دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

اتفاق كهنه‏


رنگ جنون گرفته تمام قرارها
لبریز شور و شوق و غزل، انتظارها
در انتهای جاده كسی جار می‏زند
پا در ركاب مرشد و مولا، سوارها
با تو تمام پنجره‏ها باز می‏شود
سمت بلوغ خاطره، گل‏ها، …

رنگ جنون گرفته تمام قرارها

لبریز شور و شوق و غزل، انتظارها

در انتهای جاده كسی جار می‏زند

پا در ركاب مرشد و مولا، سوارها

با تو تمام پنجره‏ها باز می‏شود

سمت بلوغ خاطره، گل‏ها، بهارها

دارم در انزوای خودم غرق می‏شوم‏

وقتی شكسته بغض تمام سه‏تارها

اینجا عبور ثانیه‏ها كند می‏شود

وقتی كه می‏زند تمام خودش را به دارها

این اتفاق كهنه مرا زجر می‏دهد

باز این غروب جمعه و ریل و قطارها

بتول عطوفت، حسابداری‏