پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

هژمونی بازیگر در سینمای ایران


هژمونی بازیگر در سینمای ایران

جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران با همه حواشی و نقدهایی که بر آن رفت پایان یافت اما برخی واقعیت های فرهنگی سینمایی کشور از پس ضمیر ناخودآگاه آن بیرون زد که قابل تامل بود

جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران با همه حواشی و نقدهایی که بر آن رفت پایان یافت اما برخی واقعیت های فرهنگی- سینمایی کشور از پس ضمیر ناخودآگاه آن بیرون زد که قابل تامل بود. گردهمایی ها و همایش های فرهنگی- هنری در مقام یک کنش جمعی و نمادی از هویت اجتماعی- تاریخی ما همواره لایه های درونی تر واقعیت را برملا می سازد و فراتر از موضوعی که مطرح می کند و هدف آن است، رفتارشناسی فردی و جمعی خود را می توان در نشانه های نمادین و نهادین آن کشف و بازشناسی کرد.

جشن منتقدان سینما بار دیگر ثابت کرد که بازیگری و بازیگران به عنوان قدرتمندترین عنصر حرفه یی سینما در ایران از جایگاهی فراحرفه یی برخور دارند و در بستر فرهنگ صوری- بصری ما به موقعیتی هژمونیک نه تنها در سینما که در کل جامعه و سطوح مختلف اجتماعی دست یافته اند. وقتی در جشن منتقدان و نویسندگان سینما که بالطبع و بنا به ضرورت ساختاری باید منتقد محور برنامه باشد و از جایگاه و ارزش ها و هویت حرفه یی وی تقدیر شود، این بازیگران هستند که بیشتر مورد توجه قرار می گیرند و به عنوان سوگلی های جشن استقبال می شوند نشان می دهد که بازیگر و بازیگری از موقعیت واقعی خود در سینما فراتر رفته اند و فربه تر از آنکه هستند، می نمایند، جالب است در مراسمی که به نام و برای منتقدان برگزار شده، این فرزندان همیشه ناخلف خانواده سینما بیش از دیگر اصناف مورد بی مهری و جفا قرار گرفتند، به صورت فله یی و با شتاب تقدیر شدند و اتفاقاً در جشنی که به افتخار آنان برپا شد باز هم متلک و زخم زبان شنیدند و جالب تر آنکه تلخ و تندترین نقدها را از کسانی دریافت کردند که از سوی آنها به عنوان بازیگر یا کارگردان نمونه و برگزیده، انتخاب شده بودند. فاطمه معتمد آریا و سیروس الوند دو نمونه مشخص از آنها هستند که لااقل در جشن منتقدان هم، حرمت و شأن منتقدان را پاس نداشتند و جالب آنکه مورد تشویق هم قرار گرفتند.

قطعاً اگر منتقدی روی صحنه با چنین ادبیاتی از بازیگران و کارگردان ها سخن می گفت نه تنها مورد تشویق قرار نمی گرفت چه بسا موقعیت حرفه یی خود را هم به خطر می انداخت و منفور می شد. اینکه بازیگری در جشن فرهنگی به بانیان جشن می تازد و مورد حمایت افکار عمومی قرار می گیرد به دلیل منطق سخن او یا قدرت او در سخنوری و فن بیان نیست.

حتی جاذبه های شخصیتی و صوری وی نیز چندان دخیل نیست. بیش از همه اینها این جایگاه رویایی، اسطوره یی و رسانه یی «بازیگری» در کشور ماست که وجهه یی کاریزماتیک به آن بخشیده و قدرتی جادویی به وی داده است. پیش از مراسم دوربین های عکاسی و خبری و شبکه های مختلف صدا و سیما، بیش از آنکه منتقدان و کارشناسان سینما را مورد توجه قرار دهند و به ضرورت و حرمت نام جشن از نقد و منتقد بپرسند، مصاحبه های خود را روی بازیگران متمرکز می کنند و از آنها راجع به نقد و نقدنویسی پرسش می کنند؟ گرم ترین و جذاب ترین بخش برنامه هم به اهدای جوایز به بازیگران مربوط می شود به طوری که فکر می کنی در جشن بازیگران شرکت کرده یی، هیچ صنفی حتی کارگردان ها و تهیه کنندگان و دیگر اصناف نیز به اندازه بازیگران مورد تشویق قرار نمی گیرند. البته بازیگر در این میان، مقصر نیست، این موقعیت بازیگری در سرزمین ما است که به دلیل هژمونی هنری و جامعه شناسی فرهنگ عامه، فراتر از آنچه هست نشسته است.

به راستی چرا اینقدر بازیگری و بازیگران مورد توجه مخاطبان سینمایی هستند؟ قطعاً شهرت و رسانه یی شدن موجود در این حرفه نقش مهمی در این اتفاق دارد. در جهان رسانه یی امروز به قول بودریار، پدیده ها به واسطه تکنولوژی های رسانه یی به حاد واقعیت بدل می شوند و هویت مجازی آنها بیش از خود واقعیت شان، قدرت می یابد و می توانند در لایه های مختلف اجتماعی نفوذ کنند. امروزه از قدرت مجازی و تبلیغاتی بازیگران در تبلیغات های سیاسی، تجاری، برنامه سازی های تلویزیونی و موفقیت انجمن ها، نشریات و... استفاده های زیادی می شود و چه بسا موقعیت ها و فرصت های مجازی که برای یک بازیگر معروف ایجاد می شود از خود بازیگری با اهمیت تر و سودآورتر باشد. حرفه یی که در گذشته تاریخی خود همواره از وضعیت نامطلوب معیشتی رنج می برد، امروز به واسطه جایگاه رسانه یی و مجازی که پیدا کرده به عنوان یک حرفه پولساز مورد توجه جدی نسل جوان قرار گرفته است. تاریخ هنر بیش از آنی که در دنیای مدرن با صنعت و تجارت بیامیزد و قدرت تکنولوژی، بازار کساد اهل دل را رونقی بخشد همواره با درویش مسلکی و زهد و تنگ دستی آمیخته بود که هنر ظهور نمادین والاترین صفت حضرت دوست در عالم خاکی و خلیفه خدا در زمین بود؛ آفرینش.

گویی هنر، ساحت مقدسی است که آدمی از روح و فکر و جوهره خویش در آن می دمد و شیء و پدیده یی جدید خلق می کند، از نیستی به هستی رسیدن، از عدم به وجود رفتن، از انتزاع به انضمام پل زدن و به خیالی، واقعیت بخشیدن. این همه کافی است تا هنر را والاترین تجلی حق بدانیم و هنرمند را خداگونه خلقی که تجلیگاه محال خداوندی است. در واقع هنر از آنجایی که مظهر تجلی جمال و کمال هنر آفرین حقیقی بود، شأنی معنوی داشت و از عالم مادی، گریزان بود. هنرمندان شغل و حرفه یی دیگر داشتند و سقف معیشت شان بر ستون هنر استوار نبود اما در جهان مدرن هنر کارکردهای اقتصادی یافت و با تجارت آشتی کرد و خود به یکی از منابع پرسود اقتصادی بدل شد و شاید دستیابی به این جایگاه اقتصادی را بیش از همه بتوان مدیون بسط هنر توده یی به برکت رشد تکنولوژی دانست. بازیگری در عرصه سینما و تلویزیون خود اساساً محصول جامعه و هنر مدرن است؛ هنری که ماهیت اش با تاروپودهای اقتصاد آمیخته است و با آن غریبه نیست. در واقع منزلت اجتماعی (محبوبیت)، وضعیت اقتصادی، جذابیت رسانه یی، شهرت و قدرت، هویت مجازی به بازیگری، جایگاهی ویژه در صنعت سینما داده است و به لحاظ روانشناختی نیز این قشر، کانون تجلی فرافکنی ها، همذات پنداری ها و رویاهای دست نیافته مخاطبانی هستند که مطلوب های خود را در پرده سینما جست وجو می کنند. به عبارت دیگر بازیگر خالق فرصت ها و آرزوهایی است که مخاطب در پس رویاهایش آن را می بیند اما اثر این بازی ها در نقش ها باقی نمی ماند و دست کم در ذهن مخاطبان به استعلای خویش تداوم می بخشند و در نهایت بازیگران به اسطوره های مجازی محبوبی بدل می شوند که با تکیه بر پشتوانه مردمی و افکار عمومی، هژمونی خویش را در سطوح مختلف سینما و ساحت هایی گوناگون آن بسط می دهند و از آن سود می برند.

سیدرضاصائمی

http://ssaemi.blogfa.com