شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
اهل کاشانم, روزگارم بد نیست
سهراب سپهری در ۱۵ مهر ماه ۱۳۰۷ در شهر کاشان به دنیا آمد؛ پدرش اسدالله سپهری کارمند اداره پست و تلگراف بود و هنگامی که سهراب نوجوان بود پدرش از دو پا فلج شد؛ با این حال به هنر و ادب علاقهای وافر داشت؛ نقاشی میکرد، تار میساخت و خط خوبی هم داشت.
سپهری در سالهای نوجوانی پدرش را از دست داد و در یکی از شعرهای دورهی جوانی از پدرش یاد کرده است (خیال پدر) یکسال بعد از مرگ او سروده است:
در عالم خیال به چشم آمدم پدر
کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
دستی کشیده بر سر رویم به لطف و مهر
یک سال می گذشت، پسر را ندیده بود
مادر سپهری فروغ ایران سپهری بود؛ او بعد از فوت شوهرش، سرپرستی سهراب را به عهده گرفت و سپهری او را بسیار دوست میداشت.
دورهی کودکی سپهری در کاشان گذشت؛ سهراب دورهی شش سالهی ابتدایی را در دبستان خیام این شهر گذرانید.
سپهری دانش آموزی منظم و درس خوان بود و درس ادبیات را دوست داشت و به خوش نویسی علاقه مند بود.
سپهری در سالهای کودکی شعر هم میگفت؛ یک روز که به علت بیماری در خانه مانده و به مدرسه نرفته بود با ذهن کودکانهاش نوشت:
ز جمعه تا سه شنبه خفته نالان
نکردم هیچ یادی از دبستان
ز درد دل شب و روزم گرفتار
ندارم من دمی از درد آرام
در مهرماه ۱۳۱۹ سپهری به دورهی دبیرستان قدم گذارد و در خرداد ماه ۱۳۲۶ آن را به پایان رساند.
سهراب از سال چهارم دبیرستان به دانش سرا رفت و در آذر ماه ۱۳۲۵ یعنی اندکی بیش از یک سال بعد از به پایان رساندن دورهی دو سالهی دانش سرای مقدماتی به استخدام ادارهی فرهنگ کاشان (اداره آموزش و پرورش) در آمد و تا شهریور ۱۳۲۷ در این اداره ماند.
در این هنگام در امتحانات ادبیات شرکت کرد و دیپلم کامل دورهی دبیرستان را نیز گرفت.
سال بعد او به دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت؛ وقتی که در این دانشکده بود؛ نخستین دفتر شعرهایش را چاپ کرد و مشفق کاشانی با دیدن شعرهای سپهری پیش بینی کرد که او در آینده آثار ارزشمندی به ادبیات ایران هدیه خواهد داد.
اولین کتاب سپهری با نام مرگ رنگ در تهران منتشر شد که به سبک نیما یوشیج بود.
سپهری دومین مجموعهی شعر خود را با نام زندگی خوابها در سال ۱۳۳۲ سرود و در همین سال بود که دورهی لیسانس نقاشی را در دانشکدهی هنرهای زیبا با رتبهی اول و دریافت نشان اول علمی به پایان رساند.
شهرت سپهری از سال ۱۳۴۴ و با انتشار شعر بلند صدای پای آب آغاز شد. در صدای پای آب است که محتوای ویژهی شعر سپهری فرمش را مییابد. فرم و محتوای شعر سپهری، از صدای پای آب به بعد به هماهنگی میرسند.
از سال ۱۳۳۲ به بعد، زندگی سپهری در گشت و گذار و مطالعهی نقاشی و حکاکی در پاریس، رم و هند و شرکت در نمایشگاهها و آموختن و تدریس نقاشی گذشت، تا جایی که بعضی او را شاعری نقاشخواندهاند و بعضی دیگر نقاشی شاعر.سهراب در سال ۱۳۳۷ دو کتابآوار آفتاب و شرق اندوه را آمادهی چاپ کرد ولی موفق به چاپ آنها نشد و سرانجام در سال ۱۳۴۰ این دو کتاب به انضمام "زندگی خواب ها" زیر عنوان "آوار کتاب" منتشر شد.
در این کتاب میتوان به جلوههای زبان خاص سپهری برخورد کرد و هم چنین شور و شوق آمیختگی با طبیعت را که در شعرهای بعدی کاملا" واضح میشود؛ بیشتر دید.
درشرق اندوه سپهری از هر نظر تحت تاثیر غزلیات مولوی است و شعرهای این مجموعه همه شادمانه و شورانگیزند.
دو شعر بلند صدای پای آبومسافر پنجمین و ششمین کتابهای او هستند.
صدای پای آب، کنایه از صدای پای مسافری در سفر زندگی است.
این شعر که روز به روز بر شهرت و محبوبیت او افزود، اولین بار در فصلنامهی آرش در آبان همان سال منتشر شد.
سپهری که تمام عمرش را به دور از جنجال روزنامهها و مجلات و فقط با دوستان اندک و تنهایی خود میزیست و بدین سبب از طرف نشریات جدی گرفته نشده بود.
در سال ۱۳۴۵ با انتشار شعر بلند مسافر که یکی از درخشانترین شعرهای فارسی است، بزرگی و شاعری اش را بر نشریات تحمیل کرد.
مسافر تأمل و سیر و سفر شاعر است در فلسفه ی زندگی.
جحم سبز هفتمین مجموعه شعری سپهری و کامل ترین آنها است.
حجم سبز پایان آخرین جستجویهای سپهری در شعر "مسافر" اوست. گویی پاسخ همهی پرسشها را یافته و به همه حقایق رسیده است.
شاعر دیگر منتظر مژدهدهندگان نمیماند بلکه خود قصد میکند که بیاید و پیام آورد: روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد ...
هشتمین و آخرین مجموعه شعری سهراب سپهری ما هیچ، ما نگاه است.
در این کتاب بر خلاف مجموعهی حجم سبز و دو شعر بلند صدای پای آب و مسافر شاعر روی به یأس دارد. اما یأسی که جز از حوزهی ذهن رنگین سپهری بیرون نمیتراود.
سپهری در سال ۱۳۵۵ تمام هشت دفتر و منظومهی خود را درهشت کتاب گرد آورد.
هشت کتاب نموداری تمام از سیر معنوی شاعر جویای حقیقت است، از اعتراضات سیاسی تا شور جست و جو و ره سپردن در عرفانی زمینی.
هشت کتاب یکی از اثر گذارترین و محبوبترین مچموعهها، در تاریخ شعر نو ایران است.
سپهری در سال ۱۳۵۷ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و در سال ۱۳۵۸ برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و سرانجام در اول اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ ، سهراب سپهری به ابدیت پیوست.
نخست قرار بود که طبق خواست خودش او را در روستای گلستانه به خاک بسپارند، اما به پیشنهاد یکی از دوستانش برای اینکه طغیان رود، مزارش را از بین نبرد او را در صحن "امامزاده سلطان علی" دهستان مشهد اردهال به خاک سپردند.
منبع: وبگاهkonjkav.com
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات انتخابات مجلس مجلس شورای اسلامی انتخابات مجلس دوازدهم ایران مجلس ستاد انتخابات کشور مجلس دوازدهم رهبر انقلاب دولت دولت سیزدهم رئیس جمهور
تهران هواشناسی فضای مجازی سیل شهرداری تهران سازمان هواشناسی پلیس قتل آتش سوزی آموزش و پرورش ازدواج افزایش حقوق بازنشستگان
قیمت خودرو قیمت دلار چین گاز خودرو قیمت طلا نمایشگاه نفت مالیات بانک مرکزی پالایش و پتروشیمی مسکن دلار
نمایشگاه کتاب کتاب نمایشگاه کتاب تهران سینما تلویزیون سینمای ایران دفاع مقدس حضرت معصومه (س) مهران مدیری سریال
فناوری مغز اینترنت
فلسطین اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه آمریکا جنگ غزه روسیه حماس رفح اوکراین سازمان ملل نوار غزه
فوتبال پرسپولیس سپاهان استقلال لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران بازی باشگاه استقلال
هوش مصنوعی اپل ناسا گوگل فیبرنوری ایلان ماسک سامسونگ
وزارت بهداشت سازمان غذا و دارو تخم مرغ توت فرنگی آسم هندوانه کبد چرب