چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
وجوه تمایز دین و خرافات
سالیان متمادی است در بین عوام و خواص علیه خرافه و خرافهگرایی و عوارض شوم و ناگوار آن مطالب و نظرات گوناگونی طرح و تبیین شده و در سالهای اخیر، بهخصوص در آستانهی ایام سوگواری حجم و شتاب مطالب در رسانههای مختلف، همایشها و نمازجمعهها و پیامها و بیانیههای نهادها و مراکز دینی و حتی فتاوای مراجع عظام تقلید توسعهی بیشتری مییابد.
نظر به جایگاه علمی، فقهی، کلامی، فلسفی و عرفانی استاد شهید آیت الله مطهری در بین اندیشمندان و متفکران دینی و نیز نظر و نگاه ویژهی امام(ره) نسبت به آثار ماندگار و یادگار آن شهید بزرگوار، به ویژه با تأکید بر این جملهی حضرت امام(ره) که: «من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بیاستثناء آثارش خوب است. ایشان (مطهری) بیاستثناء آثار (قلمی و زبانیاش) خوب و انسانساز است.» بهجاست که رویکرد ایشان نسبت به خرافات و آثار مخدر آن در بین مسلمانان را اگرچه به اجمال و اختصار مرور کنیم تا گامی باشد برای مطالعات و تحقیقات بیشتر و عمیقتر در این خصوص.
شهید مرتضی مطهری اگرچه موضوع خرافات را به طور مستقل و مفصل مورد بحث قرار نداده است، اما در آثار متعددش مطالب و نقطهنظرات ارزنده و جامعی را طرح و تبیین نموده است. آنچه از مجموعه آثار وی در مورد خرافات به دست میآید، این است که خرافات در واقع نادیده انگاشتن حق و سهم عقل و وحی در تعیین و تبیین آیین، عقیده و عمل آدمی است.
رویکردی است مبتنی بر اوهام، افسانه، تحریف، جهل، ترس و حاشیهای تلقی نمودن عقلانیت و وحیانیت.
وی با آوردن مثالها و مصادیق تاریخی، خرافات را مولود و مولّد فرآیند فوق دانسته و تصریح میکند که مطالعهی پروسهی پیدایی و تکوین سکولاریزم در غرب و حتی در جهان اسلام، از این واقعیت حکایت میکند که مخالفان (آگاه) و موافقان (ناآگاه) دین با حذف عقل و وحی از ذهن و زندگی بشر به پیدایش و اشاعهی خرافات اقدام میکنند.
به طور مثال در کتاب علل گرایش به مادیگری ضمن بحث مفصلی، خرافی و نارسا بودن مفاهیم دین کلیسایی و ابتنای آموزههای مسیحیت قرون وسطی بر توهم، تحریف و خرافات را اصلیترین عامل رشد و گسترش سکولاریزم برشمرده و میافزاید، رویکرد غیرعقلانی و غیروحیانی کلیسا به خدا، انسان، طبیعت و جهان پس از مرگ و عدم انطباق احکام کلیسا بر نیازهای فطری و غریزی بشر زمینههای به حاشیه رانده شدن دین از عرصهی زندگی اجتماعی را به وجود آورد. استاد مطهری به نقل از برتراند راسل مینویسد: تعلیمات (خرافی) کلیسایی بشر را در میان دو راه بسیار تلخ و تاریک گرفتار ساخته یا تاریکی و فقر و محرومیت دنیا و سعادت و خوشبختی آخرت و یا بدبختی و تاریکی اخروی و خوشی دنیا.
استاد مطهری با شرح مفصل خدمات متقابل اسلام و ایران در کتابی با همین نام، خرافات را یکی از عوامل شکست ساسانیان و پیروزی اسلام نامیده و دین زرتشتی را (که دین ایرانیان آن زمان بود) آیینی آمیخته به افسانه، توهم و خرافات میداند.
موبدان زرتشتی که تسلط کاملی بر ایرانیان آن زمان داشتند، با آداب و رسوم و عقاید خرافی مردم را به بند کشیده بودند. دعاها و مراسمی چون واجب دانستن ستایش آفتاب و آب و آسمان، آن هم روزی چهار بار و نیز واجب دانستن خواندن وردها و دعاهایی در هنگام بیدار شدن، خوابیدن، شستشو، ناخن گرفتن، کمربندبستن، غذا خوردن، افروختن چراغ، شانه کردن و دهها و صدها قید و بند و تشریفات و احکام پوسیده مبتنی بر خرافات زمینههای فروپاشی حکومت و آیین ساسانیان که به شدت تحت تأثیر نفوذ موبدان زرتشتی بودند را فراهم ساخت و ایرانیان به سرعت و به راحتی اسلام را پذیرفتند. یعنی انقلاب بدون خونریزی.
موبدان، دینِ وِرد و آیین پوچ و پوسیدهای را بر روح و روان مردم تحمیل کرده بودند. آب و آتش و خاک را مقدس میدانستند لذا مرده را نباید با آب شست، مرده را نباید سوزاند و نباید در خاک دفن کرد. چون آب و آتش و خاک مقدس است. اینها که برای انسان خلق شدهاند مقدساند، اما انسان مقدس نیست. این امور ضد عقل و وحی باعث قیام مردم علیه دین موبدان و پذیرش اسلام به عنوان دین پویا و مبتنی بر عقل و وحی گردید.
استاد مطهری با اشاره به شواهد متعددی، این نتیجه را میگیرد که مخالفان و دشمنان اسلام و ادیان آسمانی نیز برای مبارزه علیه آیین و تعالیم انبیاء(علیهمالسلام) مؤثرترین و سادهترین راه را در خرافی (غیرعقلانی و وحیانی) جلوه دادن ادیان آسمانی و عقلانی و وحیانی نمایاندن پیام خود دانستهاند. در این میان اسلام به عنوان خاتم ادیان و کاملترین دین همچون سایر ادیان در معرض هجمهی آلودگی به خرافات قرار گرفته و همواره از سوی یهودیان، مسیحیان، مجوسیان، مانویان، زنادقهای که در میان مسلمانان بودند تهدید شده است. فرقهها، گروهها و گرایشهای مختلفی را به نام دین و درواقع ضد دین و عقل تأسیس و ترویج نموده است.۱
وی بسیاری از آداب و رسوم و طرز تفکر مسلمانان در جهان را که باعث انحطاط و مسخ مسلمین از یکسو و سیطرهی اجانب بر سرنوشت ملتهای مسلمان از سوی دیگر شده را به نقد کشیده و خرافات را از اصلیترین معضلات و مشکلات مسلمانان در جهان امروز خوانده است.
وی تأکید میکند، رویکردی که مسلمین و حتی شیعیان به قضا و قدر، امر آخرت، شفاعت، تقیه، انتظار فرج، زهد، قناعت، صبر، رضا، تسلیم، توکل و ... دارند از عمدهترین ضعف و آسیبهای اعتقادی دانسته و رواج خرافات در بین مسلمانان را اصلیترین محصول رویکرد فوق به شمار میآورد.
استاد، به طور صریح در کتاب بیست گفتار تأکید میکند که: "در میان کشورهای دنیا به استثنای بعضی کشورها، کشورهای اسلامی عقبماندهترین و منحطترین کشورها هستند. نه تنها در صنعت عقب هستند در علم عقب هستند در اخلاق عقب هستند، در انسانیت و معنویت هم عقب هستند. چرا؟! یا باید بگوییم اسلام، یعنی همان حقیقت اسلام در مغز و روح این ملتها هست، ولی خاصیت اسلام اینست که ملتها را عقب میبرد (بزرگترین حربهی تبلیغی دشمنان دین، همین انحطاط فعلی مسلمین است) و یا باید اعتراف کنیم که حقیقت اسلام به صورت اصلی در مغز و روح ما موجود نیست، بلکه این فکر اغلب در مغزهای ما به صورت مسخ شده موجود است. توحید ما توحید مسخ شده است نبوت ما نبوت مسخ شده است، ولایت و امامت مسخ شده است، اعتقاد به قیامت ما کم و بیش همینطور، تمام دستورهای اصلی اسلام در فکر ما همه تغییر شکل داده، در دین صبر هست، زهد هست، تقوی هست، توکل هست، تمام اینها بدون استثناء به صورت مسخ شده در ذهن ما موجود است ... آیا این عجیب نیست که ما مقتدایانی مثل اهل بیت(ع) پیغمبر(ص) داشته باشیم، علی بن ابیطالب(ع) داشته باشیم، حسن بن علی(ع) داشته باشیم، حسین بن علی(ع) داشته باشیم، زینالعابدین(ع) داشته باشیم و همچنین سایر ائمه، آنگاه به جای اینکه وجود این پیشوایان محرک ما و مشوق ما باشند، به عمل وسیلهی تخدیر ما و تنبلی ما و گریز ما از عمل شده است ... ببینید این فکر چقدر مسخ شده است، این حقیقت عالی به شکل معکوس در فکر ما وارد شده در ما نتیجهی معکوس داده وسیله هیچ کار نکردن با انتظار اینکه همهی کارها را مولی(ع) کرده. در قیامت هم مولی(ع) میکند." وی سپس نتیجه میگیرد که: فکر دینی ما باید اصلاح بشود، تفکر ما دربارهی دین غلط (و آمیخته به خرافات) است.۲
استاد مطهری در بحث خرافات ۱۳ در کتاب پانزده گفتار ضمن ارائهی تحلیل مبسوطی پیرامون ریشههای روحی، روانی و تاریخی اعتقاد به نحوست سیزده، باور به خرافاتی چون نحوست صدای کلاغ؛ صدای جغد، اشیاء خاص و قائل شدن تقدس برای روزها و اعداد را از جملهی نشانهها و مظاهر حاشیهای تلقی شدن عقل و دین در حوزههای زندگی فردی و اجتماعی دانسته و مینویسد: اگر بخواهیم از نحوست خارج شویم چه باید بکنیم؟! آیا بیرون شده سبزهها را گره بزنیم تا از نحسی خارج شویم؟! با سمنو پختن از نحسی خارج میشویم؟! با سبزه را در روز سیزده از خانه بیرون ریختن از نحسی خارج میشویم؟! ... [به جای این کارها] از خودت بیرون بیا، از این افکار زشت [و غیرعقلانی و غیردینی] خارج شو، از این ملکات کثیف و پلیدی که گرفتارش هستی خارج شو ... ۱۳ چه گناهی دارد؟ از سمنو چه کاری ساخته است؟ از سبزه گره زدن چه کاری ساخته است؟ ... این مسایل مال اسلام نیست.۳
در جای دیگر (در همان کتاب) با اشاره به شمایل موهن و خرافات داخل شده در مراسم سوگواری تأکید میکند، اسلام شعارهای تصویری ندارد. دو شعار است که اسلام ندارد یکی شعار تصویری و یکی شعار عددی. در بعضی از جاهای دیگر شعارهای تصویری پیدا میشود مثل صلیب که شعار مسیحیت است ... اسلام هیچ نوع شعار تصویری ندارد. تصویرهایی که به اسم و به انتساب شخص مقدس رسول اکرم(ص) یا امیرالمؤمنین(ع) یا ائمهی اطهار(ع) است و این تصویرهایی که در بازار میفروشند. (شمایل پیغمبر اکرم(ص)، شمایل امیرالمؤمنین(ع)) هیچکدام اساس ندارد و اسلام هم از اول تمایلی به این امر نداشته، بلکه با آنها مخالف بوده است ... همچنین شعارهای عددی هم ما نداریم یعنی یک عدد معین از نظر اسلام، باید برای آن احترام قائل باشیم ... اسلام از این بازیها (که هم غیرعقلانی است و هم غیردینی ... یعنی خرافات است) خوشش نمیآید. برای اینجور چیزها یک حدیث ضعیف هم نمیتوانید پیدا کنید. چرا شعارهای (عقلانی و وحیانی) اسلام را کنار میگذارید بعد شعاری از پیش خودتان انتخاب میکنید؟ حساب ابجد که یک حساب و رمز واقعی یکی از قوانین حقیقی عالم نیست. اساساً ما نباید به این حسابها ترتیب اثر بدهیم در هیچجا ولو به عنوان شعار.
همانطور که در مباحث مذکور ملاحظه میشود از نظر استاد مطهری خرافات یکی از مصادیق و موارد بارز خروج از بستر عقلانیت و وحیانیت بوده و پیآمدها، ریشهها و عوارض مخربی داشته و دارد که میبایست در جای خود مورد بحث و تجزیه و تحلیل عمیقتر و دقیقتر واقع شود. انشاءالله.
احمدرزاقی کارشناس معاونت پژوهشی وآموزشی
پی نوشت:
۱- به کتاب انسان و سرنوشت مراجعه شود.
۲- مرتضی مطهری، بیست گفتار، صدرا، صص ۱۲۱ تا ۱۲۴.
۳- مرتضی مطهری، پانزده گفتار، صدرا، ص ۱۶۷.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست