دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
وقتی غیرسیاسی ترین موضوعات به سیاسی ترین پدیده ها تبدیل می شوند
بهجز هانا آرنت، میشل فوکو و کروزیه که تحلیل قدرت را در قالب سلطه و خشونت مردود میدانند اغلب متفکران حوزه سیاست بر این باورند که قدرت سیاسی قدرتی ارتباطی است و با سلطه مترادف است. بهعبارت دیگر سلطه صورت عینی قدرت سیاسی است. یا به قول متفکر فرانسوی سلطه خود از موضوعات قدرت است. زیرا ساختار قدرت در قالب سلطهگر و تحت سلطه نمایان میشود. تعریف ماکس وبر از سلطه این اقبال بلند است که عدهای بتوانند افراد خاصی را پیدا کنند که حاضر باشند از نظمی با محتوای مشخص اطاعت کنند. این تعریف خبر از عنصر ذهنی سلطه میدهد. زیرا سلطه متضمن این است که فرمان، مورد پذیرش فرمانبر قرار بگیرد و این پذیرش هم از مشروعیت برخوردار باشد. ماکس وبر میگوید که سلطه را قدرت بهوجود میآورد و نه عکس آن. سلطه جلوه ملموس اعمال قدرت از طریق مجموعهای از روابط پیچیده است که شامل نظارت اجتماعی و قواعد و الزامات درونی شده و مورد قبول انسانها واقع میشود. این الزامات ممکن است به حوزههای گوناگون تاریخی، اجتماعی، روانشناسی و... مربوط شود به همین دلیل مطالعات روانشناختی در بحث سلطه از جایگاه خاصی برخوردار است. از یاد نبریم و فراموش نکنیم که بحث سلطه برپایه واقعیات جهان سیاست و آنچه تاکنون بوده و هنوز هم در اغلب جوامع امروز مشاهده میشود قابل توجیه است و گرنه ما نیز مانند هانا آرنت قدرت را متعلق به جمع میدانیم که مایه خلاقیت و عمل است و نه ابزار سلطه عدهای بر عده دیگر.
● ریشهها
سلطهجوئی آنقدر در زندگی اجتماعی رواج دارد که عدهای آن را پایه ثابت رفتار و کردار انسان پنداشتهاند، عدهای دیگر هم آن را به نابسامانیهای روانی ربط دادهاند. اما جامعهشناسان آن را برخاسته از وضعیتهای خاص اجتماعی توصیف کردهاند.
● ریشههای غریزی و حیاتی سلطهجوئی
نیکولو ماکیاولی دو نوع جنگ را از هم تفکیک کرده است و با اشاره به طبیعت انسان میگوید یک نوع جنگ که برای حفظ حیات صورت میگیرد بین همه موجودات مشترک است و فرقی از این لحاظ بین انسان و حیوان نیست. اما جنگ دیگری هم وجود دارد و مختص انسان است که به منظور سلطه انجام میشود. ریشه آن هم در طبیعت انسان است. به همینسان سیاست مترادف قدرت و قدرت هم مترادف سلطه قلمداد میشود. از این دیدگاه سیاست ریشهای فردی و بیولوژیک دارد. بسیارند کسانیکه مانند ادگار مورن بر این باورند که گرایشهای سلطهگیری وجه مشترک انسان و حیوان است و ریشه در طبیعت زیستی آنها دارد. ویلفردو پارهتو هم بدون آنکه بخواهد انسان را با حیوان مقایسه کند بر این باور است که ریشه نابرابریها که بنمایه سلطه عدهای بر عدهای دیگر است در طبیعت نابرابر انسانها قرار دارد. پارهای از انسانها نسبت به دیگران از هوش و مواهب بیشتری برخوردارند و همین امر آنها را بر دیگران مسلط میسازد.
ریشههای روانی: با آنکه فروید مسئله قدرت و سلطه را موضوع هیچیک از کتابهای خود قرار نداد شاگردان او سعی کردند بیشتر به این مسئله بپردازند در نوشتههای زیگموند فروید، آن فروید و دانیل لاگاش میتوان عوامل زیر را بهعنوان پایههای روانی سلطه بازیافت: اول آنکه انسان در نهایت ضعف و در حالیکه برای رفع نیازهای خود به شدت به دیگران وابسته است قدم به این دنیا میگذارد. در نتیجه تولد او با وابستگی همراه است و این وابستگی نقطه شروع یک روابط سلطهآمیز نیز هست. دوم پذیرش هویت مشخص متجاوز از طرف شخص مورد متجاوز است. این نکته را آن فروید در سال ۱۹۶۳ میلادی مطرح کرده است. سوم منبرتر بهعنوان نماد آقای قدرقدرت و میراث عقده اودیپ است. شاید این منبرتر در شخص دیگری نیز تجلی یابد و باعث سلطهپذیری شخص شود. اما در اندیشههای طرفداران زیگموند فروید مثل آلفرد آدلر، ویلهلم رایش و اریک فروم تفسیرهای دیگری از سلطه و سلطهپذیری وجود دارد. آلفرد آدلر معتقد است انسان سعی دارد فروتریها و نقایص اندامی خود را جبران کند. به همین دلیل کسانیکه دارای نقص عضو مثل کوتاهی قد و... هستند مایلند از طریق سلطه بر دیگران و کسب قدرت و اقتدار به جبران این کمبودها بپردازند. این نظرها چندان با نظر مساعد اندیشمندان روبرو نشد. ویلهلم رایش بر این باور است که اشکال سلطه را باید در عبارات میل و هوس مورد تأمل قرار داد. کسی که به اطاعت از یک قدرت گردن مینهد به این دلیل است که نیروی جنسی او سرکوب شده و کسانیکه چنین دورانی را پشتسر گذاشتهاند اساساً از آزادی گریزانند و با علاقه سلطه را میپذیرند. اریک فروم نیز که مانند ویلهلم رایش از طرفداران مکتب فرویدی ـ مارکسی بود سعی داشت به دادههای روانشناسی، مبنائی اجتماعی بدهد. روبرت میخلز هم بدون ورود به حوزه تخصصی روانشناسی از نیاز تودهها به احترام گذاشتن و تکریم بزرگان سخن میراند که در گذشته نثار بزرگان مذهبی میشد اما در روزگار تجدد نثار بزرگان سیاسی میشود. سلطهپذیری تودهها، سلطهطلبی رؤسا را تسهیل میکند.
ج) احتجاجات فلسفی: در مجموع نظریههای فلسفی در مورد قدرت و سیاست به دو دسته عمده تقسیم میشوند: آنها که سلطه و قدرت را امری طبیعی و اجتنابناپذیر تلقی میکنند و آنها که آن را امری تصنعی، دلبخواهانه یا اتفاقی تلفی میکنند. بالطبع آنها که قدرت را امری ثانوی و تصنعی تلقی میکند پایانی هم برای آن تصور میکنند. از این زاویه نظریه مارکس برجسته است برعکس هگل که دولت را نیز امری ضروری برای آزادی انسان و نماد هستی یک جامعه میدانست که به مرور زمان اهمیت آن مشخصتر میشود، مارکس دولت را پدیدهای زاید میداند. او تضاد بین وضعیت ابزار تولید و نیروهای کار را علت اصلی سلطه میپندارد که نماد بیرونی آن دولت است. آنها که مالکان ابزار تولید هستند بر آنها که صاحبان نیروی کارند سلطه مییابند. روزیکه مالکیت ابزار تولید هم مانند نیروی کار عمومی شود و این ابزار در دست طبقه خاصی قرار نداشته باشد، سلطه نیز از میان خواهد رفت. به عبارت دیگر در آن زمان دولت فلسفه وجودی خود را از دست میدهد. از کسانی مانند هانا آرنت، اریک فروم و مارکوزه هم باید نام برد که معتقد به امکان ایجاد یک جامعه سالم هستند که در آن سلطه وجود ندارد، زیرا سلطه معلول ناهنجاری و بیماری است. در جامعه سالم قدرت بهجای آنکه عامل سلطه باشد در خدمت خلاقیت قرار میگیرد.
● ابزارهای اعمال قدرت و سلطه
به مجرد آنکه سخن از اعمال قدرت به میان میآید همه نظرها به زور، ابزارهای خشونت، پلیس، ارتش و... معطوف میگردد در حالیکه ابزارهای غیرمادی اعمال قدرت به مراتب از اهمیت بیشتری برخوردارند. اعمال زور و خشونت آخرین حربه و آخرین مرحله اعمال قدرت است، در عین حال عریانترین وجه اعمال قدرت و رایجترین آن در تاریخ سیاست نیز هست. اما به مرور زمان راههای غیرخشونتآمیز کارآئی بیشتری پیدا میکنند. حتی در حوزه روابط بینالملل نیز که بهدلیل نبود یک حکومت جهانی فقط رابطه قدرت حکمفرماست روزبهروز از اهمیت نیروی نظامی کاسته میشود و موضوعهائی مانند حقوق بشر، دموکراسی، افکار عمومی و... اهمیت بیشتری پیدا میکند. همه دولتها احساس میکنند حتی از این راه بهتر میتوان به تأمین منافع ملی پرداخت. اینک به تفکیک به تشریح غیرمادیترین تا مادیترین ابزارهای اعمال قدرت و سلطه میپردازیم.
ابزارهای مدنی: ۱ـ بهکارگیری امر قدسی در اعمال قدرت و سلطه: یکی از قدیمیترین شیوههای اعمال سلطه بر دیگران انتساب قدرت به یک مأخذ قدسی است. فراعنه مصر خود را خدا میخواندند و اطاعت از امر خویش را امر واجبی میدانستند که تخطی از آن موجب همان عقوبتهائی بود که در سایر مذاهب تحقق آن را به روز جزا موکول میکنند. پادشاهان ایران زمین انتساب قدرت را به ذات باریتعالی با روشهای حکیمانهتری همراه میساختند که یادآور اطاعت از خداوند بود تا غصب مقام کبریائی او. داریوش در کتبیههای خود اهورامزدا را سپاس میگوید که زمین و ماه را آفرید و او را پادشاهی بخشید. آبا و ارباب کلیسا نیز در قرون وسطی بهگونهای ناشیانه، قدرت خود را بر عیسی مسیح یا روحالقدس نسبت میدادند و بر همین پایه چندان ظلم و ستم بر پیروان خود روا میداشتند که صفحات سیاه آن هنوز از تاریخ کلیسا محو نشده است. پیشروان اصلاح دینی، کمتر از آن نبودند. کالون که برای مدتی رهبری جمهوری ژنو را در دست داشت، فرمان داد تا کاستیلو را زنده در آتش بسوزانند تا دیگر کسی جرأت نکند در باب عقاید وی کوچکترین شکی روا دارد یا به ابراز آن بپردازد. آخرین تلاشها از اینگونه در پایان قرن نوزدهم صورت گرفت. واتیکان اول (که ۸ دسامبر سال ۱۸۶۹ میلادی تا ۱۸ ژوئیه ۱۸۷۰ در رم تشکیل شد) که طی آن کلیسا سعی داشت خطاناپذیری قدرت واتیکان را بهعنوان یک اصل پذیرفته شده، به اتباع و پیروان خود در سراسر جهان تحمیل کند. در مجموع اولین قدرتهای اجتماعی که تشکیل شدند از سحر و جادو مدد گرفتند و بعدها قدرت روحانی بزرگترین و پرنفوذترین قدرتها را تشکیل دادند. قدرت نظارت اجتماعی و پدیدههای توتمی و تابوئی هم یادآور قدرت نامرئی جامعه بر افراد بود که گاه حالت قدسی بهخود میگرفت و در دست عده خاصی متمرکز میشد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رهبر انقلاب شورای نگهبان مجلس مجلس شورای اسلامی حجاب صادق زیباکلام دولت انتخابات انتخابات مجلس مجلس دوازدهم انتخابات مجلس دوازدهم
تهران هواشناسی قوه قضاییه شهرداری تهران بارش باران حج تمتع قتل سیل سازمان هواشناسی پلیس سلامت زلزله
خودرو سایپا قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو بازار خودرو مسکن بانک مرکزی بورس گاز حقوق بازنشستگان ایران خودرو
نمایشگاه کتاب کتاب عربستان نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون دفاع مقدس سینمای ایران تئاتر نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رضا عطاران سریال سینما
وزارت علوم دانشگاه تهران
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین جنگ غزه حماس روسیه آمریکا افغانستان نوار غزه اوکراین سازمان ملل
استقلال فوتبال فولاد خوزستان پرسپولیس مهدی طارمی لیگ برتر رئال مادرید بازی فولاد لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری شفق قطبی تبلیغات ایلان ماسک نوآوری ناسا
خواب آلزایمر کودک رژیم غذایی ویتامین شیر تجهیزات پزشکی فشار خون درمان ناباروری