‌اند. هالیوود میلیون‌ها دلار خرج می‌‌کند تا بتمن و سوپرمن را خدا کند. مرد عنکبوتی را خدا می‌‌کند. انسان را خدا می‌‌کند. می‌‌گوید انسان همه‌کاره است. در حالی که همه کاره ما خداست. خدا به ما رزق و روزی می‌‌دهد. آنها می‌‌خواهند ما را از اعتقادات و باورهایمان دور کنند و به معناهایی که خود دوست دارند، سوق دهند.

در نقاشی دنبال القای چه مفاهیمی به مخاطب هستید؟

خداوند در سختی نقاشی را به من هدیه داد. در آن مقطع نقاشی باعث آرامش من شد. بعد کم‌کم نقاشی کردن را هدفمند کردم. نقاشی برایم راهی شد که همان طور که خداوند از طریق آن به من آرامش داد، من هم بتوانم به مخاطبانم مفاهیم الهی را منتقل کنم. خواستم بگویم اگر به خدا ایمان داشته باشید به هر هدفی که بخواهید می‌‌رسید. کم‌کم دیدم مردم جذب تابلوهایم می‌‌شوند. من نه به خاطر پول نقاشی می‌‌کشم و نه شهرت. نقاشی برایم تشکر از خداست و با آن سعی می‌‌کنم انرژی‌‌ام را به مردم منتقل کنم. می‌‌خواهم به جوانان بگویم که شیاطین قصد دارند دو چیز را از آنان بگیرند: یکی انسانیت و دیگری اصالت آنان را. این همان جنگ فرهنگی است. همان ناتوی فرهنگی است. من در نقاشی‌هایم می‌‌خواهم مخاطب را به این مسائل آگاه کنم.

در یکی از تابلوهایتان به امام زمان (​عج) اظهار ارادت کرده‌اید.

بله. در تابلوی «او می‌‌آید» به حضرت مهدی(عج) پرداخته‌ام. من ایشان را خیلی دوست دارم. امام حسین(ع) عزیزترین افراد خانواده و جانشان را دادند، ناموسشان را به اسارت دادند، اما زیر بار ذلت نرفتند. آن زمان ایشان فرمودند «هل من ناصر ینصرنی» آن زمان کوفیان پشت حضرت را خالی کردند، چون امام خود را نشناختند. امروز امام مهدی(عج) زنده هستند. امام حی ما هستند. نکند ما در این زمان امام عصرمان را تنها بگذاریم.

در همه کارهای شما بدون استثنا گل و گیاه دیده می‌‌شود. این توجه ناشی از چیست؟

با گل مفاهیم انسانی را منتقل می‌‌کنم. گل برایم نشانه فطرت انسانی است و انسان را با گل و گیاه به تصویر می‌‌کشم.

شما همه آثار آن دوره را حفظ کردید. چرا آنها را نمی‌فروشید؟

وصیت کرده ام هیچ کدام از کارهایم را نفروشند. اینها فروشی نیست، چون متعلق به آن دوره‌ای است که با حال و هوای خاصی نقاشی‌ها را کشیدم.

این روزها هم نقاشی می‌‌کشید؟

بله. الان طوری نقاشی‌ها مورد توجه واقع شده که به من سفارش می‌‌دهند.