دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
دو راهی ها را زیاد نکنیم
در میان ادعاهایی که توسط دولتمردان فعلی علیه سیاستگذاران و مدیران دولتهای گذشته جمهوری اسلامی و برخی از سیاستمداران فعلی مطرح میشود، کذب دانستن بعضی از سخنان و متهم ساختن تلویحی - و حتی صریح - به دروغگویی، جایگاه ویژهای دارد. مثلاً در سال گذشته که بحث گرانیها مردم را کلافه و بعضی از سیاستمداران را حساس ساخته بود و هر روز علاوه بر رسانههای دیداری، شنیداری و مکتوب، تریبون مجلس شاهد اعتراض تعدادی از نمایندگان مجلس به گرانیها بود، یک مقام عالیرتبه دولتی، به صراحت رسانههای ملی و غیرملی را متهم کرد که <به جو کاذب گرانی دامن میزنند.> او حتی از دروغ گویی رسانهها در اعلام بعضی از قیمتها خبر داد که همین سخن، واکنش رئیس سازمان صدا و سیما را به دنبال داشت. ضرغامی با تأکید بر لزوم اصلاح منابع اطلاعاتی بعضی از مقامات، گفت: <وقتی قیمت گوشت در بازار بیش از ۶ هزار تومان است، نمیتوانیم در صدا و سیما بگوییم ۴ هزار تومان است.>!
قبل از رسانهای شدن موضوع گرانی، شعار <آوردن پول نفت بر سر سفرههای مردم> سوژهای بود که رسانهها به طرح مسائل غیرواقعی در مورد دولت نهم و رئیس آن متهم شدند. این در حالی بود که این شعار، تنها سه روز قبل از انتخابات، توسط جدیترین رسانه حامی احمدینژاد منتشر شده بود.
در میانه سال گذشته، تبصره ۱۳ و اختلافات شهرداری و مسئولان دولتی، فرصت دیگری بود که انتقادات به دولت، تلویحاً دروغ پنداشته شود؛ به طوری که علیرغم تأکید مکرر شهردار تهران و همکاران او بر عدم اختصاص حتی یک ریال از بودجه مربوطه به شهرداری، مسئولان دولتی مرتباً از تخصیص اعتبارات مربوط به شهرداری سخن میگفتند. پس از مدتی، بـعـضـی از نـهـادهـای مردمی و حکومتی از جمله مرکز پژوهشهای مجلس، به وجود تورم ۲۲ درصدی در کشور اشاره کردند که این ادعا، واکنش صریح رئیس جمهوررا به دنبال داشت. دکتر احمدی نژاد در گفتوگوی مستقیم با شبکه دوم سیما، آمار تورم ۲۲ درصدی را یک دروغ دانست.
سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، موضوع مهم دیگری بود که مورد توجه عدهای از نمایندگان مجلس - منتقد و حامی دولت - قرار گرفت. این گروه بر عدم اجرای به موقع بخشی از وظایف دولت در این زمینه تأکید میکردند، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم به صراحت از عقبماندگی دولت در این مورد سخن میگفت و رئیس قوه قضائیه تاکید میکرد که <در این موضوع، اختلاف نظر شدید میان مقامات عالیرتبه کشور وجود دارد.> اما پاسخ دولتمردان به این ادعاهای هماهنگ و غیر جناحی فقط این بود که <این ادعاها صحیح نیست ودولت وظیفه خود را به درستی انجام میدهد.> البته در کنار این پاسخ ادعاهای دیگری هم مطرح میشد که <خصوصیسازیهای گذشته همراه با مفاسد فراوان بوده> یا <عدهای که دست آنها از رانتها کوتاه شده، دولت را ناموفق معرفی میکنند.>
دو روز قبل نیز سخنگوی دولت نهم ادعاهای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص عقبماندگیها در اجرای سیاستها و راهکارهای سند چشمانداز را غیر مستند و غیرواقعی دانست. علاقهمندی سخنگوی دولت برای رد قاطع اظهارات رئیس مجلس خبرگان در حدی بود که به تجلیل مفصل از برنامه چشمانداز پرداخت و دولت را در پیگیری اهداف آن، موفق دانست. در حالی که کمتر از یک هفته قبل، رئیس جمهور نهم با اشاره به ضعفهای موجود در سند چشمانداز گفته بود: <تنظیم کنندگان سند چشمانداز، براساس توانمندیهای خود و برخی ارتباطات مادی اطراف خودشان، این سند را تنظیم کردهاند.>
البته اگر عرصههای مختلف کشور بررسی شود، موارد متعددی مشاهده خواهد شد که منتقدانی از دو جناح، ادعاهایی مطرح میکنند و دولتمردان این ادعاها را غیرواقعی و دروغ میپندارند، به طوری که با اطمینان میتوان گفت در هیچ یک از دورههای گذشته دولت و مجلس، انتقادهای اجماعی وابستگان به دو جناح تا این حد نبوده و در هیچ دورهای نیز پاسخ به انتقادات با اتهام افکنیهای اینچنینی به ویژه <دروغ خواندن ادعاهای منتقدان> مواجه نشده است. همچنین عدهای از دولتمردان در این دو سال، گروهی از احزاب، رسانه ها، و فعالان سیاسی را که عمدتاً دارای سوابق مدیریت عالی و میانی در نظام جمهوری اسلامی هستند، به دروغ پردازی علیه دولت متهم کردهاند.
اکنون این سوال قابل طرح است که اگر ادعاهای دولتمردان در خصوص دروغپردازیها علیه دولت نهم صحت دارد، عامل گسترش این مسأله چیست؟ به عبارت دیگر کدام عامل باعث شده است کسانی از دوجناح و گروهی از مدیران و سیاستمداران همراه با نظام، به صورت دستهجمعی به <طرح مسائل غیرواقعی> علیه دولت نهم روی آورند؟
البته نکته مهم دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که ظاهراً مورد غفلت سران دولت نهم قرار گرفته است. در نخستین انتخابات سراسری که پس از روی کارآمدن دولت نهم برگزار شد، نه تنها هیچ نشانهای از افزایش اقبال مردم به گروههای مدعی حمایت از دولت- و نیز کسانی که ارتباط ویژه آنها با دولت نهم و رئیس آن قابل انکار نیست- مشاهده نشد، بلکه برخی آراء از جمله رای هاشمی رفسنجانی در حوزه انتخابیه تهران، نشان داد که افراط در طرح برخی ادعاها توسط حامیان دولت نهم، نتیجه معکوس به دنبال داشته است.
اگر بخواهیم به صورت صریحتر قضاوت کنیم ادعاهای مطرح شده در مورد <دروغپردازیها برای تضعیف دولت نهم> مردم را به چهار دسته تقسیم کرده است: یک گروه، با شناخت عمیق از افراد منتقد دولت - و مورد انتقاد دولت - و یا با اصلاح دیدگاه خود، به طرف منتقدان روی آورده اند، گروه دیگر، به گمان خود دست به انتخاب از میان بد و بدتر زدهاند، گروه سوم به سرجمع انتقادات دو گروه از یکدیگر اعتماد کرده و هیچ یک از آنها را قابل اعتماد ندانستهاند! گروه چهارم هم با اعتماد به ادعاهای سیاستمداران حامی دولت، بر حجم بدبینیهای خود به دستاندرکاران دو دهه گذشته افزودهاند، اما نشانهای از اقبال بیشتر همین گروه به طیف حامیان دولت نیز مشاهده نمیشود!
با این شرایط، آیا بهتر نیست که به پیامد برخی سخنان و ادعاها، بیشتر بیندیشیم و به جای پاسخگوییهایی که بوی کینه از آن بر میخیزد، به دنبال اصلاح برخی روشها و نیز جمعآوری مستنداتی باشیم که میتواند شبهات را برطرف و منتقدان را قانع کند!؟
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست