جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
مجله ویستا

اشک دل


اشک دل

ظهر بود و دلم غمگین
مثل دل تنگی غنچه ها
تنهای تنها بودم، در خیابان ها
دیدم اشک ابرها را گفتم:
ای خدا اشک ابرها را پاک می کنم
اما اشک دلم را چه؟
باران می بارد همه چی را پاک می کند
ای …

ظهر بود و دلم غمگین

مثل دل تنگی غنچه ها

تنهای تنها بودم، در خیابان ها

دیدم اشک ابرها را گفتم:

ای خدا اشک ابرها را پاک می کنم

اما اشک دلم را چه؟

باران می بارد همه چی را پاک می کند

ای کاش باران هم غم دلم را پاک می کرد

دوست داشتم پرواز می کردم

در آسمان آبی

ابرها نمی گذارند ببینم آسمان آبی را

ای ابرها! ای ابرها! بگذارید ببینم نور الهی را

حامد ابراهیم/ دوم راهنمایی

مدرسه تقوا پیشگان منطقه۱۵ تهران