چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سه عقربه سرگردان به فکر آمدنت


سه عقربه سرگردان به فکر آمدنت

آنچه به خامه آمده است، شرح عاشقی شاعری است دلداده که ارادتش به حضرت آفتاب را در گوش زمین و زمان فریاد کرده است.
تمام ساعت‌ها خواب دیده‌اند تو را
برای زود رسیدن دویده‌اند تو را
دویده‌اند، …

آنچه به خامه آمده است، شرح عاشقی شاعری است دلداده که ارادتش به حضرت آفتاب را در گوش زمین و زمان فریاد کرده است.

تمام ساعت‌ها خواب دیده‌اند تو را

برای زود رسیدن دویده‌اند تو را

دویده‌اند، ولی در همیشه‌ی ایّام

همیشه دیرتر از تو، رسیده‌اند تو را

و روی ساعت عاشق شدن تمامی با ـ

دوازده ضربه برگزیده‌اند تو را

و در پی‌ات می‌گردند لحظه به لحظه

که از زبان زمان‌ها شنیده‌اند تو را!

سه عقربه سرگردان به فکر آمدنت

به جست‌وجوی تو، به سر دویده‌اند تو را

تمام ثانیه‌ها از تو می‌شود لبریز

به عشق ساعت‌هایی که دیده‌اند تو را

درون دست تو جاری‌ست خط سیر زمان

«امام ساعت‌ها» آفریده‌اند تو را!

اگر چه آمدنت را خدا... زمان... هر دو

عقب کشیده... کشیده... کشیده‌اند، تو را ـ

تمام ساعت‌ها زنگ می‌زنند، بیا

بیا که ساعت‌ها خواب دیده‌اند تو را

شاعر: امیر اکبرزاده



همچنین مشاهده کنید