گپی با مجيد صالحی درباره دوقلو هایش

سلامت: سال‌هاست که در عرصه بازيگري و به‌خصوص کارهاي طنز بازي مي‌کند و بيشتر مخاطبان سينما و تلويزيون به خوبي با او و بازي‌هايش آشنا هستند. مجيد صالحي اين روزها سرش حسابي شلوغ است؛ از يک طرف مشغول تحصيل است و از طرفي ديگر، بايد هواي دوقلوهايش را داشته باشد.

با اين همه فعاليت‌هاي هنري‌اش را کم نکرده و بيشتر و بهتر از قبل کار مي‌کند. بازي‌اش در فيلم «استراحت مطلق» به کارگرداني رضا کاهاني گواه همين مدعاست. در «فرهنگ سلامت» اين هفته با او و دنياي اين روزهايش همراه شده‌ايم.

از دنياي اين روزهايتان چه خبر؟
اين روزها بيشتر درگير پايان‌نامه‌ام هستم.
2 کار سينمايي به من پيشنهاد شده که بازي در يکي از آنها با نام «فقط به خاطر تو» قطعي است. مهم‌تر از همه بودن در کنار دوقلوها کلي وقتم را مي‌گيرد. البته بودن در کنارشان به‌شدت برايم لذت‌بخش است.
فکر مي‌کنيد به جايگاهي که در عرصه بازيگري مي‌خواستيد، رسيده‌ايد؟
نه، البته خوشبختانه در چند سال اخير از کارهايي که انجام داده‌ام راضي هستم؛ کارهايي مانند باغ سرهنگ، مدينه، استراحت مطلق و... بازي‌ام در اين کارها نظر منتقدان و مخاطبانم را هم جلب کرد.
بازي در نقش‌هاي جدي چقدر جزو دغدغه‌هاي خودتان است؟
من دوست دارم به عنوان يک بازيگر همه نقش‌ها را تجربه کنم چه جدي و چه طنز.
اما بازي در نقش‌هاي طنز و تکراري با خطر کليشه شدن همراه است.
بله، اما بيشتر نقش‌هاي طنزي که من بازي کردم، با يکديگر متفاوت بودند. البته تا 3 سال پيش مجبور بودم به‌دلايلي نقش‌هايي که پيشنهاد مي‌شود، بپذيرم اما به توصيه منتقدان به خودم آمدم و به قول معروف ترمز دستي‌ام را کشيدم و حتي يک سال در تئاتر بازي کردم. مي‌خواهم بگويم دارم سعي مي‌کنم تجربه‌هاي خوبي کسب کنم تا هم مسيرم را درست طي کنم و هم به هدفم در بازيگري برسم.
الان نقش‌ها سراغتان مي‌آيند يا شما سراغشان مي‌رويد؟
من ادعا ندارم همه نقش‌هايم را خودم انتخاب مي‌کنم؛ مثلا اگر براي رضا عطاران 40تا فيلمنامه مي‌فرستند، براي من 5تا مي‌آيد.
در مورد «استراحت مطلق» کمي با هم حرف بزنيم. چه اتفاق خاصي در اين فيلم و بازي شما افتاد که تا اين حد سر زبان‌ها افتاديد؟
فکر مي‌کنم کشيدن آن ترمز دستي و تجربه‌هايي که در تئاتر به دست آوردم، خيلي به من کمک کرد. بعد هم گروه خوب و کارگردان حرفه‌اي قطعا در ديده شدن اين نقش بي‌تاثير نبوده است. ضمن اينکه سعي کردم مثل هميشه بازي نکنم. البته خود نقش هم جاي کار زيادي داشت.
شما براي بازي در اين نقش خيلي چاق شده بوديد. آيا اين مسئله عمدي بود؟
بله، نظرآقاي کاهاني (کارگردان فيلم استراحت مطلق) اين بود که اين شخصيت چون يک کارگر است بايد فيزيکش کمي به‌هم ريخته باشد. براي همين سعي کردم خودم را چاق کنم.
چطور؟
شب‌ها غذا زياد مي‌خوردم و تحرک چنداني هم نداشتم. همين‌طوري نزديک به 15کيلوگرم چاق شدم.
و بعد چطور دوباره به حالت اول برگشتيد؟
براي من کار سختي نبود؛ چون فيزيک بدنم جوري است که سريع چاق يا لاغر مي‌شوم. بعد از آن ديگر شام نمي‌خوردم، هفته‌اي يک بار برنج مصرف مي‌کردم و تا حدي هم پياده‌روي کردم تا دوباره توانستم وزنم را پايين بياورم.
به خنده‌درماني اعتقاد داريد؟
خيلي زياد. وقتي مي‌خنديم اتفاق‌هاي خوبي در بدنمان مي‌افتد و عضلات بدن از گرفتگي خارج مي‌شود و حس خوشايندي به انسان دست مي‌دهد. البته خنداندن کار بسيار دشواري است، به‌خصوص در جامعه امروز.
چرا؟
مردم به‌دليل مشکلاتي که دارند، خيلي شاد نيستند. از طرفي، روحيه نقدپذيري هم در جامعه ما خيلي کم است مثلا با هر شغلي که شوخي مي‌کنيم، بالاخره يک مشکلي پيش مي‌آيد در صورتي که واقعا شوخي‌کردن، مسخره‌کردن نيست و مي‌توانيم از شوخي‌کردن براي شاد بودن در کنار هم استفاده کنيم.
فيلم‌هاي طنزي که ديديد و لذت برديد؟
اجاره‌نشين‌ها، ليلي با من است، مارمولک، خوابم مياد و...
يک زندگي ايده‌آل از نظر شما چه ويژگي‌هايي دارد؟
اول از همه سالم بودن. وقتي از نظر جسمي سالم هستيم، انجام خيلي کارها برايمان ‌شدني است و مي‌توانيم از زندگي لذت ببريم. براي همين به نظر من بزرگترين ثروت زندگي سلامت است و بعد از آن هم آرامش داشتن.
اين آرامش چطور به‌وجود مي‌آيد؟
به نظر من هر چقدر انسان قانع‌تر و توقعاتش از زندگي و خودش کمتر باشد، زودتر مي‌تواند به آرامش برسد. بعد از آن هم بهتر است هيچ‌وقت خودمان و شرايطمان را با کسي مقايسه نکنيم چون ناخودآگاه دچار عذاب مي‌شويم و خودخوري مي‌کنيم. بهتر است به جاي اين کار تلاشمان را براي داشتن يک زندگي بهتر انجام دهيم. از قديم گفته‌اند از تو حرکت و از خدا برکت، براي همين بهتر است قدر لحظات زندگي را بدانيم وآن را غنيمت بشماريم. نکته ديگري که دوست دارم به آن اشاره کنم اين است که بهتر است قدر عزيزانمان را بيشتر بدانيم تا وقتي از ما جدا شدند، حسرت خيلي چيزها بر دلمان باقي نماند.
اما متاسفانه خيلي‌ها اين نکته‌ها را رعايت نمي‌کنند و به خاطر آينده حالشان را خراب مي‌کنند.
همين‌طور است؛ به همين دليل مثلا اگر تو پدري باشي که با بچه‌ات بازي کني و برايش وقت بگذاري، بهتر از اين است که مثلا برايش دوچرخه بخري ولي تنها رهايش کني. قطعا آن بچه ترجيح مي‌دهد پدرش با او بازي کند تا تنها در کوچه و خيابان پرسه بزند.
شما جراحي‌هاي متعددي هم داشته‌ايد. اين جراحي‌هاي متعدد اتفاقي بوده‌اند يا شما نسبت به سلامتتان کم اهميت هستيد؟
بيشتر اتفاقي بوده مثلا براي بازي در يک کار مجبور بودم با لباس در آب شنا کنم و اين کار باعث شد به شکمم فشار بيايد و در نهايت هم کارم به عمل کشيد يا در مورد عمل ديسکم آن زمان فشارکاري خيلي زياد بود؛ شب‌ها اجرا داشتم و روزها در يک سريال بازي مي‌کردم و چون استراحت نداشتم، يکباره پاي چپم درد گرفت و بعد هم کمردرد و در آخر هم ديسکم را عمل کردم. باور کنيد باز خدا را شکر مي‌کنم که براي اقوام يا دوستانم اين اتفاق‌ها نيفتاده است و در عين حال بيشتر قدر زندگي را مي‌دانم و سعي مي‌کنم از آن لذت ببرم چون اگر بزرگترين چاه نفت را هم داشته باشي ولي سالم نباشي، هرگز نمي‌تواني زندگي را به معناي حقيقي‌اش زندگي کني.
کمي هم در مورد دو قلو‌هايتان صحبت کنيم. پدر بودن چقدر ديدگاهتان را به زندگي تغيير داده؟
خيلي زياد! در حدي که مي‌توانم بگويم با دوقلوها خودم را فراموش کرده‌ام. انسان براي فرزندش از خيلي چيزها مي‌گذرد و در قبال آنها احساس مسئوليت مي‌کند. البته شايد در ابتدا به‌دليل شرايط نگهداري و مسائلي از اين دست کمي ناراحت و دچار استرس شويد اما همه اينها به هيجان پدر شدن مي‌ارزد. در هر حال خوشحالم که خداوند به من دوقلو داده است. باور کنيد کارهايي مثل لباس خريدن براي آنها بسيار لذت‌بخش‌تر از خريد براي خودم است.
وقتي شنيديد قرار است صاحب دوقلو شويد، چه احساسي داشتيد؟
خيلي خوشحال شدم چون خودم هم يک خانواده پرجمعيت داشتم. به هر حال حس پدر شدن برايم خيلي دلپذير بود.
به سلامت رواني آنها چقدر اهميت مي‌دهيد؟
خيلي زياد. دوست دارم هميشه از نظر رواني سالم باشند و قلب بزرگي داشته باشند تا بتوانند به همنوعانشان کمک کنند و اثر خوبي از خودشان به جاي بگذارند.
اهل ورزش هم هستيد؟
من وقت کم دارم ولي هر وقت فرصت کنم، پياده‌روي مي‌کنم.
پس ورزش خاصي را هم به‌طور حرفه‌اي دنبال نمي‌کنيد.
نه، ولي پينگ پنگ را خيلي دوست دارم وگاهي بازي مي‌کنم.
مجيد صالحي چقدر در گذشته زندگي مي‌کند؟
از گذشته نمي‌شود فرار کرد اما سعي مي‌کنم با گذشته بيش از حد درگير نشوم.
با مشکلات زندگي چطور کنار مي‌آييد؟
سعي مي‌کنم شرايط را همان‌گونه که هست بپذيرم و واقع‌بين باشم.