چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سیاست گریزی پاپ جدید


سیاست گریزی پاپ جدید

دیپلماسی كلیسایی از ژان پل دوم تا بندیكت شانزدهم

شاید هرگز لازم نباشد دو پاپ كه یكی جانشین دیگری می شود را با هم مقایسه كرد و مسلم است كه پاپ بندیكت شانزدهم همان پاپ ژان پل دوم نیست و این ناشی از تفاوت سن، تفاوتهای شخصیتی و شیوه عمل آنهاست.

در زمان انتخاب ژوزف رایتزینگر به عنوان پاپ در آوریل سال ،۲۰۰۵ وی اظهار داشت كه هیچ برنامه ای جز خدمت به مسیح ندارد و به نظر می آید این همان لفظی باشد كه معمولاً در كلیسا ها به كار برده می شود. اما تفاوت در این است كه پاپ سیاسی یعنی ژان پل دوم از مداخله تند و گاه گزنده در مسائل بین المللی به خود تردید راه نمی داد و به همین علت به عنوان یكی از مخاطبان اصلی سیاستمداران، توانست جایگاهی بین المللی ویژه ای به كلیسای واتیكان بدهد. اما پاپ بندیكت شانزدهم نه تنها خود را این گونه نشان نداد، بلكه علناً ابراز كرد علاقه ای به دیپلماسی روزمره ندارد و حتی بخشی از میراث سیاسی پاپ ژان پل دوم را هم زیر سؤال برد.

در آكادمی پاپ كه دیپلمات های آینده كلیسای واتیكان در آنجا تربیت می شوند بین دیپلماسی مرسوم و دیپلماسی كلیسایی تفاوت قائل می شوند و دیپلماسی كلیسایی را به صورت هنر سازماندهی، مدیریت و درك روابط میان كلیسا و جامعه سیاسی كه مبتنی بر آگاهی از اوضاع و شرایط موجود باشد، تعریف می كنند.

ژان پل دوم چندین سال طول كشید تا دیپلماسی خاص خود را شكل دهد. وی پاپی بود كه حق مداخله خود در مسائل جهان را خواست به اثبات برساند. در زمان ناآرامی های بوسنی و هرزگووین پاپ ژان پل دوم به سارایوو رفت اما برخلاف وی اكنون نمی بینیم كه بندیكت شانزدهم به دارفور رفته باشد و سیاست، روز به روز جنبه ای فرعی تر برای وی پیدا می كند.

اما بین این دو نكات مشتركی نیز دیده می شود كه حمایت از ریشه های مسیحیت در اروپا، اخلاق دفاع از خانواده، زندگی، حقوق بشر، آزادی مذهبی و صلح از آن جمله است. با این همه برخی انتخاب های پاپ بندیكت شانزدهم دارای نوعی چرخش ۱۸۰ درجه ای نسبت به انتخاب های ژان پل دوم هستند مانند سخنانش بر ضد اسلام واین ادعای او كه گفت اسلام دین خشونت است یا حركت دیگرش كه به ترویج انجیل هندوهای آمریكایی در برزیل دست زد. بدین ترتیب افزایش ناكارآمدی ها، ضعف ها و وجود خلأهای بسیار در تمامی سطوح، دیپلماسی كلیسای واتیكان را نا سالم جلوه می دهد.

در واتیكان نیز تمركز گرایی اروپایی وی اغلب به كم تجربگی بین المللی ژوزف رایتزینگر تعبیر می شود. همچنین وی به خاطر اشتباهات اطرافیانش نیز اغلب مورد سرزنش قرار می گیرد. كاردینال تارسیسیو برتونه كه یكی از نزدیكان سرزنده وی است خود را اهل دیپلماسی نشان نمی دهد و بیشتر علاقه مند به سخنرانی های شخصی و فوتبال است به طوری كه این گونه رفتارهای وی باعث ناراحتی بسیاری شده است. گفته می شود كه وی پس از مرگ پاپ بندیكت شانزدهم تا زمان انتخاب پاپ جدید موقتاً مسئولیت كلیسای واتیكان را بر عهده خواهد داشت.

این موج انتقادات، دومنیك مامبرتی، وزیر امور خارجه اش را نیز بی نصیب نگذاشته، او نیز بدین خاطر كه منتسب به مكاتب كهنه است همواره مورد انتقاد قرار گرفته است.

حال چه این سرزنش ها در باره پاپ و اطرافیانش درست باشد یا نه باعث بروز ناهنجاری ها و ناراحتی هایی در امور واتیكان شده و اكنون این سؤال مطرح است كه آیا پاپ بندیكت شانزدهم منزوی شده است و آیا وی توسط اطرافیانش به خوبی مشاوره نمی شود؟

ژوزف رایتزینگر یا همان پاپ بندیكت شانزدهم یك سیاستمدار یا یك دیپلمات سنتی نیست. وی كه یك استاد دانشگاه و متكلم است روابط بین الملل را به گونه ای دیگر برداشت می كند. در نظر وی كلیسا نباید سیاسی باشد و بار ها این موضوع از سوی وی تكرار شده است. با این حال وی می تواند به نوبه خود فرمول چارلز پگوی را مد نظر بگیرد كه می گوید : سیاست همواره عرفان را به سخره می گیرد اما هنوز این عرفان است كه سیاست را تغذیه می كند.

با این فرمول پاپ می تواند از آموزه های دینی خود برای اجرای برنامه های سیاسی استفاده كند. یك دیپلمات آمریكایی نیز در رابطه با این خصوصیت یك بعدی پاپ می گوید : مرجع اقدامات وی، آرمان شهر سنت آگوستین است.

وی نوعی نگرش مسیحی به كلیسا دارد كه گاه برای واقعیت های روزمره قابل توجیه نیست. اگر وی آنچه را كه می گوید بداند دیگر نیازی نیست تا تدابیری را برای پیامدهای جانبی حرفهایش اتخاذ كند. به طوری كه فیلیپ لویلن، یكی از اعضای كمیته كلیسایی علوم تاریخی می گوید: پاپ بندیكت شانزدهم یك متكلم و خداشناس اخلاقی است. وی شروع به اثبات آنچه باید باشد می كند تا این كه آنچه می تواند باشد. پاپ جدید به رغم این كه ۸۰ ساله است برای خود افقی بلند مدت از یك دیپلماسی معنوی و اخلاقی انتخاب كرده است. وی در نظر دارد تا ارزش ها و هویت های فرهنگی كاتولیك را به اندازه یكسان در داخل و خارج از كلیسا دوباره تثبیت كند. بدین ترتیب وی نگرش بدبینانه اش به دنیای سكولاریزه شده و نسبیت گرا را گسترش می دهد. وی لائیسیته دولت ها را از نظر اقتصادی و اجتماعی می پذیرد اما در رابطه با زندگی و مرگ، سقط جنین و قتل از روی ترحم كه معمولاً در بیمارستان ها رواج پیدا كرده است، روابط جنسی، ازدواج، روابط با پدر و مادر و مواردی از این دست نظر وی این است كه تنها دستورات خداوند هستند كه باید اجرا شوند. اسقف های محلی نیز كه پاپ بخش اعظمی از حاشیه هایش را به آنها اختصاص می دهد دوباره تهدیدات تكفیری خود را علیه قانونگذاران مكزیكی و اسكاتلندی كه به قوانین حمایت از سقط جنین رأی می دهند، نشان داده اند. اگر بخواهیم از نظر پاپ بندیكت شانزدهم، دیپلماسی اخلاقی ژوزف رایتزینگر را توصیف كنیم به این عبارت خواهیم رسید كه «كلیسا باید بدون هیچ گونه مصالحه ای اصول خود را بقبولاند و اعمال كند.»

هروه ایانو

ترجمه : حسین قنبری گرمی

منبع : لوفیگارو



همچنین مشاهده کنید