چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

تناقضات درونی اسرائیل سر باز می کند


تناقضات درونی اسرائیل سر باز می کند

شکاف طبقاتی میان فقیران و توانگران و کاهش نقش آفرینی طبقات متوسط, عامل اصلی بحران در رژیم صهیونیستی است

طبقه متوسط در اسرائیل که بخش قابل توجهی از ساکنان این رژیم را تشکیل می‌دهند، دریافته‌اند در ساختار اسرائیل و در میان گروه‌های دارای نفوذ و قدرت در این رژیم، ۳ گروه حائز اهمیت هستند:

۱) دستگاه امنیتی و شاخه‌های آن که ارتش اسرائیل را نیز شامل می‌شود. دستگاه امنیتی با سیاستمداران اسرائیل ارتباط مستحکمی برقرار کرده و ارتش، سکوی پرش و محل رشد بسیاری از سران و مقامات اسرائیل و تمامی احزاب و گروه‌های این رژیم بویژه احزاب بزرگ است.

ارتش و دستگاه امنیتی و زیرشاخه‌های آن بیش از ۲۵ درصد از بودجه سالانه رژیم صهیونیستی را از آن خود می‌کند و علاوه بر آن، از حمایت و مساعدت کامل وزارت خارجه آمریکا به طور خاص برخوردار است.

۲) سرمایه‌گذاران و سرمایه‌داران کلان که فراملی فعالیت می‌کنند و تنها توجه‌شان سرمایه‌گذاری و کار و اشتغال بوده و با همپیمانی با کارتل‌های جهانی در ایالات متحده آمریکا و غرب و برخی کشورهای در حال توسعه در قاره آمریکا و آفریقا، امپراتوری مالی گسترده‌ای تشکیل داده‌اند.

۳) ‌مجموعه‌ای از یهودیان افراطی و تندرو که منابع مالی و ثروت‌های عمومی رژیم صهیونیستی را دریافت و بودجه بسیاری را صرف شهرک‌سازی در زمین‌هایی می‌کنند که از سال ۱۹۶۷ اشغال شده است. برای شهرک‌سازی در اراضی فلسطینیان، تاکنون بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار صرف شده و این هزینه‌های بالا از عوامل موثر در اعتراض‌های مردمی در سرزمین‌های اشغالی به شمار می‌رود.

این سه گروه و مجموعه اساسی بیشترین سرمایه‌ و ثروت را در دولت عبری به خود اختصاص داده و در حقیقت آن را غارت می‌کنند از این رو طبقات متوسط و جوانان در فلسطین اشغالی در وضعیت مالی ناگواری به سر می‌برند. طبق آمارهای ارائه‌شده در روزنامه‌های صهیونیستی، بیش از ۶۰درصد از جوانان درآمد کافی برای گذران زندگی ندارند و با بحرانی‌شدن اوضاع و افزایش نیازها، حدود ۹۰ درصد از ساکنان سرزمین‌های اشغالی از اعتراض‌های اخیر در این رژیم پشتیبانی می‌کنند.

حرکت‌های اعتراض‌آمیز کنونی،‌ تعبیر روشنی از نقش‌آفرینی و برخورداری اندک گروه‌ها و طبقات متوسط از امکانات رفاهی در جامعه اسرائیل به شمار می‌رود و با توجه به افزایش هزینه‌های زندگی به صورت تصاعدی و در تمامی بخش‌های ضروری از جمله مسکن، مواد خوراکی، آشامیدنی، پوشاک، ارتباطات، برق، بنزین، خودرو و دیگر مواد مصرفی، طبقات متوسط با مشکلات بیشتری مواجه خواهند بود. این تحولات اقتصادی و اجتماعی، طبقات متوسط در جامعه را با مشکل مواجه ساخته است و به طور مستقیم بر این قشر از جامعه فشار وارد می‌آورد.

● ریشه‌های بحران

همان‌گونه که اشاره شد، عوامل گوناگونی موجب جنبش‌های اعتراض‌آمیز در داخل سرزمین‌‌های اشغالی بوده و بخش‌های وسیعی از جوانان و گروه‌های میانه را در برگرفته است. به طور مشخص، سیاست مالیاتی کابینه نتانیاهو یکی از عوامل مهم به شمار می‌رود. بسیاری از شهروندان از بزرگ و کوچک و بازرگان و کارگر، سنگینی بار مالیات را بر دوش خود احساس می‌کنند. از جیب مردم مبالغ‌ گزافی هزینه می‌شود و در مقابل، هیچ‌گونه خدمت رفاهی و بهبودی در وضعیت معیشتی، اشتغال و تجارت و جذب سرمایه‌ها مشاهده نمی‌شود. سیاست مالیاتی کابینه نتانیاهو به فرار سرمایه و سرمایه‌گذاران و تعطیلی پروژه‌های عمرانی که می‌تواند موجب بهبودی زندگی اقتصادی شهروندان گردد، منجر شده است. به همین دلیل، شهروندان از خود می‌پرسند پس اموال و دارایی‌های مالیاتی در چه زمینه‌ای صرف می‌شود؟ چرا دولت توجهی به بحران اقتصادی که تمامی سازمان‌ها و بسیاری از کشورهای جهان را دچار آسیب کرده است، مبذول نمی‌دارد؟ در این میان چرا طبقات متوسط باید بهای بحران اقتصادی را بپردازند؟

می‌توان گفت افزایش شکاف‌های طبقاتی میان فقیران و توانگران و کاهش نقش‌آفرینی و فعالیت طبقات متوسط جامعه، فاصله طبقاتی بسیار فاحش در میان گروه‌ها و طبقات اجتماعی، شکاف روز‌افزون میان گروه‌ها و احزاب یهودی و ساکنان این رژیم که از نژادها و کشورهای گوناگون در این سرزمین‌ گرد آمده‌اند، مشکل اصلی دولت نتانیاهو و از عوامل اساسی و تاثیرگذار در اعتراض‌های اخیر شهروندان به شمار می‌رود که اکنون به نقطه اوج خود رسیده است.

ریشه بحران اجتماعی در سرزمین‌های اشغالی به فاصله‌های طبقاتی گسترده‌ در میان ساکنان این رژیم و سیاست اقتصادی ـ اجتماعی کابینه‌های صهیونیستی در طول بیش از ۲ دهه گذشته بازمی‌گردد. دولت‌های عبری، سیاست‌ اقتصاد آزاد و خصوصی‌سازی را در پیش گرفته و خدمات عمومی کمتری در بخش‌های رفاهی، آموزش و بهداشت شهروندان ارائه می‌دهند که زیان‌های بسیاری برای جوانان و طبقات متوسط جامعه اسرائیل در پی داشته و افراد متعلق به طبقات متوسط را طی سال‌های گذشته با مشکلات اجتماعی و اقتصادی بسیاری دست به گریبان کرده است. تناقضات داخل رژیم صهیونیستی به تناقضات جامعه یهودی و قومیت‌گرایی و دوگانگی در میان یهودیان ساکن در اسرائیل محدود نمی‌شود، بلکه شیوه زندگی و گسترش فاصله طبقاتی در بخش اقتصادی و اجتماعی را نیز شامل می‌گردد. به عنوان مثال، فاصله میان یهودیان با ریشه شرقی و آسیایی (سفاردیم‌ها)‌ و یهودیان با ریشه اروپایی و غربی (اشکنازی‌ها)‌ بسیار گسترده است و تمامی زمینه‌ها را در بر می‌گیرد.

میان یهودیان با نژادهای اروپایی (مانند بسیاری از سران و مقامات اسرائیل)‌ و یهودیان آفریقایی و به طور مثال یهودیان اتیوپی که در حقیقت شهروندان درجه دوم و پسمانده‌های پرولتاریا (طبق تعریف مارکسیسم)‌ به شمار می‌روند، تفاوت و شکاف گسترده‌ای مشاهده می‌شود. بسیاری از احزاب اسرائیل ازجمله حزب کار این رژیم که موسس دولت صهیونیستی به شمار می‌رود و نیز جبهه مرتس که احزاب چپگرای صهیونیستی به این جبهه وابستگی دارند از نگرش‌های سوسیالیستی برخوردارند.آنچه در این نوشتار بر آن تاکید شد، عدم وجود عدالت اجتماعی در اسرائیل است که زاییده شرایط امروز نبوده و محدود به افزایش قیمت کالا و مسکن نیست. این بی‌عدالتی‌ها از زمان اشغال فلسطین و تاسیس دولت عبری تاکنون ادامه دارد و این در حالی است که مردم فلسطین که ساکنان اصلی سرزمین خود هستند، از سال ۱۹۴۸ تاکنون بیشترین زیان را از سیاست‌های نژادپرستانه و متعصبانه صهیونیستی متحمل شده‌اند.

روزنامه البیان

مترجم: محمدجواد گودینی