شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
مجله ویستا

خانه دوست کجاست


خانه دوست کجاست

نگاهی به فلسفه حج به عنوان فریضه ای عبادی سیاسی

اسلام به عنوان آخرین دین برای هدایت بشریت و رساندن آنها به سرمنزل مقصود و تکامل و رشد معنوی در معجزه جاوید برای همه اعصار یعنی قرآن آمده است. در قرآن می‌خوانیم: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون: ما جن و انس را خلق نکردیم مگر برای عبادت»؛ یعنی تنها راه رسیدن انسان به سعادت و تکامل، عبادت و بندگی خداست...

با مراجعه به آیات قرآن و کلام نورانی معصومین، متوجه می ‌شویم که عبادات یا تکلیفی‌اند یا غیرتکلیفی. یکی از آن عبادات تکلیفی، اعمال و مناسک حج است. حج در لغت به معنای آهنگ کردن و رفتن است و در اصطلاح عبارت است از زیارت خانه خدا با ترتیب خاص، اعمال خاص و شرایط مخصوص در ایامی خاص از ماه ذی‌الحجه به نحوی که خداوند متعال فرموده‌اند: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوالله واطیعوالرسول و لاتبطلوا اعمالکم». یکی از اهداف بزرگ اسلام وحدت اسلامی و وحدت تمام مسلمانان، به شمار می‌رود که هر فرد مسلمان باید برای تحقق چنین هدف بزرگ اسلامی تلاش و کوشش کند: «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» (آل‌عمران ۱۰۳) و حج به عنوان فریضه‌ای عبادی سیاسی هم انجام اعمال خاص است و هم نوعی وحدت اسلامی است. انسان‌های مسلمان یک اعمال خاص و مشترک در یک منطقه خاص در کنار یکدیگر به منظور حفظ وحدت و قوی‌تر کردن پیوند با یکدیگر انجام می‌دهند.

مسلمانان عزم خود را جزم می‌کنند برای سرزمین وحی، آنجا که جبرئیل، امین وحی، قرآن را بر قلب نازنین پیامبر عظیم‌الشان اسلام نازل کرد، جایی که قربانگاه عاشقان خداست، آنجا که ابراهیم خلیل‌ (ع) برای اطاعت امر خدای خود عزیزترین دارایی خودش‌ یعنی فرزندش اسماعیل را برای قربانی برد. جایی که پیامبران و اولیای الهی، پیامبر بزرگوار اسلام (ص) و خاندان بزرگوارش، علی (ع) و دیگر امامان (علیهم‌السلام) و اصحاب‌اش آن را طواف کرده‌اند و جایی که بر آن زمینی پای می‌گذاری که مهدی موعود(عج) امام زمان تو در آنجا قدم گذاشته و آنجا را طواف کرده و شاید هم همراه تو و در کنار تو در آنجا طواف کنند.

● وجوب حج

وجوب حج بر هر مکلف که جامع شرایط باشد به دلیل قرآن و احادیث وارده از پیامبر بزگوار اسلام و ائمه معصومین‌(علیهم السلام) ثابت است. حج یکی از ارکان دین است و از ضروریات آن به شمار می‌رود و ترک حج با اقرار به وجوب، یکی از گناهان کبیره و با انکار، موجب کفر است. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرمایند «ولله علی‌‌الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا ومن کفر فان الله غنی عن العالمین»، شیخ‌کلینی (قده) به طریق معتبر از حضرت صادق(ع) روایت کرده که هر کس از دنیا رود و حج را به جا نیاورد، بدون اینکه او را حاجتی ضروری باشد یا آنکه به جهت بیمار شدن از آن باز ماند یا آنکه پادشاهی از رفتن‌ آن جلوگیری کند چنین کسی در حال مردن به یهودیت یا نصرانیت از دنیا خواهد رفت. به این آیه و این روایت در اهمیت حج و وجوب آن کفایت می‌کنیم.

اما شرایط وجوب حج طبق فتوای مراجع عظام این است که با چند شرط، حج واجب می‌شود و بدون تمامی آنها حج واجب نیست و آن شرایط عبار‌ت‌اند از: بلوغ، عقل، حریت یا آزاد بودن، استطاعت از جهت مال و صحت و سالم بودن بدن و توانایی بر انجام اعمال، باز بودن راه و آزادی آن و وسعت وقت و کفایت آن. یکی از چیزهایی که در استطاعت برای حج مطرح می‌شود، استطاعت جسمی است، یعنی صحت و سالم بودن بدن و قدرت بر انجام اعمال. تا جایی که فتوای مراجع بر این است که کسی که از جهت مالی مستطیع است ولی از جهت صحت و سالم بودن بدن مستطیع نیست می‌تواند در مال تصرف کند و خود را از استطاعت مالی هم خارج کند.

● مناسک حج

از عوامل رشد و تکامل انسان و اینکه رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند، عبادت و بندگی و اطاعت فرامین و دستورات خداوند است، به شرط اینکه آن عبادت به‌طور صحیح و درست به جا آورده شود چون کسانی هستند که گمان می‌کنند «استطاعت برای حج» فقط یعنی پول داشتن و توانایی جسمی برای این سفر. نیز کسانی هستند که گمان می‌کنند حج تنها انجام همان اعمالی است که در مناسک آمده، این تصور در جایگاه خود البته تصور صحیحی است اما تمام مساله برای انجام یک حج مورد قبول اسلام این نیست، هم چنان که در نماز، روزه و سایر عبادات نیز همین تصور برای عده‌ای وجود دارد، در حالی که می‌بینیم بسیاری از مسلمانان نماز می‌خوانند اما نمازشان بازدارنده از گناه و زشتی‌ها و منکرات و فحشا نیست، روزه می‌گیرند اما روح تقوی و صبر که اثر قطعی روزه است حاصل نمی‌گردد و جامعه اسلامی آن چنان که باید اسلامی باشد نیست. شاید علت مساله همان سهل‌انگارانه پنداشتن و سهل‌انگارانه برخورد کردن نسبت به عبادات است. این سهل‌انگاری در مورد حج نیز صادق است و همین باعث می‌شود تا آن اثر معنوی و روحانی حج بر وجود انسان‌ها حاکم نشود و بر روح و جسم آن رسوخ نکند. به همین علت سعی و تلاش معصومین بر این بوده که انسان‌ها را بر انجام درست و کامل عبادات سوق دهند تا آن عبادات سبب تکامل روحی و معنوی آنها گردد و به تبع آنها جوامع نیز اسلامی ‌شوند.

به عنوان مثال فریضه حج را می‌توان مثال زد. حج به عنوان یک فریضه‌ عبادی سیاسی اگر آن چنان که اسلام خواسته است انجام ‌گیرد، هم باعث تکامل معنوی انسانی می‌شود و هم به عنوان یک فریضه سیاسی خطر جدی برای دشمنان اسلام و جبهه کفر و نفاق خواهد بود. حج همانند سایر عبادات دارای ابعاد مختلف است. اگر به تمام ابعاد آن توجه نشود و به بعدی توجه شود که ابعاد دیگرش مورد غفلت قرار گیرد کارساز نخواهد بود. اگر تنها به شکل مناسک حج توجه شود بدون معرفت و شناخت اعمال، قالبی بی‌جان ساخته، همچنان که اگر تنها به بعد سیاسی حج نگاه شود و به بعد اخلاقی و ابعاد عرفانی آن توجه لازم نشود، باز کارساز نخواهد بود. حج یک فرصت طلایی است که شاید هرگز نصیب انسان نشود و چه انسان‌های مسلمانی بودند که در آرزوی این فریضه، ندای حق را لبیک گفتند و تو که امروز این فریضه نصیب‌ات گردیده یا از دعای خودت یا به واسطه دعای دیگران و یا انجام کاری که ندانسته علت واجب‌الحج شدن تو شده در اولین گام سعی کن تا اعمال حج‌ات را برای اینکه مقبول درگاه احدیت واقع افتد، صحیح و درست انجام دهی.

قرائت صحیح و یادگیری اولیه اعمال و مناسک حج فرصت طلایی است برای ادای حقوق دیگران، اگر حقی از بندگان خدا بر عهده توست به این معنا که اگر مالی از آنان نزد توست، به آنان بدی کردی و ظلمی روا داشتی، غیبت، تهمت، ناروا، نمامی و... قبل از سفر از آنها رضایت بطلب و به بهانه این سفر و حلالیت طلبیدن، حق‌شان را ادا کن والا چگونه می‌توانی به زیارت خانه خدا بروی و رضایت خدا را جلب کنی در حالی که بندگان خدا از تو راضی نیستند. انسان باید درون‌اش را با زدودن صفات رذیله و پست صیقل بزند تا بتواند صفات حسنه و نیکو را جایگزین آن کند و انسانی الهی شود زیرا که او خلفیه‌الله است و تا دل، از صفات رذیله و سست خالی نگردد جایی برای صفات حسنه و نیکو خالی نمی‌گردد.

● فلسفه حج

اگرچه یکی از مهمات فلسفه حج ایجاد تفاهم و تحکیم برادری میان مسلمین است اما بیان نوعی توانستن به انسان است، یعنی اینکه اگر بخواهی می‌توانی، همان‌طور که یکی از فلسفه‌های روز نیز همین است که خواستن توانستن است. در ماه مبارک رمضان انسان در نهایت گرسنگی و تشنگی، در تنهایی با یخچالی مملو از غذا و آب سرد وگوارا اما به خاطر اطاعت از امر پروردگار هرگز از آن غذا و آب گوارا نمی‌نوشد، اینجا خداوند به انسان می‌فهماند تو اگر بخواهی می‌توانی همان‌طور که در ماه مبارک رمضان چنین کردی، پس تو می‌توانی مال حرام نخوری. همان‌طور که مال حلال را هم به خاطر اطاعت از دستورات من نخوردی. در حج نیز وقتی انسان محرم می‌شود و لباس ساده، بدون رنگ و بی‌آلایشی که همه انسان‌ها را شبیه هم‌ می‌کند به تن می‌نماید در واقع در اولین قدم لباس زهد و و ریا را از خود دور می‌کند و خرقه پیر خراباتی که از دو تکه لنگ و ردا تشکیل شده را می‌پوشد و ۲۴ چیز بر تو حرام می‌شود و تو در تنهایی و در جمع نهایت تلاش‌ات بر این است که این ۲۴ چیز را رعایت کنی و انجام ندهی. خودت را خوش‌بو نکن، دستور نده، نخور و نپوش و تو می‌توانی. پس ای انسان مسلمان بعد از سفر حج نیز همیشه در چند چیز در احرام باقی بمان.

در ساده پوشیدن، عدم تجملات زندگی مادی، در تهذیب نفس، رعایت اخلاق و دستور ندادن، در عدم جنگ و جدال، در خوش‌رفتاری و خوش‌کرداری و خوش‌گفتاری و.. در حج خدا می‌خواهد به انسان بگوید تو می‌توانی اگر بخواهی، یعنی نوعی مچ‌گیری خداوند از انسان‌های مسلمان، که تو چه‌طور در ماه مبارک رمضان نفس‌ات را حفظ کردی، چه‌طور در مال حرام، محرمات احرام را نگاه داشتی و انجام ندادی، پس اگر بگویی نتوانستم حرام نخورم، خدا می‌گوید: «دروغ می‌گویی» اگر بگویی نتوانستم ساده نباشم و به تجملات مادی دنیوی دل نبندم، خداوند می‌فرماید: «دروغ می‌گویی» و... پس حج نوعی تمرین برای خودسازی و اطاعت بدون قید و شرط و بدون چون و چرا و دلیل عقلی از خداوند متعال است. به امید روزی که یک پای بر نفس بگذاریم و پای دیگر در اطاعت از فرامین و دستورات الهی و در نتیجه گامی در بهشت ایمن در کنار اولیاء، اوصیاء، انبیاء و ائمه اطهار. ان شاء الله.

حجت‌الاسلام شهاب‌الدین وحیدی بهرودی

عضو هیات علمی دانشگاه ادیان و مذاهب