دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

سفرنامه بسطام در چند سکانس


سفرنامه بسطام در چند سکانس

روزی که به بهانه «یلدا», از داوود میرباقری تجلیل شد

تجلیل از عوامل مجموعه «یلدا»، بهانه‌ای است که خبرنگاران را در کنار عوامل مجموعه، عازم بسطام شاهرود می‌کند تا شهردار کاری بکند کارستان؛ کاری که در ایران معمولا کمتر با آن روبه‌رو شده‌ایم. از وقتی از تهران به سمت بسطام حرکت کرده‌ایم، به دلیل سنت‌شکنی و توجه به یک هنرمند توسط رجال یک شهر خوشحال هستم. با مهمان‌نوازی تهیه کننده مجموعه یلدا یعنی بهروز خوش‌رزم، مسیر را طی می‌کنیم و بعد از هفت هشت ساعت از شهر زیبای شاهرود بدون این که تاملی در شهر بکنیم، می‌گذریم و به مقصد می‌رسیم؛ به بسطام، شهر بایزید بسطامی و از قضا شهر داوود میرباقری.

خسته از راه، به محض این که وارد بسطام می‌شویم، ما را به خیابانی در شهر می‌برند و همه را متعجب می‌کنند. آیا قرار است مراسم در این خیابان برگزار شود؟! آیا گوسفندی که آنجاست و می‌خواهند قربانی کنند برای استقبال از ماست؟! آیا.... خلاصه سوالات زیادی از ذهنم می‌گذرد تا با صحبت‌های شهردار محترم بسطام حیرت بیشتری مرا در بر می‌گیرد. تا به حال شنیده بودید خیابانی به نام یک هنرمند شود، آن هم در زمان حیات؟ بله، درست متوجه شدید و احتمالا در خبرها هم خوانده‌اید که خیابانی در بسطام به نام داوود میرباقری ثبت شده است.

هوای دلپذیر بسطام با دیدن صحنه نامگذاری خیابانی به‌نام یک هنرمند دلپذیرتر شده است. دوست دارم از خوشحالی فریاد بزنم ولی وقتی می‌بینم میرباقری خودش را کنترل می‌کند، با خود می‌گویم این چه کاری است که من انجام بدهم. البته به نظرم سال ۱۳۷۹ بود که برای افتتاح گذر هنرمندان به کیش دعوت شده بودیم و البته جای شکرش باقی است که از ۱۳ مجسمه هنرمندان بنام ایران زمین که در آن گذر نصب شد، یکی دو نفری از جمله عزت‌الله انتظامی درقید حیات بودند، ولی این که یک خیابان به نام هنرمندی که هنوز در فضای هنری امروز نفس می‌کشد و ان‌شاءالله سالیان سال جامعه هنری ایران از وجودش استفاده کند، جای تامل و شادی دارد.

تا همه آماده حرکت شویم شهردار، برخی از اعضای شورای شهر، داوود میرباقری و.... میان خیل مردمی که در خیابان داوود میرباقری جمع شده بودند، جلوی دوربین همکارمان در باشگاه خبرنگاران قرار می‌گیرند. آنان از هنر و هنرمند حرف‌ها زدند و داوود میرباقری از شهردار و مردم هنرپرور بسطام. او ظاهرا در بی‌خبری تمام با خبر شد که قرار است خیابانی به نامش ثبت شود و تهیه‌کننده مجموعه یلدا بی‌خبرتر از همه!

به محل برگزاری مراسم می‌رسیم و جالب این که برای اولین بار مراسمی را شاهد هستیم که دقیقا سر ساعتی که اعلام شده بود، برگزار می‌شود و فکر می‌کنم اگر ربطی داشته باشد باید تشکری ویژه از برنامه‌ریز مجموعه یلدا کرد!

فضای باز امامزاده محمد، محل برگزاری مراسم تجلیل از عوامل مجموعه یلداست، جایی که آرامگاه عارف گرانقدر این خطه بایزید بسطامی نیز در کنار آن قرار دارد. مراسم هر چقدر گرم‌تر می‌شود، هوا سردتر می‌شود. مراسم با تلاوت قرآن کریم و سرود جمهوری اسلامی ایران آغاز می‌شود. مجری طبق روال مجریان، حرف‌های خود را می‌زند و ضمن اعلام آغاز مراسم تجلیل از عوامل مجموعه یلدا، حضار را به دیدن تصاویری دعوت می‌کند. ابتدا صحبت از سریال امام علی(ع) یاد و خاطره اثر به‌یادماندنی داوود میرباقری را در اذهان زنده می‌کند. سپس از «معصومیت از دست رفته» سریال به‌یادماندنی دیگری از داوود میرباقری سخن می‌گوید و با پخش تصاویری از سریال «مختارنامه» برنامه ادامه می‌یابد.

هوا سردتر می‌شود و عوامل مجموعه یلدا با اشتیاق مراسم را دنبال می‌کنند. مراسمی که مهدی فرجی، مدیر شبکه یک سیما نیز در آن حضور دارد و در حالی که تابلو فرشی به رسم یادبود از شهردار بسطام می‌گیرد در جواب سوال مجری برنامه که اگر قرار باشد سریالی ساخته شود، کارگردانی آن را به داوود یا حسن میرباقری می‌سپارید، می‌گوید: قطعا به اخوان میرباقری می‌سپارم! او از میرباقری در خور هنر و شخصیت و سوادش حرف‌ها می‌گوید و در چهره بشاش مادر گرامی اخوان میرباقری نیز بوضوح خوانده می‌شود که چقدر از این مراسم احساس خوبی دارد. تجلیل از فرزندانش در روز مادر، شاید بهترین هدیه برای او باشد.

به هر طرف نگاه می‌کنم، هر کس را مشغول کاری می‌بینم! خوش‌رزم تهیه‌کننده مجموعه یلدا در کنار مراسم، حواسش جمع است که به مهمانانش بد نگذرد. داوود میرباقری از سرما می‌لرزد و خواهش می‌کند مراسم زودتر به پایان برسد. حسن میرباقری که از ترس دیده نشدن دندان‌هایش که از سرما روی هم قفل شده است حرف نمی‌زند و انرژی خود را نگه می‌دارد تا روی سن بتواند جواب مجری را بدهد. همین طور که اطراف را نگاه می‌کنم یکباره دوربین باشگاه خبرنگاران را می‌بینم که بی‌تصویربردار روی صندلی نشسته است. گویا سرما به این همکارگرامی امان نداده و از میدان بیرونش کرده است.

بالاخره در پایان مراسم گوشمان به اسامی عوامل مجموعه یلدا آشنا می‌شود که همه به ترتیب بالای سن می‌روند و کادوی خود را که همان تابلو فرش است، دریافت می‌کنند و تهیه‌کننده که در اصل رهبر اصلی گروه مجموعه یلداست، همچنان در کنار سن مواظب است مراسم شهردار بسطام برای تجلیل از عواملش بخوبی برگزار شود و در نهایت در این مراسم از هر دری سخن به میان می‌آید و کسی حتی نام تهیه‌کننده را هم بر زبان نمی‌آورد. شاید... از ذوق‌زدگی زیاد هر کس بالای سن می‌رود، فراموش می‌کند از تهیه‌کننده هم یادی بکند و درباره هدیه هم به هیچ کس نباید خرده گرفت. شاید بندگان خدا تابلو فرششان تمام شده که به خوش‌رزم نمی‌دهند!... به هرحال مراسم به پایان می‌رسد. البته برنامه آخر که نورافشانی باشد هم طبق برنامه صورت می‌گیرد و جای همگان خالی وفتی نور افشانی انجام می‌شود. زیبایی آسمان پرستاره بسطام چند برابر به چشم می‌آید و اصلا وقتی محتویات نور افشانی به سر و رویمان می‌ریزد احساس ناامنی نمی‌کنیم و اگر حاضران کم‌کم می‌روند، فقط به خاطر سرماست و بس.

بهناز وفایی وحدت