یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

آتشی که گُر می گیرد


آتشی که گُر می گیرد

جنبش های اعتراضی اخیر در دنیا ثمره پارامترهای مختلف سیاسی, اقتصادی و اجتماعی اند

اعتراض به طرح ریاضت اقتصادی در یونان، اولین شراره آتش طغیان مردمی بود که کوس تسخیر جهان را می‌کوبند. پس از یونان، اگر چه موج اعتراضات در سایر نقاط جهان از جمله ایتالیا و اسپانیا ادامه یافته، اما ظهور جنبشی به نام "تسخیر وال استریت" (Occupy Wall Street, OWS)،

در آمریکا اثر آن را دو چندان کرده تا جایی که امروز حتی در کشوری مانند آلمان، صدای اعتراض مردم به گوش می‌رسد. برخی از صاحب نظران، ریشه این اعتراضات را خود سوزی محمد بوعزیزی، دوره گرد تونسی و آغاز بهار عربی می‌دانند. بنابر‌این بین‌المللی بودن این جنبش‌ها به وضوح به چشم می‌خورد.

● وال استریت: نماد ثروت و قدرت

در اوایل دهه ۷۰ میلادی، بازرگانان و تجار محلی در نیویورک و در نقاط نامتجانس محله منهتن، در پای درختان چنار گرد هم می‌آمدند تا سهام و اوراق قرضه خرید و فروش کنند. در سال ۱۶۹۹حصاری در این منطقه از نیوریوک ترسیم شد تا بازرگانان و تجار به راحتی داد و ستد کنند. این گونه بود که وال استریت شکل گرفت و روز به روز پیشرفته‌تر و اثر گذارتر شد. هم‌اکنون بورس نیویورک، بورس آمریکا، بورس نَزدَک، میز بازرگانی نیویورک و بسیاری از نهادهای مالی دیگر در این خیابان واقع شده‌اند و در نگاهی فراتر، وال استریت به نمادی از ثروت، قدرت و نفوذ تبدیل شده است.

اما بخشی از تاریخ این خیابان که به اعتراضات چند روز اخیر بسیار نزدیک است به سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) بازمی‌گردد؛ سالی که در آن سقوط ارزش سهام در بورس نیویورک، آغاز رکود اقتصادی بی‌سابقه‌ای را موجب شد که در تاریخ آمریکا تا به امروز تکرار نشده است. بحران اقتصادی سال ۱۹۲۹ به مدت ۱۲ سال ادامه یافت و تأثیر آن بر کل اقتصاد کشورهای غربی و حتی ژاپن نمایان شد و تنها ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم و پیروزی متفقین در این جنگ بود که اقتصاد آمریکا را جانی دوباره بخشید و وال استریت را احیا کرد. با بین‌المللی شدن بورس‌ها مثلث نیویورک-لندن-توکیو شکل گرفت. فرانسوی‌هایی که در دهه ۱۹۷۰ قدرت شرکت‌های چند ملیتی را پایان مردمسالاری در جهان می‌دانستند، خود به ایجاد شرکت‌های بین‌المللی دست زدند. این گونه است که یکی از پیکان‌های معترضان، این نوع شرکت‌ها را نشانه رفته است.

● چگونه اعتراضات پا گرفتند؟

"روز خشم،" اسم یک گروه اعتراضی صلح آمیز در آمریکا است که توسط اَلکسا اوبرایان تشکیل شده است. اوبرایان در این باره می‌گوید: "در اصل،‌ روز خشم آمریکا در شب ۱۰ مارس و با پروفایلی که در سایت توییتر ایجاد کردم آغاز شد. من وقایعی را که در ایالت ویسکانسین پوشش داده می‌شد دنبال می‌کردم و همچنین تظاهرات روز خشم را که شامل چند ماه اعتراضات عاری از خشونت مردم از مصر تا اروپا بود‌ زیر نظر داشتم. در آن شب شاهد بودم که در ویسکانسین، سطح خطرناکی از حس بدبینی نسبت به دولت به وجود آمده است." بعد از آن، جنبش اشغال وال استریت در روز ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱ در نیویورک آغاز شد. وی اضافه می‌کند که "من تصور می‌کردم باید فضایی برای بازتاب صدای اعتراض آمریکایی‌ها وجود داشته باشد. فکر نمی‌کردم یک هزار نفر ظرف یک هفته پشتیبان پیدا کند."

البته در روایت‌های دیگر، بنیاد کانادایی ادباسترز (Adbusters) آغاز کننده تظاهرات وال استریت بوده است. در اواسط سال ۲۰۱۱، این گروه که بیشتر به دلیل انتشار مجله ضد مصرف ‌گرایی ادباسترز شهرت دارد، پیشنهاد اشغال صلح آمیز وال استریت را در اعتراض به نفوذ بنگاه‌ها بر دمکراسی کشور، اختلاف و نابرابری در کسب ثروت و عدم انجام اقدام قانونی در مورد بحران مالی اخیر مطرح کرد. همچنین گروه‌های اینترنتی مانند هکرهای آنانیمس (Anonymous) و مجمع عمومی شهر نیویورک (NYCGA) طرفداران خود را برای شرکت در این تظاهرات تشویق کرده‌اند.

واقعیت این است که این جنبش – همانند بهار عربی - با کمک اینترنت شکل گرفته است. شبکه‌های اجتماعی اینترنتی، اقشار مختلف جامعه را با دردها و اعتراضات متفاوت در چارچوب این جنبش سازماندهی کرده‌اند. زنجیره متصل دوستانی که از این شبکه‌ها استفاده می‌کنند اعتماد مردم را جلب و آنها را تهییج می‌کنند. این شبکه‌ها، اعتراضات را از حالت درون مرزی خارج کرده و اتحادی جهانی را رقم ‌زده‌اند. به همین دلیل است که اعتراضات از منهتن به بوستون، شیکاگو، لس آنجلس و بسیاری دیگر از شهرهای آمریکا و سپس به استرالیا، کانادا، ژاپن، نیوزیلند، آلمان، انگلستان، هلند، ایتالیا و سایر کشورها سرایت کرده‌اند.

● از جرقه تا آتش

خاستگاه‌ اصلی این اعتراضات در واقع رکود اقتصادی است که در سال ۲۰۰۷ به وجود آمد و در وهله اول، بخش مسکن را با بحران مواجه کرد. در پی آن، بحران به سایر حوزه‌ها کشیده شد. ورشکستگی بانک‌ها، صنایع خودرو‌سازی، افزایش نرخ بیکاری و کاهش دستمزدها از نتایج این بحران برای شهروندان آمریکایی بود. عادت قسطی مصرف کردن مردم آمریکا بحران را برای آنها تشدید کرده است. وقتی خانه و اموال شما در گرو بانکی باشد که باید ماهانه قسط وامش را بپردازید، در صورت بیکاری یا کاهش دستمزد و متعاقباً عدم توانایی در بازپرداخت وام، تمام آنها را از دست خواهید داد. این گونه است که بیکاری ۱۰ درصدی (و یا بیکاری پنهان ۱۷ درصدی) در آمریکا، بیش از ۷ میلیون نفر را در این کشور بی‌خانمان کرده است. در سایر کشورهای جهان که با بحران دست و پنجه نرم می‌کنند، وضعیت بهتر از این نیست.

● دو قطب قدرت

رییس جمهور چپی در مقابل مجلس نمایندگان راستی، جدال قدرت را در اَبَر قدرتی به نام آمریکا ایجاد کرده است. تبعات این سیاست ورزی دو قطبی، دامن اقتصادی را گرفته است که با مردم سر و کار دارد. شاید استفاده از روش‌های جدید و غیر‌متعارف از همین دو قطبی بودن سیاستمداران (و البته جامعه) آب می‌خورد. وقتی کنگره با طرح افزایش مالیات ثروتمندان برای کاهش کسری بودجه دولت مخالفت می‌کند، دولت چاره را در این می‌بیند که بیمه بازنشستگان و سالمندان و یا بیمه‌های بهداشت را کاهش دهد. این روش‌ها بر خلاف سیاست‌های متعارف پولی و مالی که با اجتماعی کردن هزینه‌ها مشکل را حل می‌کنند، بار بحران را به دوش قشر خاصی از مردم می‌افکنند. این قشر خاص عموماً قشر متوسط و ضعیف جامعه‌اند، در حالی که قشر مرفه، اندکی از این فشار را تجربه نخواهد کرد. برای مثال، طبق اعلام کنگره آمریکا، هم اکنون ۲۵ درصد از مردم این کشور فاقد هر گونه بیمه اجتماعی‌اند .

● بهار عربی‌– آمریکایی‌– جهانی

بی‌شک بهار عربی پیش‌درآمدی بر جنبش‌های اعتراضی در جهان بوده است، کما این که بسیاری از معترضان در آمریکا و سایر نقاط جهان به این امر اذعان دارند؛ اگر چه این جنبش‌ها در مقایسه با بهار عربی شباهت‌ها و تفاوت‌هایی دارند.

شکل اعتراض در هر دو مورد مشابه است. اعتراضات خیابانی، تجمع در میدان‌ها و پارک‌ها و چادر زدن، منهتن و قاهره را شبیه به هم کرده است. اما تسخیر وال استریت مانند انقلاب‌ها و جنبش‌های کشورهای عربی به دنبال تغییر حاکمیت نیست، بلکه یک حرکت اجتماعی-‌اقتصادی محسوب می‌شود و بیشتر اهداف اقتصادی دارد. از همین رو سرکوب و استفاده از عبارات تند از طرف دولتمردان آمریکایی، نه تنها سبب گسترش جنبش می‌شود، بلکه باعث می‌شود این جنبش به سمت جریان‌هایی گرایش پیدا کند که خارج از کنترل ساختار سیاسی آمریکا بوده و تبعات بسیار منفی به بار بیاورد؛ در حالی که حمایت دولتمردان از جنبش، مردم را نسبت به حل بحران دلگرم می‌کند. یکی از معترضان وال استریت اذعان داشته که "جنبش وال استریت از طغیان‌های اجتماعی اخیر در جهان عرب الهام گرفته، اما در مقایسه با بهار عرب تفاوت‌هایی دارد. آنها برای خواست‌هایی بزرگتر از خواسته‌های ما می‌جنگند، اما این بدین معنی نیست که آنچه ما برایش می‌جنگیم اهمیت ندارد. به نظر من شرکت در اعتراض‌ها در اینجا، با شرکت در بسیاری از اعتراض‌ها در کشورهای دیگر متفاوت است. درست است که در اینجا ممکن است بازداشت شوید، اما نگران نیستید که پلیس با باتوم بر سر شما بکوبد و یا با گلوله‌های واقعی به شما تیراندازی کند. این در کشورهای دیگر، خصوصاً خاورمیانه اتفاق می‌افتد، اما نقاط مشترکی نیز وجود دارند.

مردم مصر مانند ما نیازی به رسانه‌های اصلی آن کشور نداشتند که پیامشان را منعکس کنند. آنها خودشان این کار را می‌کردند. ما هم تقریباً از همان الگو پیروی می‌کنیم. جنبش وال استریت از روش‌های ابتدایی‌تر نیز استفاده می‌کند. وقتی یک نفر سخنرانی می‌کند، جمعیت سخنان او را تکرار می‌کنند تا همه حرف‌های او را بشنوند. این روش بازتاب فیزیکی یک شبکه اجتماعی است و مانند یک میکروفون انسانی عمل می‌کند."