یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

ایران و نگاه به دیپلماسی انرژی


ایران و نگاه به دیپلماسی انرژی

ایران با دارا بودن نزدیک به ۱۵۰ میلیارد بشکه نفت و ۲۸ تریلیون متر مکعب گاز طبیعی در صف اول صاحبان انرژی ایستاده است

ایران با دارا بودن نزدیک به ۱۵۰ میلیارد بشکه نفت و ۲۸ تریلیون متر مکعب گاز طبیعی در صف اول صاحبان انرژی ایستاده است. بدین جهت استفاده از این ابزار در پیشرفت و توسعه ایران جای هیچ گونه تردیدی را باقی نخواهد گذاشت. اما به راستی چگونه و با چه راهکارهایی می توان از این توانایی های بالقوه در راستای توسعه پایدار اقتصادی ملی ایران بهره گرفت؟ داشتن برنامه ای کامل و جامع برای به خدمت گرفتن ذخایر انرژی در راه توسعه آرمان های اقتصاد ایران و پایدار کردن روند توسعه و پیشرفت کشور البته یک پیش نیاز ضروری برای این مهم است،تدوین و جمع بندی چنین برنامه هایی که از آن به «سیاست جامع ملی انرژی» یاد می شود برای کشوری همچون ایران بسیار لا زم و ضروری است، دیپلماسی انرژی یکی از حلقه ها و اجزای اصلی تشکیل دهنده برنامه جامع انرژی ملی است ناظر به راهبردها وروش های حداکثر سازی توان آفرینی ذخایر انرژی برای اقتصاد ملی در مواجه با سایر کشورها و در شرایط اقتصادی مختلف است.

به بیان دیگر دیپلماسی انرژی زمینه و بستر ایجاد تعامل بین المللی را در جهت حداکثرسازی منافع ژئوپلتیک و ژئولگونومیگ کشور دارند، ذخایر نفتی فراهم آورده و به موازات در راه کاهش تهدیدهای بین المللی و به نفع دارنده ذخایر انرژی عمل می کند. مصداق بارز این سخن را می توان در نظریه فرصت تاثیر ذخایر گازی ایران بر روابط سیاسی با اتحادیه اروپا جست وجو کرد به اعتقاد بسیاری از نظریه پردازان اگر ایران طی ۲۰ سال گذشته توانسته بود با رساندن شاهرگ های گازی خود به مرز قاره سبز اروپائیان را با نعمت گاز ایرانی آشنا کند، امروز ودر شرایطی که ایالا ت متحده قصد مانع تراشی در برابر برنامه صلحآمیز هسته ای ایران را دارد، بی شک اتحادیه اروپا با زبان دیگری با ما سخن می گفت. اکنون و در شرایطی که صنعت نفت ایران تحریم های فنی و مالی بی سابقه ای را تجربه می کند مقامات وزارت نفت در اندیشه تدوین سند جامع دیپلماسی انرژی افتاده اند.

اکنون این پرسش مطرح است که مگر ایران تاکنون فاقد دیپلماسی انرژی بوده است؟ و نیز اینکه طرح جدید دولت ایران برای تدوین سند دیپلماسی انرژی چه الزاماتی باید داشته باشد؟ آنچه که مسلم است طی ۶۰ سال گذشته ایران تقریبا هیچگاه فاقد دیپلماسی نفتی نبوده است، حتی در برخی از مقاطع زمانی و در عرصه تعامل بین المللی توانسته ایم در تاسیس سازمان پراهمیتی همچون اوپک و تاثیر نهادن بر خط مشی کلا ن آن بسیار نقشآفرین باشیم اما در شرایط کنونی و با رصد خط مشی کلا ن دیپلماسی انرژی به این نتیجه می رسیم که با چالش های متعددی در عرصه دیپلماسی انرژی روبه رو هستیم. سیاست هایی که برای راهبرد دیپلماسی انرژی داریم عمدتا هیجانی و فاقد امکان سنجی های فنی و اقتصادی است، این سیاست ها در برخی موارد نه به صورت طرح های کارشناسی شده و در پی مطالعات حرفه ای که اکثرا مبتنی بر نظریات شفاهی است.

مثلا چندی قبل یک مقام مسوول گفته بود که می توانیم به آمریکا گاز صادر کنیم. مشخص است که این سخن نه در اثر برآوردهای حرفه ای اقتصادی که صرفا بر مبنای هیجان بیان شده است یا در مواردی دیگر اعلا م کرده ایم که خط لوله نابوکو بدون حضور ایران اصولا یک شوخی است! که این نظر نیز قطعا نمی تواند حاکی از مطالعات کارشناسی تلقی شود. طی چند سال گذشته شاهد بوده ایم که اجماع نظری و فکری درباره سیاست های راهبردی در حوزه دیپلماسی انرژی در میان تصمیم سازان و تدبیرپردازان اقتصادی و نفتی کشور وجود ندارد و به همین دلیل راهبردهای مربوط به دیپلماسی در مقیاس طبیعی و برمبنای قدرت تیم طراح و سیاستها در همان مقطع تنظیم می شوند، به همین دلیل ممکن است با تغییر تیم یا تغییر وزن تصمیم سازی آن همه سیاستهای تدوین شده دچار دگرگونی بنیادین شوند. به طور مثال در بحث صادرات گاز طبیعی که بی تردید اصلی ترین اهرم اعمال دیپلماسی موفق انرژی توسط جمهوری اسلا می ایران است، هنوز در کشورمان به اجماع فکری نرسیده ایم و همچنان تعداد افرادی که با ماهیت این اقدام مخالفت هستند و آن را در تضاد با منافع ملی ایران می دانند کم نیست. یا در مثالی دیگر باید به بحث توسعه صنعت پالا یش نفت ایران اشاره کرد که به دلیل قدرت اثرگذاری در کم و کیف واردات و صادرات فرآورده های سوختی از جایگاه ممتازی در حوزه دیپلماسی انرژی برخوردار است.

در این زمینه تا سال ها ۸۴ سیاست دیپلماتیک انرژی ما بر این بود که توسعه صنعت پالا یش نفت و ساخت واحدهای پرهزینه جدید توجیه اقتصادی ندارد، اما پس از آن سال و با تغییر رویکرد در مدیریت فکری، استراتژی کشور تغییر کرد و ساخت دست کم ۷ واحد پالا یش جدید در دستور کار قرار گرفت. چالش دیگر این است که متاسفانه ایران دیپلمات های متخصص در حوزه انرژی ندارد، این واقعیت را باید باور کرد که راه بردن و کسب موفقیت در حوزه دیپلمات های انرژی در گام نخست نیازمند دیپلمات هایی حرفه ای است، افرادی که به واقعیت های کشور ما و آنچه در پیرامون ما می گذرد اشراف و احاطه کافی و جامع داشته باشند و قادر باشند به بهترین شکل ممکن از منافع ملی کشور صیانت کنند. سند دیپلماتی انرژی کشور برای آن که به دور از آزمون و خطا تهیه و تدوین شود تجربه دست کم ۳۰ سال دیپلماسی نفتی جمهوری اسلا می را با خود دارد، تجربه ای که باید اعتراف کرد هم توفیق های ارزشمند و هم ناکامی های جدی در آن قابل مشاهده است، همچنین گذر از چالش های مذکور می تواند آثار و تبعات مبارکی را برای اقتصادی انرژی ایران به همراه داشته باشد.

نویسنده : مجید سلیمی بروجنی