جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

روسیه چشم انداز نو


روسیه چشم انداز نو

جهان با حیرت به عكسی چشم دوخته بود كه خبرگزاری آلمان و تاس خبرگزاری رسمی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به جهان مخابره كرده بودند

جهان با حیرت به عكسی چشم دوخته بود كه خبرگزاری آلمان و تاس خبرگزاری رسمی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به جهان مخابره كرده بودند.

در قایقی كوچك در دریای سیاه دو مرد میانسال در حالی كه پارو می زدند به گفتگومشغول بودند.

ویلی برانت صدراعظم آلمان و لئونید برژنف صدراعظم هیات رئیسه اتحاد جماهیر شوروی بالاخره یخ های باقیمانده از دوران صدارت صدراعظم های محافظه كار آلمان را شكسته بودند ودر صدد احیای روابطی بودند كه به عقیده رهبر حزب سوسیال دمكرات آلمان ویلی برانت می توانست سنگ راه تازه ای در روابط شرق وغرب باشد.

سیاست شرقی ویلی برانت در كوتاه مدت ثمره خود را در مبادله زندانیان سیاسی بین دو آلمان و همچنین آزادی محدود تردد شهروندان آلمان غربی نشان داد.

دولت ویلی برانت كه به خوبی واقف بود كه سررشته تمام سیاست های آلمان شرقی در مسكو نهفته است با آغاز گفتگو با شوروی در حقیقت دست به ریسكی بزرگ نیز زده بود.

سالها بود كه در تبلیغات آلمان غربی دولت برلین شرقی به عنوان دولتی كه هیچ مشروعیتی ندارد عنوان می شد وحال صدراعظمی از آلمان غربی می خواست به این حكومت منفور از نظر محافظه كاران مشروعیت ببخشد.

گفتگوهای ویلی برانت و برژنف سر آغاز دوره ای شد كه یخهای بین دو بلوك شرق وغرب شروع به ذوب شدن كرد و بالاخره در دوران رونالد ریگان به فروپاشی كامل بلوك شرق انجامید.

بر خلاف تصور بسیاری از تحلیلگران حتی روی كار آمدن دولت محافظه كار هلموت كهل در آلمان هم مانع ادامه سیاستهای دولتهای سوسیال دمكرات در آلمان نشد.

در دوران هلموت كهل فروپاشی بلوك شرق سرعت بیشتری گرفت و در پایان دهه هشتاد میلادی موجی از پناهندگان آلمان شرقی كه به سفارتخانه های آلمان غربی در شرق اروپا پناه می بردند نخستین علایم فروپاشی رژیم آلمان شرقی را به جهانیان نمایاند.

با فروپاشی آلمان شرقی كه بدون نظر مساعد رئیس جمهور وقت شوروی گورباچف امكان پذیر نبود آلمانها بدون آمادگی قبلی به اتحادی رسیدند كه همواره آرزوی آن را داشتند ولی در سالهای جنگ سرد امید آن را از دست داده بودند.

روابط آلمان با روسیه پایه در تاریخ طولانی اروپا دارد و روابط دولتهای پروس و دولتهای محلی آلمان با روسیه تزاری تا آن اندازه بود كه حتی شاهزادگان آلمانی همانند كاترین به همسری تزاران روس در می آمدند وبه قدرت زیاد نیز در روسیه می رسیدند.

حتی در هنگامه جنگ جهانسوز دوم جهانی نیز روابط دوكشور ادامه یافت و به قرارداد مخفی بین هیتلرو استالین انجامید كه نه فقط لهستان را در نهایت تقسیم كرد بلكه انگیزه ای شد تا در زمان خروشچف به سیاست های استالین نیز حمله شود.

آلمان در روسیه بازار مناسبی را می بیند كه علاوه بر وسعت آن دارای منابع عظیم زیر زمینی نیزاست.

تكنولوژی آلمان به اضافه نیروی كار آزموده در روسیه به گفته اقتصاددانهای آلمانی بهترین تركیبی است كه برای هر دوكشور می تواند منافع دراز مدتی را به دنبال داشته باشد.

روند همكاری دو كشور در همه زمینه ها حتی با تغییر سران دوكشور نیز همچنان ادامه یافت و به قراردادهای اقتصادی درازمدتی انجامید كه آخرین و مهمترین آن قراردادی بود كه در پایان دوران صدارت گرهارد شرودر با روسیه منعقد شد و بر اساس آن لوله ای از زیر دریای شمال گاز روسیه را با دور زدن لهستان به آلمان منتقل می كرد.

قرار دادی كه خشم دولت محافظه كار لهستان را نیز برانگیخت .

این قرارداد آن قدر برای آلمان حیاتی بود كه پس از كنار رفتن گرهارد شرودر از مسند صدارت او ریاست شركت مشترك گاز دوكشور را بعهده گرفت.

حجم تبادلات اقتصادی دو كشور از مرز ده میلیارددلار در سال جاری میلادی فراتر رفته است.

دولت تازه آلمان به ریاست آنگلا مركل نیز خود را پایبند اجرای این قرارداد می داند و حتی در صدد افزایش تبادلات اقتصادی دوكشور است.

دوستی شخصی گرهارد شرودر و ولادیمیر پوتین كه پایه های دوستی و همكاری های اقتصادی دوكشور را بسیار مستحكم كرده است ریشه در شناخت پوتین از آلمان دارد كه پنج سال در شهر درسدن آلمان در دوران حكومت آلمان شرقی به عنوان رئیس سازمان جاسوسی شوروی فعالیت كرده بود.

پوتین كه به خوبی آلمانی صحبت می كند در سفر اخیر خود به آلمان برای گفتگوهای دوجانبه وشركت در جشنهای هشتصدمین سال بنیانگذاری شهر درسدن حتی عنوان كرد كه او پیوستگی قلبی با این شهر دارد زیرا دختر اومتولد آنجاست.

هر چند این گفته پوتین را فقط به عنوان یك تعارف سیاسی می توان ارز یابی كرد ولی نشانگر اهمیتی است كه روسیه هم برای روابط دوكشور قایل است.

سفراخیر پوتین به آلمان با واكنش منفی بسیاری از گروههای طرفدار حقوق مدنی و آزادی مطبوعات نیز مواجه شد زیرا در هنگامه دیدار او از آلمان روزنامه نگار منتقد سیاست های روسیه در چچن به دست افراد ناشناس در مسكو در مقابل منزلش به قتل رسید و گفته می شود كه سرویس های مخفی روسیه در این قتل دخیل بوده اند.

همین موضوع تظاهركنندگانی را در درسدن به خیابانها كشاند كه علیه پوتین شعار می دادند. ولی باوجود این تظاهرات گفتگوهای دو كشور روند اصلی خود را ادامه داد.

روسیه به عنوان بزرگترین دارنده ذخایر گازی جهان و یكی از اصلی ترین تولیدكنندگان نفت اكنون این حربه را به خوبی همانگونه كه در مورد اوكراین دیده شد به كار گرفته است.

اروپای تشنه انرژی اكنون دریافته است كه روسیه در دراز مدت می تواند بسیاری از نیازهای این قاره را برآورده كند و پوتین نیز خیر و صلاح دراز مدت روسیه را در همكاری گسترده با اتحادیه ای می داند كه اكنون با بیش از سیصد میلیون شهروند مصرف كننده انرژی به نوعی در نظر دارد از قید وابستگی به فقط یك قطب تولید كننده انرژی رها شود.

حضور پوتین در درسدن به انگیزه ملاقات سران روسیه و آلمان در دوره گفتگوهایی است كه از زمان صدارت گرهارد شرودر آغاز شد و به دیالوگ درسدن معروف است .

نخستین دور این گفت وگوها در سال ۲۰۰۱ میلادی در شهر درسدن شروع شدودر كنار آن تبادل آرای سیاسی و اقتصادی دیگری هم به عنوان دیالوگ پترزبورگ در شهر پترزبورگ روسیه برگزار می شود كه سالانه به طور ادواری یا در پترزبورگ و یا در درسدن ادامه می یابد.

دیالوگ پترزبورگ از سوی شركتهای بزرگ پشتیبانی مالی می شود و همین موضوع میزان اهمیت روسیه و همكاری اقتصادی دراز مدت بین دو كشور را برای شركتهای بزرگ اقتصادی آلمان به نمایش می گذارد.

روسیه اكنون و به خصوص در سالهای اخیر در صدد است وجهه از دست رفته خودرا به عنوان ابر قدرت پیشین بازپروری كند ودر همین راستا با به كارگیری اهرم هایی كه در اختیار دارد از جمله اهرم انرژی سهم خودرا در سیاست گذاری جهانی طلب كند.

در این استراتژی آلمان كه با جمعیت بیش از هشتاد میلیونی خود یكی از اصلی ترین كشورهای تاثیرگذار در اتحادیه اروپاست سهم خاصی در سیاست اروپایی روسیه دارد.

روسیه روابط خود با فرانسه را نیز در سالهای اخیر بهبود بخشیده است .

در این میان كشور های اروپای شرقی كه پس از رهایی از سلطه شوروی با سرعت رو به غرب آوردند نیز اكنون هیجان اولیه آزاد بودن مرزها را از دست داده اند و حتی پیوستن تعدادی از آنها به اتحادیه اروپا در سالهای اخیر مانع از این نشده است كه دوباره نظری هم به متحد استراتژیكی قبلی خود بیاندازند و در صدد تجدید نظر در سیاست های نه چندان دوستانه خود با روسیه شوند.

پوتین با سیاست مقتدرانه ای كه در روسیه در پیش گرفته است كنترل دولت بر شركتهای نفتی را تشدید كرد ودولت روسیه علی رغم خصوصی بودن آنها عملا تعیین كنده سیاست اقتصادی آنهاست.

روسیه دوباره با اقتدار به صحنه سیاست جهان باز گشته است و برخورد چند ماه پیش این كشور با اوكراین نشان داد كه حتی جبهه بندی غرب نیز تغییری در مسیر درپیش گرفته شده روسیه برای باز گشتن به صحنه سیاست جهانی ندارد.

در این مسیر روسیه برای بكارگیری وزنه سیاسی خود به هم پیمانانی نیاز دارد كه به نظر می آید آلمان اصلی ترین آنهاست. تغییر حكومت ها در آلمان نیز تاثیری در این روند ندارد.

روسیه در كنار اتحادیه اروپا می تواند سایه گسترده آمریكا بر اروپا را به آرامی به كنار زند و خود بار دیگر یكی از اصلی ترین بازیگران جهانی شود.مهره آلمان در این صفحه شطرنج روسیه یكی از اصلی ترین مهره هاست.

عباس لقمانی