جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

بایدها و نبایدهای رسانه های انقلاب


بایدها و نبایدهای رسانه های انقلاب

کارکرد رسانه ها به قدری مهم و آسیب های آن به قدری جدی هستند که عموم رهبران نهضت ها و نظام ها را به توصیه و تأکیدهای پی در پی وادار می سازد

کارکرد رسانه‌ها به‌قدری مهم و آسیب‌های آن به‌قدری جدی هستند که عموم رهبران نهضت‌ها و نظام‌ها را به توصیه و تأکیدهای پی در پی وادار می‌سازد. اگر در جایی شنیده باشیم که امام‌خمینی(ره) فرموده‌اند: «از دانشگاه همۀ امور اصلاح می‌شود» و در جای دیگر دریافته باشیم که رسانه‌ها، دانشگاهی بزرگ و سراسری هستند، نتیجه‌ای قاطع به‌دست می‌آوریم که از رسانه‌های یک کشور است که امور آن اصلاح می‌گردد. در رسانه‌ها تهدیدها و فرصت‌ها بسیار قدرتمند هستند؛ زیرا ذات رسانه پدیده‌ای پرقدرت از لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است.

آسیب‌شناسی انقلاب، همانند خود انقلاب، مقولات پیچیده و متعددی را دربرمی‌گیرد که به طبع نیازمند بررسی آن از منظرها و ابعاد مختلف است. آسیب یا آفت چیزی است که هیچ نظام حکومتی و عقیدتی نمی‌تواند از دچار شدن به آن در امان باشد؛ بنابراین زمینه برای آسیب‌پذیری هر نظام سیاسی و انقلاب، هر چقدر هم که قوی باشد، وجود دارد.

بررسی آسیب‌شناسانۀ انقلاب مستلزم شناخت موانع تحقق آرمان‌ها و اهداف انقلاب و حفظ دستاوردهای آن است که از مسائل مهم در این حوزۀ مطالعاتی انقلاب به شمار می‌آید.

آرمان‌ها، دستاوردها و آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی سه مسألۀ به‌هم‌پیوسته و مهم‌اند. آرمان‌ها همان اهداف سلبی و ایجابی انقلاب‌اند که مردم به منظور دستیابی به آنها علیه رژیم پهلوی شوریدند و تا سرنگونی آن از پای ننشستند، دستاوردهای انقلاب نیز آرمان‌هایی هستند که تحقق یافته‌اند. در درجۀ بعد، انقلاب ممکن است پس از پیروزی با انواع آفات، موانع و آسیب‌ها روبه‌رو شود که حرکت آن را با مشکلات متعددی مواجه سازد. آسیب‌شناسی انقلاب به ما کمک می‌نماید تا انحرافات احتمالی و تدریجی پدیدۀ انقلاب را بشناسیم و با پیشگیری از وقوع آنها یا علاج بعضی از آسیب‌ها و آفاتی که به انقلاب رسیده است، انقلاب را در جهت رسیدن به آرمان‌هایش یاری کنیم.[۱]

رسانه‌ها یکی از نهادهای مرکزی سازندۀ هر انقلاب‌اند. اهمیت آنها به قدری است که برای مسجل شدن پیروزی یک انقلاب، باید رسانه‌های آن جامعه، به‌ویژه رسانۀ ملّی و اصلی آن کشور (صدا و سیما)، به دست نیروهای انقلابی بیفتد.

در این نوشتار از لحاظ کارکرد رسانه‌ای، به مطالعۀ آسیب‌شناسی انقلاب پرداخته شده است و هدف پاسخگویی به این پرسش است که رسانه‌ها چه جایگاهی در آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی دارند؟

از آنجاکه رسانه‌ها جزء مراکز اصلی تأثیرگذار هر انقلاب هستند؛ پس رسانه‌ها می‌توانند در آسیب رساندن یا جلوگیری از آسیب رسیدن به انقلاب سهم بسزایی داشته باشند. این فرضیه در این مقاله تجزیه و تحلیل می‌گردد.

● آسیب‌شناسی

واژۀ آسیب‌شناسی (pathology) از علوم پزشکی به علوم اجتماعی وارد شده و به معنای مبحث مطالعۀ علل بیماری و عوارض غیر عادی است.[۲]

آسیب‌شناسی در علوم اجتماعی یعنی شناسایی آسیب‌هایی که به اجتماع انسانی وارد می‌شود و جامعۀ بشری را تهدید می‌کند و سبب می‌شود اجتماع به بحران دچار شود.

▪ در موضوع آسیب‌شناسی با مباحث زیر روبه‌رو هستیم:

۱) شناسایی ریشه‌ها، عوامل مؤثر و دخیل و آسیب‌رسان؛

۲) شناسایی ریشه‌ها و عوامل زمینه‌ساز رسوخ و پیدایش آسیب در مجموعه؛

۳) درمان آسیب‌های رسیده یا پیشگیری از وارد شدن آسیب‌ها؛

۴) ساختن یا تغییر ساختار به منظور دست یافتن به ساختاری کمتر آسیب‌پذیر تا بتوانیم بهترین پیشگیری را از آسیب داشته باشیم؛

۵) شیوه‌های سنجش و ارزیابی آسیب‌ها که مستلزم دستیابی به اطلاعات صحیح از علائم و نشانه‌های آسیب‌هاست؛

۶) معیارهای شناسایی آسیب‌ها و وسایل شناسایی آن (برای شناسایی آسیب‌ها ما به معیارها و وسایل شناسایی نیاز داریم).

در مبحث آسیب‌شناسی دو راهکار وجود دارد: اولین راهکار این است که آسیبی که به موضوع مورد مطالعه رسیده است را شناسایی و برای درمان آن اقدام نماییم. دومین راهکار این است که آسیب‌های احتمالی را که ممکن است به موضوع مورد مطالعۀ ما ضربه وارد کنند شناسایی و برای جلوگیری از آسیب رساندن آنها، اقدامات پیشگیرانه انجام شود؛ یعنی باید علاج واقعه را قبل از وقوع انجام داد تا به واسطه آسیب‌ها و آفات واردشده به مرحلۀ بحرانی وارد نشویم.

● رسانه

رسانه‌ها، به عنوان ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی،[۳] از مراکز مهم تأثیرگذاری در هر جامعه‌ای می‌باشند، به‌طوری‌که امروزه سیاست و اقتصاد را بدون زیرساخت‌های اطلاعاتی و ارتباطی نمی‌توان مطالعه کرد.[۴]

پس اگر می‌خواهیم در حوزۀ سیاست، انقلاب را مورد مطالعۀ آسیب‌شناسانه قرار دهیم، باید به زیرساخت‌های اطلاعاتی و ارتباطی توجه کنیم که نماد این زیرساخت‌ها رسانه‌ها می‌باشند.

رسانه‌ها به قدری مؤثرند که می‌توانند تغییرهای لازم در نگرش‌ها و جهت‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی یا حفظ آنها را ایجاد کنند.[۵] این تأثیر می‌تواند هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی باشد. حتی رسانه‌ها نخبگان جامعه را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهند. امروزه مسئولان اجرایی کشورها، با اهمیت دادن به گزارش‌ها و تحلیل‌های رسانه‌ها، در بسیاری از موارد خط‌مشی خود را با تأثیرپذیری از آنها اتخاذ می‌کنند.[۶] پس رسانه‌ها در تمام وجوه زندگی بشریت تأثیرگذارند؛ چه بر سیاست و اقتصاد و چه بر اجتماع و فرهنگ.

با توجه به این قدرت تأثیرگذاری، نمی‌توان مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انقلاب را بدون در نظر گرفتن جایگاه رسانه مطالعۀ آسیب‌شناسی کرد.

● انقلاب و انقلاب اسلامی

انقلاب از مفاهیم اساسی و پیچیدۀ جامعه‌شناسی سیاسی است که در این حوزه از علوم سیاسی نقد و بررسی و تجزیه و تحلیل می‌شود. انقلاب دگرگونی بنیادی در همۀ زمینه‌های اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی، حقوقی و به‌ویژه سیاسی است، نسبت به آنچه پیش از انقلاب استوار و پا بر جا بوده است. و این دگرگونی‌ها همیشه با سرنگونی نظام سیاسی حاکم پیش می‌آید و کمتر با آرامش بوده و اغلب با کارهای خشونت‌آمیز، ویرانگی و خونریزی‌ها همگام است.[۷]

بر اساس مشترکات نظریات عمده در مورد انقلاب، می‌توان به جمع‌بندی زیر دست یافت:

انقلاب فرایندی است که ابتدا تغییرات در نظام‌های اجتماعی یا جوامع باعث پیدایش نارضایتی اجتماعی و بسیج عمومی می‌شود. با وجود تلاش سنجیده و کوشش رهبران و پیروان با هدف براندازی نظام حاکم، توده‌ها به کمک ایدئولوژی و سازمان‌های وابسته، به صورت آگاهانه و با خشونت، نسبت به سرنگونی رژیم حاکم اقدام می‌کنند و پس از درگیری و پیروزی، برنامه‌های خود را اجرا می‌نمایند.[۸] پس انقلاب‌ها جنبش‌های هدف‌دار و دارای آگاهی هستند.

انقلاب‌های اجتماعی[۹] به‌ندرت شکل می‌گیرند، اما رخدادهای مهمی در تاریخ به شمار می‌روند. این انقلاب‌ها سازمان‌های دولتی، ساختار طبقاتی و ایدئولوژی‌های مسلط را دگرگون کرده و باعث پیدایش ملل جدیدی شده‌اند که قدرت و استقلال آنها به نسبت قبل از انقلاب بیشتر است و در موقعیت بهتری از کشورهای هم‌ترازشان قرار گرفته‌اند: نیروهای انقلابی فرانسه به طور ناگهانی به قدرت فائقۀ قارۀ اروپا بدل شدند و انقلاب روسیه ابرقدرتی صنعتی و نظامی ایجاد کرد.[۱۰]

این تأثیرات در مورد انقلاب اسلامی ایران هم صادق بوده است؛ مانند دگرگونی‌هایی که بعد از انقلاب در اجتماع ایران رخ داد که ما امروزه از لحاظ عزّت، قدرت بومی، استقلال، پیشرفت و... در موقعیت بهتری قرار داریم.

انقلاب‌های اجتماعی فقط به لحاظ ملّی مهم نیستند، در بعضی موارد این انقلاب‌ها باعث رشد الگوها، اندیشه‌ها و خواست‌های بزرگ بین‌المللی می‌شوند، به‌ویژه اگر این تحولات در کشورهایی روی دهد که از لحاظ جغرافیای سیاسی مهم و از نظر وسعت پهناور باشند.[۱۱]

این تأثیرات فراملّی در حوزۀ اندیشه و فکر را در چند انقلاب بزرگ جهانی می‌بینیم. در انقلاب کبیر فرانسه، لیبرالیسم و تحول مباحث فکری غرب را شاهدیم. و در انقلاب روسیه و چین مباحث کمونیسم و به‌اصطلاح چپ در سطح جهان گسترش یافت. هر کدام از این دسته انقلاب‌ها الگویی برای سعادت بشریت ارائه دادند و پرچم‌داری نیمی از جامعۀ جهانی را بر عهده گرفتند. انقلاب اسلامی ایران هم اهمیت جهانی یافته و الگوی نوینی را در حوزۀ اندیشه ارائه کرده است و خواسته‌های بزرگ بین‌المللی و جهانی دارد: مانند عدالت‌خواهی همراه معنویت نه عدالت‌خواهی ریاکارانۀ کمونیستی، آزادی همراه اخلاق نه آزادی لجام‌گسیخته به شکل غربی و همین طور ارائۀ الگوی جدیدی از مردم‌سالاری در برابر لیبرال‌دموکراسی غرب و نیز نوعی حکومت و دولت که در آن به تمام اصول انسانی و سعادت‌بخش توجه شده است؛ آن هم نه از روی فکر و اندیشۀ انسانی که سیّال، و دائماً در تغییر است، بلکه از روی دین الهی اسلام که به تمام ابعاد وجودی انسان توجه کامل دارد و دارای جهان‌بینی همه‌جانبه و عمیق با روش و ایدئولوژی است که از سوی خدا و پیامبراکرم‌(ص) عنوان شده است؛ راه و روشی که هیچ‌وقت اصول آن کهنه نمی‌شود و از بین نمی‌رود. روز به روز نیز بر قدرت و شوکت این انقلاب افزوده شده و مانند انقلاب‌های دیگر به عقب‌گرد و دیکتاتوری دچار نشده است؛ چون در آن قدرت ارزش نیست، بلکه قدرتی که در خدمت مردم باشد ارزش است و مردم از ارکان اصلی این انقلاب هستند.

با تمام این تفاسیر، اگر انقلاب مورد مطالعۀ آسیب‌شناسانه قرار نگیرد، نمی‌تواند به سر منزل مقصود برسد و دچار دگرگونی و تغییر ماهیت‌ می‌شود.

● آسیب‌شناسی انقلاب

در علوم سیاسی، آسیب‌شناسی یعنی شناسایی مجموعه­ای از خطرها و بحران­هایی که «می­تواند یک نظام سیاسی کارآمد را تضعیف نموده و یا حتی آن را از پای درآورد»[۱۲] و موجب فروپاشی شود.

در علوم سیاسی که از ساختار دولت و قدرت بحث می­شود، آسیب­شناسی آن هم مربوط به آسیب­هایی است که به ساختار دولت و قدرت می­رسد این آسیب­ها ممکن است نرم­افزاری (یعنی در حوزۀ اندیشه، فکر و ذهن باشد که ناملموس است) یا سخت­افزاری (یعنی در حوزۀ عمل و عین که رویت‌شدنی و ملموس است) باشد و باید متناسب با آن آسیب­ها اقدام نمود. اما در آسیب­شناسی یک انقلاب چون مبحث انقلاب مربوط به جامعه­شناسی سیاسی است باید به آسیب­هایی توجه نمود که به رابطۀ جامعه و دولت مربوط می­شود. بنابراین در مبحث آسیب­شناسی انقلاب نه فقط آسیب­شناسی جامعه مطرح است و نه فقط آسیب­شناسی دولت، بلکه آسیبب­شناسی رابطۀ متقابل ساخت جامعه با دولت مطرح است. انقلاب وقتی روی می‌دهد که این رابطه طوری باشد که نظم حاکم بین جامعه و دولت به هم بخورد و بی­نظمی حاکم شود.

پس آسیب­شناسی انقلاب یعنی آسیب­شناسی نظم. این نظم است که رابطه­های بین ساخت­های جامعه و دولت را حفظ می‌کند و اگر دولتی نتواند نظم بین خود و جامعه را حفظ نماید، اگر دموکراتیک باشد به روش مسالمت­آمیز قدرت از او گرفته می­‌شود و اگر دموکراتیک نباشد و استبداد بر سر آن جامعه سایه افکنده باشد و آن جامعه هم پذیرای آن استبداد نباشد و با آن مبارزه کند، قدرت به شکل غیرمسالمت­آمیز و با خشونت و همراه دگرگونی­های ایجادشده بین ساخت‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جابه‌جا می­شود.

برای اینکه انقلاب به انحراف کشیده نشود، باید مورد آسیب­شناسی قرار گیرد و از سوی دیگر برای جلوگیری از انحراف انقلاب باید اصلاحات به موقع در جامعه انجام شود، پس آسیب­شناسی انقلاب مساوی است با اصلاحات به‌موقع در آن انقلاب. چون هر انقلابی حتماً با خطرها، بحران‌ها و آسیب­هایی روبه‌روست، باید اولاً ساختار آسیب­پذیر اصلاح شود و ثانیاً آسیب­هایی که به آن رسیده است درمان گردد و بعد از آن هم باید آسیب­های احتمالی را پیش­بینی کرد و جلوی آن‌ها را گرفت.

● آسیب‌شناسی رسانه‌ای انقلاب اسلامی

۱) رسانه ها و بی­تفاوتی نسبت به انقلاب اسلامی:

یکی از آسیب­هایی که هر انقلاب به‌ویژه انقلاب اسلامی ایران را تهدید می‌کند و از آسیب­های جدی آن است بی­تفاوتی و مسئولیت­ناپذیری است که به آن در جامعه­شناسی آنومی گفته می­شود.

«جامعه‌شناسی به نام م مک ایور، آنومی را بدینسان تعریف کرده است: آنومی عبارت است از حالت ذهنی کسی که به اخلاقیات حاکم و خاستگاه آن پشت پا زده، دیگر اعتقادی به جمع جامعه خویش ندارد و خود را مجبور به تبعیت و پیروی از آنها نمی­بیند. انسان آنومیک از نظر ذهن سترون می­شود و تنها به تمایلات خود می­پردازد و مسئولیت هیچ‌کس و هیچ چیز را نمی‌پذیرد».[۱۳] به عبارت دیگر آنومی زمانی است که مردم از هنجارها و ارزش‌ها و اصول حاکم بر جامعه که انقلاب به وجود آورده و از اسلام نشأت گرفته است روی برمی­گردانند و با جامعۀ خود، که جامعه‌ای اسلامی است، به بیگانگی می‌رسند و خود را ملزم به رعایت هنجارهایی که در جامعه است نمی‌بینند و هیچ مسئولیتی را در جامعه بر عهده نمی­گیرند. این آنومیک شدن انسان­های جامعۀ اسلامی یکی از خطرهای جدی برای بقای انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن است؛ چون در این صورت مردم بعد از مدتی نسبت به انقلاب و دستاوردها و هنجارهایی که از طریق انقلاب بر جامعه حاکم شده است بی­تفاوت می‌­شوند که اگر این بی­تفاوتی درمان نشود، کم­کم به مخالفت با نظام و انقلاب تبدیل می­شود و اگر این هم درمان نشود به رویارویی با انقلاب و نظام منجر می‌شود و وقتی مردم یک انقلاب علیه خود آن انقلاب بپاخیزند دیگر آن انقلاب به انتهای سقوط خود رسیده است و دیگر چیزی به نام انقلاب وجود ندارد.

زمانی فرد در جامعه آنومی می­گردد که ارزش­ها و اصول جامعه زیر پا گذاشته ­شود و فرد ببیند که دیگران ارزش‌ها و اصولی را که به خاطر آنها انقلاب شده است زیرپا می­گذارند و دنبال منافع شخصی و گروهی خود هستند. جامعه وقتی به این سمت حرکت می­کند که ببیند مسئولان، خود به این ارزش‌­ها و اصول احترام نمی­گذارند. برای درمان این آسیب اولاً باید مسئولانی را که این چنین هستند از کار برکنار نمود و ثانیاً رسانه­ها مسئولانی را نشان دهند که به ارزش­ها و اصول پایبندند.

این یک بعد آنومی است، بعد دیگر بی­تفاوت کردن است که این کار را بیگانگان و بدخواهان این انقلاب با زیر سؤال بردن ارزش­ها و اصول، حساسیت­زدایی از جامعه نسبت به انقلاب و ایجاد فضای یأس­آلود و ناامیدکننده نسبت به آینده انجام می­‌دهند؛ چون انسان، اگر امیدش به آینده را از دست بدهد، دیگر سرنوشت جمعی خود را فراموش می‌کند و به‌دنبال منافع و سرنوشت فردی خود می­رود و کاری با سرنوشت جامعه ندارد و نسبت به آن بی­تفاوت می­شود؛ این همان جنگ روانی و رسانه‌ای با انقلاب است که توسط رسانه­های بیگانه و نیز رسانه­های وابسته به آنها در داخل انجام می­شود. در چند سال اخیر شاهد بوده‌ایم که چگونه رسانه­ها هنجارها و اصول اسلام و انقلاب را زیر سؤال می­بردند و ذهن مردم را حساسیت‌زدایی می­کردند تا سبب بی­هنجاری مردم شوند که در عمل پشتیبان انقلاب خود نباشند. فقط افرادی در این میان تأثیر نمی­پذیرند که عقیده­ای محکم داشته باشند. در این میان وظیفۀ رسانۀ ملّی و رسانه­های معتقد به نظام و انقلاب بسیار اساسی است؛ چون این رسانه­ها با حساس کردن مردم نسبت به دستاوردهای انقلاب و اصول و ارزش­های محکم اسلام، آن هم با منطقی درست و صحیح، خنثی شدن این جنگ روانی و رسانه­ای دشمن را سبب می­شوند. رسانه‌های معتقد به انقلاب باید با ابزارهای هنری ظریف و زیبا حساسیت مردم را بالا ببرند و مردم را با روش‌های مختلف امیدوار کنند. یکی از این روش­ها آموزش است؛ به این صورت که «رسانه‌‌های جمعی و... از طریق آموزش، فرد را آماده می­کنند تا صفات و خصوصیات عضو جامعه یا social بودن را کسب کند.»[۱۴] اگر رسانه­ها صفات و خصوصیات جامعه اسلامی را که انقلاب و نظام در جامعه به وجود آورده و نهادینه کرده­اند به افراد جامعه آموزش دهد، جلوی این آسیب و جنگ رسانه­ای را که بیگانگان و بدخواهان آن را هدایت می‌کنند می­توان گرفت.

۲) رسانه­ها و آسیب تحریف مبانی دینی و اصول انقلاب اسلامی:

از آنجایی که انقلاب اسلامی از اسلام نشأت گرفته است یکی از آسیب­هایی را که رسانه­ها می­توانند به انقلاب برسانند گسترش خرافات، تحریف مفاهیم دینی و زیر سؤال بردن عقاید دینی مردم و تفاسیر نادرست از دین کردن (مثلاً استبدادی جلوه دادن دین) است که سبب آسیب رساندن به محیط ارزشی و تسری آن به ساخت­های جامعه اسلامی می­شود؛[۱۵] یعنی اگر در جامعۀ اسلامی ایدئولوژی اسلام ناب که زمینه‌ساز انقلاب بوده است به گونه­ای تفسیر شود که اصالتش را از دست بدهد، بدیهی است که ساخت­های موجود در جامعه شدیداً متأثر می­شود. وقتی رسانه­ها به بستر ارزشی نظام اسلامی هجوم می‌آورند و ارزش­های جامعۀ اسلامی را به سخره می­گیرند و تفسیر نادرست از آموزه­های دینی در جهت اهداف سیاسی خود و گروه‌هایی که به آنها وابسته­اند ارائه می­نمایند باعث ایجاد شکاف بین محیط ارزشی جامعه با ساخت‌های جامعه می‌شوند. در این صورت هرچه رسانه­ها بیشتر به نظام وابسته باشند این شکاف عمیق­تر خواهد بود. این شکاف باعث می­شود مردم از حکومت فاصله بگیرند و به آن بدبین شوند و حکومت دچار بحران مشروعیت شود و پشتوانۀ مردمی خود را از دست بدهد. همان‌طور که در سال­های قبل دیده شد تعدادی از نشریات زنجیره­ای با زیر سؤال بردن و به استهزا گرفتن احکام و ارزش­های الهی باعث شدند جامعه به سمت بحران مشارکت حرکت کند و تأثیر آن را در انتخابات ششمین دورۀ مجلس شورای اسلامی و دومین دورۀ شوراها دیدیم، اما چون این نشریات به حکومت وابستگی نداشتند یا وابستگی آنها کم بود تأثیر اندکی هم بر جای گذاشتند و نتوانستند محیط ارزشی جامعه را با بحران جدی مواجه سازند. در این خصوص رسانه­های معتقد به انقلاب و نظام و اسلام می‌توانند با تفاسیر درست از آموزه­های دینی و ارزش­های جامعۀ اسلامی، انقلاب را از بحران مشروعیت نجات دهند.

پی‌نوشت‌ها

حسن قنادیان

کارشناس ارشد علوم سیاسی.

[۱] ــ انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن، انتشارات معارف، ۱۳۸۰، ص ۱۵۹

[۲] ــ همان، ص ۱۶۸

[۳] ــ حمید مولانا، «استعمار فرانو و ابزارهای رسانه‌ای آن»، ماهنامه پیام پژوهش، ش ۴۳، ص ۳۷

[۴] ــ همان، صص ۳۷ و ۳۸

[۵] ــ سعید کریمی، رسانه‌ها و راههای تقویت مشارکت...، قم، بوستان، ۱۳۸۲

[۶] ــ همان، ص ۱۳۲

[۷] ــ عبدالحمید ابوالحمد، مبانی سیاست، توس، ۱۳۷۰، ص ۳۶۴

[۸] ــ تدا اسکاچ‌پل، دولتها و انقلاب‌های اجتماعی، ترجمۀ سید مجید روئین‌تن، تهران، سروش، ۱۳۷۶، ص ۳۲

[۹] ــ همان‌جا؛ در این مقاله منظور از انقلاب همان انقلاب زیری است.

[۱۰] ــ تدا اسکاچ‌پل، همان، ص ۱۹؛ خانم اسکاچ‌پل این کتاب را قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نوشته است.

[۱۱] ــ همان، ص ۲۰

[۱۲] ــ غلام سخی حلیمی، رسانه و جنبش های اسلامی معاصر، انتشارات مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۲، ص ۲۶۵

[۱۳] ــ داور شیخاوندی، جامعه‌شناسی انحراف، انتشارات مرندیز، ص ۷۵

[۱۴] ــ همان، ص ۳۹

[۱۵] ــ راه انقلاب (مجموعه مقالات...)، انتشارات هماهنگ، ۱۳۷۸، ص ۳۰۲

[۱۶] ــ «بیانات مقام معظم رهبری در جمع اعضای مجلس خبرگان»، روزنامه جام جم، ۱۹ شهریور ۱۳۸۴، ص ۲

[۱۷] ــ راه انقلاب (مجموعه مقالات...)، همان، ص ۳۰۰

[۱۸] ــ بیانات مقام معظم رهبری دربارۀ جنبش نرم‌افزاری و تولید علم.

[۱۹] ــ راه انقلاب، همان، ص ۲۱۵

[۲۰] ــ آسیب‌شناسی انقلاب (مجموعه مقالات)، انتشارات شورای ایثارگران صدا و سیما، ۱۳۷۹، ص ۹۱

[۲۱] ــ همان، ص ۱۴۸

[۲۲] ــ حسین شیدائیان، آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی از نگاه امام‌خمینی، انتشارات یاقوت، ۱۳۷۹، ص ۱۶۷

[۲۳] ــ عبدالله شهبازی، «سیا و جنگ سرد فرهنگی (گزارشی از کتاب جنگ سرد فرهنگی: سیا و جهان هنر و ادب، نوشتۀ خانم ساندرس)»، سیاحت غرب، ش ۱ (تیر ۱۳۸۲)، ص ۳۶

[۲۴] ــ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار از صدا و سیما، ۱۳۸۳

[۲۵] ــ احمد رهدار، «استراتژی شکست‌خورده تحریف انقلاب اسلامی»، ماهنامه رواق اندیشه، ش ۴۵ (شهریور ۱۳۸۴)، ص ۳۲

[۲۶] ــ همان‌جا.

[۲۷] ــ همان، ص ۴۶

[۲۸] ــ برای مطالعه بیشتر رک: احمد رهدار، همان.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.