جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا

رفیق عاقل، طراوت و سرزندگی روح


رفیق عاقل، طراوت و سرزندگی روح

در مقاله قبل عنوان داشتیم که یکی از بزرگترین دغدغه‌ها و مشغولیت‌های ذهنی بشریت، ره یافتن به هدف غایی خلقت عالم است. دین اسلام در پاسخ به این سوال، چنین بیان می‌دارد که هدف از …

در مقاله قبل عنوان داشتیم که یکی از بزرگترین دغدغه‌ها و مشغولیت‌های ذهنی بشریت، ره یافتن به هدف غایی خلقت عالم است. دین اسلام در پاسخ به این سوال، چنین بیان می‌دارد که هدف از خلقت آدمی، شناخت معبود حقیقی، عبادت و بندگی خداوند و تقرب به اوست.

عقل نیرو و مشعل فروزانی است که انسان به وسیله آن، حقایق عالم را درک می‌کند و بهروزی و سعادت آدمی را در سایه‌سار خویش تضمین می‌نماید. انسان‌هایی که این قوه نورانی را در خدمت خویش گرفته و از آن به نحو مطلوب بهره می‌جویند نه تنها در‌تشخیص خوبی‌ها و بدی‌ها و تمییز دقیق آنها از توانایی فوق‌العاده‌ای برخورداربوده و تلاش می‌نمایند به کمک آن در مسیر سعادت گام بردارند، بلکه هدایتگری عقل خویش را متوجه دوستان خود نیز نموده و در جلوگیری از انحراف و تطابق اعمال خود و دوستان خود با معیارهای علم و عقل گام برمی‌دارند. دین مبین اسلام یکی از شرایط دوست مناسب و رفیق همراز و همدل را مسئله عقل و خرد دانسته و تاکید نموده که با صاحبان عقل و اندیشمندان باوفا، همنشینی و معاشرت و دوستی داشته باشید. این افراد هستند که با استفاده از شعاع‌ نورانی قوای عاقله ایشان، می‌توان دید روشنی از مسیر حرکت و بصیرتی عمیق نسبت به نهایت و سعادت اخروی این مسیر به‌دست آورد.

چنین به نظر می‌رسد که دلیل اصلی دوستی انسان با دیگر افراد از هر دسته و طبقه‌ای، استعانت و کمک گیری از آنان برای حل مشکلات مادی یا معنوی و یا در مرحله‌ای بالاتر، درک بهتر فضایل اخلاقی و سرعت گیری در مسیر تکامل و سعادتمندی است. دوستی با شخص دانا و عالم منجر بدین امر می‌گردد که انسان با کمک وی بسیاری از مسائل و معضلات خود را یا رفع و رجوع کرده و یا طریق مناسبی برای حل و فصل آنها بیابد. لذا حضرت علی(ع) می‌فرمایند: “صاحب الحکماء و جالس العلماء؛ با افراد حکیم مصاحبت کن و با علما نشست و برخاست داشته باش”(۱) دوستی با فرد نادان نه تنها باری از دوش انسان بر نمی‌دارد، بلکه وی را به ‌رنج‌ها و مشکلات فراوان مادی و معنوی گرفتار ساخته و در نهایت زمینه شقاوت و بدبختی انسان را فراهم می‌نماید. امام رضا (ع) فرموده‌اند: “صدیق الجاهل فی تعب؛ دوست فرد نادان، در‌رنج و زحمت است”(۲)

حضرت امیرالمومنین(ع) درباره دوستی با انسان عاقل می‌فرماید: “همنشینی با دوست عاقل، باعث زنده شدن و حیات یافتن روح آدمی است”(۳.) بنابر این سخن گهربار، دوست دانا موجب می‌گردد که روح آدمی آراسته به بسیاری از فضایل و پیراسته از بسیاری رذایل اخلاقی گشته و ضمیری روشن و نورانی که بهترین راهور و راهنمای انسان در زندگی است، نصیب آدمی گردد. دلیل این مطلب آن است که فرد عاقل با دقتی عمیق و به نحوی مدبرانه به تمامی امور نگریسته، فرصتها و تهدیدات موجود در هر کاری را تدقیق و بررسی نموده و با تطابق تهدیدها و مضرات موجود در کار با مصالح و منافع فردی یا اجتماعی البته در قالب شرع، خود و دوستان خود را آگاه به چالش‌ها و پرتگاه‌های موجود در مسیر هر کاری نموده و این دوستان را دعوت می‌نماید که لذایذ و منافع آنی و گذرا را فدای سود و منفعت دائمی و سعادت و کمال راستین ننمایند. در اینجاست که دوست عاقل که یقینا به جهت عقل خویش، فردی متشرع خواهد بود (به جهت تطابق کامل عقل و شرع) انسان را از فروغلطیدن در دام استخفاف گناهان، یا لذایذ دنیوی برخی گناهان از قبیل گناهان زبانی (دروغ، غیبت، تهمت و...)، معاصی اقتصادی (نزول، رشوه، کم فروشی و...) یا دیگر گناهان نجات می‌بخشد. حضرت رضا(ع) می‌فرمایند: “سعی کن با افراد عاقل رابطه دوستی برقرار کنی چون اگر از بذل و بخشش آنها هم بهره‌مند نشوی از نیروی عقل و خرد آنان برخوردار می‌شوی”(۴)

در روایتی از پیامبر اکرم(‌ص) دوستی با افراد عاقل و خردمند، موجب تواضع و فروتنی انسان معرفی شده است و در مقابل، مصاحبت و همنشینی با نادان، خسران آخرت را به دنبال دارد: “دوستی با افراد عاقل موجب فروتنی است، اما مصاحبت و دوستی با انسان‌های احمق و ناقص‌العقل مایه کاستی در‌دنیا و پشیمانی در‌زمان مرگ و زیان و خسران در‌آخرت است”(۵) بسیاری از جاهلان را شاهد هستیم که بواسطه جهالت خویش و عدم توجه به روز جزا یا وجود قدرتی مافوق قدرت خود، با زیر پا گذاردن ارزشهای اخلاقی و انسانی، به سرکشی و طغیان پرداخته و با گردنکشی موجبات گرفتار گشتن خود و دیگر افراد جامعه را فراهم نموده‌اند. اما دقیقا در نقطه مقابل، می‌توان شاهد آن بود که عقلا و اهل تدبر، تدقیق و تفکر به همراه دوستان و همراهان خویش افرادی فروتن، افتاده و با طبعی والا و برجسته می‌باشند به نحوی که تمامی انسانها در مصاحبت با چنین افرادی کرامت انسانی خویش را بازیافته و پی به برخی ابعاد عظیم وجود خود می‌برند و در پرتو هدایت‌گری این افراد، ارزشهای اخلاقی و انسانی را حاکم بر اعمال و رفتار خویش می‌نمایند.

مهدی امینیان

پی‌نوشتها:

-۱ میزان‌الحکمه، ج۵، ص۳۰۱

-۲ همان، ص۳۰۴

-۳ همان، ص۳۰۱

-۴ مستدرک‌الوسائل، ج۲، ص۶۲

-۵ اصول کافی، ج۲، ص۶۳۸