جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
عکس العمل های گلزنان فوتبال از کجا ریشه می گیرد
بارها اتفاق افتاده که وقتی یک مسابقه فوتبال تیم ملی کشورمان یا تیم باشگاهی محبوبان را دوباره تماشا میکنیم، در لحظه به ثمر رسیدن گل چیزهایی از گزارشگر میشنویم که در حین تماشای مستقیم بازی اصلاً آنها را نشنیده بودیم.
خیلی هم به این موضوع ربط ندارد که آن لحظه صداها بالا رفته و صدای گزارشگر شنیده نشده. واقعاً در آن لحظه خاص، نمیتوانستیم و نمیتوانیم چیزی بشنویم. چون ما هم مثل بازیکنان داخل میدان، تمام ذهن و هوش و حواسمان متمرکز شده روی گل و فقط گل. ناگهان یک بازیکن گل میزند. مثلاً گلی که باعث تعیین قهرمان جهان میشود، گلی که بازی باخته را برمیگرداند، گلی که هزاران هوادار روی سکوها را به سقف آسمان میچسباند. لحظه عجیبی است.
برخیها دیوانهوار اینور و آنور میدوند. بعضیها به سمت تماشاگران میروند. بعضیها پیراهنشان را درمیآورند و کارت زرد میگیرند که بعضی مواقع هم کارت زرد دوم است و باید از زمین مسابقه اخراج شوند. مثلاً همین مارکو ماتراتزی معروف که پس از گل چهارم اینتر در داربی شهر میلان، پیراهنش را بالا کشید تا هواداران بازنده قرمز و سیاه، نوشتههای روی زیرپیراهنیاش را بخوانند. و فارینا، داور اخموی مسابقه کارت زرد دوم را به او نشان داد تا او از زمین بازی اخراج شود.
توی فوتبال خودمان و در همین پرسپولیس هم فصل گذشته دو نمونه این چنینی داشتیم. یکبار سهراب انتظاری بعد از یک فصل گل نزدن، موفق شد یک گل به سایپا بزند و در حالیکه اخطار داشت، پیراهنش را درآورد و اخراج شد. یکبار هم جواد کاظمیان با یک ضربه آزاد دروازه پاس را باز کرد و پیراهنش را از تن درآورد اما ناگهان یادش آمد که ای دل غافل، یک کارت زرد از فریدون اصفهانیان گرفته بود، و با این وصف اخراج میشود. بالافاصله پیراهن را انداخت روی تنش اما از کارت زرد دوم نرهید و اخراج شد. این پیراهن درآوردنها نوعی خوشحالی جالب توجهاند اما خرق عادت بازیکن سایپا در زمان مربیگری محمد مایلیکهن در نوع خود بینظیر بود.
محسن رسولی، بازیکن سایپا که موفق شده بود گل بزند، ناگهان به سمت چوب کرنر رفت و شورت ورزشیاش را پایین کشید. و تماشاگران هاج و واج مانده بودند. پس از شوک اولیه، تنها چیزی که به ذهن میرسید شنیدن توجیه محمد مایلیکهن مربی اخلاقگرایی بود که بارها برخورد تندش با شاگردانش به گوش رسانهها رسیده بود. او گفت احتمالاً لباس بازیکن تیمش به چوب منطقه کرنر گرفته و اشتباهی پایین کشیده شده! یکسری شادیها هم هستند که عمومیشدهاند؛ گذاشتن انگشت اشاره روی بینی به علامت سکوت هواداران رقیب یکی از همین شادیهای عمومی است. دست گذاشتن روی دو گوش به علامت نشنیدن صدای طرفداران حریف در طول بازی هم شاید حرکت متضاد انگشت روی دماغ گذاشتن باشد که البته همان معنا را میدهد. عدهای هم هستند که به هوادار رقیب کاری ندارند و سعی میکنند محبوبیتشان را نزد هواداران تیم خودی بیشتر کنند.
زیرکها، آرم باشگاهشان را میبوسند تا میزان علاقهشان به تیم محبوبشان را نمایش دهند. خیلیها هم به تقلید از مروارید سیاه فوتبال برزیل، پله، پس از زدن هر گل، در جا بالا میپرند تا بقیه هم تیمیهایشان را به سمت خود بکشانند.
اما با توجه به منطقه سکونت بازیکنان هم شادیهای دیگری میتوان دید. مثلاً خیلی از استرالیاییها بعد از گل زدن به سمت جلو شروع میکنند به پریدن و در گوشهای جمع میشوند. این حرکت آنها تقلیدی از حرکت کانگورو است که استرالیا به آن مشهور است و آرجی تامسون و تیم کاهیل، مبدع این حرکات جالب بودهاند. خلاصه میتوان به تعداد بازیکنان، شادی پس از گل متفاوت دید و لذت برد. رائول گونزالس، مهاجم برجسته و وفادار رئالیها هر بار که گل میزند، حلقه دست چپش را میبوسد.
این حلقهای است که رائول در شب ازدواج از همسرش گرفته و خیلی دیگر از بازیکنانی که ازدواج کردهاند، این حرکت رائول را تقلید کردهاند و البته این کار به نام رائول است. یکی از این مقلدان، «آن یونگ هوان» بازیکن سابق تیم ملی کره جنوبی است. لوئیز گارسیا هر بار که گل میزند، انگشت شستش را میمکد. او این کار را به تقلید از فرزند خردسالش جوئل انجام میدهد تا عشق پدری را به فرزندش هدیه کند. فرانچسکو توتی، بازیکن محبوب رم هم از وقتی بچهدار شده، خوشحالیاش همین است: مکیدن انگشت شست.
لومانا لوآ لوآ بازیکن تیم ملی کنگو هم که سالها در اروپا بازی میکرد، حرکات عجیب و غریب و جالبی پس از گلزنی انجام میداد. او که پیش از فوتبالیست شدن، یک ژیمناست حرفهای بود، پس از گلزنی با پشتک واروهای متوالی و حرکات ژیمناستیک متفاوت و جالب شادیاش را نشان میداد. میروسلاو کلوزه، فوروارد تیم آلمان هم با آن قد و قامت بلند، پشتکهای جالبی پس از گلزنی میزند. آخرین شادی اینگونه کلوزه را در جام جهانی آلمان و پس از گلزنی این ستاره لهستانیالاصل به آرژانتین دیدیم. امیل هسکی مهاجم تیم ملی انگلیس هم یکبار نبوغ بالایش را در شادی پس از گل نشان داد. در دیدار سال ۲۰۰۱ انگلیس و آلمان که به شکست سنگین ۵ بر ۱ آلمان انجامید، هسکی زننده پنجمین گل انگلستان بود. او به سبک گلفبازها، انگار که چوب گلف دستش است با دقت بالایی به توپ فرضی روی چمن ضربه زد و با حرکت چشمان و سرش، توپ را تعقیب کرد که به درون سوراخ میرفت. او با این شادی، پیروزی آسان انگلیس در مقابل رقیب دست و پا بستهاش را اثبات میکرد.
▪ بهبه تو برزیل در جام جهانی ۹۴ در مرحله یکچهارم نهایی باید به دیدار هلند میرفت. شب قبل از مسابقه بهبه تو خبردار شد که برای بار سوم پدر شده. او در آن بازی پرهیجان، یک گل هم زد. ناگهان به سمت تماشاگران برزیلی رفت و دو دستش را که به هم چسبانده بود به دو طرف حرکت داد. روماریو و مازینیو نیز به سرعت خود را به او رساندند و در «تکان دادن بچه» به او کمک کردند. بهبه تو انگار پس از گل فرصت پیدا کرده بود تا فرزند تازه به دنیا آمدهاش را در آغوش بگیرد و او را تکان دهد. این شادی، صحنه بسیار جالبی خلق کرد که برای همیشه در تاریخ شادیهای پس از گل جایش را تثبیت کرد.
▪ پل گاسکوئین پل گاسکوئین در یورو ۹۶ با یک ضربه عالی، یک گل بینظیر برای انگلستان در مقابل اسکاتلند به ثمر رساند. او به سمت خط طولی زمین رفت، جایی که بطریهای آب کنار خط قرار گرفته بودند تا بازیکنان جرعهای بنوشند و رفع تشنگی کنند. او دهانش را باز کرد و همتیمیهایش شروع کردند به ریختن آب در دهان باز او. این کار گاسکوئین، واکنشی بود به نوشتههای روزنامه سان در صبح بازی که ادعا میکرد بازیکنان انگلستان شب گذشته را در کلوبها مشغول شبزندهداری بودند.
▪ آنتونیو کاسانو در جام ملتهای اروپا، ایتالیا باید بلغارستان را میبرد و دانمارک و سوئد مساوی نمیکردند تا ایتالیا به دور بعد صعود کند. اما دو کشور اسکاندیناوی پایهگذار بدعت مفتضحانهای به نام تبانی شدند و بازی را با نتیجه ۲ بر ۲ به پایان رساندند تا آتزوریها در همان دور اول از جام ملتها کنار بروند. کاسانو در دقایق پایانی بازی، گل برتری ایتالیا را به ثمر رساند. او از هیچ چیز باخبر نبود. ناگهان مثل دیوانهها با شادی وصفناپذیری به سمت تراپاتونی دوید. اما دید هیچ کس، هیچ واکنش شادی از خود نشان نمیدهد. شستش خبردار شد که ایتالیا حذف شده و ناگهان سر جایش خشکش زد و زد زیر گریه.
▪ پیترکراچ در همین جام جهانی ۲۰۰۶ بود که به شدت از اریکسون به دلیل استفاده از پیتر کراچ انتقاد میشد. کراچ با آن اندام نحیف و البته پاهای دراز، نتوانسته بود آنطور که باید برای انگلستان مفید واقع شود، اما در بازی با ترینیداد و توباگو او با یک جهش شاهکار، دروازه این تیم را با ضربه سر باز کرد تا بتواند شادی گل منحصر به فردش را نمایش دهد. او به سبک روبوت شروع به حرکت کرد و همه بازیکنان انگلستان بر سرش ریختند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
عراق انتخابات دانشگاه تهران حماس حسن روحانی مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت دولت سیزدهم رهبر انقلاب مجلس شهید مطهری
ایران بارش باران هواشناسی یسنا هلال احمر قوه قضاییه روز معلم تهران سیل معلم پلیس شهرداری تهران
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار خودرو ایران خودرو بانک مرکزی سایپا کارگران ارز
عمو پورنگ سریال موسیقی پردیس پورعابدینی تلویزیون صداوسیما عفاف و حجاب مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه اوکراین چین نوار غزه انگلیس
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر تراکتور جواد نکونام بازی سپاهان لیگ برتر ایران رئال مادرید
هوش مصنوعی کولر گوگل تلفن همراه همراه اول تبلیغات اینستاگرام اپل
خواب فشار خون کبد چرب چاقی رابطه جنسی