شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

دولت های شیعی در ایران


دولت های شیعی در ایران

ایرانیان در زمان خلیفه دوم, اسلام را رسماً پذیرفتند و پس از مدتی گرایش خاصی از آن را اسلام شیعی پسندیدند

ایرانیان در زمان خلیفه دوم، اسلام را رسماً پذیرفتند و پس از مدتی گرایش خاصی از آن را (‌اسلام شیعی) پسندیدند. پذیرش تشیع به وسیله ایرانیان، پیامد عواملی از قبیل سازگاری باورها و اعتقادات ایرانیان با مذهب تشیع، فعالیت علویان و شیعیان در محدوده جفرافیایی ایرانیان و ... بود از آن‌جا كه ایرانیان استعداد پذیرش آموزه‌های شیعی را داشتند، مذهب تشیع به تدریج گسترش یافت و در مواردی بصورت دولت رسمی نمود پیدا كرد كه به دولت‌های شیعی تشكیل شده در ایران به طور خلاصه می‌پردازیم.

۱) دولت شیعی طبرستان

فشار خلفای عباسی به سادات علوی موجب مهاجرت آنان به سوی ایران شد. در ایران نیز مناطق شمالی بهترین جا برای استقرار آنان بود. مردم نیز به سادات علوی گرایش داشته و همین گرایش زمینه‌ساز حضور علویان در منطقه و قیام آنان علیه حاكمان عباسی شد. منطقه دیلم و مناطق شمالی ایران، از نظر جغرافیایی، سیاسی و امنیتی آمادگی ایجاد یك نهضت شیعی، نه الزاماً شیعه دوازده امامی را داشت. البته آشنایی بیشتر مردم كرانه‌های دریای مازندران با تشیع در قرن سوم ه‍. ق بود كه به قیام و استقلال این سرزمین انجامید. در قرن سوم، به ویژه زمان متوكل، علویان مورد تعقیب بودند فرزندان اهل‌بیت به مناطق دور دست و امن،‌ مانند كرانه‌های دریای مازندران پناه می‌بردند.

محمدبن زید پس از آن كه توانست با قیام‌های متعدد، حكومت خود را در طبرستان مستقر سازد از علویان حمایت كرد.

محمدبن زید نخستین كسی بود كه بنایی بر قبر علی ـ علیه السلام ـ و امام حسین ـ علیه السلام ـ بناكرد و در این راه بیست هزار دینار خرج كرد. وی هر سال سی هزار درهم به مشاهد علی ـ علیه السلام ـ و حسنین ـ علیهم السلام ـ و سایر اقربای خویش می‌فرستاد.

در كتاب تاریخ طبرستان آمده است: « محمدبن زید اقدام به تشكیل حكومت نكرد بلكه وی زمانی كه گروهی از بزرگان دیلم نزد وی رفتند از پذیرش حكومت خودداری ورزید و حسن بن زید معروف به «حالب الحجاره» را كه در ری ساكن بود معرفی كرد و نمایندگان مردم نزد وی در ری رفتند و حسن‌بن زید دعوت آنان را پذیرفت و در ۲۵ ماه رمضان سال ۲۵۰ ه‍. ق به دعوت مردم رویان و كلای، عازم طبرستان شد. سادات آن دیار و بزرگان شهر، مقدمش را گرامی داشتند و به استقبال وی شتافتند و براساس كتاب خدا و سنت رسول الله و امر به معروف و نهی از منكر با وی بیعت كردند.»

حكومت علویان كه از سال ۲۵۰ ه‍. ق در مناطق مختلف شمال ایران آغاز شده بود تا سال ۳۱۶ ادامه یافت.

● دولت آل بویه

در آستانه قرن چهارم دولت عباسی به دلایل چندی رو به ضعف گذاشت و در همین زمان پسران بویه ماهیگیر در مناطق مختلف ایران حاكمیت پیدا كردند آنان پس از استقرار در شهرهای ری، اصفهان و شیراز به سوی بغداد، مركز حكومت عباسی حركت كردند و خلافت و شخص خلیفه را در اختیار گرفتند. علامه مجلسی در بحارالانوار حدیثی از امام علی ـ علیه السلام ـ نقل می‌كند كه براساس آن، حضرت خبرِ به حكومت رسیدن آل دیالمه را داده است. حضرت می‌فرماید: «یخرج من دیلمان بنو الصیاد ... ثم استوی امرُهُم حتی یملكوا الزوراء و یخلموا الخلفاء» از دیلم پسران ماهیگیر، ‌خروج و ظهور می‌كنند سپس حكومت ‌آن‌ها برقرار می‌گردد و تا سرزمین زوراء (بغداد) در تسخیر آن‌ها در می‌آید و خلفای عباسی بر كنار می‌شوند.

شخصی پرسید: آن‌ها چه‌قدر حكومت می‌كنند؟ امام فرمود: صد و اندی سال.

آل‌بویه با تصرف بغداد بر تمام مسلمانان شیعه و سنی حكومت می‌كردند، بنابراین جهت تحكیم قدرت سیاسی و دینی خود تأیید خلیفه را لازم می‌دانستند.

در گرایش آل‌بویه به مذهب تشیع شكی نیست، آن‌چه محل تردید است نوع تشیع آنان است كه آیا تشیع آنان اعتقادی (اثنی عشری) بود یا به فرقه‌های دیگر شیعی تعلق داشتند یا دارای تشیع سیاسی و مبارز بودند. و آموزه‌های مذهبی خویش را چه‌ مقدار در سیاست و حكومت‌داری دخالت می‌دادند.

باید به اجمال گفت آنان با دستگاه خلافت سنی مدارا می‌كردند و از همین رویكرد نیز سودی به حال آل‌بویه می‌رسید، زیرا كلیه مسلمانان سلطنت آل‌بویه را بر مسلمین می‌پذیرفتند. ولی از لحاظ مذهب و گرایش‌های اعتقادی نشانه‌ها و قرائن بسیار گویای آن است كه آنان به مذهب شیعه اثنی‌ عشری تعلق داشتند.

▪ قرائنی مثل:

الف) معزالدوله، از رهبران آل‌بویه، مسائل فقهی و حكومتی خود را از ابن جنید اسكافی، ‌از علمای طراز اول شیعه امامیه، دریافت و كشور را براساس دیدگاه‌های فقهی و حكومتی او اداره می‌كرد.

ب)صاحب بن عباد، از علمای شیعه امامی، وزیر مؤیدالدوله دیلمی بود و با اختیارات وسیع به امور مسلمانان به خصوص شیعیان رسیدگی می‌كرد.

ج) ركن‌الدوله دیلمی، از حاكمان آل بویه باشیخ صدوق مناسبات گرمی داشت.

د)برگزاری مراسم عید غدیر و عاشورای حسینی كه مختص شیعیان اثنی عشری است، در زمان حكومت آل بویه گویای شیعه بودن آنان است. در برخی منابع آمده است كه معزالدوله در سال ۳۵۲ ه‍. ق در بغداد مقر خلافت عباسی مراسم عاشورا برگزار كرد و مورد استقبال شیعان قرار گرفت.

ابن كثیر در كتاب خود درباره علل ناتوانی اهل سنت و خلفا در جلوگیری از این مراسم می‌نویسد: «لكثرهٔ التشیع و ظهورهم و كون السلطان معهم» زیرا تشیع گسترش یافته و آشكار شده بود و سلطان هم با آنان بود.

قرن چهارم ه‍‌. ق دوره گسترش تشیع در جهان اسلام است. این گسترش معلول عوامل گوناگون است كه تشكیل چهار دولت شیعی با فرقه‌های مختلف فاطمیان در مصر، آل بویه در ایران و عراق، دولت حمدانی‌ها در شامات و دولت زیدی‌ها در یمن از جمله آن‌ها است. به اعتراف برخی مورخان، در زمان حكومت آل‌بویه در ایران و عراق شعارهای شیعی آشكارا رواج یافت و می‌توان گفت كه در ایران مرحله بسیار مهمی برای مذهب تشیع به وجود آمد كه تا آن زمان سابقه نداشت. ابن اثیر می‌نویسد:

در سال ۳۵۱ ه‍. ق به دستور معزالدوله بر در مساجد تحت حاكمیت آل بویه نوشتند: «خداوند لعنت كند معاویه پسر ابی‌سفیان را و لعنت كند كسی را كه فدك را از فاطمه غصب كرد و كسی را كه مانع از دفن حسن در كنار قبر جدش شد و كسی كه ابوذر غفاری را تبعید كرد و ... »

با تشكیل دولت آل‌بویه و تسلط آنان بر خلیفه و مقر خلافت، امنیت نسبی برای شیعیان در سرزمین‌های تحت حاكمیت آل‌بویه به وجود آمد و آنان با استفاده از این فرصت در صدد ترویج شیعه برآمدند؛ به گونه‌ای كه طی حكومت ۱۲۶ ساله عقاید شیعی به شیوه‌های مختلف رواج پیدا كرد و علمای بزرگ شیعه مانند ثقهٔ الاسلام كلینی، شیخ صدوق، شیخ مفید، با استفاده از تمام امكانات به وجود آمده با قلم و بیان به نشر مذهب تشیع پرداختند.

● دولت ایلخانیان مغول

پس از سقوط آل‌بویه، حاكمان سنی مذهب بر ایران حكومت می‌كردند و در این دوره تشیع به وسیله عالمان شیعی رواج داده می‌شد. به خاطر وجود دانشمندان شیعی و نقش آنان در اداره جامعه اسلامی،‌ آخرین خلیفه عباسی نیز وزیری شیعی به ‌نام ابن‌العلقمی برگزید كه با خواجه نصیرالدین طوسی همكاری و مشاوره داشت. با حمله مغولان به رهبری هلاكوخان به بغداد در سال ۶۵۶، خلافت عباسی و به دنبال آن حكومت‌های محلی تابع خلافت بغداد سقوط كردند و ایلخانان مغول به تثبیت و گسترش حاكمیت خود در سرزمین‌های اسلامی پرداختند.

با گذشت زمان، حاكمان ایلخانی با فرهنگ اسلام آشنا شدند و اسلام را پذیرفتند، ‌هرچند گفته می‌شود هلاكوخان بر مذهب شرك خود از دنیا رفت. آن‌ها كه اسلام را پذیرفتند سعی كردند موضع میانه‌ای نسبت به دو گرایش شیعه و اهل‌سنت داشته باشند. غازان خان كه از سال ۶۹۴ تا ۷۰۹ حكومت مغولان را در اختیار داشت متمایل به مذهب تشیع بود و اجمالاً مورخان پذیرفتند كه دوستدار اهل‌بیت بود. برخی از نویسندگان نیز معتقدند مذهب تشیع را به نوعی در آن زمان رسمیت داده است.

مختار اصلانی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.