یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

کودکی ناتمام


کودکی ناتمام

زمانی که دوران کودکی من تمام می شد, برنامه های کودک دیگر لطف گذشته را نداشتند و از خیال انگیزی آنها کاسته شده بود آن زمان دوران دبیرستان را می گذراندم

زمانی که دوران کودکی من تمام می‌شد، برنامه‌های کودک دیگر لطف گذشته را نداشتند و از خیال‌انگیزی آنها کاسته شده بود. آن زمان دوران دبیرستان را می‌گذراندم.

شاید علت این اتفاق، ورود کارتون‌های علمی ـ تخیلی به برنامه‌های کودک بود که البته به‌خودی خود ایرادی نداشت، اما مساله، آغاز دوران سرعت در برنامه‌ کودکان بود؛ دوران کارتون‌های علمی ـ تخیلی با ریتم‌های سرسام‌آور و بمباران‌ تصویری. از آن زمان سرعت و ریتم کارتون‌های کودکان بیشتر شده، اما دشواری مساله وقتی بیشتر می‌شود که می‌بینیم این موضوع بخشی از مساله سرعت و ریتم بمبارانی برنامه‌سازی امروز رسانه‌هاست. این بحثی عمومی و فراگیر در تمام شبکه‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای است؛ منفعل کردن تماشاگر جلوی تلویزیون.

روزهایی بود که برنامه‌سازی تلویزیون بویژه برای کودکان بسیار محدود بود، اما همان برنامه‌های کم، (برنامه‌هایی مانند «یکی بود یکی نبود» بهرام شاه‌محمدلو و «هزار برگ، هزار رنگ»، کارتون موش کوهستان و وقتی بابا کوچک بود و علی کوچولو) تخیل و قصه‌پردازی ما را خیلی بیشتر رشد می‌داد. این روزها غیر از برنامه‌های شو مانند که یک خاله یا عمو مجری آن است و همه از یک قاعده پیروی می‌کنند، کارتون‌هایی که انتخاب می‌شود بیشتر از نوع بمباران کننده‌اند. به نظرم این مساله دو دلیل دارد؛ یکی سلیقه زیبایی‌شناسی که تحلیل رفته و دوم آن که باید بررسی کرد، برنامه‌سازان امروز کودک، کودکی خود را چگونه گذرانده‌اند. شاید آنها همان جوان‌هایی هستند که کودکی خود را پای برنامه‌های پرسرعت تلویزیون و ماهواره گذرانده‌اند. کودکان قدیم زندگی سختی داشتند، اما وقتی بزرگ شدند هم مهربان‌تر بودند و هم افسانه‌سرایی‌ و قصه‌سازی‌ را از مَثل‌ها و قصه‌های عامیانه و مادربزرگی به ارث برده بودند. به همین دلیل می‌توانستند برای ما به زیبایی قصه‌سرایی کنند.

این روزها بیشتر از آن‌که بچه‌ها را به تخیل وا دارند، تخیل را برای بچه‌ها می‌سازند و برای آنها به نمایش می‌گذارند. همه آنچه در دنیا ساخته می‌شود، کارتون‌های ژاپنی سرسام‌آور نیست. چرا بیشترین خرید تلویزیون شامل این دست کارتون‌هاست؟ فضای برنامه‌ها کودکانه نیست و بچه‌ها هنوز کودکی را طی نکرده، به بزرگسالی پرتاب می‌شوند. در دنیا تلاش می‌شود برنامه‌های بچه‌ها نسبت به فضای عمومی رسانه‌ای متفاوت باشد و حتی رقابت برای ساخت برنامه‌های کودک زیاد شده است تا جایی که اکنون برای کارتون سینمایی کودکانه سرمایه‌گذاری می‌شود، در حالی که پیش‌تر فیلم‌هایی مثل «باب ساختمان‌ساز» و «پو خرسه» در قالب سری‌های تلویزیونی ساخته می‌شد.

هم تکنیک و هم زیبایی‌شناسی را باید تقویت کنیم تا بتوانیم برای بچه‌ها برنامه‌های کودکانه بسازیم. تکنیک به تنهایی فایده ندارد و این تصور که اگر آن را یاد بگیریم، مساله حل می‌‍شود اشتباه است چون در زیبایی‌شناسی مضامین هم موفق نبوده‌ایم. متاسفانه بچه‌ها را ابزار پیام‌های مستقیم مذهبی و حماسی و سیاسی قرار می‌دهیم و با هر تغییر سیاسی در کشور، مضامین برنامه بچه‌ها را با آن همخوان می‌کنیم.

اتفاق‌های خوبی هم در تلویزیون ما رخ می‌دهد، اما باید به فکر عقب بودن خود از کودک امروز باشیم؛ جامعه و کودکان امروز از تلویزیون ما جلوتر حرکت می‌کنند.

آیا استعداد جامعه را برای تولید برنامه‌های کودکانه بهتر ارزیابی کرده‎ایم؟ گمان نمی‎کنم. ورود به تلویزیون با ملاک‌های کیفیتی انجام نمی‌شود و بعد از ورود هم برای بیشتر افراد فقط رشد طولی از دستیاری به تهیه‌کنندگی مهم است. اگر نمی‌توانیم خوب برنامه‌سازی کنیم، ذهن بچه‌ها را با بمباران تصویر و صدا و جیغ و دست و هورا پر نکنیم و بیشتر دنبال نمونه‌های خوب خارجی باشیم. ایرانی بودن و ایرانی‌کردن فضای برنامه‌ها به هر قیمت نه‌تنها فایده ندارد که زیانمند نیز خواهد بود.

نسیم نجفی