یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
نویسنده ای تنها کنار شیر آتش نشانی
روزهای گذشته شاهد پخش «تلهتئاتر» کنار شیر آتشنشانی به کارگردانی حجتالله سید علیخانی بودید. او اولین تجربه تلهتئاتر خود را در شرایطی به نمایش گذاشت که آن را سال ۷۷ در تالار مولوی روی صحنه برده بود.
تله تئاتر کنار شیر آتشنشانی، ویژگی متفاوتی نسبت به تلهتئاترهای دیگری که در تلویزیون دیدهاید، داشت و آن فضای این تلهتئاتر بود که همان حال و هوای تالار مولوی را به بیننده القا میکرد.
درباره ویژگیهای دیگر این تلهتئاتر با علیخانی گپ زدیم. لازم است بدانید که نویسنده این نمایش؛ دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی، کارگردان تلویزیونی: بیژن صمصامی و تهیهکننده آن اشرفالسادات اشرفنژاد بودند.
▪ به گفته خودتان این نمایش را ۱۲ سال پیش روی صحنه بردید، چه شد که مجددا این نمایش را تلهتئاتر کردید؟ و چقدر بازنویسی آن را تغییر دادید؟
ـ ۱۲ سال پیش که با نویسنده درباره این نمایش صحبت کردیم، حرف اصلی یا تم اصلی این نمایش، این بود که آنچه در جامعه امروز ما و شاید به شکل جهانشمول هم مطرح است، ارتباط میان آدمها یا عدم ایجاد گفتگو در جوامع اجتماعی امروز جهان است؛ چیزی که در جامعه امروز کمرنگ و کمرنگتر میشود.
دکتر ناظرزاده کرمانی ابتدا این نمایش را نوشت و طی صحبتی که با هم داشتیم به این نتیجه رسیدیم که آن را بازنویسی کنیم بنابر این تمرینات را شروع کردیم، اما قبل از تمرینات نهایی، مجددا یک بازنویسی نهایی نیز صورت گرفت ولی آنچه باعث شد دوباره این نمایش را تبدیل به تلهتئاتر کنیم، این است که سال گذشته درباره همین خلا ارتباطی که در جهان امروز مطرح است و این نمایش آن را بیان میکند، دوباره ذهنم را به خودش مشغول کرد.
این نمایش به تنهایی انسان یا تاثیر معضلات فناوری بر انسان امروز را نشان میدهد و توانستیم با کمک رحمان سیفیآزاد و مهرداد رایانیمخصوص این نمایش را برای شبکه ۴ به صورت تلهتئاتر کار کنیم.
یک ویژگی تلهتئاتر شما جدای از تم آن که به تنهایی یک نویسنده میپردازد حال و هوایی است که در آن دیدیم و تازگی داشت، چرا خواستید حال و هوای تالار مولوی را در تلهتئاتر حفظ کنید؟ چون به گفته خیلیها نمایشی که روی صحنه نشان داده میشود را نمیتوان در قاب تلویزیون گنجاند.
اتفاقا برای خود من هم جالب بود و با یک نظرسنجی که از دوستان و منتقدان انجام دادم، نظرات آنها هم مثبت بود؛ اما آنچه که شما میگویید هم واقعیت دارد و باید بررسی شود که چرا تئاترهایی که به رسانه تلویزیون میآیند مورد اقبال قرار نمیگیرند؟ به نظر من ما تئاتریها وقتی تلهتئاتر نیز میسازیم، میخواهیم همان خصیصههای تئاتر را هم در تلویزیون داشته باشیم، ضمن اینکه خصوصیتهای هنری نمایش هم حفظ شود.
درباره این نمایش اتفاق خوبی که رخ داد، ارتباط صمیمی ما با بیژن صمصامی، کارگردان تلویزیونی بود. به نظر من اگر این ارتباط ایجاد شود، یعنی کارگردان هنری و هم کارگردان تلویزیونی با هم همکاری خوبی داشته باشند و به نتایج خوبی برسند، براحتی میتوان یک نمایش تئاتر را تبدیل به تلهتئاتر یا نمایش تلویزیونی کرد.
▪ نمایش را به دلیل اینکه حال و هوای تئاتری آن حفظ شود در تالار مولوی ضبط کردید؟
ـ بله به همین دلیل بود، ما کوشیدیم کمی سنتشکنی کنیم، یعنی از ابتدا و شروع تیتراژ و تالار نمایش، ازدحام جمعیت و بلیتخریدن مردم را نمایش میدهیم تا بیننده تلویزیون ضمن تماشای این تلهتئاتر حس کند که در فضای تئاتر قرار گرفته است. یعنی ما به غیر از دوربین و بوم صدا همه ابزارهای تئاتر را به تماشاگر در تلهتئاتر نشان دادیم.
▪ با هوشنگ هیهاوند و حسین مسافر آستانه برای بازی در این تلهتئاتر چگونه به توافق رسیدید؟ و آیا ۱۲ سال پیش هم این دو بازیگر، بازیگران این نمایش بودند؟
ـ بله. هنگام نوشتن نمایش به دلیل قابلیتهای بالای هیهاوند، من او را پیشنهاد کردم، ضمن اینکه نویسنده نیز آن طور که خودشان گفتند تنها به ایشان فکر میکردند. نقش مقابل ایشان (حسین مسافرآستانه) به نظرم انتخاب خوبی بود و آن زمان هم جواب داد؛ هر چند ایشان برای ضبط این کار بسیار گرفتار بودند، ولی من همچنان اصرار داشتم که وی نقش این پاسبان را بازی کند.
▪ تا چه میزان تغییر و تحولاتی را برای تبدیل به تلهتئاتر شدن در متن انجام دادید؟
ـ ما یک خط داستانی کوچک داریم، یعنی یک نویسنده تنهایی که یک شب همسرش وی را از خانه بیرون میاندازد و او در کنار شیر آتشنشانی شروع به درد دل میکند و...
▪ تلهتئاتر را دیدم، منظورم تغییرات آن بود؟
ـ تغییرات همین است که میگویم، ما کمی به دیالوگهای این نویسنده و پاسبانی که آن شب اولین شب نگهبانی اوست، اضافه کردیم و تغییراتی اساسی صورت ندادیم.
▪ حس میکنم پایان نمایش شما کمی نمادین است، قبول دارید؟
ـ در واقع نمیخواستم چنین شود، اگر دقت کرده باشید، آخرین دیالوگی که نویسنده میگوید این است: «سرمایه آدمیزاد همین امید است و بس» و آن نوری که از در وارد میشود یا بارانی که در پایان هست، نشاندهنده همین دیالوگ پایانی نویسنده است که از جنبه زیباییشناختی آن را مورد توجه قرار دادیم.
مریم درستانی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
امیرعبداللهیان حسین امیرعبداللهیان ترکیه دولت سیستان و بلوچستان جنگ انتخابات مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم افغانستان مجلس
سیل هواشناسی تهران شهرداری تهران بارندگی سازمان هواشناسی باران فضای مجازی یسنا آتش سوزی هلال احمر آموزش و پرورش
هوش مصنوعی خودرو دلار قیمت خودرو قیمت دلار مسکن قیمت طلا تورم بانک مرکزی بازار خودرو حقوق بازنشستگان ارز
مسعود اسکویی تلویزیون صدا و سیما جهان حج مهران غفوریان موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران سازمان صدا و سیما
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل جنگ غزه حماس روسیه آمریکا انگلیس اوکراین نوار غزه ایالات متحده آمریکا یمن
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان رئال مادرید لیگ برتر باشگاه استقلال بازی باشگاه پرسپولیس علی خطیر جواد نکونام بایرن مونیخ
آیفون اینستاگرام دیابت اپل ناسا عکاسی تبلیغات موبایل گوگل
کبد چرب فشار خون گرما