سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

لزوم تغییر اساسی در جشنواره‎های سنتی


لزوم تغییر اساسی در جشنواره‎های سنتی

امروزه، خوش‎بختانه یا بدبختانه، به طور میانگین هر هفته یک جشنواره در کشور ما برگزار می‎شود.

امروزه، خوش‎بختانه یا بدبختانه، به طور میانگین هر هفته یک جشنواره در کشور ما برگزار می‎شود. تعداد جشنواره‎های عکس از حد میانگین بیش‎تر است در حالی که، وضعیت اقتصادی و هنری ما چندان رو به بهبود نیست. رشد جشنواره‎ها اگر بستگی به معیشت و علایق هنری مردم نداشته باشد، قطعا از کیفیت آن کاسته خواهد شد. در هشت سال دوران احمدی‎نژاد، که دوران رکود اقتصادی و هنری بود، مردم از رصد آثار هنری دوری می‎کردند و این در حالی‎ست که بر تعداد جشنواره‎ها هنوز افزوده می‎شد. این نشان دهنده‎ی پیوند نامناسب هنر عکاسی با مخاطبین یعنی مردم است. اگر سوی دیگر آثار ما مردم نیستند، فلسفه‎ی تولید آن‎ها بر چه مبنایی خواهد بود؟ سود این جشنواره‎ها برای کیست؟ به نظر می‎رسد، جوایز تنها و مهم‎ترین منبع درآمد یک عکاس است و جشنواره‎ها از این بابت لازم‎اند، اما این خود سبب شده، مهم‎ترین درآمد هنرمندان که مردم و بخش خصوصی جامعه است، از بدنه‎ی هنر کنده شده و هنرمند به کم‎ترین درآمد قانع می‎شود.

یکی از بیماری‎های جامعه‎ی هنری ما، ظهور و افول جشنواره‎های هنری، از جمله عکاسی‎ست. سرچشمه‎ی این بیماری‎ چسبیدن به بدنه‎ی دولت است. جشنواره‎هایی که خودسر یا مستقل برگزار می‎شوند، همواره در مرزهای خطر می‎گردند. چند جشنواره در ایران وجود دارد که با بخش خصوصی برگزار می‎شود و دوره‎ی چندم‎اش را هم برگزار کرده است. گذشتن از این گونه مرزهای سنتی و ناچاری، یکی از چاره‎های مهم جامعه‎ی هنری ماست.

یکی دیگر از عوارض بد جامعه‎ی هنری و از جمله عکاسی، پیروی بی چون و چرا از روش‎های سنتی‎ست: برگزاری دبیرخانه‎ی جشنواره و تقاضا از عکاسان برای ارسال آثار در فلان موضوع. این دیدگاه سنتی، با کم‎ترین هزینه از سوی برگزار کنندگان و با کم‎ترین انرژی از سوی عکاسان انجام می‎شود. داورهایی ثابت از این دبیرخانه به آن دبیرخانه منتقل می‎شوند و با یک دیدگاه ثابت، هرگونه موضوع را داوری می‎کنند. کار تخصصی، عبارت است از داوران متخصص و دبیر متخصص. هر دبیر اجرایی نمی‎تواند هر گونه جشنواره برگزار کند و هر داور نیز، نمی‎تواند هر موضوعی را نظر بدهد. هر استان و شهری موضوع بالقوه‎ای دارد که به تخصصی شدن جشنواره‎های هنری کمک می‎کند. برگزاری به هر نحو ممکن، نتیجه‎اش افت کیفیت محتوایی جشنواره می‎شود و این نیز، بابی برای جشنواره‎های دیگر می‎شود. سنتی که بدین گونه آغاز شده، به دلیل دسترسی آسان به آثار و هزینه‎ی کم، به یک رسم همیشگی بدل شده است. اگر صرفا به برپایی جشنواره بیندیشیم، نتیجه‎ی کار همین خواهد بود که فقط آمار شرکت کنندگان برای ما اهمیت داشته باشد. آمار، مهم‎ترین سنجش همه چیزمان شده است. تعداد زیاد شرکت کنندگان، بی چون و چرا خوب است و از حسن دبیرخانه‎ی جشنواره شمرده می‎شود ولی، در مورد کیفیت نمی‎توان به هر بهایی سخن گفت. کیفیت داوری و آثار رسیده، همواره برای جامعه‎ی عکاسی ما دردسر ساز بوده است. یا تحلیل‎ها از سر تعصب و خودخواهی بوده است یا نقد و تحلیل‎ها در راستای تخریب ارزیابی شده است، و از این روست که، محتوای جشنواره‎ها پشت پرده باقی می‎مانند.

در تحلیل‎های محتوایی، باید جشنواره‎های تخصصی را از بین جشنواره‎های روزمره جدا ساخت. تکلیف آینده‎ی هنری ما در همین جشنواره‎های تخصصی نهفته است. لازم است برای تخصصی شدن روند عکاسی، گام‎هایی برداشته شود که هم موجب رونق این هنر شود و هم دروازه‎های درآمدزایی برای عکاسان گشوده شود؛ در این صورت، هنر ما خواهد توانست با مردم خود آشتی کند و تابلوهای خود را در معرض عموم قرار دهد. تا مردم نتوانند پیوندی با هنر عکاسی داشته باشند، حسن و قبح آثار آشکار نخواهد شد و این که هم دیگر را ترغیب و تشویق کنیم، بها ندادن به نگاه‎های پرسش برانگیز مردم است.

من در جشنواره‎ی چهارم فیروزه توانستم از مرز یکی رد شوم که، درخواست آثار از آرشیو عکاسان است؛ ولی نتوانستم از مرز هنر دولتی رد بشوم: فیروزه ۴ هم چنان در دامن دولت نفس می‎کشد.

خلیل غلامی