جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ارزآوری ۱۵ میلیارد دلاری


ارزآوری ۱۵ میلیارد دلاری

در دنیای امروز دولتی نه به معنای دستگاه اجرائیه بلكه در قالب حاكمیتی موفق است كه بتواند از فرصت هایش به نحواحسن استفاده كند و در وهله بعد مانع از این شود كه فرصت ها به تهدید تبدیل شود

در بستر فرصت ها به طور طبیعی مزایای بسیاری برای كشور نهفته است كه بهره گیری از آن گره گشایی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و در نهایت دستاورد های سیاسی را برای مردم و جامعه در پی خواهد داشت.بدون شك یكی از موقعیت های برتر، طلایی و درخشان ایران در منطقه بحث قرار داشتن بر سر شاهراه ترانزیت كالا است. به اعتقاد بسیاری از كارشناسان، موقعیت ژئواستراتژیكی و در عین حال ژئواكونومیكی ایران تا ۲ ، ۳ سال آینده می تواند همچنان طلایی باشد. زیرا تغییر و تحولات منطقه و فعالیت شبانه روزی كشور های همسایه رقیب ما برای در اختیار گرفتن این موقعیت طلایی كه در جریان است به طور حتم تاثیر بسزایی در تغییر معادلات سیاسی و اقتصادی خواهد داشت و می تواند بحث ترانزیت كالا از ایران را تحت الشعاع قرار دهد. كشور های رقیب ما با هزینه كردن سرمایه زیاد و تزریق دلار در زمین ها، جزایر و حتی بخش های صعب العبور و ایجاد راه هایی برای ترانزیت قصد دارند برای نسل ها و فرزندان پس از خویش حساب پس انداز ی با سود بسیار بالا كه از قبل ترانزیت كالا به دست می آید افتتاح كنند، آنها با توجه به عبور دو كریدور بزرگ ترانزیتی «شمال _ جنوب و غرب به شرق» و آگاهی بر درآمد ترانزیت كالا كه همپای نفت و گاز است تمام سعی خود را به كار گرفته اند تا از این فرصت به نحو شایان توجهی آن هم بدون سرمایه گذاری های كلان اولیه، آلوده كردن محیط زیست و دور بودن از بازار و نوسانات و وارد آمدن شوك های اقتصادی مخرب بر كشور استفاده كرده و آینده اقتصادی شان را بیمه كنند.

• گره های ناگشوده

شاید اگر مسئولیت ها براساس اصل شایسته سالاری رقم می خورد، نظارت مسئولان دقیق تر، دلسوزانه تر آگاهانه انجام می شد، امروزه علاوه بر استفاده از موقعیت «ترانزیت كالا» می توانستیم در محرومیت زدایی نیمی از كشور كه متاسفانه به دلیل دارا بودن كمترین میزان بارندگی ۵۰ تا ۱۰۰ میلی متر در سال وجود زمین های كویری همچنان در رنج اقتصادی، فقر بهداشتی، اجتماعی و فرهنگی دست و پنجه نرم می كند موفق باشیم. مشخص نیست چرا به رغم وجود درآمد ارزی بالایی كه از نفت طی ۲ ، ۳ سال اخیر و ۳ماهه سال ۸۴ آن هم با فروش نفت كشور به میزان ۴۰ تا ۵۹ دلار در هر بشكه و تامین شدن ۷۰ درصد ارزی بودجه كشور در طول ۳ ماه اول سال جاری چرا مسئولان سازمان مدیریت و برنامه ریزی و نمایندگان محترم مجلس در استفاده از حساب ذخیره ارزی در سرمایه گذاری در بخش های پایه صنعتی و ایجاد زیرساخت ها تا این میزان با كندی، سكون و لختی عمل می كنند. به عنوان مثال چرا باید در سرمایه گذاری زیرساخت های كریدور شمال _ جنوب كه با محوریت «چابهار و قشم» تعیین شده هنوز اقدام حائز توجهی انجام نشود و مدام در حال چرتكه انداختنیم كه اعتبار بدهیم یا نه؟ آیا واقعاً مسئولان دستگاه ها و وزارتخانه های راه و ترابری، كشور، اقتصادی و دارایی، بانك مركزی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی از نبود امكانات نیمه شرقی و به خصوص جنوب شرقی آگاه نیستند؟!شاید با صدای بلند بگویند بله، آگاهیم و بلافاصله سخن از طرح «آمایش سرزمین» و «طرح جامع توسعه محور شرق» به میان آورند. اما خوب كه می نگری می بینی، در پس لبخندی كه بر لبانت نقش می بندد، دمی بعد با واقعیت دردناك و زخم كهنه ای مواجه می شوی. همانا طولانی شدن عمر طرح های عمرانی با ۲ تا ۳ برابر میانگین جهانی و هنگامی كه به واشكافی مسئله می پردازی علت های اصلی را در تعدیل بودجه، نبود نظارت، نداشتن مدیریت صحیح می بینی اشك و بعض پنجه در گلویت می افكند و همچو شنجه ای می خواهد تو را خفه كند، كه به راستی كی و چه موقع «طرح توسعه محور شرق» صورت اجرایی می یابد تا گل لبخند بر صورت تكیده و سوخته مردم استان های خراسان شمالی _ رضوی _ جنوبی و سیستان و بلوچستان نقش بندد؟!

• داستان طرح توسعه محور شرق

كار بررسی مطالعات توسعه محور شرق به مهرماه سال ۶۳ بازمی گردد، در آن سال كار بررسی طرح در سایه مطالعات آمایش و سرزمین توسط سازمان برنامه و بودجه وقت انجام شد. یك سال پس از آن طرح مذكور به هیات دولت ارائه و بلافاصله به تصویب رسید و مقرر گشت دفتری تحت عنوان «هماهنگی و پیگیری» مصوبه طرح های توسعه محور شرق كار تدوین برنامه ها و پیگیری وظایف و ماموریت های سایر دستگاه ها را به انجام برساند. اما با گذشت مدت زمان طولانی و انتظار مردم محروم و مستضعف منطقه این طرح نه تنها اجرایی نشد بلكه ۱۷ سال در بایگانی ماند و خاك و غبار بر آن نشست تا سرانجام در سال ۸۱ با پیگیری های مسئولان سازمان مدیریت و برنامه ریزی داستان طرح توسعه محور شرق تدوین شد و در همان سال ۸۱ به پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامه ریزی این طرح در هیات دولت به تصویب رسید. براساس این مصوبه مقرر شد وظایف و ماموریت های هر یك از دستگاه های اجرایی تا پایان برنامه چهارم توسعه ۱۳۸۸ برای توسعه محور شرق مشخص شود.از جمله این موارد می توان به تهیه و تبیین طرح جامع ترانزیت كالا در مسیر محور شرق اشاره كرد كه تهیه آن به عهده سازمان مدیریت و برنامه ریزی و وزارت راه و ترابری محول گشت.پس از این مطالعات انجام گرفته در این طرح مشخص شد كه چابهار با توجه به اینكه در مسیر دو كریدور از ۳ كریدور ترانزیتی بزرگ دنیا قرار دارد همین عامل موجب شد تا این منطقه (چابهار) به عنوان محور ترانزیتی شرق نامیده شود.طول طرح توسعه و فعال سازی محور ترانزیتی شرق كشور ۱۸۴۰ كیلومتر است و در این میان ۴ استان شرقی كشور (سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، رضوی و شمالی) را در برخواهد گرفت. این محور از بندر چابهار واقع در استان سیستان و بلوچستان آغاز می شود و پس از عبور از شهر های نیك شهر، ایرانشهر، خاش، زاهدان، بیرجند، گناباد، تربت حیدریه و رسیدن به مشهد به دلیل همسایگی با كشور های منطقه شمال شرقی كشور سه شاخه از آن منشعب می شود. از یك طرف به سرخس، از سوی دیگر به لطف آباد و نیز باجگیران (واقع در استان خراسان شمالی) منتهی می شود.همچنین در این كریدور دو خروجی نیز به نام های «میلك و دوغارون» پیش بینی شده است. با نیم نگاهی به چشم انداز آینده مشخص می شود كه اگر این خط راه اندازی شود محروم ترین نقاط كشور و استان های شرقی شكوفایی اقتصادی را به خود خواهند دید و از بن بست خارج می شوند.مهندس آقایی رئیس كمیسیون عمران مجلس راه اندازی توسعه محور شرق كشور را موجب رونق اقتصادی در استان های شرقی و همچنین منطقه عنوان كرد و افزود: استفاده از پتانسیل ترانزیتی كشور می تواند سالانه ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار برای كشور درآمد شهری به همراه داشته باشد در عین حال استان های در مسیر تزانزیت كالا می توانند علاوه بر خارج شدن از بن بست اقتصادی در توسعه اقتصادی آنها بسیار مثبت و سازنده باشند.وی یكی از راهكار های سازنده در این طرح را «استفاده از تسهیلات حساب ذخیره ارزی برای ایجاد زیرساخت ها از قبیل ایجاد راه آهن، ساخت فرودگاه بین المللی و توسعه بنادر و اسكله ها جهت ایجاد زیرساخت ها ذكر كرد.»به عبارت دیگر اجرایی شدن این طرح جامع یعنی رفع فقر اقتصادی و محرومیت منطقه. حال سئوال اینجا است چرا نیمه شرقی با دارا بودن جمعیت ۹/۱۰ درصدی كشور به رغم شایستگی های فراوانش همچنان به بوته فراموشی سپرده شده. باید امیدوار بود تا انشاءالله با راه اندازی طرح توسعه محور شرق محرومیت های این مناطق جای خود را به لبخند امید بدهد.

• اهداف طرح توسعه محورشرق

به طور كلی مهمترین هدف طرح توسعه محور شرق را باید در افزایش نقش و سهم كشور در ترانزیت كالا و حمل و نقل بین المللی، ارتقای سطح درآمد، افزایش شاخص های توسعه از جمله كاهش بیكاری، كاهش فعالیت های غیررسمی اقتصادی و جلوگیری از قاچاق كالا و مواد مخدر ذكر كرد.افزایش سهم بندر چابهار در بازرگانی جهانی نیز موجب می شود، ترانزیت كالا و ارتقای عملكرد این بندر تا حد یك بندر بزرگ مگاپورت ارتقا یابد. در بعد سیاسی و بین المللی نیز موجب تقویت پیوندهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی با كشورهای همجوار شرق و شمال شرق خواهد شد.

• راهبردهای لازم در توسعه محورشرق

برای سود بردن از مزیت های ترانزیتی محورشرق، باید برخی اقدامات از جمله تجهیز و تقویت تاسیسات و امكانات بندری چا بهار فراهم شود، به نحوی كه ظرفیت آن از ۵/۱ میلیون تن به ۶ میلیون تن تخلیه و بارگیری سالانه ارتقا یابد و تقویت شبكه های زیربنایی و رفاهی مرتبط با ترانزیت در طول این محور، به ظرفیت ترانزیت سالانه ۳ میلیون تن كالا به انجام برسد، ضمن آن كه تجهیز ناوگان و زمینه سازی برای گسترش خدمات حمل و نقل در طول محور تجهیز مراكز عمده جمعیتی در طول محور به امكانات و تاسیسات اقامتی رفاهی، فنی، پشتیبانی و زمینه سازی برای افزایش سرمایه گذاری خارجی، بستر سازی برای افزایش میزان مشاركت ساكنین منطقه در فرایند توسعه منطقه ای و ملی، اولویت فعال سازی محور ترانزیت «چابهار _ میلك (هم مرز باافغانستان) از جمله مزیت های اصلی ترانزیتی محورشرق هستند.باید یادآور شد كه اجرای درست این موضوع نیازمند نظارت و ارزیابی مستمر مسئولان و دست اندركاران است. علاوه بر این موارد، دولت به خصوص وزارتخانه های امور خارجه و امور اقتصادی و دارایی و به خصوص گمرك باید اقدامات لازم را در راستای فعال سازی بندر میلك به عنوان مرز بین المللی طی مدت شش ماه به انجام برسانند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.