جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
نقش آمریکا در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
کشورهای جهان در قبال جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه ایران، موضعگیری متفاوتی اتخاذ کردند. در ایام جنگ هشت ساله، برخی از دولتها، از جمله ایالات متحده، رویکردی مغایر با قواعد مدون «حقوق مخاصمات مسلحانه» و «حقوق جنگ» (Law of War)، و اقداماتی بر خلاف مقررات بینالمللی و اصول «حفظ صلح» (Maintenance of Peace) در قبال جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کردند. اکنون پس از ۲۰ سال از پایان جنگ تحمیلی، بر اساس اصول پذیرفته شده حقوق بینالملل باید از «جامعه جهانی»- (World Community) سوال کرد؛ آیا اقدامات آمریکا در جنگ تحمیلی علیه ایران، با حقوق بیطرفی و مقررات بینالمللی منطبق بوده است؟ اقدامات مداخلهگرانه و جانبدارانه آمریکا در جنگ ۸ساله
برای ارزیابی میزان سازگاری اقدامات آمریکا در جنگ ایران و عراق با قواعد بیطرفی، تصویری کلی از وقایع خلیجفارس ارائه میشود، آنگاه به اجمال اقدامات برجسته آمریکا مورد توجه قرار خواهد گرفت. با شروع حمله عراق به ایران، آمریکا در ظاهر موضع بیطرفی خود را اعلام کرد؛ اما در عمل رابطه خود را با عراق که از سال ۱۹۶۷ به خاطر جنگ با اسرائیل قطع شده بود، برقرار و گسترش داد.
در مارس ۱۹۸۲ (اسفند ۱۳۶۰) دولت ریگان نام عراق را از فهرست کشورهای حامی تروریسم حذف کرد. تلاشهای کاخ سفید بهطور مستقیم و غیرمستقیم از طریق متحدان خود در خاورمیانه و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) با کمک به عراق برای از بین بردن دستاوردها و برتریهای نظامی ایران ادامه یافت. آمریکا در سال ۱۹۸۴ اعلام کرد؛ «پیروزیهای ایران با منافع ایالات متحده مغایر است.» و در دسامبر ۱۹۸۴ (دی ماه ۱۳۶۲) «جفری کمپ»، مسوول شرق نزدیک در شورای امنیت ملی آمریکا با تهیه گزارشی برای «رابرت مک فارلین»، مدعی شد؛ «آیتالله خمینی تهدیدی برای منافع غرب به شمار میرود» و به وی توصیه کرد عملیات مخفی را که حتی ممکن است به سقوط دولت ایران منتهی شود مدنظر قرار دهد. در همین دوران بنا به گزارش تهیه شده توسط تاور و مکفارلین و دیگر اعضای شورای امنیت ملی آمریکا (The tower Commission Report) از دورنمای سقوط ایران به دامان شوروی سابق به هراس افتاده بودند. این در حالی بود که «برژینسکی»، مشاور امنیت پیشین امنیت ملی کاخ سفید در ۲۸ فروردین ۱۳۶۲ گفته بود: «موقعیت استراتژیک ایران آنچنان برای غرب اهمیت دارد که آمریکا بایستی به هر ترتیب شده، حتی با اقدام نظامی، مانع از دست دادن ایران شود.» در ژانویه ۱۹۸۵ (۳۰ دیماه ۱۳۶۲) جورج شولتز، وزیرخارجه وقت آمریکا، اعلام کرد؛ «ایران حامی تروریسم بینالمللی است. لهذا از این پس دولت آمریکا به همپیمانان خود فشار خواهد آورد که ارسال اسلحه به ایران را متوقف کنند» در فوریه ۱۹۸۵ (بهمن ۱۳۶۳) کارخانه هلیکوپترسازی بل با فروش ۴۵فروند هلیکوپتر بزرگ به عراق موافقت کرد.
وزارت دفاع عراق در مذاکرات مربوط به آن نیز حضور داشت. در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۴ «گراهام فولر»، مامور امنیت ملی آمریکا در امور خاور نزدیک و جنوب آسیا و «هوارد تیچر» طی تحلیلی با عنوان «به سوی سیاستی در مورد ایران» که تسلیم «ویلیام کیسی»، رئیس وقت سیا شد؛ ضمن تشریح موقعیت بد آمریکا در قبال حوادث ایران، پیشنهاد تدوین برنامهای را برای برخورد با ایران و مسائل مرتبط با آن کرده بودند. در این تحلیل تحت فشار قرار دادن ایران و متحدان آن، و کمک به عراق از یک سو و تشویق کشورهای همپیمان آمریکا در خصوص کمک به ایران، خارج کردن ناوگان آمریکا از خلیج فارس و صدور بیانیههایی در مورد اعلام حسننیت آمریکا در قبال ایران، از سوی دیگر ارائه شده بود. (The IRAN CONTRA p۳۹۰) قابل ذکر است در جریان همکاری جمهوری اسلامی ایران برای رهایی مسافران یک فروند هواپیمای مسافربری شرکت هواپیمایی TWA که در تاریخ ۲۰ خردادماه ۱۳۶۴ ربوده شده و به بیروت برده شده بود، ایران موفق شد در جریان یک عملیات محرمانه، برخی از اقلام نظامی مورد نیاز خویش از جمله موشکهای «تاو»، «هاوک» و «فونیکس» را از ایالات متحده تحویل بگیرد.
در دهم شهریورماه ۱۳۶۴ «بنیاد تحقیقاتی هریتیج» طی گزارشی در مورد ایران، خواستار حمله نظامی و عملیات انتقامی علیه ایران شد. در حالیکه «جیمی کارتر»، رئیسجمهور سابق آمریکا در اول مردادماه همان سال ضمن دیدار از آنکارا و در جریان مذاکرات خود با مقامات عالیرتبه ترکیه، خواستار میانجیگری آنکارا میان تهران و واشنگتن شده بود. مداخله و مشارکت آمریکا در تخاصم، با دعوت کویت از قدرتهای بزرگ به خصوص آمریکا برای محافظت از نفتکشها، شکل علنیتری به خود گرفت و ابعاد گستردهتری یافت. آمریکا به بهانه حفظ جریان آزاد نفت و تامین نیازهای رشد صنعتی غرب که در معرض خطر قرار گرفته، بزرگترین ناوگان جنگی خود را وارد خلیج فارس کرد. ولی عملکرد آمریکا در قبال جنگ ایران و عراق، روحیه مبارزهطلبی و تجاوز مکرر به آبهای سرزمینی و حریم هوایی ایران و رفتار دوستانه با عراق در مقایسه با منطق و عملکرد ایران و عراق در حمله به خطوط کشتیرانی، بیطرف در خلیج فارس و تنگه هرمز، هدف آمریکا را در بازدارندگی و حمایت از جریان نفت زیر سوال برد و آمار و ارقام نشان میدهند که با ورود ناوگان دریایی آمریکا، تعداد حملات به کشتیها در خلیج فارس بهشدت افزایش یافت، و تشنج بیشتر شد.
پس از تغییر پرچم نفتکشهای کویتی و آغاز عملیات اسکورت آنها در ۳۰ تیر ۱۳۶۶، ایالات متحده ناوگان دریایی خود را به ظرفیت ۳۵ کشتی جنگی و بیش از ۱۲ کشتی کمکی با مجموع ۲۰ هزار نیروی نظامی در منطقه گرد آورد که بعدا به بزرگترین ناوگان دریایی این کشور پس از جنگ جهانی دوم تبدیل شد. در نهایت نیز به حدود ۵۰ فروند کشتی جنگی رسید. کشورهای اروپایی از جمله فرانسه، انگلستان، هلند، بلژیک و ایتالیا با تشویق ایالات متحده، ناوگانهای جنگی و تجهیزات مین روب خود را به خلیج فارس اعزام کردند. آمریکا در طول جنگ تحمیلی و پس از ورود ناوگان نظامی این کشور به خلیج فارس، با انجام عملیات نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران و مشارکت مستقیم و غیرمستقیم در جنگ به نفع عراق وظایف دول بیطرف را نادیده گرفت و تعهدات آن را نقض کرد. اهم این اقدامات به شرح زیر است:
● مشارکت نظامی مستقیم آمریکا در مخاصمه علیه ایران
در ۲۷ مهرماه ۱۳۶۶ چهار ناو آمریکایی مجهز به موشکهای هدایت شونده «یانگ»، «هول»، «کید» و «لفت ویچ»، سکوهای نفتی «رسالت» و «رشادت» را واقع در ۱۵۰ کیلومتری شمال شرقی قطر گلوله باران کردند. در جریان این گلوله باران، تاسیسات سکوها منهدم و تولید نفت از مناطق دریایی مزبور بهطور کامل متوقف شد. ایالات متحده این اقدام خود را دفاع مشروع و پاسخی به انهدام کشتی کویتی سیاویل سیتی با پرچم آمریکا عنوان کرد. در ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ دو سکوی نفتی «رشادت» و «سلمان» مربوط به حوزههای نفتی «سیری» و «سلمان» پس از یک اخطار نیم ساعتی مبنی بر تخلیه سکوها مورد حمله چند فروند ناو و هلیکوپتر جنگی آمریکا قرار گرفت و به آتش کشیده شدند. پس از حمله آمریکا به سکوهای نفتی ایران، «ناوچه سهند» که بندرعباس را به سوی مناطق نفتی مورد حمله ترک کرده بود، در ۱۰ مایلی جنوب غربی پایانه نفتی لارک واقع در غرب تنگه هرمز از سوی هواپیماهای آمریکا هدف قرار گرفت و در اثر بمبهای هدایتشونده لیزری که از سوی سه فروند هواپیمای شکاری بمب افکن A۶ شلیک شده بودند، منهدم شد.
«پرکینز» و «بادلونگ» در شرح جزئیات طرح و اقدامات آمریکاییها در حمله به سکوهای نفتی و ناوچههای ایرانی مینویسند: «در روزهای پس از حادثهای که در رابطه با مین برای کشتی آمریکایی ساموئل رابرتر در آوریل ۱۹۸۸ (۲۵/۱/۶۷) پیش آمد، نیروی دریایی آمریکا به سرعت نیروی اضافی وارد خلیج فارس کرد و ناو هواپیمابر «اینتر پرایز» با کشتیهای اسکورتکننده آن در فاصله ۱۲۰ مایلی تنگه هرمز مستقر شد. تا ۱۷ آوریل (۲۸/۱/۶۷) نقشه برای واکنش آمریکا فراهم شده بود. سه گروه عملیاتی سطح آبی که هر یک متشکل از سه کشتی جنگی بود وظیفه داشت «ناوچه ایرانی سبلان» از «سام کلاس» را پیدا کرده و غرق کند؛ و سکوهای نفت و گاز سامان، سیری و رهکیش را منهدم نمایند. افراد غیرنظامی مستقر در سکوها پنج دقیقه فرصت داشتند تاسیسات را ترک گویند. آنگاه قبل از ورود نیروی مهاجم که قرار بود برای کار گذاشتن مواد منفجره اقدام کنند، آتشبازی نیروی دریایی افراد باقیمانده در تاسیسات را مجبور به خروج میکرد... «عملیات پرینگ ماتیس» در ۱۸ آوریل (۲۹/۱/۶۷) طبق برنامه انجام شد. گروه سطح آبی B شامل کشتیهای آمریکایی گریل، مک کورمیک و وترتون، سکوی سامان را به آتش کشید.
گروه سطح آبی A شامل کشتیهای وین رایت، باگلی و سیمسون، سکوی نفتی سیری را منهدم و لحظهای بعد قایق گشتی ایران «جوشن» را غرق کرد و به یک هواپیمای F۴ ایران خسارت زد. در نهایت گروه سطح آبی D شامل کشتیهای آمریکایی جک ویلیام، ابرین و ژوزف استراوس با همکاری یک گروه هواپیمایی جت، «ناوچه سهند» را رهیابی و غرق کردند.» کشتی ایران - اجر نیز در تاریخ ۳۱شهریور ۱۳۶۶ هدف حمله دو فروند هلیکوپتر آمریکایی قرار گرفت و منهدم شد. در جریان این حمله که در ساعت ۳۰/۲۲ دقیقه انجام گرفت، سه نفر از خدمه کشتی مذکور کشته و دو نفر مفقود شدند. بقیه سرنشینان نیز که ۲۶ نفر بودند، در حالی که چهار نفرشان شدیدا زخمی بودند به اسارت گرفته شدند. پس از هفده روز مجددا دو فروند هلیکوپتر آمریکایی از نوع MH۶ در فاصله ۲۵ کیلومتری جزیره فارسی به سوی سه قایق تندرو ایرانی آتش گشوده و آنها را غرق کردند. قایقهای گشت آمریکا در این حمله، شش ملوان ایرانی را از آب گرفتند که دو نفر از آنها بر اثر جراحات وارده طی درگیری جان خود را از دست داده بودند. آمریکا ادعا کرد که نیروهای ایرانی ابتدا به سوی هلیکوپترهای آنها آتش گشوده بودند.
● تجاوز به حریم هوایی ایران
هواپیماهای آمریکا پس از حضور ناوگان این کشور در خلیج فارس مکررا به حریم هوایی ایران تجاوز کرده و اقدام به شناسایی و عکسبرداری از مراکز و تاسیسات مختلف ایران کردند. در ساعت ۳۰/۱۱ دقیقه روز ۱۴ مهرماه ۱۳۶۶، پنج فروند هواپیمای F۱۶ آمریکا حریم هوایی ایران را نقض کرده و بر فراز شهرستان چابهار مبادرت به یک مانور هوایی در ارتفاع پایین کردند. دو فروند از هواپیماهای متجاوز در ارتفاع بسیار پایین و سه فروند دیگر در ارتفاع بالاتر بر فراز بندر شهید بهشتی و چابهار به پرواز درآمدند. حدود ۲۰ روز قبل نیز دو فروند فانتوم آمریکایی در دو روز متوالی بر فراز بندر شهید بهشتی و چابهار به پرواز درآمده و دیوار صوتی را شکستند، ولی هیچگونه اقدامی از سوی واحدهای نظامی مستقر در منطقه صورت نگرفت. در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۷ یک فروند هواپیمای شناسایی و تجسسی آمریکا در دو نوبت بر فراز بندرعباس، بندر لنگه، جاسک و جزایر استان هرمزگان اقدام به شکستن دیوار صوتی کرد. گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از بندرعباس میافزاید که این چندمینبار است که هواپیماهای تجسسی آمریکا ضمن فیلمبرداری از مراکز حساس نظامی و غیرنظامی استان، اقدام به شکستن دیوار صوتی میکنند. همزمان با تجاوز هواپیماهای آمریکایی به حریم هوایی جمهوری اسلامی ایران، یک فروند ناو آمریکایی تا فاصله ۱۰ مایلی به آبهای جزیره لاوان نزدیک شد، بهطوری که به تمامی نیروهای مستقر در جزیره آماده باش کامل داده شد.
در پی این اقدمات جمهوری اسلامی با ارسال نامههای متعدد به سازمان ملل نسبت به نقض حاکمیت ملی و قواعد بینالمللی از سوی دولت آمریکا اعتراض کرد. نیروهای ایالات متحده علاوه بر تجاوز به حریم هوایی جمهوری اسلامی، با رهگیری و دادن اخطارهای مکرر به هواپیماهای مسافربری و تعقیب کشتیها و قایقهای ایرانی، محدودیتهای زیادی را به ایران تحمیل کرد؛ و با ایجاد یک منطقه پنج مایلی متحرک در اطراف کشتیها و هواپیماهای خود حتی از پرواز هواپیماهای ایرانی در فضای آبهای ساحلی ایران به خاطر فاصله کمتر از پنج مایل جلوگیری میکردند. ایران اقدامات ناوگان آمریکا را غیرقانونی دانسته و مصرانه میخواست که این اقدامات مغایر با حاکمیت جمهوری اسلامی ایران فورا متوقف شود. برای نمونه در دوم مهرماه ۱۳۶۶ کشتی ایران - تختی که در حال حمل کالای تجاری از یکی از بنادر ژاپن به چابهار بود توسط یک فروند کشتی جنگی آمریکا تحت تعقیب و مراقبت قرار گرفته و هلیکوپترها و هواپیماهای جنگی آمریکا بر فراز آن به پرواز درآمده و از آن فیلمبرداری کردند.
● انهدام هواپیمای ایرباس
در ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷ یک فروند هواپیمای مسافربری ایران (ایرباسA۳۰۰) با ۲۹۰ سرنشین مورد اصابت دو موشک پرتاب شده از ناو آمریکایی Vincennes قرار گرفته و تمامی مسافران و خدمه آن کشته شدند.
● کمکهای مستقیم آمریکا به عراق
دادن اطلاعات نظامی: ایالات متحده در طول جنگ و به ویژه در اواخر آن، اطلاعات ارزشمندی از موقعیت و آرایش نیروهای نظامی و مراکز اقتصادی- صنعتی ایران را در اختیار عراق قرار داد. آمریکا با گسترش قلمرو پرواز هواپیماهای آواکس مستقر در عربستان، منطقه وسیعی از جبهههای جنوب و خلیج فارس را تحت پوشش خود داشت. ایالات متحده علاوه بر آواکسها، با جمعآوری اطلاعات از ماهوارهها آنها را در اختیار عراق قرار میداد که در پیروزیهای عراق و ناکامی بعضی از عملیات ایران بسیار موثر بودند. بهرغم تکذیب این مسئله از سوی مقامات رسمی دولت آمریکا، صاحبنظران و نویسندگان بر این عقیدهاند که ایالات متحده اطلاعات ماهوارهای خود را از جبهههای جنگ خصوصا جبهه جنوب و مراکز نفتی در اختیار عراق قرار میداد.
روزنامه واشنگتن پست با انتشار اخبار و گزارشهای مختلف از روابط اطلاعاتی آمریکا و عراق پرده برداشته و با اشاره به هدف آمریکا نوشت: «منظور از کمک به عراق، ارائه اطلاعات حساس برای انجام حملات دقیق به هدفهای ایرانی و کمک به افزایش فشار نظامی به ایران جهت پذیرفتن آتشبس از سوی مقامات این کشور میباشد.» یونایتدپرس در گزارشی از واشنگتن نوشت: «مقامات رسمی آمریکا میگویند جریان ارائه اطلاعات به عراق که توسط روزنامه واشنگتن پست فاش شد، طی دو سال گذشته تایید و شرکت ویلیام کیسی رئیس سازمان سیا در این جریان در درجات مختلف ادامه داشته است. آنها اظهار داشتند، در اوت ۱۹۸۴ که میان بغداد - واشنگتن روابط دیپلماتیک مجدد برقرار شد، ارتباط بسیار محرمانهای به منظور ارائه سریع اطلاعات مورد نیاز بغداد برای ارزیابی خسارات ایجاد شده در نتیجه بمبارانهای آنها و طرحریزی حملات هوایی جدید برقرار شد...
آنها میگویند پیروزی ایران میتواند اثرات زیادی در ایجاد بیثباتی در منطقه داشته باشد.» دادن اطلاعات از سوی آمریکا به عراق اولینبار در سال ۱۹۸۴ آشکار شد و صدام حسین خود به صراحت در ماه می ۱۹۸۴ (اردیبهشت ۱۳۶۳) اظهار داشت: «عراق از اطلاعات هواپیماهای آواکس که توسط خلبانان آمریکایی به پرواز درمیآمد و در عربستان سعودی مستقر بود استفاده کرده است.» فروش تجهیزات دو منظوره و فراهم کردن تسهیلات مالی: دولت ریگان بر مبنای این تفکر که «شکست عراق برای منافع غرب فاجعه است» و «جلوگیری از شکست عراق سود ویژه برای آمریکا خواهد داشت»، از سال ۱۹۸۴ با برقراری روابط دیپلماتیک به صورت آشکار جانب عراق را گرفت. گزارش کمیته روابط خارجی سنای آمریکا اقدامات این کشور را در چهار دسته قرار میدهد که دو مورد توقف صدور اسلحه به ایران و فشار در سازمان ملل به جمهوری اسلامی ایران مربوط است و دو مورد دیگر به روابط آمریکا با عراق برمیگردد که عبارتند از دادن اطلاعات نظامی و ارائه اعتبار جنسی، اعتبار بازرگانی برای کشاورزی و سایر خریدهای عراق از آمریکا. در اردیبهشت ۱۳۶۴، «مرکز بازرگانی آمریکا عراق» ایجاد شد و سفارت عراق در آمریکا اعلام کرد: «هر شرکت آمریکایی که علاقهمند به مراوده بازرگانی با عراق است، بهتر است به مرکز ملحق شود.» بسیاری از شرکتهای بزرگ آمریکایی در آن عضو شدند.
دهها شرکت سازنده کامپیوتر سیلیکون ولی در مارس ۱۹۸۵ در نمایشگاه بغداد شرکت کرده و آخرین دستاوردهای خود را به نمایش گذاشتند. دولت ریگان درهای فروش تکنولوژی پیشرفته آمریکایی را به روی عراقیها کاملا باز کرد. فریدنبرگ اعتراف میکند که در زمان تصدی وزارت بازرگانی میلیونها دلار وسایل کامپیوتری و تجهیزات پیشرفته آزمایشی به موسسه سعد ۱۶ که شامل ۷۶ آزمایشگاه و کارخانه است فرستاده شد. آمریکا در مقابل حمایت مستقیم از عراق در تهیه تجهیزات پیشرفته نظامی با کاربردهای مختلف، عملیاتی موسوم به «استانچ Staunch» را برای توقف صدور هرگونه اسلحه به ایران طرح کرده و با تشکیل کمیسیونی تلاشهای خود را با جمعآوری اطلاعات از مراکز، کارخانهها و کشورهای فروشنده اسلحه به ایران آغاز کرد. وزیر دفاع آمریکا در مورد این برنامه گفته بود: «عملیات استانچ تلاشی در جهت جلوگیری از رسیدن سلاح به ارتش و نیروهای تروریست بود.» این طرح به دنبال گزارشهای متعددی مبنی بر فروش سلاح از سوی کشورهایی همچون کره جنوبی، ایتالیا، پرتغال، اسپانیا، آرژانتین، چین، انگلیس، سوئیس، و آلمان غربی به ایران، به اجرا درآمد.
ایالات متحده در تاریخ ۹/۲/۶۶ اعلام کرد که حفاظت دریایی برای کشتیهای بیطرف را در خلیج فارس گسترش میدهد. «فرانک کارلوچی» وزیر دفاع در توضیح این سیاست آمریکا گفت: «ما پلیس خلیج فارس نیستیم و تمایلی هم به این کار نداریم، ما نمیتوانیم کنار بایستیم و شاهد کشته یا معلول شدن افراد بیگناه در نتیجه عملیات شرورانه و بیقانون باشیم، آن هم در شرایطی که وسیله کمک و شاید جلوگیری از حملات را داریم.» اگرچه این تصمیم و قواعد حاکم بر درگیری در ظاهر به نظر میرسد که هر دو طرف متخاصم را در برمیگیرد، لیکن اطلاعاتی که در مصاحبههای مطبوعاتی وزارت دفاع آمریکا در خصوص حملات به نفتکشها ارائه شده نشان میدهد که تغییر در خط مشی ایالات متحده در جهت مقابله با ایران بوده است. آسوشیتدپرس نیز در گزارشی از واشنگتن به نقل از یک مقام دولتی آمریکا نوشت: «این سیاست، فشار بر ایران را برای پذیرفتن آتشبس و عقبنشینی به مرزهای قبل از جنگ را کمی بیشتر میکند.»
● سخن پایانی؛
نگاهی گذرا به اهم اقدامات ایالات متحده، نشان میدهد که حقوق بینالملل و حقوق بیطرفی، از سوی دولت آمریکا نقض شده است و هر مرجع و شخص بیطرفی به راحتی میتواند به آن پی ببرد؛ برای توضیح بیشتر بهطور خلاصه به موارد زیر اشاره میشود:
۱) بهرغم اعلام بیطرفی آمریکا، عملکرد این کشور هیچگاه با قواعد بیطرفی منطبق نبوده است.
۲) پس از اینکه دولتی خود را بیطرف اعلام کرد و طرفین نیز بهطور صریح یا ضمنی آن دولت را بیطرف دانستند، یکی از مهمترین تعهداتی که برای دولت بیطرف ایجاد میشود تعهد به رفتار برابر و مساوی با طرفین متخاصم میباشد. یعنی دولت بیطرف ملزم است در تمام اقوال و اعمال خود در خصوص متخاصمین، اصل تساوی رفتار را رعایت کند. در خصوص رفتار آمریکا نقض اصل کاملا مشهود بوده و حتی مقامات رسمی آمریکا نیز به دفعات اعلام نمودهاند که پیروزی ایران به ضرر این کشور میباشد. حمایت آمریکا از عراق در موضعگیریهای این کشور در مجامع بینالمللی خصوصا شورای امنیت، گسترش روابط مختلف آمریکا با عراق پس از شروع جنگ، فراهم کردن تسهیلات مالی و اعتباری و تجهیزات پیشرفته با کاربرد نظامی برای عراق کاملا مشهود است.
۳) در طول جنگ تحمیلی، دولت آمریکا بهطور مداوم و به طرق مختلف اقدام به تجهیز عراق و فروختن تجهیزات نظامی و ارسال محموله بهخصوص به واسطه دول همسایه به این کشور نمود که نقض آشکار عدمتجهیز میباشد.
۴) از اقدامات دیگر آمریکا ارائه اطلاعات گوناگون به عراق به انحای مختلف بود. دولت ریگان با اجرای عملیات استانچ تلاش گستردهای را در برای شناسایی مراکز و موسساتی که جمهوری اسلامی از آنها خرید میکرد، انجام داده و موانع مختلفی را برای خریدهای ایران به وجود میآورد و حتی در مواردی به تعطیلی مراکز خرید ایران، محاکمه کارخانجات فروشنده و جریمه آنها منجر میشد که البته به تجهیزات نظامی محدود نبوده تولیدکنندگان و فروشندگان وسایل غیرنظامی مثل قایق نیز شدیدا تحت فشار بودند و این اقدامات دسترسی ایران به سلاح و تجهیزات غیرنظامی را مشکلتر کرده و قیمت آن را شدیدا افزایش میداد که در نهایت توان اقتصادی و نظامی ایران را در مقابل عراق تحلیل میبرد.
۵- موضع تبلیغاتی ایالات متحده نیز مصداق دیگری از نقض حقوق بیطرفی و عدمرعایت اصل رفتار برابر بود. در طول جنگ مقامات دولت ریگان و رسانههای گروهی ایالات متحده به طرق مختلف تبلیغات وسیعی را علیه ج. ا. ا ادامه داده و به نفع عراق و به ضرر ایران، موضعگیری کرده و اخبار و تفاسیر خود را منتشر میکردند.
هنگامه شهیدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست