جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
گفتمانهای شناخت غرب در ایران با تأکید بر گفتمان پست مدرن
مقدمه
کتاب «مردمنگاری سفر»، اثر نسبتاً حجیم نعمتاله فاضلی، که به تازگی منتشر و روانه بازار کتاب شده است با واکنش و اقبال مخاطبان و بویژه اهل قلم روبرو شده است. منقدان متعدد درباره این کتاب از ابعاد مختلف تاکنون بحث و بررسی کرده اند. بخشی از این نقدها در ویژه نامه روزنامه شرق تاریخ پنجشنبه 22 اردیبهشت ماه 1389 منتشر شد. همچنین چند جلسه نقد و بررسی درباره این کتاب برگزار شد. این کتاب دارای ابعاد گسترده و قابل بحثی است. شاید یکی از مهمترین ابعاد آن مسئله رویکرد فاضلی به غرب باشد. در این مقاله می خواهم از این زاویه به کتاب مردم نگاری سفر نگاه کنم. این کتاب نماینده یکی از مهترین و تازه ترین گفتمان های غرب شناسی در ایران می باشد. گفتمانی که من آن را با اندکی تسامح گفتمان مابعد مدرن می نامم. مردم نگاری سفر سرآغاز تازه ای برای گفت گویی متفاوت ما با غرب در چارچوب اندیشه دانشگاهی است. این کتاب که کمیت و کیفیت بالایی دارد ماننند هر اثر بزرگ و ماندنی دیگر دارای نقدها و کاستی هایی است. اما اهمیت این کتاب در زمینه های مختلف انسان شناسی، جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی و بسیاری رشته های دیگر چنان می باشد که خوانندگان آن را تشویق و ترغیب به نوشتن و اندیشیدن کند. این کتاب بزرگ ضمن خلق لذت و هیجان برای خواننده، لحظات باشکوهی از نظر اندیشیدن و بازاندیشی در خود و خواننده ایجاد می کند. من در مقاله ی دیگری در همان روزنامه شرق برخی ابعاد این اثر ارزشمند و کم نظیر را توضیح داده ام. اکنون در اینجا از زاویه غرب شناسی به تحلیل برخی ابعاد دیگر این اثر بزرگ می پردازم.
مردم نگاری سفر مجموعه نوشتارهای روزمره نویسنده در طول 5 سال زندگی در شهر لندن و دیدار از ایالات متحده و ایتالیا است که در سال 1390 از سوی انتشارات آراسته منتشر شده است. به نظر می رسد درک و شناختی که در «مردم نگاری سفر» از غرب به دست میدهد، متفاوت از تصاویری است که متنهای پیشین از غرب به مثابه «دیگری» ارایه کردهاند. به عقیده من، چنین تصویرسازی یا بازنمایی حاصل از سفر به غرب را می توان گفتمان پست مدرن غربشناسی نامید. در این مقاله، به منظور برجستهسازی تفاوت اخیر، یعنی گفتمان پست مدرن از گفتمانهای پیشین، تلاش میکنم ابتدا به متن و اندیشه های چندین متفکر در حوزه غربشناسی به صورت خلاصه و انتقادی اشاره نمایم و سپس به طور مشخص به «نشانهها» و «منظومههای معانی» مضمر در اثر فاضلی به عنوان متنی پست مدرن میپردازم.
به باور میشل فوکو، نظامهای حقیقت که حاصل ساخت اولیه معنا هستند، در طی زمان به مرجعی برای نحوه تفکر و رفتار ما مبدل میگردند و با تصرف جایگاه فاعلیت ذهن سبب میشوند که ما معناها را از آن جایگاه بسازیم و رفتارهایمان را به اجرا درآوریم (فوکو 25-24). نظریه پردازان گفتمان همواره بر نقش زبان در دسترسی به واقعیت و بر ساختن معنای واقعیت تأکید داشتهاند. دریافت و درک هر پدیدهای از رهگذر زبان به دنبال خود سلسله اعمال خاصی را ایجاب میکند و پیامدهای ویژهای را به دنبال دارد. خلاصه اینکه گفتمانها به واقعیت معنا میدهند و جهان اجتماعی در نتیجه همین فرآیند معنابخش ساخته می شود. بر این اساس، درک و معنای منتسب به غرب در میان سوژه ها و بازدید کنندگان از غرب در «برهه»های متفاوت تحت تأثیر ساختارها و شرایط سیاسی و اجتماعی است. هیچ متنی بدون سوژه وجود ندارد. سوژهها اصلیترین کنشگران حوزه تولید فرهنگ و سیاست میباشند.
در این مبحث تلاش دارم به این نتیجه برسم که تلقی «ما» از غرب در دوره های تاریخی متفاوت چه احکام و گزارههایی را به عنوان احکام درست و معنادار پذیرفته است. به منظور سنخ شناسی، پنج گفتمان«پیشا مدرن»، «اثبات گرایانه»، «ذهنیت گرایانه»، «بازگشت به خویشتن» و «پست مدرن» را از یکدیگر تفکیک کردهام.
گفتمان پیشا مدرن
کنجکاوی و جستجو در باب شناخت فرهنگ و مردمان به مثابه «دیگری» پدیدهای است که از قدیمیترین ادوار تاریخ تا به امروز به جای مانده است. قرون وسطی شاهد پیدایش شخصیتهای متنوعی بود که یکی از آنان شخصیت «جهانگرد» بود. چنین شخصیتی در دوران شکوفایی تمدن اسلامی، یعنی بین قرن هشتم تا پانزدهم میلادی، در هیأت نخبگانی ظاهر شدند که در دربارهای اسلامی به ویژه خلفای عباسی به ترجمه و تولید افکار گوناگون مشغول بودند. درک فرهنگ «خود» و «دیگری» در دوران مزبور عمدتاً به دو محور اساسی تاریخی و جغرافیا متکی بود. (فکوهی؛ 1382: 63)
مسافران تمدن اسلامی شامل بازرگانان، مأموران دولتی، فرستادگان و مبلغان دینی میشدند که بر پایه مشاهده و مستقیم و «عیان» از سرزمینهای دوردست مثل بیزانس، روسیه و قفقاز گزارشهای مجمل و یا مفصلی تهیه میکردند (همان). شخصیتهایی مثل ابن خردادبه (211-200 قمری) نخستین جغرافیدان که راهنمایی برای مسافران با عنوان المسالک و الممالک را نوشته؛ یعقوبی، مورخ و جغرافیدانی که در کتاب البلدان خویش به ذکر منازل و فواصل، آب و هوا، محصولات، نژاد مردمان و میزان دریافت مالیاتی که حکام از مردم شهرها میستاندند؛ مسعودی، تاریخ نگار و جهانگرد ایرانی ملقب به هرودوت اعرب در کتاب مروج الذهب به آداب و رسوم و مذاهب متفاوت اشاره نموده؛ هر یک به نحوی در شناخت «دیگری» سهم به سزایی داشتند.
در این میان جغرافیدانان و مورخان به دو مکتب عراقی و بلخی تقسیم می شدند. مکتب عراقی آنهایی بودند که درباره جهان به طور کلی نوشته اند اما حکومت عباسیان با پایتختی بغداد را با تفصیل بیشتر بحث کردهاند. این گروه بغداد را ناف زمین میانگاشتهاند (شکویی). دومین گروه به وصف قلمرو عباسیان در جهان اسلام تأکید کردهاند و به نواحی خارج از محدوده اسلام توجهی نداشتهاند مثل اصطخری، ابن حوقل و مقدسی. پیروان این مکتب نیز مکتب بلخی معروفاند که خود را پیرو احمدبن سهل بلخی میدانستهاند. این گروه مکه را مرکز جهان اسلام میدانستهاند و نوشتههای خود را با وصف مکه آغاز میکردهاند.
مضامین اصلی متنهای گفتمان پیشامدرن جغرافیای محیطی-فرهنگی و تاریخ توصیفی است. مروجان اصلی این گفتمان نخبگان و جهانگردانی بودند که در دربار خلفا خدمت می کردند. به طور کلی، توصیف آنان از «دیگری» توصیفی پیشداورانه و تعصبآمیز و بعضاً همراه با حیرت است. برای مثال، ابن فضلان در سفرنامه خویش به شمال خزر (روسیه)، که با هدف سیاسی خلیفه برای نفوذ معنوی در آسیای میانه عجین گشته بود، در توصیف اقوام مختلف میگوید:
«اهل غزیه مردمانی مانند حیوان راه گم کرده بودند و بزرگان خود را ارباب میداستند... آنها در زمستان با آب کاری نداشتند... اسلاوها عوعوی سگ را به فال نیک میگرفتند و از آن خوشحال میشدند و میگفتند نعمت و سلامت است... همه افراد خانواده برای شستن دست و صورت و بینی به نوبت از یک ظرف آب استفاده میکردند» (ابن فضلان، سفرنامه)
به دلیل قدرت سیاسی و اقتصادی خلفای عباسی در قرون سوم و چهارم هجری غرب به عنوان «دیگری» غیر مهم قلمداد میشد. اما در گذر زمان و تغییر قدرت تمدنی به سوی تمدن غربی اهمیت شناخت غرب اگرچه همراه با «حیرت» بود اما این حیرت نه تنها دلیل تفات فرهنگی بلکه در کنار آن بدلیل پیشرفتهای فنی و تکنیکی ملل غربی بود. یکی از این متن ها سفرنامه ای است که میرزا ابوالحسن ایلچی در قرن نوزدهم نگاشته است. در این گفتمان کردارهای «دیگری» حیرت و شگفتی نویسنده را به دنبال دارد.
ایلچی در کتاب حیرت نامه، سفرنامهای که در زمان سفارت او در سال 1224 در انگلستان نوشته دربارة اختلاط زنان و مردان میگوید:
«از آنجا که من در مجلس حیران بودم. میسس پرسول گفت: چنان میفهمم که از اکل نمودن مرد و زن به جمعیت ترا حیرت دست داده، خود انصاف بده که شیوه ما بهتر است یا شیوه شما که زنان را مستور دارید؟ من در جواب گفت: طریقه شما بهتر است. از رهگذر اینکه زن مستوره چشم بسته و همچو مرغی که در قفس حبس شود، میباشد و چون رهایی یابد قوت پرواز به طرف گلشن ندارد. و زنان پر گشوده به مصداق اینکه: مرغان گلشن دیدهاند سیر گلستان کردهاند. به هر کمالی آراسته گردند» (صص 162 و 163).
گفتمان اثباتگرایانه
در تحلیل گفتمان، در کنار تحلیل متن، شرایط اجتماعی و سیاسی واجد اهمیت به سزایی است. آشنایی با تجدد و دستاوردهای مدرنیته پس از قرون وسطی در اروپای غربی تعادل اجتماعی و سیاسی بسیاری از جوامع غیر غربی را به زد. کشورها به شکل سردرگمی، انکار، پیروی، شیفتگی، رودرویی، بیزاری یا آمیزهای از اینها به تغییر شکل سرنوشتشان واکنش نشان دادهاند. (وحدت، 1382: 11) آشنایی کشورها با مدرنیته و غرب در بخشهای زیادی از مناطق کره زمین به شکل امپریالیسم نظامیگرایانه صورت گرفت. در آغاز قرن نوزدهم، قارجارها خود را در حمله بیامان مدرنیته، که به شکل فشار و تجاور نظامی روسیه از شمال و بریتانیا از جنوب بود، ناتوان یافت. هنگامی که یک نیروی نظامی 2260 نفری روسیه سپاه 000/30 نفری ایران را در نبردی که فقط دو روز طول کشید شکست داد، میتوان ضربه روحی و احساس تحقیرشدگی ایرانیان را تصور کرد (همان). گفتمان اثباتگرایانه در چنین شرایط اجتماعی – سیاسی مطرح گشت.
اولین اقدام چشمگیری که حکومت ایران بعد از شکست در کارزار مقابله با روسیه انجام داد، اعزام دانشجویان ایرانی به اروپا و استخدام مشاوران نظامی بود. از پنج دانشجوی پسری که در سال 1914 به اروپا اعزام شدند، قرار بود چهار نفر در رشتههای نظامی یا فنی توپخانه، مهندسی، شیمی و تفنگسازی تحصیل کنند و نفر پنجم به تحصیل زبان بپردازد (قبلی 58). اقدامات امیرکبیر و اندیشههای برخی از منورالفکران نسل اول در راستای همین گفتمان بود. روشنفکرانی نظیر ملکم خان، میرزا آقا خان کرمانی، طالبوف تبریزی و میرزاحسین خان سپهسالار و آخوندزاده تمامی لایههای فرهنگ سنتی را به باد انتقاد میگرفتند. در تفسیر اثباتگرایانه، پیشرفت غرب مرهون توسعه علم، فنآوری و کاربرد آنها در عرصه اجتماعی است.
در این رویکرد، ملیگرای مبتنی بر هویت قومی و تاریخی (یعنی تأکید بر ریشههای آریایی و پیش از اسلامی) تأکید میشد. در حالیکه ملیگرایی پذیرفته شده در اروپا بیشتر به حاکمیت مردم در محدوده یک دولت-ملت اطلاق میگشت. در این دوره، آشنایی سطحی نسبت به غرب بدون ورود به بنیانهای نظری، معرفتی و فلسفی آن، زمینه غربگرایی در حوزه فکری، سیاسی، اداری و نظامی را فراهم ساخت. این نوع آشنایی زمینه کژ فهمی از غرب و نارسایی در الگوبرداری از آن شد، و با تأخیر بسیار بعضی از عناصر اندیشهای غرب را از طرق گوناگون در میان روشنفکران مطرح کرد (آزاد ارمکی 1379: 69). خلاصه آنکه، گفتمان اثباتگرایانه، کلیت مدرنیته را به وجوه روبنایی (نه در معنای مارکسیستی) آن، یعنی پیشرفت در مظاهر مادی و نوسازی اقتصادی تقلیل می دهد. فرایند نقد رویکردهای اثبات گرایانه و آشنایی بیشتر با افکار و اندیشههای فلسفی زمینه پیدایش و بسط گفتمان ذهنیتگرا را پدید آورد.
گفتمان ذهنیت گرایانه
ترجمه یکی از اصلیترین حوزههای موثر در شکلدهی به اندیشه نوسازی در ایران میباشد. (آزاد ارمکی، 1379: 68) اگر چه در مقایسه با دولت عثمانی، ژاپن و مصر ترجمه متون اصیل با تأخیر در ایران صورت گرفت، اما ضرورت شناخت جوهرة فلسفی و معرفتی غرب در این کلام سحابی آشکار و عیان است:
اینکه از آغاز ورود تمدن غرب به ایران هیچ یک از جناحها و گرایشها در تبیین بنیادی و اساس بینش و جهان بینی غربی برای ایرانیها هیچ اقدامی نکردند. یک سری مظاهر را گرفتند و آنها را ستایش کردند... در حالیکه اگر در غرب زندگی مردم نو شده و پیشرفت کرده یا آنجا دموکراسی پا گرفته و سوسیالیسم پیدا شده یا جامعه مدنی پیاده شده، همه اینها معطوف به سوابقی است. این بحث که اندیشه و بینش انسان باید عوض شود و تغییر کند تا مشمول مدرن شدن بشود، تازه امروز مدرنیستهای لائیک ما دارند درک میکنند. پس خود پیشگامان و متجددین ما اعم از مذعبی و غیرمذهبی تقصیر داشتند که یا عمق را نفمیدند یا فهمیدند ولی برای ملت تبیین نکردند (سحابی 1376: صص139-138 به نقل آزاد ارمکی: 70)
سید جواد طباطبایی نیز بیتوجهی به مبانی را ویژگی عمومی تاریخ ایران میداند و عقیده دارد، «تاریخ ایران از برآمدن صفویان تا انقلاب اسلامی، بیشتر از آن که تاریخ توطئه پی در پی باشد، تاریخ بیالتفاتی به بحث در مبانی است» (1387: 13) ایشان معتقد است که هنوز هیچ یک از نوشتههای تاریخ اندیشه اروپایی از زبان اصلی به فارسی ترجمه نشدهاند. اما با این حال نهضت ترجمه که از حدود یک و نیم سده پیش آغاز شده، در شناساندن اندیشههای بنیادین غرب، به صورت کامل یا ناقص، منشأ خدماتی بودهاند.
یکی از عمدهترین و پرمراجعهکنندهترین کتاب در زمینه تاریخ فلسفه اروپایی کتاب سیر حکمت در اروپا نوشته محمدعلی فروغی است. گفته میشود که کتاب فوق یکی از بهترین ترجمههایی است که به صورت خلاصه یک دوره از تاریخ فلسفه غرب را ارائه میکند. دانشمندان ایرانی آن موقع با فلسفه غرب به صورت اجمالی آشنایی یافتند و عکسالعملها هم از آن زمان شروع شد. بعد از انتشار این کتاب نوعی گفتگوی ضعیف فکری با غرب برقرار شده است (داوری اردکانی، 1376: 24 به نقل از آزاد ارمکی).
آشنایی با غرب از طریق ترجمه باعث شد که دیدگاههای تجددگرایانه در ادبیات و هنر نیز راه یابد. از حیث فلسفی مضامینی مثل «آزادی»، «برابری»، «عدالت»، «مساوات» در اندیشههای متفکرینی نظیر دکارت، کانت، هگل، مارکس و وبر بیش از همیشه واکاوی شد. فعالیتهای مترجمانی مثل نجف دریابندری، عزت اله فولادوند، عباس زریاب خویی، داریوش آشوری، علیمراد داودی، بهاءالدین خرمشاهی و مراد فرهادپور و بسیاری دیگر از مترجمان در عرصه فلسفه در تداوم همین گفتمان است.
گفتمان بازگشت به خویشتن
جلال آل احمد در زمرة نخستین نویسندگان دوره پسا استعماری (Post Colonialism) است که در رودرویی بین «غرب» و «شرق» توجه فرآیندهای به مسائل فرهنگی نشان میدهد. آل احمد بر مبنای مفهوم «غرب زدگی» نقدی جدی علیه قدرت سلطه طلب غرب طرح نمود. به گمان آلاحمد، برای در امان ماندن از هجوم نیروهای سلطه طلب و از خود بیگانه کننده مدرنیزاسیون، میباید به فرهنگ «اصیل» اسلامی بازگشت. هدف اصلی آل احمد بسط گفتمانی به شدت انتقادی بر علیه سکولاریسم غربی است (میرسپاسی، 1384: 172). آل احمد ریشه غربزدگی را در ایدههای سکولار جنبش روشنگری نیمه قرن نوزدهم و نظام سیاسی غرب محور آن جستجو میکند. او ایرانیان را تشویق میکند که برای مبارزه با شیوارگی و امپریالیسم «جان این دیو ماشین غربی را در شیشه» کنند و آن را در اختیار خویش درآورند.
گفتمان بازگشت به خویشتن مملو از ایدههای غربستیزانهای است که تلاش میکند آموزههای عرفانی و بومی را پررنگتر و ارزشمندتر از ایدههای روشنگری جلوه دهد. بارزترین مولفههای گفتمان مذکور ایدئولوژیزدگی، سیاست بازی، غربستیزی، بومیگرایی و معنویت باوری است که در حول ایدههای افراد دیگری همچون احمد فردید و سپس در میانههای دهه چهل و پنجاه به عقاید متفکرانی مثل شریعتی و احسان نراقی رسید (حقدار، 1383: 14).
گفتمان بازگشت به خویشتن شریعتی، با شعار «بیاییم تا انسان نو، اندیشه نو و یک نژاد نو در شرق بسازیم» تلاش داشت زمان حال را از نو بسازد. او مدعی بود که غرب سراغ واقعیت موجود رفته و شرق به دنبال کسب حقیقت است. کلیسای مسیحی غرب خوابگاه روح است و در مقابل مساجد جایگاه جنبشهای انقلابی. چهار زندان خویشتن در اندیشه شریعتی عبارت است از طبیعت باوری، ماتریالیسم، جامعهگرایی و تاریخ باوری.
در این گفتمان متفکرانی همچون سید حسین نصر و داریوش شایگان، رضا داوری نقد خود را نه بر امپریالیسم و سیاستهای عیان استعماری غرب بلکه بر خود مدرنیته متوجه ساختند. شایگان با تأسی از هایدگر معتقد بود که علم و فناوری با دادن قدرت و مهار طبیعت آدمی را زندان برتریخواهی خویش میکند و چهار حرکت نزولی تکنیکی کردن تفکر، دنیوی کردن عالم، طبیعی کردن انسان و اسطورهزدایی رخ داده است. رضا داوری با پیروی از فلسفه هگل درباره روح، از مراحل، طرح و عواطف و کارگزاران قهرمان تاریخ سخن میگوید و غرب را یک کلیت و مجموعهای یکّه میانگارد. به عقیده داوری غرب یک موجودیت سیاسی نیست بله یک جوهر است. غرب یعنی غروب حقیقت قدسی که همه چیز را مال خود میخواهد. باید در مقابل غرب یک هویت اسلامی ساخته شود(بروجردی 1382).
گفتمان مزبور همواره از بازآوردن، ادامه رسوم، باورها و ارزشهای فرهنگ بومی، مقاومت در برابر فرهنگ بیگانه، ارج نهادن به هویت اصیل و راستین و آرزوی بازگشت به سنت فرهنگی آلوده نشده به سنن غربی دم میزد. این گفتمان را در یک کلام میتوان شرقشناسی وارونه با غربشناسی (Occidentalism) شناخت. این گفتمان زادهی سنت نیست بلکه پدیدهای مدرن است که بر «دیگر بودگی» غرب تأکید دارد؛ دیگری ای که هیچ وجه اشتراک با «خود» ما ندارد. در این گفتمان «ما» به دلیل درونی ساختن ارزشها و آداب و رسوم غربی مورد سرزنش قرار میگیرد.
گفتمان پست مدرن
گفتمان پست مدرن دارای ویژگیهای خاصی است که با تأکید بر این وجوه ممیزه میتوان تفاوت آن را با گفتمانهای پیشین آشکارتر سازد. این گفتمان علیرغم داشتن وجوه اشتراک از لحاظ سبک نگارش، مضامین، هدف تولیدکنندگان از تولید گفتار و شرایط اجتماعی –سیاسی و حتی روش توصیف و نگریستن به غرب متفاوت از سایر رویکردهاست. ابتدا باید به شرایط اجتماعی سیاسی ظهور این گفتمان اشاره نمائیم تا گسترة بحث کمی ملموستر گردد.
جهانی شدن، به ویژه از بعد فرهنگی، بر اثر رشد دامنه و سرعت شبکههای ارتباطی سراسر جهان باعث جریان یافتن معانی، انسانها و کالاها شده است. از این حیث، در چند سال اخیر بر اثر جهانی شدن روز به روز بر تعداد کسانی که با انگیزههای متفاوت بر غرب مهاجرت میکنند افزوده میشود. بخشی از این مهاجران کسانی هستند که به منظور تحصیل در کشورهای غربی اقامت داشته و دارند، و به شیوههای گوناگون، از قبیل نوشتن خاطرات روزمره، ثبت مشاهدات و یا از طریق وبلاگ نویسی و مصاحبهها، تجربیات خودشان از زندگی در غرب را بیان میدارند. وب سایت انسان و فرهنگ ، در صفحه مربوط به دیاسپورا و جهانی شدن با افرادی که تجربه زندگی در غرب داشتهاند، از دانش آموز تا استاد دانشگاه، مصاحبههایی را ترتیب داده که از لحاظ فرهنگی بسیار خواندنی و جداباند. اشاره به بخشی از مصاحبه با دانشآموزی که دوره دبیرستان را در آمریکا میگذارند خالی از لطف نیست:
«تفاوتهای زیادی بین مدارس ایران در مقایسه با مدارس اینجا وجود دارد. به طور مثال برای دانشآموزان در مدرسه و کلاس آزادی زیاد است، به لحاظ ظاهر لباس پوشیدن و مدل مو. برخورد دانشآموزان و کادر مدرسه در اینجا راحتتر و دوستانهتر است... اعتماد مدرسه به دانشآموزان بیشتر از ایران است. معلم به راحتی وسایل متعلق به مدرسه یا خودش را به امانت در اختیار دانشآموز قرار میدهد. در اینجا هر معلم اتاق مخصوص به خودش را دارد و دانشآموزان بسته به درسی که داشتهاند باید به اطاق معلم مربوط به آن بروند» (به نقل از وب سایت انسان و فرهنگ).
کتاب «مردم نگاری سفر» مملو از روایتهایی است که از نهادهای مدرن بریتانیا، مثل دانشگاه سواس، بیمارستان و یا فرودگاه ارائه میکند. برای مثال، «نظام درمانی بریتانیا از پائینترین سطوح یعنی دسترسی و مراجعه به پزشک تا سطوح بعد مثل جراحی از لحاظ رایگان بودن کل هزینهها با نظام درمانی ایران متفاوت است» (133). و یا در زمینه تفاوت دانشگاهها و روابط استاد و شاگردی میگوید:
«استادم گفت: آقای فاضلی در دانشگاههای غرب استاد و دانشجو روابط برابری دارند و بین آنها سلسله مراتب اجتماعی استاد و دانشجو وجود ندارد. من و شما پروژهای را با هم به پیش میبریم. من هم از شما میآموزم. بنابراین مرا به اسم کوچکم یعنی ریچارد صدا کن و من هم تو را نعمت صدا میزنم» (407).
ویژگی دیگر این گفتمان، نگاه نقادانه نسبت به فرهنگ «خودی» یا «مبدأ» است که از رهگذر مقایسه و تطبیق حاصل میشود. تفکرات کلاسیک انسان شناختی از این حقیقت پرده برداشتهاند که آشنایی با تاریخ، زبان و فرهنگ «دیگری»، موجب شناخت عمیقتر و انتقادیتر از «خود» میشود. مسأله شناخت «خود» از طریق آشنایی با بیگانه، نگاههای ژرفتر و معناهای چند لایه فرهنگ «خود» را بر ملا میسازد. ریچارد رورتی، یکی از متفکران پست مدرن، در پاسخ به این پرسش که انسان چگونه میتواند به نقد و ارزیابی فرهنگها و نظامهای ارزشی گوناگون در جهان بپردازد، با نقد و طرد دیدگاههایی که بنیانهای عقلانی و علمی (پوزیتویستی) برای نقد فرهنگ متصورند، مثل گفتمانهای بازگشت به خویشتن و یا گفتمان ذهنیتگرایانه، آشنایی با فرهنگ «غیرخودی» را یگانه راهی میداند که انسان میتواند از طریق آن به ارزیابی فرهنگ «خودی» دست یابد و شناخت وسیعتر و عمیقتری پیدا کند (میرسپاسی، 1381: 25).
توجه به ابعاد فرهنگی و یا «چرخس فرهنگی» (Cultural Turn)» یکی دیگر از وجوه ممیزه گفتمان پست مدرن است. موضوعاتی مثل قومیتها و هویتهای متکثر، گردشگری، سبک زندگی، موسیقی، موزهها، تشریفات و مناسک، ابعاد هویتی شهر، رسانهها، معماری، شخصیتها و هنرمندان، نمادها جایگاه ویژه ای در این گفتمان دارد:
«زنان محجبه برقع پوش آفریقایی، عرب، پاکستانی و افغانی با پوشش سیاه رنگ کامل و سراپا، که تنها چشمهای آنها دیده میشد، در کنار زنان اروپایی و آمریکایی مینی و میکروژوب پوش بازار را به دیگ در هم جوش از فرهنگهای متعارض مبدل کرده بود. چنان تعارضشان آشکار بود گویی برای نمایش تفاوتهای تئاتری خیابانی در روی سن بازار ایفای نقش میکنند» (ص113)
فاضلی در جای دیگری مینویسد:
«از همان ابتدای ورود به لندن متوجه شدم اروپاییها و بریتانیاییها جز در مراسم رسمی به ندرت کروات میزنند اما آسیاییها، افریقاییها و مهاجران غیر عربی (خصوصاً ایرانیان) اشتیاق زیادی برای کروات دارند»(127)
تمرکز بر زندگی روزمره و نحوه گذران آن در نزد مردمان غرب بر اساس مشاهده همراه با مشارکت یکی دیگر از ویژگی گفتمان پست مدرن است. «مردم نگاری سفر» انسانهای پست مدرنی را به تصویر میکشد که به قول مافزولی از امور و رویکردهای عقلانی و انتزاعی دوران مدرن رها شده و همه انرژیهای خود را معطوف به لذت بردن از روزمرگی و اکنون میکنند (بنت 1386: 95).
«دختر جوان چنان با اطمینان و طبیعی رفتار میکرد که گویی هیچ چیز او غیر متعارف و عجیب نیست. از دماغواره، ناف واره و ابرو وارههایی که به خود بسته بود، تردید و احساس شرم نمیکرد. لابد با خود میاندیشید ... انسان امروز چرا همچون تمدنهای پیشین مجاز به ابداع ابرو واره و ناف واره نباشد؟» ص 102)
توصیف و تفسیر پیرامون زندگی روزمره «دیگری» یکی دیگر از ویژگی های گفتمان پست مدرن به شمار می رود. فاعلان تولید کننده این گفتمان تلاش ندارند تصویری منسجم و یکپارچه از غرب ارائه دهد. این گفتمان به جای فرو کاستن غرب به یک مفهوم فلسفی واحد مثل مادیگرا، عقلانی، فردگرا، لیبرال و غیره که عمدتاً ریشه در امیال و علایق ایدئولوژیک دارد، سعی میکند تصاویری پراکنده و چند پارچهای از غرب را بازنمایی کنند. اتکا به تفسیر و گفتگو ویژگی دیگر رویکرد مزبور است.
از لحاظ پایگاه اجتماعی، سوژهها یا کسانی که گفتمان پست مدرن را توسعه میدهند نه روشنفکران و نه درباریها و ماجرا جویان گردشگر بلکه دانشگاهیان و نویسندگانی هستند که به لحاظ طبقاتی می توان آنان را در ذیل طبقه متوسط جای داد، که فهم متقابل و گفتگو با غرب یکی از اصلی ترین علایق آنهاست. همانطور که گفته شد موج مهاجرت و اقامت به سوی غرب در دهه اخیر به قدری پررنگ شده که اثبات آن نیازی به مراجعه به آمار و ارقام ندارد. دیاسپورای فرهنگی مهاجران، بویژه دانشگاهیان، در کشورهای غربی و رسانهای نمودن مشاهدات خویش از طریق فیلم، عکس، رمان، سفرنامه و وبلاگنویسی به حدی فزونی یافته که میتوان این گروه را «طبقه خلاق» نام گذاشت.
آخرین ویژگی، در میان ویژگیهای متعدد، که بدان اشاره میکنم، ابعاد روش شناختی گفتمان پست مدرن در زمینه شناخت غرب میباشد. اولاً، سوژههای این گفتمان در صدد توسعه مرزهای دانش نیستند. به عبارت دیگر، توصیف دقیق از بنیادیترین اهداف آنهاست. رد و ابطال و یا تأیید یک نظریهی خاص، که در ماهیت روشهای پوزیتویستی نهفته شده در این رویکرد لحاظ نمیشود. ثانیاً، در نگاه چند فرهنگی این گفتمان، «درگیر شو، بپرس و بیاموز» جایگاه کانونی احراز کرده است. در یک درک این چنینی از غرب، تفاوتها مثل (تفاوت مذهب، جنس، طبقه، کاست و هویت) بسیار بااهمیت به شمار میرود. ثالثاً، در این رویکرد بر عاملیت افراد مورد پژوهش تأکید زیادی میشود. اینکه موضوعات پژوهشی موجودات منفعلی نیستند که تحت تأثیر ساختارها (جامعه و فرهنگ) رفتار نمایند. رابعاً، در پژوهشهای مبتنی بر رویکرد پسامدرن پایبندی نسبی به اصول میان رشتهای تولید دانش وجود دارد. به بیان دیگر، تنها راه تولید دانش در آزمایش و فرضیه آزمایی خلاصه نمی شود بلکه در این رهیافت مشاهده، تفسیر و گفتگو و استفاده از تکنیکهای موجود در سایر دانشها مثل قصهپردازی، شعر و ضرب المثل میتواند در تولید گفتار و شناخت دقیق راهگشا باشد.
منابع و مآخذ
آزاد ارمکی، تقی(1379): «اندیشه نوسازی در ایران»، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران.
همو (1380): «مدرنیته ایرانی ، روشنفکران و پارادایم عقب ماندگی در ایران»، تهران انتشارات اجتماع.
بروجردی، مهرزاد(1384): «روشنفکران ایرانی و غرب» ترجمه جمشید شیرازی تهران نشر فرزان.
بنت، اندی (1386): «فرهنگ و زندگی روزمره» ترجمه لیلا جوافشانی، تهران انتشارات اختران.
حقدار، علی اصغر(1385): «داریوش شایگان و بحران معنویت سنتی» تهران انتشارات کویر.
طباطبایی، سید جواد(1387): «جدال قدیم و جدید، از نوزایش تا انقلاب فرانسه» تهران انتشارات ثالث.
فاضلی، نعمت اله(1390): «مردم نگاری سفر، توصیفی انسان شناختی از فرهنگ و جامعه غرب» قم، انتشارات آراسته.
فکوهی، ناصر (1384): «تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی» تهران نشر نی.
میرسپاسی، علی(1381): «دموکراسی یا حقیقت، رساله ای جامعه شناختی در باب روشنفکری ایرانی»، تهران انتشارات طرح نو.
همو(1384): «تاملی در مدرنیته ایرانی»، ترجمه جلال توکلیان، تهران انتشارات طرح نو.
وحدت، فرزین(1382): «رویارویی ایران با مدرنیته» ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران نشر ققنوس.
مرتضی قلیج دانشجوی دکتری جامعه شناسی است.
این مطلب ابتدا در ویژه نامه روزنامه شرق درباره کتاب «مردم نگاری سفر» در 22 اردیبهشت 90 منتشر شده است و در همکاری با این روزنامه پس از انتشار مقالات آن به صورت جداگانه، این مطالب در بخش «پرونده های انسان شناسی و فرهنگ» در قالب پرونده ی «مردم نگاری سفر» قرار می گیرند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل رئیس جمهور دولت سیزدهم مازندران سیدابراهیم رئیسی دولت مجلس شورای اسلامی رئیسی مجلس تعطیلی شنبه ها شورای نگهبان
سیل مشهد سیل مشهد هواشناسی تهران خراسان رضوی پلیس فضای مجازی سازمان هواشناسی بارش باران قوه قضاییه شهرداری تهران
خودرو مالیات قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان تعطیلی شنبه دلار طلا
لیلا حاتمی زری خوشکام علی حاتمی نمایشگاه کتاب سینمای ایران نمایشگاه کتاب تهران کتاب رسانه تلویزیون سریال سینما موسیقی
ایلان ماسک
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین روسیه آمریکا حماس جنگ غزه چین اوکراین ترکیه لبنان یمن
فوتبال پرسپولیس استقلال تراکتور بارسلونا لیگ برتر سپاهان جام حذفی مس رفسنجان لیگ برتر انگلیس بازی باشگاه استقلال
هوش مصنوعی آلزایمر مغز گوگل آیفون اپل باتری سرعت اینترنت تبلیغات عیسی زارع پور
بارداری سازمان غذا و دارو پوست دیابت کاهش وزن سرماخوردگی