یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

مشکلاتی که خانواده ها با آن دست به گریبان هستند ارتباطات ضعیف


مشکلاتی که خانواده ها با آن دست به گریبان هستند ارتباطات ضعیف

ارتباطات روشن و مستمر میان شما و همسرتان به فرزندپروری موثر کمک می کند همچنین, ارتباطات روشن میان شما و کودکتان, برای کمک به او جهت بهبود رفتارش, ضروری می باشد

●ٓ ارتباطات روشن به فرزندپروری موثر کمک می‌کند

ارتباطات روشن و مستمر میان شما و همسرتان به فرزندپروری موثر کمک می‌کند. همچنین، ارتباطات روشن میان شما و کودکتان، برای کمک به او جهت بهبود رفتارش، ضروری می‌باشد. ارتباطات خوب، مستلزم حرف زدن و گوش‌دادن فراوان از سوی تمامی اعضای خانواده است. کودک شما به ارتباط خوب، انضباط و عشق نیاز دارد.

● والدین باید بر سراهداف، اتفاق‌نظر داشته باشند

شما و همسرتان باید تعیین نمایید که کدامیک از رفتارهای فرزندتان خوب و مطلوب و کدامیک از آنها بد و نامطلوب است. ارزش‌های اساسی شما، اهداف و معیارهای رفتاری موردنظر شما برای کودکتان را تعیین می‌کند. رفتار خوب کودک خود را پاداش داده و تقویت کنید و رفتار غیرقابل قبول او را با عدم پاداش دادن، حذف نموده یا تضعیف نمایید.

● حل مسأله توسط والدین

هنگامی که دیوید ۴ ساله چیزی می‌خواست و یا فقط درصدد جلب‌توجه بود. اغلب از «زبان بچگانه» استفاده می‌کرد. اگر او تشنه بود، به شیرآب آشپزخانه اشاره کرده و می‌گفت: «آ.آ.آ» مادر دیوید که این زبان بچگانه را شیرین و ملیح می‌دانست، اغلب آن را پاداش می‌داد. (هرگاه که او می‌گفت: «آ.آ.آ» لیوانی آب بهاو می‌داد». اما پدر دیوید که این زبان بچگانه را زننده می‌دانست، او را سرزنش می‌کرد و او را «بچه‌ننه» می‌نامید.

چنانچه شما به عنوان تک والد، مسئولیت تربیت فرزند خود را برعهده دارید، با گفتگوی فراوان با بزرگسال دیگری که با کودک شما ارتباط دارد، اهداف خود را روشن نموده و انتظارات واقع بینانه‌ای را برای رفتار کودک خود تعیین نمایید. ممکن است پدربزرگ و مادربزرگ یا پرستار بچه به صورت روزمره شما را در تربیت کودک یاری دهند. اگر چنین است، اطمینان حاصل کنید که شما و این افراد انتظارات و اهداف هماهنگی را در رابطه با کودک داشته باشید.

● گفتگوی روشن میان والدین و کودک

شما و همسرتان باید با کمک همدیگر قوانینی را که می‌خواهید کودکتان به آنها عمل کند، تعیین نمایید. در صورت امکان کودک خود را برای مشارکت در تعیین و تعدیل قوانین تشویق کنید. چنانچه او در تعیین یک قانون مشارکت نماید، احتمالاً بیشتر از آن تبعیت می‌کند. با این وجود، هنگامی که یک قانون تعیین گردید، شما باید از او انتظار تبعیت داشته باشید. او باید بداند که شما کدامیک از رفتارهایش را دوست دارید و کدام رفتارها ناپذیرفتنی هستند. البته، هیچ‌گاه به کودک خود نگویید که او «بچه بدی» است. بلکه به او بگویید که فلان رفتار او را نمی‌پذیرید.

هنگامی که شما قانونی را تعیین می‌کنید، باید کودکان شما به خوبی با آن آشنا شوند به طوری که بتوانند در صورت درخواست آن را بازگو کنند. والدین گرگ و آدام با در میان گذاشتن قانون با این دوقلوها به آنها کمک کردند تا آن را یاد بگیرند. پدر ومادر می‌توانند از آنها سوال کنند: «قانون مربوط به کشتی گرفتن چه بود؟» و گرگ یا آدام پاسخ می‌دهند: «قانون این بود که کشتی گرفتن در هر جای خانه، به جز در هال ممنوع است!»

● چگونه دستورات موثر بدهیم

«لطفاً اسباب‌بازی‌هایت را بردار». یک درخواست ساده است. «غذا را روی زمین نریز». یا «بیا اینجا و کتت را از روی زمین بردار و آن را به چوب‌لباسی آویزان کن» همگی دستور هستند.

والدین کودکانی که بی‌توجه اغلب قادر نیستند که آموزش‌ها یا دستورات روشن و قاطعی به کودکان خود بدهند. تمام والدین، به ویژه والدین کودکان دشوار، باید قادر باشند که آموزش‌ها یا دستورات روشن و موثری را به کودکان خود بدهند. هنگامی که شما از محرومیت زمان‌مند- یک روش تربیتی بسیار موثر- استفاده می‌کنید، باید قادر باشید که به کودک خود بگویید «بلافاصله به آن اتاق برو!» یاد گرفتن دستوردادن به این معنا نیست که شما باید همانند یک گروهبان مشق نظامی یکریز با فریاد دستور بدهید. با این وجود، چنانچه کودک شما معمولاً بی‌توجه است و حتی هنگامی که او را به دلیل بی‌توجهی سرزنش می‌کنید، به شما بد و بیراه می‌گوید، باید قادر باشید که دستورات روشن و موثری به او بدهید و از دستورات خود حمایت کنید.

چه زمانی دستور می‌دهیم؟ زمانی به کودک خود دستور بدهید که از او می‌خواهید یک سوءرفتار خاص را متوقف سازد و شما اعتقاد دارید که او از یک درخواست ساده برای متوقف ساختن آن سوءرفتار، سرپیچی خواهد کرد. همچنین، هنگامی که از کودک خود می‌خواهید که رفتار خاصی را شروع کند و شما اعتقاد دارید از یک درخواست ساده برای شروع این رفتار، سرپیچی می‌کند، به او دستور بدهید.

چگونه باید دستور بدهید؟ فرض کنید که شما وارد اتاق نشیمن می‌شوید و جنیفر، دختر هفت‌ساله و دشوار خود را می‌بیند که بر روی کاناپه جدیدی که تازه خریداری کرده‌اید در حال بالا و پایین پریدن است. شما باید مستقیما به طرف او بروید و با حالت چهره جدی به چشمان او نگاه کنید و تماس چشمی با او را حفظ کنید. او را با نام صدا بزنید، سپس با تن صدای محکم به صورت روشن و مستقیم به او دستور بدهید. «جنیفر، بالا و پایین پریدن بر روی مبلمان برخلاف قانون ماست. از کاناپه بیا پایین!» در این صورت شما دستور روشنی به او داده‌اید.

دستور باید روشن و صریح باشد نه مبهم و نامفهوم. در صورتیکه بگویید «بیا اینجا و این اسباب‌بازی‌ها را یکی‌یکی در قفسه بگذار!» کودک شما به احتمال بیشتری به دستور شما توجه خواهد کرد، اما اگر به صورتی مبهم بگویید«یه کاری با این اسباب‌بازی‌ها بکن!» احتمال اطاعت او از این دستور شما کمتر خواهد بود.

به هنگام دستور دادن، از سوال کدرن یا بیان اظهاری غیرمستقیم مانند «بالا و پایین پریدن بر روی کاناپه کار خوبی نیست!» خودداری کنید. به جنیفر نگویید «چرا بر روی کاناپه بالا و پایین می‌پری؟» زیرا ممکن است در اینصورت او لبخندی به شما تحویل دهد و بگویید «آخر، خیلی بامزه است!».

همچنین، هنگامی که رفتار بد در حال اتفاق افتادن است، برای قانون خود استدلال نیاورید، زمان توضیح دلایل، قبل از قانون‌شکنی کودک و یا زمانی است که رفتار نامناسب او پایان رفته است. در حالیکه، جنیفر هنوز مشغول بالا و پایین پریدن بر روی کاناپه است، به او نگویید «تو نباید روی کاناپه بالاو پایین بپری. پول زیادی برای آن داده‌ام. هنوز قسط‌های آن تمام نشده است. فنرهایش در می‌رود». بلکه فقط بگویید «از کاناپه بیا پایین!»

پس ازآنکه دستور خود را دادید، احتمالاً جنیفر به دستور شما توجه کرده و از کاناپه پایین خواهد آمد. با این وجود، بیایید فرض کنیم که جنیفر تصمیم می‌گیرد که از دستور شما سرپیچی کند. شاید او بخواهد که شما را بیازماید و ببیند آیا شما برای حمایت از دستور خود، چیزی در اختیار دارید؟ برای حمایت از دستوری که داده‌اید، لازم نیست که به شدت جنیفر را تنبیه کرده و یا او را به تنبیه تهدید نمایید. این کار ممکن است موجب پیچیدگی بیشتر یک مساله دشوار میان والد و کودک شود.

شما یک راه بسیار ساده و موثر برای حمایت از دستور خود، در اختیار دارید. و آن هم «محرومیت زمان‌بند» است. بعداً در بخش دو، نحوه استفاده از محرومیت زمان‌مند را در چنین مقابله‌ای و بدون خشم شدید- مورد بحث قرار دهیم. فعلاً، گام‌های ساده زیر را برای دادن دستورات موثر به یاد داشته باشید. این گام‌ها را به خاطر سپرده و در صورت لزوم آنها راتمرین نمایید.

● کودکان به انضباط و عشق نیاز دارند

تربیت به معنای آموزش خود کنترلی و بهبود رفتار به کودک است. کودک با دریافت عشق و انضباط از سوی شما، احترام به خود و خودکنترلی را یاد می‌گیرد. ما به کودکان خود انضباط را یاد می‌دهیم زیرا آنها را دوست داریم و می‌خواهیم که آنها به بزرگسالانی مسئول و توانا تبدیل شوند. والد موثر بودن، مستلزم داشتن عشق و محبت، دانش، تلاش و زمان است. این کتاب اصول اساسی تغییر رفتار و مهارت‌های عملی برای کمک به کودک را به شما آموزش می‌دهد. با این حال برای کمک واقعی به کودکتان، شما باید به طور مستمر این مهارت‌ها را تمرین کرده و تلاش، زمان و همچنین عشق خود را به این کار اختصاص دهید.

● «دلایل»، والدین برای عدم انضباط دادن کودک خود

والدین به دلایل مختلف، از انضباط دادن به کودک خود، اجتناب می‌کنند. این والدین باید از علت تردید خود در مورد انضباط دادن کودکشان آگاه بوده و بر مقاومت خود برای انجام این کار غلبه نمایند. شما نمی‌توانید بدون اینکه نخست خودتان خواهان تغییر رفتارتان باشید، از کودک خود انتظار داشته باشید رفتارش را تغییر دهد. گاهی اوقات والدین به دلایل مختلفی از جمله موارد زیر تغییر رفتار خود را دشوار می‌یابند:

▪ والد ناامید: چنین والدی احساس می‌کند که کودک او برای تغییر رفتار خود ناتوان است و همیشه بدین صورت، رفتار ضعیفی خواهد داشت. چنین والدی تسلیم کودک خود شده است.

▪ والد غیرمواجهه‌ای: چنین والدی از مواجه با کودک خود اجتناب می‌کند. او واقعاً از کودک خود انتظار ندارد که به او توجه کند و کودک هم این را درک می‌کند. گاهی اوقات این والد از این می‌ترسد که اگر درخواستی از کودک خود بکند، او را از دست می‌دهد. شنیدن جملاتی مانند «من تو را دوست ندارم»، «تو پدر وحشتناکی هستی» یا «ای کاش پدر جدیدی پیدا می‌کردم» از زبان کودک، به طور کامل چنین والدی را مبهوت کرده و اراده او را برای انضباط دادن به کودکش خنثی می‌کند.

▪ والد کم‌انرژی: به نظر می‌رسد که چنین والدی فاقد انرژی فرزندپروری لازم برای برابری کردن با یک کودک فعال یا بدرفتار باشد. گاهی اوقات یک مادر یا پدر به تنهای مسئولیت کودک را برعهده دارد و در همین حال به یک شغل تمام‌وقت هم مشغول است. گاهی اوقات یک والد کم‌انرژی از افسردگی کوتاه مدت یا مزمن هم‌رنج می‌برد.

▪ والد گناهکار: چنین والدی خود را برای مشکلات کودکش سرزنش کرده و به ویژه زمانی که برای انضباط دادن به کودکش تلاش می‌کند، احساس گناه دارد. سرزنش خود و احساس گناه، او را از آموزش اصلاح رفتار به فرزندش باز می‌دارد. چنین والدی سهل‌گیر یا منفعل می‌شود.

▪ والد عصبانی: بسیاری از والدین، همیشه در حین انضباط دادن به کودک خود به لحاظ هیجانی ناراحت و عصبانی می‌شود. از آنجایی که انضباط دادن بدون عصبانیت و ناراحتی و یا احساس بیچارگی، برای آنها امکان‌پذیر نیست، آنها به سادگی سوءرفتار کودک خود را نادیده می‌گیرند. روش محرومیت زمان‌بند به شما کمک می‌کند تا در زمان تنبیه نمودن کودک می‌کند تا در زمان تنبیه نمودن کودک خود، آسوده خاطر باشید.

▪ والد بازداری شده: گاهی اوقات یک والد به هنگام تلاش برای انضباط دادن به کودک، توسط همسر خود بازداری می‌شود. چنانچه این اتفاق برای شما می‌افتد، با همسر خود در مورد اهداف مطلوب در مورد کودکتان، گفتگو کنید. پس از توافق بر سر اهداف پذیرفتنی، بر روی حصول توافق در مورد روش‌های مناسب انضباط دادن، کار کنید. گاهی اوقات، بستگان یا دوستان در زمانی که شما به کودک خود انضباط می‌دهید در کارتان دخالت می‌کنند. برخی از افراد خاص به طور مکرر در صورتیکه شما به کودک خود انضباط بدهید از کار شما ناراحت خواهند شد! اجازه ندهید که دیگران، شما را از اینکه والدی موثر و با اعتمادبه‌نفس باشید، ناامید سازند.

▪ والد ناراحت: مشکلات مادی، مسایل مالی و سایر موقعیت‌های دشوار زندگی، گاهی اوقات تبدیل به باری سنگین بر دوش والد، می‌شوند. اغلب اوقات این والد فاقد انرژی، زمان و انگیزه کافی برای کمک کردن به کودک خود است.

تربیت یک کودک و در عین حال اداره کردن یک خانواده، وظیفه‌ای دشوار و چالش‌برانگیز است. روان‌شناسان و سایر متخصصان می‌توانند والدین را برای افزایش درک از خودشان و از خانواده‌شان یاری دهند و می‌توانند آنها را جهت بهبود مهارت‌های فرزندپروری‌شان کمک نمایند. فصل ۲۲ به شما می‌گوید: که چه زمان و چگونه کمک‌ حرف‌های در مورد خود و یا کودکتان کمک حرفه‌ای دریافت کنید.

این نکات عمده را به یاد داشته باشیم:

▪ والدین باید در مورد اینکه کدام رفتارهای فرزندشان مطلوب و کدام رفتارها نامطلوب است، به توافق برسند.

▪ با کودک خود ارتباط روشنی داشته باشید.

▪ توانایی دادن دستورات روشن و موثر به کودک خود را کسب کنید.

▪ کودک شما به انضباط دادن هم همانند عشق و محبت نیاز دارد.

چنانچه مسأله‌ای شما را از انضباط دادن به کودکتان باز می‌دارد، ماهیت آن را مشخص کرده و در جهت اصلاح آن اقدام نمایید.