چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مراقب دام های فرزندان آخر خود باشید
گرچه فرزندان آخر شما همواره مورد حسادت برادر و خواهر بزرگترش است اما در عین حال جایگاه او مورد تمایل دیگر فرزندان نیست. چه ما تمایل به محافظت و مراقبت از او یا به عکس دادن حداقل امتیاز را به او داشته باشیم؛ فرزند کوچک ما با خطر داشتن مشکلات بیشتری در تائید خود در اجتماع در آینده مواجه است. این عالی جناب کوچک از هر جایگاهی هم که در میان خواهران و برادران خود برخوردار باشد، حامل تمامی آرزوها و امیال پدر و مادر است. چه از قبل یک یا سه فرزند نظیر آن را داشته باشند، فرزند آخر برای آنها چیزی را عوض نمیکند . آنها همچنان شاد و سرحال هستند و کمتر دچار غم و اندوه میشوند و میدانند که حتی اگر فرزندان بزرگتر هم کم سن و سال باشند، به هر ترتیب بزرگ میشوند.
برای فرزند آخر، آنها نسبت به قابلیتها و تواناییهای خود در مقام پدر و مادر و تواناییهای کودک تازه متولد شده مطمئنتر هستند. فشار کمتر از جمله امتیازاتی است که فرزند آخر از ان برخوردار میشود. چرا که والدین او را آزادتر میگذارند تا با ریتم مخصوص خودش بزرگ شود و مرتباً ابراز دلواپسی نمی کنند. اما این تنها دلیل برای تفاوت تربیتی بین فرزندآخر و دیگر فرزندان نیست. گاه تولد فرزند آخر که با فاصلهای نسبتا زیاد از فرزندان دیگر اتفاق میافتد، برای والدین تداعی کننده روزهای جوانی و بازگشت به ابتدای زندگی مشترک است. آنها به این ترتیب خود را در خاطرات گذشته غرق میکنند و به نوعی خود را جوان حس میکنند و از این طریق به دنبال یافتن جایگاه و منزلت اجتماعی جداگانهای هستند.
آنها میدانند که دوران کودکی به سرعت پشت سر گذاشته میشود. بنابراین میخواهند حداکثر استفاده را از آن ببرند. چون او یک کودک ناتوان و وابسته است از او مراقبت و مواظبت میکنند اما در عین حال چون فرزند آخر است به مراقبت اختصاصی از او تمایل دارند.
● فرزندان بزرگتر به او علاقه مند هستند
باید هم اینگونه انتظار داشت. این کودک تازه متولد شده که در راس همه دلمشغولیها قرار دارد موجب جنب و جوش و تغییراتی در جمع خواهران و برادران که بهترین صحنه رقابت است، میشود. بین علاقه و انزجار، بازی چشم و هم چشمی و رقابت، به گونهای اجتناب ناپذیر هر یک از آنها مجبور به تعریفی جدید از خود نموده و موجب میشود تا خود را به گونهای دیگر در مقابل دیگران نشان دهند. اگر نباید این رقابت را سرکوب کرد این را در نظر داشته باشیم که نباید با مراقبت کردنهای بیش از حد از این فرزندان کوچک خانواده از انها کوچولوهایی ضعیف و شکننده ساخت و به اتش این رقابت و در واقع حسادت دامن زد .
باید دانست که برخی فرزندان از بیم ناخشنودی والدین از انها همه چیز را در اختیار کوچکترین عضو خانواده قرار میدهند. در اثر یک مکانیسم تدافعی، خشونت تغییر ماهیت میدهد. فرزندان بزرگتر آنقدر خود را نگران وضع فرزند کوچک نشان میدهند که او احساس خفقان میکند. بوسههای بیش از حد و نوازشهای افراطی او را ناراحت میکند و سبب گریه او میشود و هنگامی که تفاوت سنی زیاد باشد، فرزندان بزرگتر به خصوص دخترها احساس مادری پیدا میکنند. این رفتار به ظاهر تاثر آور که از علاقه خواهر و برادری منتج میشود عاری از ابهام نیست؛ این کودک که همچون عروسکی زنده میماند میتواند نقش فرزند خیالی آنها را در خاله بازیها ایفا کند. دختر جای مادر را میگیرد ...
به جای تشویق باید به او فهماند که والدینش این فرزند را برای او به دنیا نیاوردهاند و اینکه والدین والدینند و او خواهر این فرزند کوچک است. به همین دلیل نباید فرزندان بزرگتر همانند بزرگتر خانواده پنداشته شوند. این مسئولیتی بس کمرشکن و بیش از حد سنگین برای شانههای جوان آنهاست و این موجب تداخل نقشها در خانواده میشود و دیگر هیچ کس جایگاه خود رانمی شناسد.
● آه بازهم پسر، بالاخره یک دختر کوچولو!
امروزه برای خیلیها، فرزندان با برنامه ریزی و با میل و خواست والدین به وجود میآیند و والدین خود را در برابر آنان مسئول حس میکنند. به هر حال! نیکولا و مارتین بعد از ۳ پسر آرزوی داشتن یک دختر کوچولو را داشتند اما پسر چهارم به دنیا آمد. پذیرفتن شکست بسیار دشوار است. مارتین فقط میگوید: « قدری شبیه به بقیه است ، تربیت دختر یا پسر فرقینمی کند.شاید اگر صاحب یک دختر میشدیم قدری دقیق تر و با ملاحظه تر بودیم.»
اما آیا کودکان آخر حکم جنس مرجوعی را دارند؟ در هر صورت شاید گاهی اوقات کمتر به آنها دل داده شود. آنها وارث اسباب بازیها و لباسهای برادر و خواهربزرگترشان هستند. گویی مستحق داشتن چیزهای نو نیستند. نکته ای دیگرکه درموردفرزند اخر هم جنس با دیگر فرزندان در برخی خانوادهها دیده میشود آن است که گاه والدین به این سمت و سو که آرزوها و امیال خود را به واقعیت نزدیک سازند، کشیده میشوند. حتی اگر آگاهانه جنسیت فرزند را پذیرفته باشند، شیوه تربیتی انهادردوران کودکی این فرزند کاملا با جنسیت او انطباق ندارد. همانند اینکه به طور اتفاقی نام نوزاد تازه متولد شده مخلوطی از جنس مونث و مذکر میشود و دختر کوچک در خطر تبدیل شدن به پسری که انتظار آن را داشته اند قرار میگیرد و پسر کوچک آنها در خطر تکامل به گونه ای کاملاً دخترانه قرار دارد.
در مقابل به راحتی میتوان موقعیتی که فرزند آخر پسر درمیان خواهران و فرزندان اخر دختر در میان برادران از آن بهره میبرد، متصور شد. این همان مورد کامیل ۲ سال و نیمه است که از شگفت زده کردن و به تحسین واداشتن والدینش و ایجاد حس علاقه در میان ۴ برادرش دست برنمی داشت به گونه ای که گاه تمیز قائل شدن میان آنچه که سبب تحسین و یا موجب خشم و عصبانیت دیگران میشد قدری مشکل بود! آنهانمی دانستند که باید او را به خاطر کاری که کرده تشویق کنند و یا خشمگین و عصبانی شوند . برادر بزرگترش میگوید: «او حق هر کاری را دارد ، اما این طبیعی است ، او هنوز خیلی کوچک است.» گویی «کوچک بودن» جزء خصوصیات منحصر به فرد فرزندان آخر خانواده میشود و گاه ناخواسته به خاطر برآورده کردن آرزوهای درونی خود در غرق شدن در دوران کودکی، آنها را در خطر مبدل کردن به تندیسی از یک کودک که بی شک مانع از مستقل شدن و جدا شدن آنها از خانواده میشود، قرار میدهیم .
● همه فرزندان حق دارند
فرزندان آخر که تا ابد هم وابسته باقی میمانند از هر نظر صاحب حق و حقوق هستند و حق انجام هر کاری را دارند، اما آیا این به آن دلیل نیست که والدین در مورد فرزند آخر نیاز کمتری به تائید خود در مقابل دیگران به عنوان پدر و مادری عالی هستند و خود را راحتر و کم مقرراتی تر حس میکنند؟ بله گاه از این نظر که هیچ چیز را از این موجود کوچک و با مزه دریغنمی کنند . همین طور است. مسلماً مرکز دنیا بودن برای خود شیفته شدن این کودک بسیار عالی است اما باید مراقب بود! اگرکودک همه چیز را به همین ترتیب به دست آورد بدون آنکه زحمتی را متحمل شود و اگر والدین به سادگی تسلیم خودخواهیهای او شوند و به این ترتیب اینگونه برایش متصور شود که نیازی به اثبات خود ندارد کجا ابزار دفاع از خود و کسب اعتبار را خواهد یافت؟ فرزندان آخر همیشه تمایل زیادی به بی ارادگی و بی اعتنایی نسبت به اطراف خود دارند و به دلیل آنکه در جایگاه مناسب خود نبودهاند، از تواضع و فروتنی برخوردار نیستند و هنگامی که با دنیای خارج روبرو میشوندنمی دانند چگونه رفتار کنند . در محیط مهد کودک ازاینکه مورد توجه همگان نیستند و احساس منحصر به فرد بودن ندارند دچار تعجب میشوند . در کودکستان مورد بی اعتنایی همسالان خود قرار میگیرند. آنها از ابزار لازم برای قبولاندن خود به دیگران برخوردار نیستند و میتوانند در خود فرو روند. چرا که اظهار عقیده کردن و مبارزه کردن مختص انسانهای فعال است چیزی که این گونه کودکان به ان عادت ندارند.
● هاج و واج در مقابل خواهر و برادر بزرگتر
این فرزند آخر دوست داشتنی که ما مورد ناز و نوازش قرار داده و با او به ملایمت هر چه تمامتر رفتار میکنیم و (به دلایل نامعلومی) با دقت و مراقبتهای بیش از حد، مادری را برای او تمام میکنیم و نیز تاب دیدن رنج و سختی کشیدن او را نداریم حال چگونه میتوانیم خشم از سر عجز او را در برابر فرزندان بزرگترمان که هر آنچه او از انجام آنها ناتوان باشد به خوبی به انجام میرسانند تحمل کنیم؟ در حالی که او در داخل کالسکه اش پا میکوبد، بزرگترها بر روی زمین میدوند و به کشف دنیا میپردازند . در حالیکه او برای روی هم چیدن مکعبهای بازی به خود زحمت زیادی میدهد، برادر یا خواهر بزرگتر با استفاده از لگوهای بازی یک قصر میسازد .... و بالاخره هنگامی که وارد مدرسه میشود، برادر و خواهر بزرگتر پوزخند میزنند که : «او تازه یک کلاس اولی است!» در این رقابت که برای او میتواند بی پایان به نظر برسد، فرزند کوچک در خطر دلسرد شدن قرار دارد.
در ذهن فرزندان آخر، فرزند اول به معنی بهترین، قوی ترین و فرزند آخر یک شکست خورده همیشگی است. آنها حتی یک لحظه هم به این مسآلهنمی اندیشند که تفاوت سنی یک روز از بین میرود و ۲ یا ۳ سال فاصله سنی دیگر به نظرنمی آید و اگر شما این مطالب را به آنها بگوئید از شنیدنشان مات و مبهوت میشوند. برخی کودکان به خاطر نیازی جزمی به رقابت و همانندسازی به این ترتیب وبااستفاده ازاین جملات به حرکت و تلاش دست میزنند واین برای انها همانند یک موتور محرک عمل میکند. اگر تشویق برای فرزندان بزرگتر کمکی به خودسازی است گاه میتواند کوچکترها را در یکسان سازی هدایت کند. و به این ترتیب آنها دیگر به دنبال «همانند بودن» نخواهند بود. تمرین میکنند که مثل آنها باشند تا جایی که فراموش میکند که واقعاً که هستند. در نهایت میتوان گفت که این جایگاه چندان هم ساده نیست. این ردیف تولد نیست که در رشد و تکامل و ساخته شدن آینده کودک نقش دارد بلکه شخصیت و ظرفیت انطباق پذیری او با موقعیتهای جدیدی است که در خانواده به وقوع میپیوندد. حال بر ما پدر و مادر است که برای شکوفایی این شخصیت به او کمک کنیم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست