دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

رخداد حقیقت


رخداد حقیقت

هایدگر و «در جهان هستن»

هایدگر در دوران دوم فکری خویش پرسش از هستی را از هستومند انسانی به خود هستی معطوف کرد و این بار به جای پرداختن به تحلیل دازاین، به تاریخ هستی پرداخت و در شعر شاعران نیوشایی ندای هستی را پی گرفت. در همین دوره بود که از «رخداد از آن خود کننده» و «خطای تاریخ متافیزیک» سخن گفت و حقیقت را به مثابه ناپوشیدگی مد نظر داشت:

در-جهان-هستن به مثابه حضور و اوصاف آن

نزد هایدگر دازاین همواره در جهان حضور دارد و یا به تعبیری دیگر جهان برای او حاضر است. حضور نزد هایدگر به معنای «وجود داشتن» است و اگر چیزی حضور دارد، جهان دارد. حضور جهان را بنیاد می‌نهد و در عین حال متوقف است بر جهان. از این رو حضور و جهان یکی هستند و هایدگر برای بیان یگانگی ذاتی حضور و جهان، تعبیر «در-جهان-هستن» را به کار می‌برد. در-جهان-هستن چنانکه گفتیم، مشخصه حضور آدمی است و این مشخصه رابطه وجودی آدمی را با هستنده‌های دیگر نشان می‌دهد، زیرا که این هستنده‌ها برای او حاضرند و به عبارت دقیق، جهان نه مجموعه هستنده‌ها که حضور هستنده‌ها است. پس حضور به دو معناست: اولا هستنده واجد حضور برای خود حاضر است؛ ثانیا دیگر هستنده‌ها برای آن حاضرند.

سه صفت این معنای جهان عبارتند از:

الف) اماری و اندکسیکال بودن؛

ب) ابزاری بودن؛

و ج) همگانی بودن.

در ویژگی نخست چیزهای جهان اماره هستی و نشانه آن هستند؛ ویژگی دوم جهان چنانکه در تعریف ابزار آمد، چیزها وسیله و ابزار کار دازاین‌اند و در شبکه روابط و نسب(تعریف تودستی جهان) معنا می‌یابند و سومین ویژگی ناظر به با-هم-هستن دازاین‌هاست. سه عنصر مقوم جهان به معنای حضور نیز عبارتند از: وجود، زمان و زبان.

● جهان در اندیشه هایدگر متأخر

به هر شکلی که به قضیه نگاه کنیم (گسست، یا پیوست)، می‌توان تفاوتی آشکار در میان دو مرحله فکری هایدگر دید، این تفاوت هم در مضامین و هم در رویکرد آشکار است. به سه دوره فکری هایدگر در درآمد این نوشتار اشاره شد. هایدگر در دوران دگرگونی(دوره میانی) سه درونمایه مهم حقیقت به مثابه ناپوشیدگی (آلثیا alethia)، متافیزیک و «رویدادِ از آن‌ِ خودکننده» (Ereignis) را محور قرار داد. دوره دوم فکری هایدگر را می‌توان «تاریخ هستی» خواند و کارهای مهم او در این دوره عبارتند از: متافیزیک چیست؟، کانت و مسأله متافیزیک، درباره گوهر بنیادین و مهم‌تر از همه ادای سهمی به فلسفه (درباره رویداد از آن خودکننده). در این میان باید به آثاری چون درس‌گفتارهای نیچه، خطابه سرچشمه اثر هنری و مقاله‌های نامه درباب «انسان‌گرایی»، پرسش از تکنولوژی و بناکردن، سکونت کردن، فکر کردن توجه کرد.

دو مفهوم جهان و زمین در رساله سرچشمه اثر هنری مفاهیمی کلیدی و در عین حال تازه‌اند. در هستی و زمان، جهان شبکه نسب و روابط و نظام اهداف و معناها بود. در آن کتاب تأکید هایدگر بر جهان هرروزه تولیدها بود. اما در این رساله دوران دوم فکری هایدگر، جهان افق معنایی دوران پیدایش اثر است. هر اثر، جهانی را بر ما می‌گشاید و به این معنا اثر هنری جایگاه رخداد حقیقت (Ereignis) است. هر اثر هنری نشان می‌دهد که راه‌های بنیادین فهم هستی و تقدیر تاریخی هر قوم و ملت چه بوده‌است. از سوی دیگر زمین نیز مفهومی تازه در آثار هایدگر است.

زمین مبنا یا بنیادگاه اقامت ماست. همه امور طبیعی و غیر انسانی که اثر هنری از آنها پدید می‌آید، یا با آنها سر وکار می‌یابد، یا از آنها خبر می‌آورد، زمین است. هایدگر اثر هنری را در میان زمین و جهان، و بر آیند پیکار آنها معرفی کرد. اثر هنری هم‌ راز و رمز پوشیدگی، و هم آشکارگی است، و در آن فضای میان جهان و زمین، همان جایگاهی می‌شود که افراد و ملت‌ها خود را در آن باز می‌یابند. هایدگر با مثال پرستشگاه، نشان می‌دهد که اثر هنری راستین یا به قول او «بزرگ»، نه فقط یک جهان را می‌گشاید، بلکه یک جهان را بر پا می‌کند.

جهان محیطی است انسانی که ما در زندگی خود آن را به پیش می‌بریم، ابزارهایی است که از آنها استفاده می‌کنیم، خانه‌هایی است که می‌سازیم، ارزش‌هایی است که می‌آفرینیم، یا از آنها یاری می‌گیریم. اما زمین جایگاه طبیعی این جهان است، زمینه و پایگاهی است که جهان بر آن ایستاده است، سرچشمه مواد همه چیزهایی است که می‌سازیم. از این‌رو اثر هنری پیکار (Streit) زمین و جهان یا شکاف (Riss) میان آن دوست. پیکار نه به معنای تباه کردن یک‌دیگر، بلکه موقعیتی است که در آن هر کس به دلیل شرکت در پیکار باید گوهر خویش را پاس دارد، و تیماردار باشد.

محسن آزموده