دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

تالس ملطی نخستین فیلسوف تاریخ


تالس ملطی نخستین فیلسوف تاریخ

تقریباً تمامی مورخان تاریخ فلسفه, تالس ملطی Thales را به عنوان نخستین فیلسوف معرفی نموده و از این رو مباحث تاریخ فلسفه را با شرح زندگانی و آثار تالس آغاز می نمایند

تقریباً تمامی مورخان تاریخ فلسفه، تالس ملطی (‏Thales‏) را به عنوان نخستین فیلسوف معرفی نموده و از این رو مباحث تاریخ فلسفه را با شرح زندگانی و آثار تالس آغاز می نمایند. در این بین اغلب مورخان به این گفته ارسطو که "تالس بنیانگذار فلسفه بوده است"، جهت اثبات ادعای خود استناد می جویند. ‏

در تاریخ فلسفه از تالس، آناکسیمندر و آناکسیمنس به عنوان "فلاسفه میلتوس" یا ملطی (اهل مالت) یاد می کنند. شهر میلتوس در آسیای صغیر، قدیمی ترین و نخستین مکانی است که فیلسوف به تعبیر امروزین در آنجا پرورش یافته است. این ناحیه تحت سلطه یونان بود و در ساحل غربی ترکیه کنونی قرار داشت. ‏

‏"هملین" در این باره اظهار می دارد: "یونان از نظر جغرافیایی در موقعیتی قرار داشت که خواه ناخواه تحت نفوذ فکری ملل اطراف مانند ایران، لیدی و بابل بود". فیلسوفانی که در این شهر می زیسته اند اغلب از تاجران موفق و یا سیاستمداران متنفذی بودند که دیگر با توجیهات اساطیری و نیمه مذهبی قانع نمی گشتند. لذا درصدد یافتن تبیین های فیزیکی و طبیعی برای شناخت و کشف حقایق جهان پیرامون خود بودند. ‏

این فیلسوفان در تلاش بودند تا ماهیت اشیا و اجسام را به دقت فهم و کشف نمایند. از این رو اجسام را به ساده ترین عنصر تقلیل می دادند. بنابراین در این تفحص و کندوکاو علمی یکی از عناصر چهارگانه طبیعت یعنی آب، خاک، آتش و هوا به عنوان مبدأ و منشا تمامی موجودات جهان قلمداد می گشت. این گروه از فلاسفه را وحدت گرا می خواندند. ‏

نخستین کسی که به تحقیق در مورد فیلسوفان ملطی پرداخت، ارسطو بود وی این فلاسفه را طبیعت گرا تلقی می نماید وی این فیلسوفان را به جهت شجاعتشان در رد اساطیر و جستجو و تبیین جهان به صورتی منطقی و عقلانی مورد تحسین قرار می دهد. ‏

وی در این باره اظهار می دارد: "بررسی ریزه کاری های اسطوره شناسی ارزش اتلاف وقت را ندارد. ما بایستی در اندیشه کسانی دقت نماییم که تبیینی عقلایی از جهان ارائه می کنند". ‏

فیلسوفان وحدت گرا ماهیت‌ (‏Phusis‏) امور را تبیین و تحلیل می نمایند. ارسطو همانند دیگر مورخان آغاز گر این روند فکری و فلسفی را "تالس" قلمداد می نماید. ‏

باید اذعان داشت در مورد زندگانی تالس اطلاعات دقیقی در دست نیست. از این رو تاریخ ولادت وی نیز به روشنی مشخص نگشته است. امّا شواهد تاریخی حاکی از آن است که وی در سال ۵۴۸ قبل از میلاد در شهر میلتوس یا ملطیه- در ساحل آسیای صغیر و ترکیه امروزی- به دنیا آمد وی در سال ۶۲۵ قبل از میلاد نیز از چشم از جهان فرو بست. ‏

تالس دارای استعداد و هوش فراوان بود. کنجکاوی و ژرف نگری از همان دوران نوجوانی، او را از دیگر هم اقرانش متمایز و ممتاز می ساخت وی علاقه زیادی به ریاضیات و هندسه داشت. از این رو وی بزودی به تسلط و اشراف کافی در علم هندسه زمان خود نایل گشت. برخی او را نخستین مهندس راه و ساختمان نام نهاده اند. چرا که وی مسیر رودخانه هیلاس را تغییر داد تا شاه "کراسوس" بتواند از آنجا عبور نماید. در آن دوران این عمل به عنوان یک شاهکار تاریخی تلقی می گشت و از این رو در کتاب های تاریخی نیز به عنوان یک عمل خارق العاده و مهم ثبت و ضبط گردیده است. ‏همچنین در مورد تالس در کتاب‌های تاریخی نقل گشته است که او کسوفی را که به روایت هرودت در پایان جنگ بین مادها و لیدی ها به وقوع پیوست را نیز پیشگویی نمود. همچنین تهیه یک سالنامه نجومی و تعیین خط سیر کشتی ها به واسطه ستارگان به تالس نسبت داده می شود. ‏در مورد اندیشه فلسفی تالس اذعان داشته اند که نخستین مسئله ای که ذهن وی را به خود معطوف داشته است، مداقّه و تأمل در باره چرایی و چگونگی تشکیل جهان بوده است وی همواره در تلاش بوده است که بداند منشأ جهان از چیست وی نخستین فیلسوفی بود که به اصل وحدت ماده اعتقاد پیدا نمود وی بر این باور بود که تمامی موجودات عالم از جوهر واحدی تشکیل گشته‌اند که در نهایت نیز به آن خواهند پیوست. ‏وی موجودات عالم ماده و مادیات را صور متغیر این جوهر ذاتی و ذات مطلق تلقی می نماید. چنین دریافتی منبعث از اندیشه وحدت اساسی یا اصل اولی و اساسی است که این عنصر را به عنوان ماده المواد و خمیر مایه تمامی اشیا قلمداد می نمایند. ‏

تالس بر این پندار بود که همه چیز از آب ساخته شده است. از این رو وی تمامی مادیات را صورتی از اشکال آب می دانست. این رهیافت تالس مبین دو نکته است: نخست آنکه تمامی اشیا و موجودات از یک منشأ واحد و جوهر واحدی شکل گرفته اند. در واقع وی با این رهیافت برای نخستین بار اصل وحدت وجود را در عالم فلسفه تبیین و تحلیل نموده و توجه فیلسوفان و اندیشمندان را به زوایای این اصل معطوف ساخت. ‏دوم آنکه جوهر و اصل واحدی که تمامی عناصر از آن پدید آمده اند، آب می باشد وی بر این انگاره بود که زمین بر روی آب شناور است وی در تلاش بود تا کثرتی را که مورد تجربه اش بود را تبیین و تحلیل نماید. از این رو وی قائل به ثبات و وحدت طبیعت اشیا در ورای کیفیات متغییر و متکثر آنها بوده است. ‏اعتبار و اهمیت تالس در تاریخ فلسفه از آن روی نبود که وی آب را مبدأ و منشا اشیا تلقی می نمود. بلکه اهمیت و اعتبار وی به این سبب بود که وی نخستین بار به وجود امر واقعی و مشهود که بتوان آن را مبدأیی ثابت و واحد برای احوال و کیفیات متغیر صور مادی دانست، پی برد وی این مبدأ ثابت و واحد را طبیعت نامید و بدین طریق تحقیق علمی را امکان پذیر نمود. ‏

به عبارتی تالس نخستین فردی بود که با یک تبیین علمی به بررسی و ادراک حقایق جهان مبادرت ورزید و آغازگر یک رویه عقلایی و علمی گشته که موجب شکوفایی هرچه تمام تر فلسفه در جهان گردید.

بی تردید اندیشه های وی در آن دوران از نواقص و کاستی های بسیاری نیز برخوردار بود که اندیشه های وی را تنها در ظرف زمانی آن ادوار قابل قبول

می گرداند. به عنوان نمونه اعتقاد وی در مورد اینکه جهان بر روی آب شناور است کاملاً مخدوش و باطل است.‏

ابراهیم تیموری

منابع:

کلیات تاریخ فلسفه به زبان ساده، دکتر ملیحه صابری نجف آبادی، تهران: انتشارات سمت: ۱۳۸۹.

سرگذشت فلسفه، برایان مگی، مترجم: حسن کامشاد، تهران: نشر نی

سیر اندیشه فلسفی در غرب، فاطمه زیبا کلام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۵.