پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

کف و سقف خواسته غربی ها


کف و سقف خواسته غربی ها

این روزها در حوزه سیاست خارجی تحولات قابل توجهی رخ داده که برخی از آنها تا حدود زیادی با توجه به اتفاقاتی که در گذشته نه چندان دور افتاده بود, غیرقابل پیش بینی نبود

این روزها در حوزه سیاست خارجی تحولات قابل توجهی رخ داده که برخی از آنها تا حدود زیادی با توجه به اتفاقاتی که در گذشته نه چندان دور افتاده بود، غیرقابل پیش بینی نبود. یکی از این اتفاقات مهم اخیر نیز در خصوص پرونده هسته یی ایران و مذاکرات انجام شده در وین پیرامون همین مساله بود. پس از آن نیز اتفاق مهم دیگر در همین راستا تصویب قطعنامه یی علیه ایران بود. به عقیده من این قطعنامه حالت انتقادی داشت که از سوی اکثر کشورهای عضو شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران تایید شد. این قطعنامه ایران را به خاطر آنچه بی اعتنایی به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل و خودداری از توقف غنی سازی اورانیوم خوانده شد، سرزنش کرده است و علاوه بر آن از ایران به خاطر آنچه ساخت پنهانی دومین مرکز غنی سازی اورانیوم ایران خوانده شد انتقاد کرده و از تهران می خواهد بلافاصله ساخت این مرکز را متوقف کند. این توضیحات از این رو بیان شد تا تحلیل دقیقی از این قطعنامه و نحوه برخورد ایران با این قطعنامه ارائه شود. در توضیح تحلیل این قطعنامه می توان این گونه به آن اشاره کرد که خواسته امریکا و اروپا دو حالت داشت.

به این ترتیب که یا به صورت کف بود یا سقف. به این معنا که نقطه تعادلی در آن دیده نمی شود و به عبارت دیگر آنها یا همه چیز را در سطح خیلی ضعیف یا در سطح خیلی قوی خواستارند. کف آن به بیانیه منتهی می شود و سقف آن به قطعنامه یی که اکنون علیه ایران صادر کرده اند. در این قطعنامه سه کشور ونزوئلا، مالزی و کوبا به آن رای مخالف دادند. در این حال اگر این قطعنامه دارای اجماع جهانی بود می توانست محکم تر تلقی شود چرا که در شورای حکام تصمیمات بر مبنای اجماع گرفته می شود. بنابراین می توان گفت قطعنامه یی که در حال حاضر علیه ایران صادر شده چیزی است بین قطعنامه و بیانیه ولی این یک جنبه کلی ماجراست.

جنبه دیگر آن این است که آنها احساس می کنند ایران برای رآکتور تهران دست به کار می شود و اورانیوم غنی شده در حد ۲۰ درصد را تولید می کند. در حقیقت این یک جنبه از آن چیزی است که آنها تصور می کنند. بنابراین این قطعنامه درصدد است تا ایران بیش از این در این زمینه رو به جلو حرکت نکند و به چانه زنی های خود با آژانس ادامه دهد. آنها می خواهند ایران به چانه زنی با آژانس ادامه دهد که خرید سوخت رآکتور تهران را به صورت قطعی تایید کند. اگرچه در این مسیر با چالش هایی روبه رو است. غربی ها این طور تصور می کنند که ایران این مساله را بهانه کرده تا سانتریفوژهای خود را طوری تنظیم کند که دست به تولید اورانیوم با غنای ۲۰ درصد بزند. در اینجا برای تبیین بهتر مطلب بد نیست اشاره یی به مذاکرات ژنو نیز شود. وقتی غربی ها به ایران در ژنو پیشنهاد دادند که در مقابل ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم با درجه ۹/۴درصد، حدود ۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۲۰ درصد را بگیرد، ایران با توجه به تجربه گذشته یی که داشت نسبت به آنها بی اعتماد بود و شاید بیراه نگفته باشیم اگر بگوییم ایران به نوعی از این مساله هراس داشت که غربی ها ۲۰۰ کیلوگرم را به ایران ندهند.

بنابراین با توجه به بی اعتمادی ایران به خاطر عملکردها و سابقه پیمان شکنی و ناعدالتی هایشان محتاطانه گام برداشت. بنابراین این دلیل خوبی شد تا ایران به دنبال تولید اورانیوم با غنای ۲۰ درصد برود. نکته یی که در اینجا می توان مجدداً به آن اشاره کرد این است که این قطعنامه درصدد است نه آن چیزی که اکنون در ایران در اختیار دارد و حرکت در جهت پیشرفت را کند کند بلکه می خواهد ایران را به گونه یی از حرکت در این سمت و سو باز دارد چرا که ایران همان طور که در گذشته نشان داده است به این قطعنامه ها توجهی نمی کند. البته شایان ذکر است این مساله برای ایران چندان جالب به نظر نمی رسد که در بعد بین المللی ایران هم در شورای حکام و هم در شورای امنیت پرونده داشته باشد. این مساله که ایران در دو شورای بین المللی پرونده داشته باشد جلوه چندان خوشی را برای ایران به همراه نخواهد داشت. اما نکته یی که در اینجا می توان مطرح کرد این است که این پرونده راه را برای انزوای بیشتر ایران مخصوصاً در فضاهای بین المللی می گشاید. از سوی دیگر غربی ها نیز اگر بخواهند زمانی حرکتی علیه ایران انجام دهند به عبارتی بهانه یی داشته باشند و اگر نه غربی ها به خوبی می دانند که ایران همیشه در مسیر آژانس حرکت کرده است.

بنابراین در راستای بحث صدور این قطعنامه می توان گفت این قطعنامه فشار مجدد را برای ایران به همراه دارد و شاید یکی از اهداف صدور این قطعنامه نیز فشار مضاعف و مجدد بر ایران باشد. بنابراین این قطعنامه دو حالت دارد و مهم ترین دلیلش هم این است که این قطعنامه باید حالت اجماع داشته باشد و رای سه کشور کوبا، ونزوئلا و مالزی آن را از حالت اجماع خارج کرده است. اما از سوی دیگر کشورهایی نیز با ایران همراه هستند و در میان این همراهان ایران، کشورهای اسلامی را نمی توان از قلم انداخت. در رابطه با سه کشور ونزوئلا، کوبا و مالزی نیز می توان تحلیلی اینچنینی ارائه کرد که مالزی همیشه همراه ایران حرکت کرده است و چاوس نیز معمولاً به ایران به عنوان حیاط خلوت یا باغ دلگشا برای تامین منافع کشورش نگاه می کند و در نهایت کشور کوبا نیز به خاطر مشکلاتش طبیعی بود که به این قطعنامه رای منفی بدهد. مصر و عربستان سعودی نیز اگرچه عضو شورای حکام نیستند اما به نوعی به دنبال غنی سازی هستند و می خواهند ونزوئلا اورانیوم غنی شده را از ایران دریافت کند.

بنابراین مخالفت این سه کشور با توجه به شرایطی که وجود داشت تا حدود زیادی قابل پیش بینی بود. آخرین خبری نیز که در این راستا شنیده شد در رابطه با قطع همکاری ایران با آژانس بود. البته لازم به ذکر است این مساله چندان جدیدی نیست و ایران در گذشته نیز این مساله را به نوعی عنوان کرده بود. آژانس معمولاً دو نوع بازرسی در تاسیسات ایران دارد؛ اولین نوع بازرسی سیستمی است که ایران آن را پذیرفته بود و دومین نوع بازرسی به صورت پروتکلی یعنی الحاقی بود به این معنا که آژانس به صورت سرزده هر زمان، هرجا و هر وقت که بخواهد بتواند بازرسی کند و ایران این نوع بازرسی را قبول نداشت.

البته در این مطلب دو نکته را باید در نظر گرفت؛ یکی اینکه آژانس باید زودتر گزارش دهد که قصد بازرسی دارد و دوم اینکه کشوری باید علیه ایران شکایت کند یعنی کشوری مدعی شود که ایران در حال انجام فعالیت غیرقانونی و در حال دپو و ذخیره کردن است. بنابراین تحت این شرایط با در نظر گرفتن دو مورد فوق آژانس می تواند به صورت سرزده به تاسیسات هسته یی سرکشی کند. البته آن هم در صورتی که ایران قرارداد الحاقی را پذیرفته باشد. مطلب دیگر اینکه ایران به صورت داوطلبانه خواستار همکاری با آژانس شد و این در حالی بود که مجلس شورای اسلامی این مساله را به تصویب نرسانده بود. به تعبیر دیگر مجلس نگفته بود ایران نباید هیچ گونه همکاری داوطلبانه یی با آژانس داشته باشد و با وجود مخالفت مجلس و متذکر شدن مجلس در همین رابطه، دولت همچنان به همکاری داوطلبانه اش با آژانس ادامه می داد و با وجود انتقاد مجلس دست از این اقدام خود نکشید تا اینکه امروز شاهد اخبار اینچنینی هستیم. نماینده ایران در آژانس نیز گفته است ایران همکاری داوطلبانه خود را که فراتر از تعهدات با آژانس بود ادامه نمی دهد.

بنابراین با توجه به اقدامات آژانس و عکس العمل ایران در برابر آژانس مبنی بر قطع همکاری داوطلبانه ایران با آژانس باید منتظر واکنش بعدی غربی ها و آژانس بین المللی انرژی اتمی بود.

احمد بخشایشی

استاد دانشگاه