جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

امام حسن عسكری ع و تصوّف


امام حسن عسكری ع و تصوّف

زمانی بر مردم فرا می رسد كه چهره هایشان خندان, ولی دلهایی تاریك دارند از دیدگاه آنان, سنّت یعنی بدعت و بدعت یعنی سُنّت مؤمن را به دیده حقارت می نگرند و فاسق را ارج می نهند

از جمله جریان‏های فاسدی كه امام عسكری علیه‏السلام به شدّت از آن بیزاری جسته و مردم را از گرویدن به آن بر حذر می‏داشت، گروه «صوفیه» است. این فرقه از آغاز پیدایش توسّط «ابوالقاسم كوفی بهشمیّه» توانست تحت پوشش اسلام، عدّه‏ای از مسلمانانِ ساده‏لوح را بفریبد.

محمّد بن عبدالجبّار از امام عسكری علیه‏السلام نقل كرده كه حضرتش فرمود:

از امام صادق علیه‏السلام در مورد «ابوهاشم كوفی» سؤال شد، امام صادق علیه‏السلام فرمود:

«او فردی بسیار فاسد العقیده بود و مسلكی به نام تصوّف اختراع كرد و آن را مركزی برای اعتقادات پلید خود قرار داد.»(۱)

آری، بدعت، خودنمایی، چلّه نشینی، تعطیل كردن احكام دین، انزوا و... از مظاهر تصوّف است و ائمه علیهم‏السلام با آن مقابله نموده‏اند. و موجب تأسّف آنكه این روش‏های غلط گاهی تحت عناوینی همچون: تشیّع، ابراز علاقه به اهل بیت علیهم‏السلام و یا تهذیب نفس انجام می‏گیرد!

امام حسن عسكری علیه‏السلام خطاب به صحابی گرانقدرش، ابوهاشم داود بن قاسم جعفری فرمود:

«زمانی بر مردم فرا می‏رسد كه چهره‏هایشان خندان، ولی دلهایی تاریك دارند. از دیدگاه آنان، سنّت یعنی بدعت و بدعت یعنی سُنّت. مؤمن را به دیده حقارت می‏نگرند و فاسق را ارج می‏نهند. فرمانروایان آنان افرادی نادان و ستم پیشه‏اند و دانشمندان ایشان دریوزه دربار ستمگرانند. ثروتمندان آنها حقّ تهیدستان را به یغما می‏برند و كوچك‏ترها بر بزرگان خود پیشی می‏گیرند. انسان‏های نادان از دیدگاه ایشان فردی آگاه و اشخاص حیله‏گر را مهذّب می‏دانند. میان فرد با اخلاص و انسان مُردّد تمییز نمی‏دهند. آنان گوسفندان را از گرگ‏ها باز نمی‏شناسند.

از جمله جریان‏های فاسدی كه امام عسكری علیه‏السلام به شدّت از آن بیزاری جسته و مردم را از گرویدن به آن بر حذر می‏داشت، گروه «صوفیه» است. این فرقه از آغاز پیدایش توسّط «ابوالقاسم كوفی بهشمیّه» توانست تحت پوشش اسلام، عدّه‏ای از مسلمانانِ ساده‏لوح را بفریبد.

عالمان و اندیشمندان آنها بدترین آفریده‏های الهی در روی زمین‏اند؛ چرا كه به فلسفه و تصوّف تمایل نشان می‏دهند. به خدا سوگند! آنها از عقیده [و فطرت] خود برگشته و از راه حق منحرف شده‏اند. در علاقه و محبّت به مخالفان ما زیاده‏روی می‏كنند و شیعیان و دوستداران ما را به گمراهی می‏كشانند. اگر به جاه و مقامی دست یابند، از گرفتن رشوه سیر نمی‏شوند و اگر به ذلّت گرفتار گردند، ریاكارانه خدا را پرستش می‏كنند. آگاه باشید كه آنان راه (سعادت و حقیقت) را بر مؤمنان می‏بندند و مُبلّغان آئین كافرانند. كسانی كه با آنها زندگی می‏كنند، باید از آنان بر حذر بوده و دین و ایمان خویش را حفظ كنند.»

سپس امام عسكری علیه‏السلام فرمود:

«ای ابوهاشم! این مطالب را پدرم از پدران بزرگوارش، از جعفر بن محمّد علیهم‏السلام برایم نقل نمود. این سخنان از اسرار ما است، آنها را جز برای اهلش بازگو مكن.»(۲)

نفوذ افكار انحرافی و از جمله تصوّف در میان شیعیان، خطری بوده است كه بزرگان از یاران ائمه علیهم‏السلام بدان اهتمام می‏ورزیده و گزارش آن را به امامان معصوم علیهم‏السلام منتقل می‏نموده‏اند.

احمد بن محمد بن عیسی ـ از اصحاب امام حسن عسكری علیه‏السلام ـ در نامه‏ای به حضرت چنین گزارش می‏دهد:

«گروهی یافت شده‏اند كه برای مردم سخنرانی می‏كنند و احادیثی می‏خوانند و آنها را به شما و پدران شما نسبت می‏دهند. در میان آنهاست احادیثی كه قلوب ما آنها را نمی‏پذیرد ولی امكان ردّ این روایات وجود ندارد، چرا كه آنها را از پدران شما نقل می‏نمایند. ایشان دو نفرند؛ یكی، علی‏بن حَسكهٔ و دیگری، قاسم یقطینی.»

وی در ادامه می‏نویسد:

«از عقاید ایشان است كه می‏گویند: مراد از سخن خدا كه می‏فرماید:

«انّ الصّلوهٔ تنهی عن الفحشاء و المنكر»(۳)

مردی است كه مردم را از فحشاء بازمی‏دارد نه آنكه مقصود، ركوع و سجود باشد. و مقصود از زكات نیز همان مرد است نه دراهم و اخراج مال.

و بر همین منوال، اوامر و نواهی خداوند را تأویل می‏كنند. بر ما منّت بگذارید و راه حق و سلامت از انحرافات را بیان نمایید.»

امام عسكری علیه‏السلام در پاسخ نوشت:

«ابن حَسكه دروغ می‏گوید و برای شما همین كافی است كه ما او را در زمره دوستان خود نمی‏شناسیم. خدا، او را لعنت كند. به خدا قسم! كه پروردگار، محمّد -صلی ‏الله‏ علیه‏ و ‏آله ‏و سلم- و پیامبران قبل از او را نفرستاد مگر برای دین خالص و نماز و زكات و روزه و حج و ولایت. و پیامبر گرامی اسلام -صلی ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله ‏و سلم- مردم را دعوت نكرد مگر به سوی خدای "وحده لاشریك له" و ما اوصیا از فرزندان پیامبر نیز بنده خدا هستیم و به او شرك نمی‏ورزیم. اگر اطاعتش كنیم، بر ما رحم خواهد كرد و اگر نافرمانی‏اش كنیم، ما را عذاب خواهد نمود. ما بر خدا حجّت نداریم بلكه حجّت از اوست بر ما و بر همه خلقش. من این سخنان را نفی نموده، از این اشخاص بیزاری می‏جویم؛ شما نیز آنها را رها كنید. خداوند، لعنتشان كند. و آنان را در تنگنا قرار دهید و چنانچه آنها را در مكان خلوت یافتید، سرشان بر سنگ بكوبید.»(۴)

۱. سفینهٔ‏البحار، شیخ عباس قمی، ص ۱۴۵، بنیاد پژوهش‏های اسلامی آستان قدس.

۲. همان.

۳. عنكبوت / ۴۵.

۴. رجال الكشّی، ج ۲، ص ۸۰۲ و ۸۰۳، مؤسّسه آل البیت علیهم‏السلام .

سیّد جعفر ربّانی