پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

نقش انسان کامل در هستی


نقش انسان کامل در هستی

‏‌از نگاه محی الدین ابن عربی واضع عرفان نظری در اسلام، انسان کامل در دو سطح مورد لحاظ قرار گرقته است که تفکیک این دو نگرش می تواند تا حد زیادی در دست یافتن به معنای انسان کامل …

‏‌از نگاه محی الدین ابن عربی واضع عرفان نظری در اسلام، انسان کامل در دو سطح مورد لحاظ قرار گرقته است که تفکیک این دو نگرش می تواند تا حد زیادی در دست یافتن به معنای انسان کامل از نگاه وی راهگشا باشد. در اولین سطح ،انسان با عنوان مقامی کائناتی و به عبارت دیگر، انسان به عنوان یک نوع مورد لحاظ قرار می گیرد. در این مرحله انسان کامل ترین هستی در میان هستی های جهان است زیرا که به صورت خداست. به این لحاظ انسان در بین دیگر مخلوقات دارای بالاترین مرتبه است. ‏‏

اما در نگاه ابن عربی انسان کامل در سطح دیگری نیز مطرح می شود که همهٔ خصوصیات ذکر شده برای نوع انسان را به صورت بالفعل و تحقق یافته دارا می باشد. در این سطح همهٔ انسان ها کامل نیستند بلکه تنها تعداد معدودی استحقاق نامیده شدن با عنوان "انسان کامل" را دارند. تحقق چنین امری در انسانها به تفاوت استعدادها و تجلیات حق بر آنها بستگی دارد. بر این اساس ابن عربی مراتبی برای کمال انسان مطرح می کند که اکمل آنها پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد‏‎ ‎‏(ص) است و دیگر پیامبران در مرتبهٔ کاملین قرار می گیرند. پس از آن ورثهٔ پیامبرانند که آنها را خلیفه کامل می نامد و انسان های دیگر با توجه به مراتب کمالشان در رده های بعدی قرار دارند تا جایی که برخی حتی از انسانیت نیز ساقط می شوند و به مرتبهٔ حیوانیت نزول پیدا می کنند. بنابر این همهٔ انسان ها در سطح فردی کامل نیستند و تفاوت درجات در این سطح به تفاوت استعدادها و تجلیات حق بر ایشان باز می گردد.ابن‌ عربی‌ انسان‌ کامل‌ را تعیّن‌ اول‌ می داند و معتقد است به واسطهٔ وی حکم و امر الهی ظاهر شده است.

به بیان دیگر انسان کامل، میانجی حق و خلق است و این وساطت در دو جهت است: ‌یکی وساطت از جهت وجودی و وجود رسانی به دیگر موجودات ، ‌و دیگری در اعطای معارف و کمالات. از جهت وجودی او انسان کامل را واسطهٔ فیض و حق مخلوق به می داند ، به این نحو که به لحاظ ربوبیت خود نسبت به خلق و اتصافش به صفات الهی و ربوبی، حق است ، و به اعتبار مظهریتش نسبت به حق، عبد است. بدین لحاظ ابن عربی انسان کامل را برزخ بین حق و عالم می داند.‏‏ همانگونه که مشاهده می شود ابن عربی بر نقش وساطت و برزخیت انسان کامل تأکید می کند و معتقد است این وساطت حاصل جامعیت اوست. ابن عربی همچنین با توجه به همین ویژگی انسان کامل را به مثابه چشم خدا می داند و معتقد است چون‌ خداوند به‌ سبب‌ انسان‌ کامل‌ به‌ خلق‌ نظر کرده‌، و آنان‌ را از عدم‌ به‌ وجود آورده‌، و هم‌ از چشم‌ او به‌ عالم‌ و اعیان‌ موجودات‌ نظر افکنده‌ و بر آنها رحمت خود را نازل می کند، به‌ این‌ اعتبار انسان ،‌انسان نامیده می شود چرا که او انسان العین (مردمک دیده) حق است: "و هو للحق بمنزلهٔ إنسان العین من العین الذی یکون به النظر، و هو المعبَّر عنه بالبصر. فلهذا سمی إنساناً فإنه به ینظرالحق إلی خلقه فیرحمهم." ‏

‏علاوه براین در بین پیروان مکتب ابن عربی ، واژه های دیگری از جمله "بصرالحق"‌ و "عین‌ العالم‌" به عنوان اسامی انسان کامل به معنای مذکور مطرح شده‌ است‌. بنابراین انسان کامل نقش واسطه در رؤیت موجودات را از سوی حق تعالی دارد. اما نقش انسان کامل تنها به این ختم نمی شود بلکه با درجه ای بالاتر ، ابن عربی معتقد است وجود همهٔ ماسوی الله وابسته به وجود انسان کامل است به این نحو که اگر انسان کامل عالم را ترک نماید، ‌امر به آخرت انتقال می یابد و عالم از کمالات خالی می گردد. ‏بر اساس تعالیم عرفا جریان هستی همانند یک دایرهٔ کامل است که این دایره به دو قوس صعود و نزول تقسیم می شود. به نظر می رسد الهام بخش آنها در ترسیم چنین جریانی آیهٔ معروف قرآن مجید باشد که می فرماید: "انا لله و انا الیه راجعون." چنانچه مرحوم آشتیانی در این خصوص می گوید: ‏

‏"تعین اوّل را، از آن جهت که به نحو وحدت و کلیت مشتمل بر جمیع حقایق الهیه و کونیه و اصل جمیع حقایق مفصّله و مادهٔ المواد جمیع اصول و فروع فاعلیه و قابلیه می‏باشد، "برزخ البرازخ الأزلیهٔ" نامیده‏اند و مقام "أَوْ أَدْنی‏" و "حقیقت محمدیه" یکی از القاب آن است. و اوّلین تعین و صورت و ظهور آن، مقام "قابَ قَوْسَیْنِ" نام دارد چه آن که حقیقت وجود در مقام نزول و صعود دایره‏ای معنویه را ترسیم می‏نماید که مشتمل بر دو قوس است: نزول و صعود. إنّا للَّه اشاره است به قوس نزولی. وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ اشاره است به قوس صعود."‏

در این بینش، انسان کامل همانگونه که در قوس نزول واسطهٔ ایجاد ماسوی الله بود، در قوس نزول نیز نردبان رجوع آنها به حق خواهد بود. بنابراین دایرهٔ وجود برای کامل شدن نیاز به انسان کامل دارد. تحقق چنین امری مشروط به این است که خود انسان کامل نیز در سلک صعود الی الله قرار گیرد.

محمد کریمی حسین آبادی