دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
رویای اروپایی آمریکایی
امروز سه کشور اروپایی در میان هفت اقتصاد بزرگ جهان قرار دارند. طی ۱۰ سال پیش رو، تنها دو کشور باقی خواهند ماند.
تا سال ۲۰۳۰ تنها آلمان در این فهرست باقی خواهد ماند و تا ۲۰۵۰ هیچ کشور اروپایی در زمره هفت اقتصاد برتر جهان نخواهد بود.
به طور قطع، تا آن زمان، ایالاتمتحده تنها نماینده کشورهای غربی در میان هفت اقتصاد بزرگ جهان خواهد بود.
این موضوع به این معنی است که دولتهای اروپایی برای رقابت در جهان قرن بیست و یکم بسیار کوچک هستند.
بر اساس گزارش بانک جهانی، تا ۲۰۳۰ دو میلیارد نفر دیگر - عمدتا آسیایی - به طبقه متوسط افزوده خواهد شد. فشار روی منابع کره زمین، مواد خام و غذا بسیار زیاد خواهد بود و در عمل، متعادل سازی دوباره جهان را غیرقابلاجتناب خواهد کرد. در جهانی مالامال از تغییرات پیاپی و وابستگی متقابل، یکایک کشورهای اروپا درک خواهند کرد که اتحاد اروپا
قوی است. در واقع، در صورتی که اروپاییها یکپارچه نشوند، احتمالا کشورهای نوظهور آنها را از نظر توسعه تکنولوژیکی، ایجاد شغل، هزینههای تولید، استعداد و خلاقیت پشتسر خواهند گذاشت.
اتحادیه اروپا هنوز جایی است که نهادهای اجتماعی و اقتصادی کیفیت بهتر زندگی در آن را تضمین میکنند. دراین شرایط، تقاضا برای جلب رای و نظر اروپا در جهان واضح است.
«لوئیز اینانسو لولا داسیلوا» رییسجمهور پیشین برزیل از اتحادیه اروپا به عنوان یک «میراث بینالمللی منحصر به فرد»سخن گفت؛ چراکه این اتحادیه ارزشهایی که انسانیت را در بهترین حالت خود نمایندگی میکنند،تضمین میکند.
آن ارزشها به طور عمده در دولتهای رفاهی به خوبی توسعه یافته اروپا نهادینه میشوند. ارزشهایی که جزو مهمی از هویت جمعی اروپایی و موجب افتخار هستند.
در حقیقت، بر حسب کیفیت اقتصادی، تنها یک تا دو تفاوت در سرانه تولید ناخالص داخلی بین ثروتمندترین و فقیرترین ایالاتمتحده آمریکا وجود دارد (به استثنای منطقه کلمبیا) در حالی که در اتحادیه اروپا این نسبت ۵/۶ به یک است، اما بر حسب شرایط داخلی ایالاتمتحده و کشورهای عضو اتحادیه اروپا، مسائل بسیار متفاوتهستند.
میانگین ضریب جینی (که صفر به معنی برابری کامل و یک به معنی نابرابری کامل است) در اروپا ۳۰/۰ گزارش شده است. در حالی که در ایالاتمتحده ۴۵/۰ است. در همین حال، ضریب جینی چین ۴۷/۰ است. جامعه آمریکا بسیار نابرابر است (و چین نابرابرتر). در اروپا، عکس این قضیه صحیح است.
از این منظر، درک جذبه بینالمللی اروپا دشوار نیست. به سوال ذیل (که توسط جان راولز فیلسوف در تلاش برای طراحی یک جامعه عادلانه انجام شد ) توجه کنید: با توجه به سطح و کیفیت حمایت اجتماعی، آموزش عمومی و بهداشت در اتحادیه اروپا و ایالاتمتحده و بدون فهمیدن اینکه جایگاه اجتماعی شما در هر جامعهای چه خواهد بود، شما ترجیح میدادید که کجا متولد شوید؟
اما اگر اروپا بخواهد نهادهای رفاهی خود را حفظ کند، باید به منظور پرداخت هزینه این نهادها رشد اقتصادی ایجاد کند. به عبارت دیگر، بهرهوری را افزایش دهد، رقابت پذیری را تقویت کند و از جایگاه اروپا در جهان دفاع کند.
اروپاییها برای داشتن امید دلیلی تازه دارند؛ چرا که دستیابی به این هدف را دنبال میکنند: یک توافق تجارت آزاد فراآتلانتیک.
در دهه ۱۹۸۰ اروپا از اصطلاح «تصلب اروپایی» (به ویژه از سوی محافظه کاران آمریکایی) رهایی یافت. دهه پس از بحران نفت ۱۹۷۹ با افزایش بیکاری، ناتوانی مالی و در واقع قفل شدن مذاکرات اسپانیا و پرتغال شناخته شد. اقتصادهای اروپایی دچار رکود شدند در حالی که ایالاتمتحده و ژاپن در حال رشد بودند.
همزمان، بازار مشترک اروپا هنوز بازاری واحد نبود. سپس، یک انحراف تاریخی از منافع ملی و موقعیتهای ایدئولوژیکی (از فرانسوا میتران ِ سوسیالیست تا مارگارت تاچر محافظه کار تا هلموت کهل دموکرات مسیحی) اتفاق افتاد. رهبران اروپایی نتیجه گرفتند که متحد نبودن ِ اقتصادهای آنها از رشد اروپا جلوگیری میکند.
راه برون رفت از این وضعیت، ایجاد یک بازار بسیار بزرگتر بود: یک بازار واحد. این تلاش در قانون اروپای واحد سال ۱۹۸۶ به اوج رسید که منجر به بنیان گذاشتن ِچرخه رشد قوی در دهه ۱۹۹۰ شد.
امروز، سرانجام طرح «شراکت سرمایهگذاری و تجاری فراآتلانتیک» (TTIP) روی میز است و رونق رشد در اتحادیه اروپا را همانند ایالاتمتحده تشویق میکند.
در سال ۲۰۱۲، ایالاتمتحده به دشواری ۲۰۶ میلیارد پوند(۲۷۲ میلیون دلار) به اتحادیه اروپا صادرات داشته است، در حالی که اتحادیه اروپا حدود ۳۰۰ میلیارد پوند به ایالاتمتحده صادرات داشته است.
سرنوشت سی میلیون فرصت شغلی در اروپا (حدود ۱۰ درصد از کل نیروی کار) به تجارت خارجی بستگی دارد. مقدارها بسیار بزرگ هستند که نشان میدهند که TTIP اثری قابلمقایسه با آنچه که بازار واحد اروپا دارد، میتواند داشته باشد.
اما تحقق توان بالقوه TTIP نیازمند تکمیل پروژه همبستگی اروپایی است. اگر چه این فرآیند طولانی و کند است، اما تنها راه حفظ اروپا به عنوان بازیگری بینالمللی است.
در واقع، این فرآیند که در هفتمین دهه خود است- اروپا را برای بهرهمندی از بالاترین سطح استانداردهای زندگی در جهان توانمند کرده است.
نویسنده: خاویر سولانا، رییس سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا
مترجم: مجید اعزازی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رهبر انقلاب رافائل گروسی مجلس شورای اسلامی حج انتخابات دولت شورای نگهبان حجاب دولت سیزدهم حسین امیرعبداللهیان رسانه
تهران هواشناسی شهرداری تهران فضای مجازی وزارت بهداشت قتل آموزش و پرورش سلامت شهرداری سازمان هواشناسی باران پلیس
ایران خودرو قیمت دلار قیمت طلا بانک مرکزی خودرو قیمت خودرو بازار خودرو دلار حقوق بازنشستگان مسکن قیمت تورم
تئاتر محمدعلی علومی سریال تلویزیون نمایشگاه کتاب مهناز افشار دفاع مقدس سینمای ایران صدا و سیما مسعود اسکویی سینما کتاب
مغز دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه روسیه اوکراین طالبان طوفان الاقصی نتانیاهو
فوتبال استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران نساجی بازی رئال مادرید بارسلونا جواد نکونام پرسپولیس سپاهان باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی اینترنت فناوری اپل مایکروسافت سامسونگ آیفون باتری گوگل ناسا ویندوز ماهواره
رژیم غذایی مواد غذایی پزشک چای زیبایی ویتامین بیمه کاهش وزن آلرژی افسردگی