چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


چرا درجه‌ی «آسیب‌پذیری» در کوهستان‌ها بیشتر است؟


چرا درجه‌ی «آسیب‌پذیری» در کوهستان‌ها بیشتر است؟
این نوشتار به بهانه‌ی شتاب گرفتن تاخت و تازهای انسانی بر رشته كوه البرز، آن هم به دلیل ظاهراً مقبول «توسعه» شكل گرفته و می‌كوشد تا پاره‌ای از مهمترین ریشه‌های ناپایداری، شكنندگی و آسیب‌پذیری بوم‌سازگان‌ (اكوسیستم) های كوهستانی را فاش نماید؛ نوشتاری كه درصدد انتقال این زنهار به مسئولین امر است كه: «قرارداشتن در صدر كشورهای دچار ناپایداری محیطی، می‌تواند حتا غمناك‌تر از بودن در سیاهه‌ی سرزمین‌های فقیر و گرسنه باشد. زیرا با بکارگیری بسیاری تمهیدات اقتصادی و فرهنگی می‌توان برای برون‌رفت از فقر و گرسنگی راهی جست، امّا چه بسا كه پیامدهای ناپایداری محیطی آنچنان برگشت‌ناپذیر باشند كه گستره‌های وسیعی از زمین را برای همیشه از حیات تهی كنند. به سخنی دیگر، اگر باور داریم که وزن مسایل زیست‌محیطی در شكل‌دهی به معادلات جهان امروز، چنان افزایش یافته که به هیچ وجه نمی‌توان آن را نادیده گرفت، باید سنگینی این وزن را در زیست‌محیطِ ایران – از جمله در البرز مركزی - به دلیل ویژگی‌ها و موقعیت استثنایی جغرافیای زیستی آن و اثرش بر حیات ۱۳ میلیون از شهروندان استان تهران، بیش از پیش احساس کرد و باور داشت.»
از دیرباز، اثر فشارهای انسانی در كوهستان‌ها به نسبت دشت‌ها، مشهودتر و قابل‌لمس‌تر بوده‌است. مناطق كوهستانی در فرآیندهایی كه طی می‌كنند، نقش عمده‌ای در وضعیت طبیعی و اقتصادی مناطق غیركوهستانی و كم‌ارتفاع برعهده دارند؛ فشار بیش از حد انسان روی بوم‌سازگان‌های كوهستانی (قطع بی‌رویه‌ی درختان، شخم غیرمجاز شیب‌ها، جاده‌سازی، معدن‌كاوی و …)، منجر به از بین‌رفتن خاك و كاهش توان بوم‌شناختی منطقه‌ شده و بروز رخدادهایی طبیعی، نظیر سیل یا بهمن را با ابعادی حجیم‌تر و در فواصلی كوتاه‌مدّت‌تر تسریع می‌بخشد؛ رخدادی كه خود، زمینه‌ی تخریب بوم‌سازگان‌ها را به اشكال مختلفی نظیر جابجایی و ریزش خاك و سنگ، افزایش قدرت ویرانگری آب و تخریب جاده‌ها و دیگر سازه‌های انسان‌ساخت را در سطحی گسترده فراهم می‌آورد، به طوری كه وقتی جریان‌های آبی از كوهستان‌ها سرازیر شده و به دشت‌ها می‌رسند، همه جا را غرق‌كرده و به اقتصاد محلی خسارات جبران‌ناپذیری وارد می‌كنند. از طرف دیگر، شسته‌شدن خاكهای حاصلخیزِ ارتفاعات و انتقال آنها به تالاب‌ها ودریاچه‌ها، درجه‌ی آسیب‌پذیری بوم‌سازگان در برابر پدیده‌ی سیل و تخریب محیط را افزایش می‌دهد؛ پدیده‌ای كه با ایجاد مناطق حفاظت‌شده، می‌توان امیدوار بود كه تا حدودی مانع از بروز آن شده یا حتا در مواردی به طور كامل مهار شود.
به هرحال، از دست‌رفتن بستر مناسب رویشی ناشی از شستشوی خاكهای حاصلخیزِ كوهستانی، امكان رویش را برای بسیاری از گونه‌های وحشی كه مولد شمارِ قابل توجهی از گونه‌های باارزش و مثمر هستند، تضعیف‌كرده یا برای همیشه از بین می‌برد. بدین‌ترتیب، شاهد اُفت باروری و كارایی مراتع كوهستانی خواهیم بود. عقوبت طبیعی چنین رخدادِ پس‌رونده‌ای، تشدید فشار بر مراتع پایین‌دست و كم‌ارتفاع (از جمله بوم‌سازگان‌های دشتی و تالابی) خواهد بود؛ افزون بر آن، در جبران اراضی و دشت‌های از دست‌رفته‌ی كوهستانی، زمینهای شیب‌دار نیز مورد بهره‌برداری قرار گرفته و جریان خطرناك و غیرقابل برگشت جابجایی یا فرسایش شدید خاك نیز پدید آمده و شتاب می‌گیرد. فرآیند فرسایش نیز به سهم خود، نه تنها اراضی مرتفع كه مناطق پست را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. این مسأله علاوه بر افزایش احتمال سیل‌خیزی، سبب جابجایی محل تمركز دام‌ها به مناطق پایین‌دست‌تر شده كه به نوبه‌ی خود، مشكلات بیشتری را به‌ویژه از نظر مسایل بهداشتی و تأمین زیرساخت‌ها و سازه‌های زیربنایی بوجود می‌آورد. از دیگر علل شكنندگی زیستگاه‌های كوهستانی و آسیب‌پذیری آنها این است كه چون منشاءِ جریان‌های پایدار و پرآبی هستند و نظام (رژیم) آب‌شناختی بسیار خوبی برای زمین‌های كشاورزی قسمت‌های پائین‌دست محسوب می‌شوند، لذا استفاده‌ی بی‌رویه از مراتع و فشار به پوشش‌گیاهی این مناطق برای دستیابی به مقاصد اقتصادی به وسیله انسان‌ها تعادل طبیعی منطقه را برهم زده و منجر به بروز پدیده‌هایی نظیر خشك‌شدن زمین‌ها، كاهش آب رودخانه‌های روستاهای واقع در زیر كوه‌ها، كاهش آب چشمه‌ها و تقلیل رطوبت هوا می‌شود. درنتیجه‌ی خشكی حاصله نیز، موجودات این مناطق از بین‌رفته یا كاهش ‌یافته (چرا كه در شرایط نامساعد اقلیمی و زیست‌محیطی، جمعیت‌های وحوش با سازوكاری خودتنظیمی، تولیدمثل خود را به‌شدت كاهش می‌دهند) و یا مهاجرت می‌كنند. برعكس حفاظت از این مناطق سبب بزرگتر‌شدن جمعیت وحوش می‌شود.
بر بنیاد آنچه نوشته آمد، به نظر می‌رسد، مهمترین عامل تعیین‌كننده در تداوم استفاده از اراضی حاشیه‌ای و كوهستانی اطراف منطقه‌ی حفاظت‌شده، رعایت آن دسته از اصول و ملاحظات بوم‌شناختی است كه بتواند تعادل ناپایدار و شكننده‌ی این مناطق را حفظ كند. زیرا ویژگی مهم و ذاتی این اراضی، به ویژه مناطق كوهستانی، بی‌ثباتی و ناپایداری تعادلِ حاكم بر آنهاست. بنابراین، اگر شیوه‌های بهره‌برداری از این اراضی مناسب انتخاب نشوند، چشم‌اندازها، پوشش گیاهی و خاك اراضی در ارتفاعات و دامنه‌های پر‌شیبِ آن، سریع‌تر از نواحی مساعد، فرسایش‌یافته و از بین ‌می‌رود. از طرف دیگر، درصورت تخریب و فروسایی اراضی یاد‌شده، امكان احیاء، ترمیم و بازگردانی حاصلخیزی و باروری آنها نیز، بسیار مشكل‌تر از سایر نقاط بوده و گاه عملاً غیرممكن می‌نماید. چنین است كه مهار و توقف استفاده‌ی ناصحیح از اراضی كوهستانی از عمده‌ترین هدف‌های سازمان‌های غیردولتی ذیربط و برنامه‌های جهانی مربوطه، نظیر: برنامه‌ی انسان و كره‌ی مسكون به شمار می‌آید.
منبع : darvish100


همچنین مشاهده کنید