جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عکاسی در سفر


عکاسی در سفر

اولین چیزی كه در عكس های وان در السكن به بیننده ضربه وارد می كند موضوع عكس های اوست در كارهای اولیه وی, اغلب موضوع ها از دوربین روبرگردانده, غمگین و اندیشناك اند و یا به جای دیگری خیره شده اند

اولین چیزی كه در عكس‌های وان در السكن به بیننده ضربه وارد می‌كند موضوع عكس‌های اوست در كارهای اولیه وی، اغلب موضوع‌ها از دوربین روبرگردانده، غمگین و اندیشناك‌اند و یا به جای دیگری خیره شده‌اند.

عكاس جوان، مردان، زنان و كودكانی را مشاهده می‌كند كه عمیقاً در دنیای خودشان غوطه‌ورند، در تنهایی و رویایشان.

در كارهای متأخر آن‌ها به طور گمراه‌كننده، سرسخت و با اعتماد به نفس به عقب نگاه می‌كنند. آن‌ها به بازیگری تبدیل شده‌اند تحت (زیر) فرمان كارگران ماهری كه تنها آرمان (شعار) دارد. نشان بده چه كسی هستی؟ (یا خودت را نشان بده) ـ با این جملات او كارهای خودش را تمام می‌كند. فیلم تأثیر گذار او Bye كه در آن او پیشرفت بیماری خودش را به سادگی ضبط كرده است؛ به صورت متوالی و زنجیروار و تهی از شرم بی‌جا.

چیزی كه چشمان مدل‌ها باید بگیرند در زبان‌ اندامشان منعكس شده. عكاس زیبایی و هاله‌ی اروتیك بدن‌های آن‌ها را دوست دارد. ضعف و آسیب‌پذیری و در عین حال توانایی و قدرت آن‌ها را. او بازی وسوسه و ژست را می‌بیند. كشف پیوسته (ثابت) شكل دیگری از افسون زنانه، از سختی (یا شدت) مردانه یا آرزوی كودكانه.

همانند مجسمه‌ای كه او می‌خواست تبدیل به آن شود. او با حجم و توده سرو كار دارد. با تاریكی و روشنی با فرم و تأثیر آن‌ در فضا.

او به طور پیاپی عكس‌های رنگی می‌گرفت ولی ابزار صحیح او چاپ سیاه و سفید است یا (in Colour).

قدرت (یا نبرد، یا پتانسیل) پر معنی و بیانگر، هر سایه (تفاوت ظریف) از سیاهی ملایم (تیرگی ملایم) تا سفید (روشنی) بی‌رنگ از دگرگونی (تغییر) ظریف تنها تا كنتراست (تفاوت) چشمگیر آن‌ها را به طور كامل مورد استفاده قرار داد.

او بر حرف خودش اصرار داشت، مردی با چشمان خدمتگزار به دنبال كسی كه به آن كمك كند. با این وجود (ولی) اصلی‌ترین دلیل برای او در به وجود آوردن عكس‌هایش بازشناسی (شناخت) خودش است.

فضاهای منحصر به فرد (ویژه) و موقعیت‌ها در عكس‌های او (تصاویر او)همیشه چیزی از احساسات را منعكس می‌كند. این خودشیفتگی نیست و به طور آشكار (واضح) مخالف افاده و تكبر است. وان در السكن اصالت را جستجو می‌كرد و برای او معنای «خالص و دست‌نخورده» ضروری نیست. ولی بیشتر تسلیم شدن كامل شخصی با بی‌میلی در نقش یك زن و یا مرد در زندگی است. تفاوتی ندارد چه اندازه رقت‌انگیز (اسفناك) یا چشم‌نواز باشد.

این همان دلیلی است كه به موجب آن او اغلب از مردم در گوشه هایی از جامعه عكاسی كرد كه برای آن‌ها نفعی در تظاهر در موقعیت‌شان وجود ندارد.

وی غرور و مقاومت آن‌ها را برای زنده ماندن تشخیص داد. خصیصه‌ای كه خودش آن را دارا بود. وان در السكن شخصیتی فروتن (بی تكلف) نبود. او جذابیتی خاص داشت اثری كه از او به‌جا می‌ماند. مستقیماً با خود او و شرایط محیط اطراف او ارتباط مستقیم داشت. این خصیصه غیرقابل انعطاف درباره‌ی او است. به نظر او این تكلیف و قضاوتی كه دیگران در مورد او ابراز می كردند اغلب سخت (مشكل) می‌آمد.

او تصویری قابل توجه از عكاسی قرن بیستم آلمان از خودش به جا گذاشت و تأثیری قابل توجه بر عكاسان نسل بعد به جای گذاشت.


عکاسی در سفر

از لحاظ عاطفی و روانی بازگشت به مطالعه و درس خواندن دراین شرایط برای او غیرممكن می‌نمود و بدین دلیل واحدهای درسی خود را به صورت نیمه‌تمام رها كرد.

هیچ‌كس درباره‌ی این سردر گمی و گیجی بعد از جنگ نمی‌توانست اظها نظر كند. سؤالاتی كه برای نسل وان در السكن نسلی كه در طول سال‌های افسردگی و ناامیدی جنگ جهانی رشد كرده و به بلوغ رسیده بودند بی‌جواب ماند.

حقیقت داستان جنگ كه شامل اخراج یهودیان بی‌گناه هلند شد در این وضعیت پاریس را كه همچنان مركز فرهنگی اروپا بود و در طول جنگ نسبتاً ویران شده بود ترك كردند.

وان در السكن نیز در تابستان ۱۹۵۰ ـ شهر نورانی ـ پاریس را ترك كرد.

Kryntaconis عكاس مگنوم و عضوی از GKF در ابتدا طی نامه‌ای از Pictorial Service او را به انجمن عكاسان مگنوم در پاریس معرفی كردند. این‌جا او برای نام‌های مشهوری همچون: هنری كارتیه برسون، رابرت كاپا، دیوید سیمور، جرج راجرساند، ارنست هاوس كسانی كه او كار آنان را صمیمانه می‌ستود به چاپ عكس می‌پرداخت و از این جا بود كه رابطه‌ی خود را با آتاكاندو پناهنده‌ی زیبا و مستعد مجاری آغاز كرد كسی كه سه فرزندش را در خودش جستجو می‌كرد.

او كارش را در Pictorial Service تنها برای شش ماه ادامه داد. در آن زمان در سورس زندگی می كرد و هرزگاهی كارهایی در زمینه عكاسی انجام می‌داد ولی اغلب اوقات را به پرسه زدن و نگاه كردن در خیابان‌ها سپری می كرد.

سوای از هنرمندان كشورش كه در میان آن‌ها نقاشانی چون كارل ایل و نویسندگانی نظیر سیمون و نیكنوگ وجود داشت او با كسی آشنایی نداشت.

ملاقات او در یك كافه با شخصی روسی باعث ورود او به بوهیا از سنت ـ جرمین ـ دس ـ پرس ـ گروهی كه شامل مردم جوانی از ملیت‌های مختلف بود گردید. همه‌ی آن ها نشانی از جنگ داشتند. افراد بی هدفی بودند كه روزهای خود را دربارها و كافه‌ها و رستوران‌های كوچك با الكل و مواد مخدر سپری می كردند. السكن شروع به عكاسی از آن‌ها نمود. آن چه برای او جذاب می‌نمود نگرش آن ها به زندگی بود كه اغلب مخالف آرزوهای‌شان بود.

او روش خود را با استفاده از نور مصنوعی، دود و عكس‌العمل‌هایی كه باعث كشف محیط اطرافش می‌گردید آغاز نمود.


عکاسی در سفر

یكی از آن‌ها «ولی مایرس» هنرمند جذاب استرالیایی بود كه السكن پرتره‌ای خارق‌العاده از او گرفت كه تصوراتی از زیبایی، خیال و تنهایی در پی داشت.

زمانی كه السكن با مدید مسئول بخش عكاسی موزه‌ی هنر مدرن نیویورك در سال ۱۹۵۳ ملاقات كرد استایكن بسیار تحت تأثیر او قرار گرفت و كیفیتی داستان‌گونه در كارهای السكن یافت و از او خواست تا كتابی سوای این عكس‌ها منتشر سازد.

استایكن نمایشگاه «خانواده بشر» را در سال ۱۹۵۵ ترتیب داد. این نمابشگاه به لحاظ نمایش ایدئولوژی بعد از جنگ مورد توجه و تشویق قرار گرفت و شامل یكی از تصورات السكن بود و كار او را به طور گسترده از عكاسی اروپاییان بعد از جنگ نشان می‌داد.

موفقیت این نمایشگاه موفقیت‌های دیگری را در مؤسسه هنر شیكاگو و مركز هنری واكر در میناپولیس در پی داشت. در ضمن، وان در السكن عكس‌هایی پیرامون یك داستان عشقی خیالی كه توسط خود او نگاشته شده بود چیدمان كرد.

در سال ۱۹۵۶ كتابی موسوم به( عشق در كرانه چپ) به طور هم‌زمان در هلند، آلمان و انگلستان بعد از هیاهوی فراوان منتشر گردید. این كتاب واكنش‌های متفاوتی را در پی داشت. صحت مستند گونه‌ی این كتاب به ویژه طبقه‌ی متوسط هلند را شوكه كرده بود.

مانند بقیه‌ی عمر خود، این بار نیز وان در السكن در برابر سانسور بی‌پرده و علنی ایستادگی كرد.

در بررسی‌های مربوط به نمایشگاه موزه‌ی هنرهای مدرن او، وان در السكن با ویگی مقایسه شد. اثر ویگی موسوم به شهر عیان ۱۹۴۵ یه شكلی حیرت‌آور اولین كتابی است كه وان در السكن از آن به عنوان منبع الهام مستقیم خود نام می‌برد.


عکاسی در سفر

تا هنگامی كه عشق در كرانه چپ سر از كتاب‌فروشی‌ها درآورد، او بار دیگر در آمستردام زندگی می كرد. در این هنگام او با آتاكاندو بود. در سال ۱۹۵۴ با او ازدواج كرد. در پاریس او عكس‌های زیادی از كاندو و بچه هایش گرفته بود و می‌خواست كتابی از زندگی خانوادگی آن‌ها بسازد.

در این میان عكس‌های زیبایی از بچه‌های او نیز در فیلم‌های وان در السكن مانند: به زندگی خوش آمدی كوچولو ۱۹۶۳ این شكل از صمیمیت، سحر روزمره‌ زندگی، همچنان به شیوه‌ای مشابه بیان می شود.

آمستردام از زمان سفر او به پاریس تغییر زیادی كرده بود. دوران سركوبگر بازسازی بعد از جنگ دیگر به سر رسیده و بی بندباری جنسی و مصرف الكل رایج شده بود. بعد از طلاق، او مدتی با یكی از دوستان ژورنالیست خود به نام وان و ریجمان كار مشتركی را تجربه می‌نمود.

در حالی كه جاز كرانه شرقی آمریكا با شدت هر چه تمام‌تر و فزاینده‌ای شنیده می‌شد.

نویسنده : وان در السكن

مترجم : ثمره هدایت

منبع:

Visser Hripsime _ Van Der Elsken. Phaidon.۲۰۰۲


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.