سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
زندگی خارج از متن شهر
حاشیه نشینی یک پدیده اجتماعی است و این پدیده اختصاص به عصر فعلی نداشته و ریشه در ادوار و اعصار گذشته دارد و این پدیده هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه وجود داشته و دارد و تنها تفاوت آن در کشورهای توسعه یافته با کشورهای در حال توسعه، از حیث ریشه های تاریخی به وجود آورنده آن و رفتار کالبدی و اجتماعی آن هستند. کشور ایران نیز از این پدیده مصون نمانده منتهی شرایط حادی که در برخی از کشورها از جمله برزیل، هندوستان و پرو و برخی کشورهای آفریقایی وجود دارد در کشور ما، حاکم نیست ولی از حیث قدمت مشابه سایر کشورها است. محمد حسین اژدری متخصص شهر سازی در این باره معتقد است:" بر اساس مطالعات انجام شده ۵۸ شهر از کشور دارای معضل حاشیه نشینی هستند.
بیش از چهار میلیون و ۸۵۰ هزار نفر در سکونتگاه غیر رسمی به وسعت ۳۷ هزار هکتار زندگی می کنند.رویکرد اصلی وزارت مسکن و شهرسازی در سال های اخیر تدوین برنامه ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیر رسمی با دیدگاه شهری در چهارچوب ظرفیت جامعه می باشد.برای استفاده از تجارب جهانی طرح بهسازی شهری و اصلاحات مسکن، با همکاری بانک جهانی درسالهای اخیر برنامه توانمند سازی برای حدود ۵۸ شهر از کشور تدوین شده است.در سال های اخیر فعالیت های وزارت مسکن در این حوزه شامل تدوین برنامه اجرایی در پنج شهر به عنوان الگو بوده و در سال آینده هم دولت به موضوع ساماندهی سکونتگاه های غیر رسمی توجه جدی خواهد داشت.حدود ۱۷۰۰ میلیارد ریال اعتبار برای اجرای برنامه های توانمند سازی و ساماندهی این بخش از شهرها در کشور انجام گرفته است.امسال حدود ۲۴ میلیارد ریال اعتبارات مطالعات و اجرایی در قالب ستاد ملی توانمند سازی بوده است و در مجموع حدود ۳۰۰ میلیارد ریال در قالب طرح بهسازی شهری و اصلاحات بخش مسکن با همکاری بانک جهانی اجرا شده است.
اصول و محور مداخله ما در سکونتگاه های غیر رسمی مشارکت مردم می باشد و رویکرد ما در ساماندهی براساس تدوین برنامه ها با توجه به اولویت ها و نیازهای ساکنین شکل می گیرد و ازمرحله برنامه ریزی تا اجرا مشارکت ساکنین محلات به عنوان یکی از رویکردهای اصلی مداخله مسکن و شهرسازی با سکونتگاه های غیر رسمی محسوب می شود".در ایران پیش از آغاز دهه چهل شهر نشینی رشد کندی داشت و در آستانه دهه چهل حدود ۳۳ درصد از جمعیت کشور در شهر ها زندگی می کردند. با اجرای طرح اصلاحات ارضی در آن دهه و افزایش در آمدهای نفتی در دهه پنجاه، رشد شهر نشینی شتاب بیشتری گرفت و این رشد چنان سرعت یافت که در سال ۱۳۵۷ جمعیت شهر نشین کشور به ۶۴ درصد رسید و در وضعیت فعلی مطمئنا این نسبت به سود شهر نشینی افزایش یافته است.
و چون قشر عظیمی از این حاشیه نشینان مهاجرین از روستاها یا شهر های کوچک هستند مشکل فرا روی آنها این است که کجا سکونت گزینند ؟ آنها در پی تهیه زمین جهت احداث مسکن، به لحاظ ارزانی حاشیه و اطراف شهر به این مناطق روی می آورند و مناطقی را تشکیل می دهند که رفته رفته خود این مناطق خود تبدیل به شهری می شود با حاشیه های مملو از سکونتگاههای غیر رسمی.حاشیه نشینی به اقدامی گفته می شود که افراد را از یک محیط بدون امکانات به جایی نزدیک به امکانات می کشاند .البته نه در دل امکانات و ابزار مدرن برای زندگی . به عبارتی بسیاری که ازافراد هم دیده شده اند که از وضع زندگی خود رضایت کامل ندارند .
اما در شهر ها زندگی می کنند ،ترجیح می دهند به حاشیه شهر ها بروند اما همان شهروند به حساب آیند.وضع زندگی تمام کسانی که در جامعه شهری ساکنند ولی از نظر درآمد، بهره گیری از امکانات و خدمات در شرایط نامطلوبی به سر می برند مصداق همین موضوع است در واقع کلیه کسانی که از حالت تولیدی گذشته خود بیرون آمده و به صورت مازاد نیروی انسانی در حاشیه شهرها سکنی می گزینند در زمره حاشیه نشینان قرار می گیرند.هنگامی که در روستاها و شهرستانهای کوچک امکانات کافی نباشد وخدمات مناسب و استاندارد ارائه نشود ،یقینا مردم آن حوزه به زندگی در شهرهای بزرگ و کلانشهرها می اندیشند و این تفکر با یک مهاجرت خیلی راحت عملی می شود.حاشیه نشینی به وجود می آید و حاشیه شهر ها هم تبدیل می شود به مراکزی که انواع آسیبهای اجتماعی به دلیل عدم نظارت کافی مسئولان در آن موج می زند. کلانشهرهایی چون تهران،مشهد و اصفهان مملو از آسیب هاست. اعتیاد، قاچاق خرد مواد مخدر، سرقت و ...از جمله مواردی است که ساکنان حاشیه های کلانشهر ها با آن روبه رو هستند.
علیاصغر توشه، آسیبشناس امور اجتماعی میگوید: "حاشیهنشینی یعنی زندگی خارج از متن شهر.
این خارج بودن از متن شهر در جامعه پیشرفته، به معنای بودن در آرامش است. آنجا وقتی فردی از شهر خارج میشود، میخواهد از شلوغی شهر دور شود و اتفاقا اکثریت حومهنشینها از قشر مرفه جامعه هستند.در این نوع کشورها حاشیهنشینی دور بودن از امکانات زندگی است؛ امکاناتی که حتی در نگاه کلی ضروری است، اما موجود نیست. حومه شهر در جوامع پیشرفته و غربی محل مناسبی برای زندگی است، اما در محیط جهان سوم اینطور نیست. در واقع اینجا، جایی است که هیچ امکانات زندگی نمیرسد.
گفتگوی ما با او درباره بزه و ناهنجاریهایی است که از حاشیه شهر به متن آن میرسد".یکی از علتهای مهاجرت به شهرها، کسب شغل و درآمد خوب و مناسب است. به عبارت دیگر شخص مهاجر درمحل سکونت قبلی خود، یا شغلی نداشته و یا اگر صاحب کاری بوده آن را مناسب وضعیت جسمانی، مالی و یا شخصیتی خود نمی داند. براین اساس به منظور یافتن شغل مناسب و پردرآمد راهی شهرها شده است. این شخص موقع ورود به شهر یک بیکار محسوب می شود و به غیراز اندک افرادی که حامی و پشتیبان در شهر به صورت موقت وجود دارد، مابقی از این حامی هم محروم هستند و باید خود درصدد پیدا کردن شغل برآیند. یافتن شغل هم به جهت نداشتن سواد و یا تخصص در حرفه ای از خدمات شهری مشکل را دو چندان می کند. زیرا در فن و حرفه ای تخصص نداشته و استعداد و قابلیت آنها پرورش نیافته و به آسانی جذب بازار کار نمی شوند و در صورت اشتغال به کار به اندک بهانه ای از کار بیکار می شوند.
لاجرم برای تامین هزینه های زندگی ابتدا بر مشاغل کاذب روی می آورند. اما چون با اندیشه کسب درآمد بیشتر به شهر وارد شده و این خواسته برآورده نمی شود، در اندیشه طرق دیگری برای کسب درآمد خواهد بود، و این همان نقطه آغاز رفتارهای خلاف هنجارهای اجتماعی خواهد بود.اسماعیل قراییمقدم جامعهشناس می گوید:"حاشیهنشینها کسانی هستند که در تمام کشورهای جهان در حاشیه و اطراف شهرهای بزرگ زندگی میکنند و اکثریت قریب به اتفاق آنها مهاجرند.
این جماعت به لحاظ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، ویژگیهای خاص خود را دارند. بافت فرهنگی متجانسی ندارند و نظارت آنها بر خود یا خودکنترلی در آنها ضعیف است. حاشیهنشینها ابتدا در حلبیآباد یا زاغه زندگی میکنند و بعد آنجا را به صورت حاشیه درمیآورند ، شکل آن را عوض میکنند، خانههای خود را مرتبتر و مستحکمتر میکنند و کمکم آنجا را به شهرک، شهر و شهرستان تبدیل میکنند.جامعهشناسان حاشیههای شهرها را محلهایی جرمخیز میدانند که در آنها بافت فرهنگی یکدست نیست و ساکنان آن به انواع و اقسام آسیبهای اجتماعی میتوانند روی بیاورند. بیشترین جرایم در شهرکهای حاشیهای مانند اسلامشهر، رباطکریم، پاکدشت، قرچک و... رخ میدهد". به عبارت دیگر زمینه های ارتکاب جرم در مورد افراد حاشیه نشین شهرها بیش از سایر جاها فراهم است.
درحالی که همین اشخاص در محل زادگاه خود هر قدر هم که کم هوش و بی استعداد باشند باز به کاری اشتغال داشته و در کانون گرم و پرمحبت خانواده به سر می بردند.ناصر قاسمزاد، روانشناس: "عوامل موثر در بروز جرایم بسیارند. مهمترین این عوامل، عامل خانوادگی است. محیطی که فرد در آن رشد میکند، روابط والدین با یکدیگر و با فرزندان در پدید آمدن بزه موثر است. در حاشیهنشینی، درجه عاطفی خانوادهها پایین است و روابط سرد والدین و فرزندان را شاهد هستیم. مسائل و مشکلات فراوان که به دلیل فقر مالی و کمبود امکانات وجود دارد، خانوادهها را پرخاشگر میکند. یکی دیگر از عواملی که باعث وقوع جرم میشود، فقر اقتصادی است. هرچه مشکلات اقتصادی فرد بیشتر باشد، شرایط، بیشتر برای ارتکاب بزه فراهم میشود. فقر اقتصادی و فقر فرهنگی یکدیگر را تقویت میکنند و این باعث میشود بستر برای ارتکاب جرم آمادهتر شود.باید توجه کنیم همه حاشیهنشینها مرتکب جرم نمیشوند. خانوادههایی وجود دارند که از نظر عاطفی قوی هستند و قانعاند و فرزندانشان نیز مرتکب جرم نمیشوند اما این مشکلات یک فشار روانی مداوم است که زمینه را برای ارتکاب جرم آماده میکند.
عامل دیگر در وقوع جرایم عامل گروه همسالان است. افرادی که حاشیهنشینها با آنها نشست و برخاست دارند ممکن است در تشویق نوجوانان این مناطق به جرم موثر باشند".حاشیه نشینی امروزه به عنوان معضلی بزرگ برای شهرها و بویژه کلانشهرهایی چون تهران به شمار می رود. ضعف های اقتصادی موجود در ساختار خانوادگی افراد بویژه مهاجران روستایی به عنوان یکی از مهم ترین علل گرایش افراد به حاشیه نشینی است.در ایران یکی از اشکالاتی که می توان به مدیریت در شهرها گرفت توجه بیش از اندازه به کلانشهرهاست و برعکس بی توجهی محض به روستاها و شهرستانهای کوچک است.
حاشیه، فرهنگ مخصوص به خود را دارد و این فرهنگ یک شیوه زندگی است.فرهنگ حاشیه نشینی بازتاب شیوه زندگی طبقات پایین اجتماع است که معمولا با نام فرهنگ فقر شناخته می شود.تقریبا اکثر کشورهای جهان اعم از پیشرفته یا عقب نگه داشته شده دوره هایی از حاشیه نشینی را در شهرهای خود تجربه کرده اند اما مشکل اصلی در کشورهای جهان سوم نهفته است.آنجایی که هنوز افراد برای دستیابی به آمال خود به شهرها می آیند ولی هیچ گونه امکاناتی را در آن به دست نمی آورند.
اما در کشور ما پرواضح است که نمی توان در بسیاری از روستاهای کشورهم اکنون امکانات لازم و کافی را به سرعت مهیا کرد و نمی توان انتظار داشت روستاییان که حق زندگی کردن دارند درآن شرایط بمانند و با مشکلات مهمی از جمله نداشتن آب ،گاز و ابزار ارتباطات و امکانات درمانی و آموزشی کنار آیند .قراییمقدم جامعه شناس برای حل این مشکل و کمتر کردن خطر ارتکاب جرم این موارد را پیشنهاد میدهد: "باید سطح آموزش و پرورش را بالا برد، باروری را کاهش داد و قطبهای صنعتی را از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچکتر منتقل کرد تا برای ساکنان شهرهای کوچک و روستاییان فرصت اشتغال به وجود آید تا از مهاجرت ناخواسته آنان جلوگیری شود".
سارا سلیمی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سیدابراهیم رئیسی سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور رئیسی سقوط بالگرد رئیسی ایران سقوط بالگرد بالگرد حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی شهادت سید ابراهیم رئیسی
کنکور هواشناسی قتل تهران پلیس امتحانات نهایی هلال احمر سیل قوه قضاییه سیل مشهد آموزش و پرورش بارش باران
پیام تسلیت بورس یارانه قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا خودرو دلار بازار خودرو ایران خودرو حقوق بازنشستگان یارانه نقدی
ابراهیم تاتلیس تلویزیون هنرمندان سینما سینمای ایران لیلا حاتمی شعر زری خوشکام نمایشگاه کتاب رسانه ملی
قرآن تجهیزات پزشکی
اسرائیل رژیم صهیونیستی ترکیه امیرعبداللهیان روسیه آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه چین حماس اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال رییس جمهور لیگ برتر باشگاه پرسپولیس لیگ برتر انگلیس لیگ برتر ایران فدراسیون فوتبال بازی تراکتور باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سامسونگ تبلیغات اپل موبایل نمایشگاه ایران هلث هواپیما اینترنت
سلامت رژیم غذایی بارندگی مردان زیبایی آلزایمر سازمان غذا و دارو استرس فشار خون کاهش وزن