جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
کشمکش حجاب و نقاب
آرزومندیم دو پدیده در بیداری اسلامی معاصر وجود داشته باشد:
۱) دوری از اشتباهاتی که امت را منحرف ساختهاند؛ قدرت و شوکتش را نابود کردهاند، و دشمنان را بدان در طمع انداختهاند.
۲) ارائهی تصویری عینی و عملی از اسلام، که بینندگان را به اعجاب وادارد؛ شبهات کهنه و قدیمی را محو کند، و با وحی الهی، تعاملی منصفانه و منطقی داشته باشد.
از این احساس رنج می برم که برخی از منتسبان به این بیداری و هوادارانش نه تنها در محقق ساختن این دو قضیه دچار شکست شدهاند، بلکه بسا در بیمناک شاختن مردم از اسلام نیز توفیق یافتهاند و زمینه را برای دشمنان آن فراهم نمودهاند، تا نسبت به اسلام زبان درازی کنند. اینک پارهای از کشمکشهایی را که دامن زدهاند را بررسی میکنیم.
نخست به کشمکش حجاب میپردازیم:
کتابچهای در یکی از کشورهای خلیج خواندم که نویسنده میگفت: اسلام، زنا را حرام نموده است. کشف چهره منجر به زنا میشود؛ بنابراین کشف چهره هم حرام است چون منجر به گناه میشود.
گفتم: اسلام، کشف چهره را در حج و همهی نمازها واجب نموده است. آیا با کشف چهره هنگام ادای این دو رکن اسلام، غریزه تحریک میشود و زمینه برای گناه فراهم میشود؟ این استدلال بینهایت گمراه کننده است. پیامبر هنگام ادای مناسک در مساجد و بازارها، چهرهی زنان برهنه میدید، ولی هیچگاه روایت نشده که امر به پوشاندن آنها داده باشد. باید از اینان پرسید که آیا شما نسبت به دین، شرف و فضیلت از خدا و پیامبر غیرتمندتر هستید؟ اینک نگاهی میاندازیم به کتاب خدا و سنت پیامبر تا همهی جوانب قضیه را بررسی و آشکار نماییم:
۱) هرگاه چهرهها پوشیده باشد، مؤمنان از چه کسانی چشمان خود را فرو گیرند و پایین اندازند؟ چنانچه در آیه آمده است:
(قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَی لَهُمْ ... ) النور: ۳۰
« ( ای پیغمبر ! ) به مردان مؤمن بگو: ( آنان موظّفند که از نگاه به عورت و محلّ زینت نامحرمان ) چشمان خود را فرو گیرند، و عورتهای خویشتن را ( با پوشاندن و دوری از پیوند نامشروع ) مصون دارند . این برای ایشان زیبندهتر و محترمانهتر است .»
به راستی آیا چشمان خود را از پشت و پس گردن فرو گیرند و پایین اندازند؟ غض و فروگرفتن چشم، زمان نگاه ناگهانی به چهرهها صورت میگیرد. بسا یک مرد از یک زن چیز زیبایی میبیند. در این صورت نباید دوباره به او نگاه کند. چنانچه در حدیث آمده: رسول خدا (ص) به علی گفت: ای علی، یک نگاه را با نگاهی دیگر دنبال مکن؛ چون اجازه اولی برای تو است نه دومی.
۲) پیامبر (ص) کسی را دیده که با نگاه ناگهانی، امیال و غرایزش تحریک میشود. وظیفه چنین شخصی اگر متأهل بود، این است که باید از طریق همسرش خود را اشباع کند. چنانچه از پیامبر (ص) نقل نموده: هرگاه کسی از شما زنی را دید و شیفته اش شد، باید نزد همسرش برود. چون این عمل وسوسهای را که در قلبش بوجود آمده دور میکند.
طوری که شوکانی روایت نموده، قاضی عیاض از علمای معاصر خود نقل کرده، که زن زمانی که در راه حرکت میکند، موظف نیست چهره اش را بپوشاند بلکه باید مردان همانگونه که خداوند به آنان دستور داده، چشمانشان را فرو بیندازند.
۳) در یک عید، پیامبر (ص) برای زنان سخنرانی نمود، عیدگاه طبق دستور پیامبر شامل زنان و مردان بود. پیامبر به زنان گفت: صدقه بدهید، چرا که اکثر شما، هیزم جهنم هستید.
زنی که دارای چهرهای سبزه و گندمگون بود و میان زنان نشسته بود، گفت: «چرا ما آنگونه هستیم که شما فرمودید؟»
پیامبر (ص) فرمود: «چون شما بسیار گله و شکوه میکنید و از شوهرانتان ناسپاسی مینمایید.»
منظور پیامبر (ص) این است که بسیاری از زنان حق شوهر را انکار میکنند و مصارفی را که از طرف شوهر در خانه صورت میپذیرد، منکر میشوند. در مقابل تنها گله و شکوه از آنان شنیده میشود.
راوی میگوید: زنان از زیورآلات خود صدقه دادند و گوشوارهها و انگشترهایشان را در لباس بلال انداختند.
اکنون این سؤال مطرح است که: راوی از کجا دانست که آن زن دارای چهرهی سبزه و گندمگون بوده است؟ پی بردن به این چیز به جز اینکه چهرهی زن ظاهر بودن باشد، امکان ندارد.
در روایت دیگر است: دستان زنان را میدیدم که زیورآلات خود را در لباس بلال میانداختند.
بنابراین نه چهره عورت است و نه دست.
۴) بعضی از مردم گفتهاند: امر به کشف چهره در نماز و حج، بیانگر این است که در غیر این موارد، چهره باید پوشیده باشد. زنان باید از نقاب و دستکش استفاده کنند.
میگوییم: آیا چون خداوند به حجاج دستور داده در احرام سرهایشان را برهنه کنند، بنابراین در غیر احرام باید سرها پوشیده باشند؟ چه کسی این را گفته؟ هر کس میخواهد سرش را بپوشد و هر کس هم که میخواهد برهنه اش کند.
۵) از سهل بن سعد روایت است که زنی نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا، آمدهام تا خودم را به تو ببخشم.
پیامبر خدا نگاهی به او انداخت و وراندازش کرد و سپس سرش را پایین انداخت و به او چیزی نگفت. زن چون دید رسول خدا چیزی نمیگوید، نشست.
در روایت دیگر است که یکی از صحابه از او خواستگاری نمود. آن صحابی نمیتوانست مهریهی او را بپردازد. رسول خدا به او گفت:
«جستجو و تلاش کن، لااقل یک انگشتر آهنی پیدا کن.»
ماجرا ازدواج صحابی با آن زن خاتمه یافت. اکنون این سؤال مطرح است که اگر او نقاب داشته، چگونه پیامبر او را ورانداز نموده و چشمانش را بالا و پایین انداخته است؟
۶) از ابن عباس روایت است که فضل پشت سر پیامبر سوار بود. زنی از خشم نزد پیامبر آمد و از او سؤال نمود. فضل به او و او به فضل نگاه میکرد. رسول خدا چهرهی فضل را به طرف دیگر گرداند. زن گفت: ای رسول خدا، حج یکی از فرایض خداوند بر بندگانش است. پدرم فرتوت و سالخورده شده و نمیتواند روی سواری قرار بگیرد. آیا من میتوانم به نیابت از او حج بگزارم؟ رسول خدا فرمود: آری.
این ماجرا در حجة الوداع رخ داده است. بدین معنا که پس از این ناسخ دیگری نیامده تا آن را نسخ کند.
۷) ام المؤمنین عایشه روایت نموده که زنان مؤمن برای ادای نماز صبح با پیامبر حاضر میشدند. آنان با عبا یا چادر خود را میپوشاندند. پس از ادای نماز در حالی که از شدت تاریکی شناخته نمیشدند به خانههایشان باز میگشتند. یعنی اینکه اگر صبحگاهان هوا تاریک نمیبود، آنان شناخته نمیشدند. چون چهرههایشان برهنه بود.
۸) وانگهی خداوند میفرماید:
( وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیوبِهِنَّ ) النور: ۳۱
« و باید چارقد و روسریهای خود را بر یقهها و گریبانهایشان آویزان کنند ( تا گردن و سینه و اندامهائی که احتمالاً از لابلای چاک پیراهن نمایان میشود، در معرض دید مردم قرار نگیرد ).»
این آیه نیاز به تأمل دارد. چون اگر مراد آویزان نمودن خمار بر چهره میبود خداوند میگفت:
(وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی وجوههنّ)
«باید خمارهایشان را بر چهرههایشان آویزان کنند.»
چنانچه واقعاً پوشاندن چهره شعار اسلامی بود و نقاب چنین جایگاه هولناک و عجیبی را دارا بود باید بدان تصریح میشد ... زمانی که این فهم عملاً اجرا شد، زنان مجبور شدند برقع سازند، یا پارچهی دیگری تهیه کنند که تنها نیمهی پایینی چهرههایشان را بپوشاند تا بتوانند راه بروند. چرا که آویزان نمودن خمار از بالا، دیدن را مشکل میکند. از این رو، به نظر ما آیه بر پوشاندن چهره، صراحت ندارد.
بدون تردید بسیاری از زنان در دوران جاهلیت و در دوران اسلام گاه چهرههایشان را طوری میپوشاندند که چشمانشان ظاهر باشند ولی این عمل جزو عادات بود نه عبادات. چرا که هیچ عبادتی بدون نص وجود ندارد.
۹) به گفته پیشین این روایت دلالت دارد که زنی به نام ام خلاد نزد پیامبر آمد، آن زن نقاب زده بود و در مورد یکی از فرزندانش که در یکی از غزوات کشته شده بود، سؤال کرد. برخی از اصحاب پیامبر به او گفتند: نقاب زدهای و آمدهای در مورد فرزندت سؤال میکنی؟
آن زن پاکدامن گفت: «اگر با فقدان فرزندم داغدار شدهام نمیخواهم عفت و حیائم را از دست بدهم.»
تعجب نمودن اصحاب از نقاب زدن یک زن دلیل بر این است که نقاب جزو تکالیف و عبادات نبوده است.
۱۰) بسا گفته میشود: آنچه از ام المؤمنین عایشه روایت شده تأکید بر این دارد که نقاب یک سنت اسلامی است. عایشه گفته است: افراد سواره از کنار ما رد میشوند. ما در احرام بودیم. هرگاه آنان میخواستند از کنار ما عبور کنند، لباسهای گشادمان را از طرف سر بر چهره میانداختیم. چون رد میشدند دوباره چهرههایمان را برهنه میکردیم.»
در پاسخ میگوییم اولاً این حدیث از ناحیهی سند ضعیف است و از طرف متن شاذ، بنابراین نمیشود به آن استناد نمود.
جای تعجب است که طرفداران نقاب، این حدیث مردود را ترویج میکنند، و در همان حال حدیثی را که از وضعیت نسبی بهتری برخوردار است رد مینمایند. حدیثی که از حضرت عایشه روایت شده که اسماء دختر ابوبکر صدیق در حالی که لباس نازک بر تن داشت، بر پیامبر (ص) وارد شد. پیامبر از او روی برتافت و گفت:
«زن هرگاه به دوران بلوغ رسید درست نیست جز این اشاره به چهره و هر دو دست- از او دیده شود.»
ما میدانیم که این حدیث مرسل است. اما روایات دیگری این حدیث را تقویت نمودهاند. بنابراین این حدیث از روایات پیشین، قوی تر و قابل اعتمادتر است.
۱۱) چیزی که بیشتر به جواز کشف چهره دلالت دارد، حدیثی است که مسلم روایت نموده دایر بر اینکه شوهر سبیعه دختر حارث درگذشت. سبیعه حامله بود. دیری نگذشت که وضع حمل نمود. پس از آن به خود رسیدگی کرد و خود را برای خواستگاران آرایش نمود. یکی از صحابه به نام ابوالسنایل بر او وارد شد و به او گفت:
«چرا خود را آرایش نمودهای؟ شاید میخواهی ازدواج کنی! به خدا تو حق نداری ازدواج کنی مگر پس از سپری شدن چهار ماه و ده روز.»
سبیعه گفت: چون او این حرف را به من زد، شب هنگامن لباسهایم را پوشیدم و نزد رسول خدا رفتم و از او در این مورد پرسیدم. پیامبر به من فتوا داد که چون وضع حمل نمودهام، از عده خارج شدهام و بنابراین اگر بخواهم میتوانم ازدواج کنم. آن زن چشمانش را سرمه نموده و به دستانش حنا بسته بود. ابوالسنایل جزو محارم او نبود که به حکم قرابت و خویشاوندی بتواند به آرایشهای او چشم بدوزد.
تعاملات و شرایط همه به محیطی اشاره دارند که چهرهی زنان در آن نمایان بوده است.
این واقعه پس از حجة الوداع رخ داده، بنابراین امکان نسخ یک حکم یا الغای یک قانون وجود ندارد. میدانم کسانی هستند که منکر همه آن چیزهایی اند که ما گفتیم. برخی از کسانی که به نام اسلام سخن میگویند بینهایت بدشگونند. آنان به ارزشهای دنیا و آخرت از خلال چند برابر نمودن پردهها و موانع در برابر غریزه جنسی نگاه میکنند.
من با اینکه به دیدگاه خودم ارزش و اهمیت قایل هیتم، اما اختلاف و تکروی را دوست ندارم. من دوست دارم همگام با تودهی مسلمانان حرکت کنم. بسا به خاطر حفظ وحدت امت از دیدگاهی که بدان قانع شدهام دست میکشم.
اما به راستی آیا آنچه من گفتم، تنها دیدگاه من است؟!
هرگز! هرگز! دیدگاه ائمه اربعه و مفسران مشهور همین است، غوغاسالارانی که در مورد جواز آشکار بودن چهرهی زن، آشوب به پا میکنند، تنها یک دیدگاه مرجوح و بی سند را تقویت میکنند. آنان در مورد کلیه مسایل زن به گونهای برخورد میکنند که ساختار روحی، فرهنگی و اجتماعی امت را به تکان میآورد. امتی که چون حکم مرگ ادبی و علمی زن صادر نمود، جهالت و انحراف نابودش ساخت.
برخی از علمای مذاهب اربعه معتقدند که چهرهی زن عورت نیست. اکنون فرازهایی از سخنان مفسران بزرگ پیروان این مذاهب را نقل میکنم. خداوند میفرماید:
(وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ) النور: ۳۱
«و به زنان مؤمنه بگو: چشمان خود را ( از نامحرمان ) فرو گیرند ( و چشمچرانی نکنند ) و عورتهای خویشتن را ( با پوشاندن و دوری از رابطه نامشروع ) مصون دارند و زینت خویش را ( همچون سر، سینه، بازو، ساق، گردن، خلخال، گردنبند، بازوبند) نمایان نسازند، مگر آن مقدار ( از جمال خلقت، همچون چهره و پنجه دستها ) و آن چیزها ( از زینتآلات، همچون لباس و انگشتری و سرمه و خضاب ) که (طبیعتاً) پیدا میگردد.»
ابوبکر جصاص حنفی در تفسیر این آیه میگوید:
«اصحاب ما گفتهاند: منظور از قسمتهایی که «خود ظاهر است»، چهره و دو دست میباشند. چرا که سرمه، آرایش چهره است و حنا و انگشتر آرایش دست محسوب میشود. هرگاه نگاه کردن به آرایش دست و صورت مباح شده، طبعاً این چیز مقتضی آن است که نگاه کردن به خود دست و چهره هم مباح باشد.»
قرطبی مالکی میگوید: «چون در اغلب عبادات مانند نماز و حج و همچنین طبق رسم، دست و چهره ظاهر هستند، شایسته است استثناء (یعنی جواز آشکار بودن) به دست و صورت برگردد.»
خازن که یک شافعی است در تفسیر آیه میگوید: «سعید بن جبیر، ضحاک و اوزاعی گفتهاند: منظور دست و صورت است.»
ابن کثیر که یک سلفی است میگوید: « احتمال دارد ابن عباس و پیروان او خواسته باشند تفسیر «ما ظهر منها» را دست و چهره بدانند. نزد جمهور هم مشهور همین است.»
ابن قدامه در «المغنی» که یکی از منابع حنبلیان است میگوید: «زن همه عورت است مگر صورت؛ در مورد دستها، دو روایت وجود دارد.»
در خاتمه دیدگاه ابن جریر را از تفسیر بزرگ او میآوریم: «صحیح ترین دیدگاه در این مورد، دیدگاه کسانی است که در مورد استثناء مذکور در خصوص زینت مباح زن، دست و صورت را مراد گرفتهاند. سرمه، انگشتر، النگو و حنا در مباح بودن آشکار شدن دست و صورت داخل میشوند. از آن رو گفتیم این دیدگاه قوی ترین دیدگاه است، چون اجماع بر این است که هر نمازگزار در نماز باید عورت خود را بپوشاند؛ اما زن باید در نماز دست و صورتش را آشکار نماید و سایر قسمتهای بدنش را بپوشاند. مسلماً آنچه در نماز عورت نباشد، آشکار نمودن آن حرام نیست.»
مذهب حنفی برای جلوگیری از حرج و در تنگنا قرار گرفتن مردم علاوه بر دست و صورت، جواز ظاهر بودن پاها را نیز میافزاید.
● تمایز جامعهی اسلامی از سایر جوامع
پس از نقل این دیدگاهها، بی درنگ میخواهیم خوانندگان را به این نکته متوجه سازیم که جامعهی اسلامی با موازینی که خداوند در خصوص لباس و سلوک عام و رفتار اجتماعی وضع نموده، متفاوت از جامعهی اروپایی اعم از مسیحی و کمونیستی است. چرا که جامعهی اروپایی بیشتر به اندیشهی خالص مادی و بی بند و باری شعله ور حیوانی نزدیک است.
لباسها نه برای پوشاک که برای تحریک، قطعه قطعه میشوند. آرایش برای بیرون است نه خانه. اختلاط زن و مرد با صیانت و ترس از خدا بیگانه است. خلوت با زن برای هر کس که بخواهد امکان دارد. از نظر قانون زنا مادام که با رضایت دو طرف باشد جرم محسوب نمیشود. خانواده نزدیک است که نقش بر آب شود.
اسلام پدیدهای کاملاً مغایر با این رویکرد ناسپاس و کم خردانه است. اما به راستی آیا از عهدهی مسئولیت ساختن جامعه بر اساس موازین خدایی، به زیبایی برآمدهایم؟!
ما از اسلام تصویری ارائه نمودهایم که کاملاً نفرت انگیز است. یکی از دعوتگران مشهور در یک سخنرانی گفت: زن از خانهی خود یا برای رفتن به خانهی شوهر خارج میشود یا سوی خانهی قبر. سپس او یک حدیث ذکر نمود. پدر زنی از بس بیمار شده آماده مرگ است. زن از شوهر خود اجازه میگیرد تا از پدر بیمار خود عیادت کند. شوهر به او اجازه نمیدهد. پدر میمیرد. باز زن از شوهر خود اجازه می
گیرد تا در مرگ پدر خود حضور یابد و با خانواده خود که با جنازه خارج میشوند همراه شود. اما باز هم شوهر اجازه نمیدهد. آن سخنران گفت: چون آن زن این قضیه را برای پیامبر (ص) گفت، پیامبر (ص) فرمود: چون تو از شوهرت اطاعت نمودی، خداوند پدرت را بخشید!! به راستی آیا دینمان اینگونه ارائه میشود؟ زن باید زندانی شود، به گونهای که رابطهی خویشاوندی را برخلاف دستور خداوند قطع نماید؟
نامهای به دستم رسید از یک دختر دانشجو که پدرش به او اجازه نداده بود به دانشگاه برود. در نامه آمده بود: پدرم به من و خواهرانم میگوید: خداوند شما را زنده به گور نموده است. به شما اجازه نمیدهم از خانه خارج شوید.
این فهم و برداشت آن پدر احمق و کودن از این آیه است:
( وَقَرْنَ فِی بُیوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیةِ الْأُولَی ... ) الاحزاب: ۳۳
«و در خانههای خود بمانید ( و جز برای کارهائی که خدا بیرون رفتن برای انجام آنها را اجازه داده است، از خانهها بیرون نروید ) و همچون جاهلیت پیشین در میان مردم ظاهر نشوید و خودنمائی نکنید ( و اندام و وسائل زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید ). »
نویسنده: محمد غزالی
مترجم: داود ناروئی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست